تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835004240
سريالهاي ماه رمضان
واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: خبرگزاري فارس: 10 كارشناس و منتقد در گفتوگو با فارس، درباره مجموعههاي پخش شده سيما در ماه مبارك رمضان و نيز روند مجموعهسازي در اين ماه نقطهنظرات خود را مطرح كردند. به گزارش خبرگزاري فارس، منتقد و كارشناس، در گفتوگو با خبرنگار راديو تلويزيون فارس، در مورد 4 مجموعه «اغماء»(سيروس مقدم)، ميوه ممنوعه(حسن فتحي)، يك وجب خاك(علي عبدالعليزاده) و شكرانه(سعيد سلطاني) كه در طول ماه مبارك رمضان از شبكههاي مختلف سيما به روي آنتن رفتند، نظر دادهاند. *فهيم: سريالهاي امسال از نظر جذابيت گامي بهجلو برداشتهاند محمدتقي فهيم، گفت: جذابيت سريالهاي مناسبتي امسال بيشتر شده و گرچه گاه جذابيت از كيفيت محتواييشان فراتر رفته، اما در همين حد نيز گامي رو به جلو برداشتهاند. وي گفت: سريال مناسبتي بايد از لحاظ موضوع و محتوا در خدمت آن مناسبت قرار بگيرد، بدين مفهوم كه در جهت ارتقاء و تقويت مفاهيم مورد نظر تلاش شده و اتفاقي رخ بدهد.يعني اگر ما در عيد نوروز قرار داريم با توجه به آن آداب و رسوم و حال و هواي مربوط به خودش،بايد آثار توليد شوند و نه مستقيم، بلكه غير مستقيم بايد مردم را در آن حال و هوا يا يك پله بالاتر قرار بدهند و همين طور در مورد ماه رمضان يا محرم و .... وي افزود: چند سالي است كه تلويزيون از لحاظ كميت به اين نتيجه رسيده است كه ميبايست آثاري را در اين ماه ارائه كند كه ضمن ايجاد لحظات مفرح،شاد و وقت پركن در خدمت اين مناسبتها نيز قرار داشته باشد. طبيعي است كه اين ماه نيز ماه مباركي است و به لحاظ جسمي و روحي، مومنين مراحل ديگري را سپري ميكند و همانطور كه عبادات و آداب و رسوم افطار و سحر ما نيز در خدمت تعالي روحي است، خوراك فرهنگي نيز بايد در اين راستا قرار داشته باشد و هرآنچه كه به شكل سمعي و بصري در اين ماه به ما ارائه ميشود، ميبايست به ارتقاي اين حالات روحي كمك كند. وي در ادامه گفت: مهمترين تلاش تلويزيون در اين سالها بر محور كميت قرار داشته و از نظر ايجاد جذابيتهاي ظاهري توانسته مخاطبان زيادي را جذب كند و با توجه به رقابت موجود در اين عرصه همه بر جذب مخاطب اصرار داشتهاند. وي تصريح كرد: سريالهاي امسال تلويزيون در ماه رمضان رشد داشتهاند، از لحاظ ارتقاي برنامهها و جذب مخاطب موفق بودهاند و گامي به جلو برداشتهاند و عملكردشان از عقبنشيني و در جا زدن سال گذشته بهتر بوده است. فهيم گفت: چهار كارگردان مطرح سريالها را ساختهاند و امسال به يمن حضورشان، مخاطبان با جذابيت مواجه بودهاند اما در بخش كيفي اين سردرگمي و پيدا نبودن افق و نقطه نهايي و خلاء در معنويتگرايي همچنان وجود دارد. وي در ادامه درباره مجموعه تلويزيوني «ميوه ممنوعه» گفت: در مجموع اين سريال را نسبت به ساير مجموعهها بيشتر پسنديدهام زيرا يكي از ويژگيهاي كار درام هدفمند بودن كارآكترهاي مجموعه و فراز و فرودهاي اثر است كه در «ميوه ممنوعه» كشمكش متاثر از هدفمند بودن كاراكترها بسيار برجستهتر است. وي افزود: هر قدر در درام، شخصيتها و آدمها سفت و سخت بر مواضع خود پافشاري ميكنند، كشمكشهاي اثر جالبتر و ديدنيتر ميشود و بهتر شكل ميگيرد حتي اگر موضوع فيلم معمولي هم باشد فرقي نميكند و در «ميوه ممنوعه»، شاهد چند شخصيت استوار به اهدافشان هستيم و چون كاري است كه از «شاهلير» و «شيخ صنعان» وام گرفته است و مساله عشق نيز به عنوان موضوع محوري در ان مطرح شده كار قابل قبولي شده است. وي تصريح كرد: در مجموعه «ميوه ممنوعه» بازيگران نيز بازيهاي درخورتري از خودنشان دادهاند و بسياري از فراز و فرودها بسيار مناسب در پي يكديگر قرار گرفتهاند و كار تا به حال از لحاظ ساختار كار جالبي از كار درآمده است. فهيم در ادامه درباره مجموعه «يك وجب خاك» اظهار داشت:اين مجموعه به خاطر فضاي مفرح و درون مايه كميكي كه دارد نسل جوان و نوجوان را مجذوب خود كرده اما موضوع دستمالي شده و تكراري است، ايرادهاي بسياري دارد و خيلي منطبق با واقعيات زندگي نيست گرچه رضا بابك سعي دارد فرد متفاوتي باشد و معناگرايي را رواج دهد اما بسيار سطحي است و مدام كارهاي خوبي كه انجام ميدهد در ديالوگها و رفتارها نشان داده ميشود و اين فرصت را از مخاطب ميگيرد تا بتواند با تشخيص و درك خود اين خوبيها را بگيرد. وي ادامه داد: اتفاقات و موقعيتهاي كميك نيز آشنا و قابل حدس هستند و به همين دليل كودك را بيشتر جذب ميكند (زيرا كودك كار تكراري و كليشهاي را بيشتر دوست دارد) و به همين دليل اين كار در سطح حركت ميكند و ساختار ضعيف و اشتباهات كلامي نيز به كار لطمه ميزند. او درباره مجموعه تلويزيوني «اغماء» به كارگرداني «سيروس مقدم» نيز گفت: سيروس مقدم ثابت كرده است كه هنوز ميتواند از موضوعات متوسط هم كاري پرهيجان بسازد و اغماء از نظر محتوا و موضوع كار ملتهبي است و كارگردان با رفتن به سمت وحشت كار را پرتعليق كرده ولي با وجود اين تعليقات پر انتظار، معنويتي در كار نديدهام كه شايد بعد از اين و در قسمتهاي بعدي پر رنگتر شود. وي با بيان اينكه در سريال اغماء فضاها و لوكيشنها محدود است، ادامه داد:ماورايي بودن دكتر پژوهان هنوز در منطق مخاطب باور پذير نشده و اين گونه كارها بايد آن قدر قوي باشند كه حتي آدمهايي كه اعتقاد هم ندارند، باور كنند زيرا ما بايد در درام موضوع باورناپذير را به راحتي در ذهن مخاطب بنشانيم، بنابراين من در «اغماء» به جز تعليق ناشي از گونه وحشت هنوز چيز ديگري نديدهام. فهيم در پايان درباره مجموعه «شكرانه» نيز گفت: شكرانه در واقع يك موضوع مكرر و يكي ديگر از تكرار مكررات است و موضوع آن با «يك وجب خاك» تقريبا مشترك است و هر دو بر موضوع يك قطعه زمين محوريت دارند. اما نكته قابل توجه در اين مجموعه حضور يك جوان معتقد است كه رفتارها و اعمالش براساس اعتقاداتش است. وي اظهار داشت: اين كار خيلي خوب پرداخته نشده و كاري تينايجري و حادثهاي است و در واقع معنويت و اعتقادات جوان موجب جذابيت نشده بلكه تصاوير و فضاهاي مربوط به كشور تاجيكستان جذابيت را بيشتر كرده است.در كارهاي مناسبتي و خصوصا ماورايي،محتوا بايد باعث و باني جذابيت باشد و هر چيز ديگري كه به موضوع و محتوا غلبه كند كار را به سمت و سوي ديگري ميبرد. *كثيريان: براي ساخت سريل مناسبتي بايد برنامهريزي كرد كيوان كثيريان گفت: سيما در چند سال اخير نسبت به مجموعههاي تلويزيوني در ماه مبارك رمضان رويكرد ثابتي داشته و يك تركيب ثابت متشكل از كارهاي طنز، معنا گرايانه و ماورايي هر سال در مجموعههاي تلويزيون به چشم ميخورد. وي افزود: امسال نيز همان رويكرد و تكرار در اين مجموعهها ديده ميشود به صورتيكه مجموعه «يك وجب خاك» در فضاي زيرزمين، «اغماء» در فضاي «آخرين گناه» و «او يك فرشته بود» و مجموعه «ميوه ممنوعه» در فضاي «صاحبدلان» ساخته شده است. وي در ادامه گفت: اين تعيين مواضع و رويكردها از آنجايي كه ميتواند ذائقه مخاطبان را در ژانرهاي مختلف تامين كند خوب است ولي اين تكرارها كم كم مخاطب را خسته و او را قادر به حدس موضوع مجموعهها ميكند. مانند مجموعههايي كه امسال ضعيفتر از مجموعههاي سال گذشته ساخته شدهاند و سريالهاي سال گذشته از فيلمنامههاي قويتري برخوردار بودند و بازيگران نيز بازيهاي قابل قبولتري از خود ارائه داده بودند. وي تصريح كرد: سيما بايد براي ساخت اينگونه سريالها كه هرسال در دستور كار قرار دارند برنامهريزيهاي بيشتري داشته باشد و از توانايي هاي بيشتري براي مجموعه هاي اين چنيني كه بالاترين درصد مخاطب را به خود اختصاص ميدهند استفاده كند. وي افزود: اگر ساخت سريالها به همين منوال ادامه پيدا كند، سوژهها محدود ميشوند و همه كارها شبيه يكديگر از آب درمي آيند. *صلحجو: براي ساخت مجموعههاي مناسبتي بايد از تكرار فرار كنيم طهماسب صلح جو گفت: سريالهاي امسال پا به ورطه تكرار گذاشتهاند؛ مثلا «يك وجب خاك» سعي ميكند همان ديدگاه و پيام سريال «زير زمين» را تكرار كند، در صورتي كه كه كشش آن را ندارد، هنوز در مرحله مقدمه چيني است و داستان به اصل ماجرا كشيده نشده است. وي تصريح كرد: سريال «اغماء» نيز داستاني ماورايي را دستمايه قرار داده است و ارتباط انسان با ماوراء را دست كم گرفته است، در حالي كه «محمدحسين لطيفي» در «صاحبدلان» با ظرافت و لطافت به اين داستان پرداخته بود. صلحجو افزود:برنامهريزيها بايد به گونهاي باشد كه دست كم، داستان سريالها در دو سال پياپي شبيه يكديگر از آب درنيايند و مخاطب به سادگي از تماشاي اين مجموعهها -كه به دليل شرايط پخش ميتوانند بيننده بسياري را جلب كنند- نگذرد. امسال رويداد دندان گيري در مجموعههاي ماه رمضان سيما رخ نداده است و متاسفانه به نظر ميرسد سازندگان اين كارها ، بنا را بر تكرار كارهاي موفق سالهاي گذشته قرار دادهاند. وي افزود: برخي از سريالهاي سال گذشته از جذابيت بيشتري برخوردار بودند در صورتيكه سريالهاي امسال تكراري و نچسب شدهاند. اين منتقد افزود: در مجموع اين سريالها انگيزهاي ايجاد نميكنند تا مخاطب برنامه بريزد و برنامهريزيهاي مخاطب تحت هر شرايط به گونهاي باشد تا بتواند اين مجموعهها را ببيند و آنها را پيگيري كند، در صورتي كه در سال گذشته اين اتفاق افتاده بود و با پخش سريالها خيابانها خلوت ميشدند. *مستغاثي: ميتوان بر اساس احاديث قرآني سريالهاي جذابي را توليد كرد سعيد مستغاثي در گفت و گو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: سريالهاي امسال ماه رمضان از لحاظ موضوعي دچار افت فاحشي شدهاند و اكثرشان از داستانهايي برخوردارند كه در سالهاي قبل، بارها تكرار شدهاند. وي افزود: اگر به مجموعههاي مختلف شبكههاي تلويزيوني در سالهاي گذشته نگاه كنيم، به اين نتيجه ميرسيم كه جذابيت سريالهايي مانند «كمكم كن» و «صاحبدلان» خيلي بيشتر از كارهاي امسال بود و در حقيقت در كارهاي امسال اين وجوه جذاب به شكل گذشته وجود ندارد. اين كارشناس سينمايي گفت: با اين وجود و از بين كارهايي كه روي آنتن رفته، شاخصترين آنها كه شايد آن را بتوان از مابقي تفكيك كرد، مجموعه «ميوه ممنوعه» به كارگرداني حسن فتحي است كه از ساختاري قوي و استوار برخوردار است. وي در ادامه گفت: سريال «صاحبدلان» در سال گذشته داراي سوژهاي بود كه براي اولين بار مطرح ميشد و اگر اين سوژهها امسال هم پيگيري ميشد، نتيجه بهتري عايد ميشد. وي متذكر شد: قرآن و احاديث قرآني ما آنقدر جاي كار دارند كه ميتوان بر اساس آنها سريالهاي جذابي را توليد كرد. مستغاثي با انتقاد از عملكرد صدا و سيما تصريح كرد: متاسفانه محيط بستهاي در تلويزيون به وجود آمده كه راه ورود افراد باخلاقيت بيشتر را به آنجا ميبندد و اين به ايجاد محيطي بسته با آدمهاي محدود منجر شده و كارها نيز برهمين اساس،به مرور محدود و تكراري شدهاند. *اكبرلو: اگر موانع رفع شوند، مجموعههاي ماندگارتري خواهيم ديد «منوچهر اكبرلو» در گفتوگو با خبرنگار راديو،تلويزيون فارس گفت:امسال همچون چند سال گذشته، تلويزيون از اين اشتباه كه ماه رمضان نوعي دوره ركود تلويزيون است، خارج شده و ميكوشد اين عادت را در تماشاگران ايجاد كند كه آغاز ماه رمضان همراه با چند مجموعه جديد خواهد بود. وي مجموعههاي امسال تلويزيون ماه رمضان را به سه بخش تقسيم كرد و گفت: اين مجموعهها را ميشود به سه دسته تقسيم كرد. ابتدا مجموعه آثار طنز كه به خاطر سختي توليد آن حداقل امسال مجموعه موفقي در اين زمينه نداشتهايم. نوع دوم، مجموعههايي هستند كه به موضوعات و مشكلات معمول خانوادههاي ايراني ميپردازند. اين منتقد افزود: نوع سوم كه محصول نگاه جديد مسئولين سيماست، آثاري است كه به نوعي به ماوراء ميپردازند و در اين گونه آثار كه تقريبا همه آنها مورد استقبال تماشاگر حرفهاي تلويزيون قرار ميگيرد، به مفاهيمي چون مرگ، شيطان و جهان آخرت پرداخته ميشود. وي تصريح كرد: اين گونه سوژهها، سالهاست كه در سينماي جهان، تماشاگر فراوان خود را داشته است و اكنون تلويزيون پرداخت به اين سوژهها را آزاد كرده است. اكبرلو ادامه داد: طبيعي است با گسترش دامنه سوژههايي كه فيلمسازان ميتوانند به سراغ آنها بروند، طيف گسترده و متنوعتري جذب تلويزيون خواهند شد. وي به نمونههاي عيني اين دستهبندي اشاره كرد و گفت: از نوع اول، يعني آثار طنز، «يك وجب خاك» توليد شده است كه بهطور كامل در مجموعه سريالهاي طنز قرار نميگيرد، بلكه بيشتر لايههاي نوع دوم يعني بيان مشكلات خانوادگي را در نظر دارد و موقعيتهاي آن كمدي نيست. در نتيجه، طنزي كه خواسته كارگردان بود كمتر ايجاد ميشود، بنابراين به نظر من بسياري از شوخيهاي يوسف تيموري و دايي جذاب در نميآيد، چون پيش از آن موقعيت كميك ايجاد نشده است. منوچهر اكبرلو در ادامه به فارس گفت: تعداد مجموعههاي نوع دوم كه به موضوعات خانوادگي ميپردازند، زياد است كه همگي آنها با توجه به حضور بازيگران حرفهاي براي تماشاگر عادت كرده به تلويزيون، جذاب هستند. به گفته وي، از نوع سوم كه به موضوعات ماورايي ميپردازند، ميتوان به اغماء اشاره كرد كه با وجود ضعفهاي زياد فيلمنامهاي - آن هم به دليل كمتجربگي فيلمنامهنويسان ما در اين گونه عرصهها- از موفقيت نسبي برخوردار است. اكبرلو در انتها گفت: در هر حال مجموعههاي تلويزيوني باوجود فضاي نه چندان آزاد توليد و اعمال سليقههاي مديران بيثبات، توانستهاند به موفقيت نسبي دست يابند، گرچه با رفع اين موانع، ميتوانستيم شاهد توليد آثار ماندگارتري باشيم. *طوسي: مجموعه «ميوه ممنوعه» به رئاليسم اجتماعي نزديكتر است جوادي طوسي نيز در گفت و گو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: سريالهاي مناسبتي كم كم يك روال يكسان و يكنواخت را دنبال ميكنند كه بخشي از آن به سياستگذاريهاي خود سازمان صدا و سيما مربوط ميشود كه اگر با يك برنامهريزي مدون و از پيش تعيين شده نباشد به عقيده من به مرور مخاطب را خسته ميكند. وي افزود: علاوه بر آن فشردگي زمان ساخت و توليد اين گونه مجموعهها كه ميبينيم عمدتا هنوز قسمتهاي باقيمانده و انتهايي آنها هنوز در حال فيلمبرداري هستند، قدر مسلم به كيفيت مطلوب اثر لطمه ميزند. ممكن است سازندگان اين مجموعهها در پاسخ بگويند كه ما به عمد اين بستر را فراهم ميكنيم تا عكسالعملهاي مخاطبان را بسنجيم و در طول زمان نمايش آن قسمتهاي اوليه مجموعه بتوانيم يك پايان بندي مطلوب را براي اين گونه سريالهاي مناسبتي ايجاد كنيم. ولي به عقيده من اين ذهنيت همواره نميتواند نتيجه مثبتي را داشته باشد و صرفا از جهاتي ميتواند حسن ختامي براي بار مضموني مجموعه ايجاد كند ولي از نظر كيفي و جنبههاي ساختاري نميتواند گام مثبتي محسوب شود. وي تصريح كرد:اگر كارگردان و عوامل توليد با فرصت و فراغت كافي نتوانند دستمايه اوليه فيلمنامه اصلي را مرحله به مرحله، بدون كم و كاستي به تصوير بكشانند بيننده شاهد شتاب زدگي اجتناب ناپذيري در كليت مجموعه خواهد بود. نكتهاي كه درست در دو مجموعه «شكرانه» و «يك وجب خاك» كاملا قابل رويت است. وي ادامه داد: ولي در محدوده همين چهار سريال، سريالهاي «اغماء» و «ميوه ممنوعه» به مراتب از وجوه كيفي و مخاطب شناسي بهتر و مطلوبتري برخوردار هستند و عكسالعملهاي بيروني و نظرسنجيهاي خود سازمان صدا و سيما نيز اين گفته مرا به اثبات ميرساند. وي افزود:اين دو سريال از زمينه پذيرش بهتري برخوردار هستند و حتي اگر در اين دو مجموعه نيز خود را محدود كنيم به عقيده من سريال «ميوه ممنوعه» موفقتر است. زيرا با شرايط و طبقهبندي اجتماعي ما بيشتر پهلو ميزند.سريالي كه بخواهد صرفا بر اساس مباحث متافيزيكي و ماورايي حركت كند و در برخي قسمتها به يك بيان دروني متمايل شود، با آن مخاطب شناسي انبوه شبكه اول زياد نميتواند زمينه انطباق داشته باشد. طوسي تصريح كرد: موفقيت همه جانبه «ميوه ممنوعه» از لحاظ تكنيكهاي اثر، هماهنگي كارگردان و فيلمبردار و مجموعه بازيگري است.در «ميوه ممنوعه» شيوه ديالوگ نويسي، نگارش فيلمنامه، نوع همراهي كارگردان با فيلمنامهنويس و شخصيتهاي متفاوت به گونهاي است كه انگار ما برخي از اين شخصيتها را در دنياي خود ميشناسيم. اين آزمون و خطا در محوريتي كه ما در شخصيت نصيريان ميبينيم و جاهايي كه از ساحت دروني و معنوياش دوري ميكند غلو نشده است و تدريجي و مرحله به مرحله صورت گرفته به همين دليل براي بيننده قابل قبول است و در كنار دو قدمي كفر و يقين لحظه به لحظه اين شخصيت ما آدمهاي مختلفي را ميبينيم كه در دنياي روزمره خود غرق هستند و تعامل اين دو با هم كنتراست منطقي را ايجاد ميكند كه ميتواند با رئاليسم اجتماعي همخواني داشته باشد و همين دلايل منجر به موفقيت اين مجموعه شده است. وي در ادامه درباره نقاط ضعف مجموعه «اغماء» نيز گفت:نشانههاي مثبتي در «اغماء» وجود دارد ولي باز هم ما را به ياد مجموعه «او يك فرشته بود» در شكل ديگري مياندازد و از برخي جهات نوع مواجه كارگردان با خود فضا و زمينه تخصصي پزشكي با رئاليسم اجتماعي فعلي چندان سنخيتي ندارد. وي ادامه داد: وقتي ما يك زمينه شغلي را انتخاب ميكنيم كه ممكن است حساسيت ايجاد كند بدنيست كه شخصيت پردازي برگرفته از واقعيات عيني جامعه باشد و خيلي دور نباشد. زمانيكه به شخصيت محوري دكتر و جنبههاي مثبت و معنوي او دقت مي كنيم ، گاهي از رئاليسم اجتماعي روز به دور ميشويم. نه بدين معنا كه در جامعه پزشكي ما از اين گونه پزشكها وجود ندارند ولي وقتي ما در زندگي يك پزشك سرك بكشيم كه دنيايي عارفانه دارد و از ماديات فاصله ميگيرد ميبينيم كه نوعي همساني بين اعتقادات و رفتار او وجود دارد ولي در مورد دكتر پژوهان ما با ساحت غلو شدهاي روبرو ميشويم كه در خلوت خود با خدا و معبود خود ارتباط دارد ولي يكدفعه در مواجهه با شخصيت الياس بدون هيچ تحقيق و مطالعهاي سريع او را ميپذيرد و به خاطر حرفهاي او از بسياري از اعتقادتش كه براي رسيدن به آنها سالها زمان گذاشته به راحتي ميگذرد. *سلطان محمدي: سريالهاي سالهاي گذشته بهتر بودند حسين سلطان محمدي گفت: در سالهاي گذشته از ميان4 سريال، 3 سريال قابل قبول و تامل بود، در حالي كه امسال اينگونه نيست. مثلا مجموعه «يك وجب خاك» به شدت لجام گسيخته و از هم پاشيده است و با توجه به عبارتي كه در آن آقاي رضا بابك گفت: «مگر قصه نوشتن براي كودكان نان دارد؟»، به نظر ميآيد آقاي عبدالعليزاده كارگردان اين مجموعه نيز كه قبلا در حيطه سينماي كودك فعاليت ميكرد و حالا به سمت سريالسازي آمده، متاسفانه آزمايش خوبي در سريالسازي پس نداده است. وي افزود: «يك وجب خاك» تكرار مجموعه «زيرزمين» است و در آن شخصيتهاي ابوالفضل پورعرب، رامتين خداپناهي و ... هر كدام به شيوه خود به خلاقيت و ابتكار ميپردازند و هيچ مسيري آنها را به يكديگر پيوند نميزند. همان خانه سنتي به همراه مجموعهاي از آدمهاي ابله در اين مجموعه پشت سر هم چيده شدهاند و كل شخصيتهاي داستان بر بلاهتي استوار شدهاند و پيش ميروند. وي در ادامه گفت: داستان هم تمام شده ولي دور باطل ميزند و كارگردان در هر دور، پيچي بر ماجرا ميافكند تا براي مخاطب - آن هم بدون هيچ منطقي- قابل پيگيري باشد. مثلا شخصيت برزو ارجمند با توجه به تحصيلكرده بودنش احمق جلوه ميكند و دختر خانواده عليرغم زندگي در آن محيط سنتي، به هيچ وجه شبيه آنها نيست و خواستههايش نيز با طبقه اجتماعي كه در آن زندگي ميكند، همخواني ندارد. وي در ادامه درباره سريال «اغماء» نيز گفت: اوايل اين مجموعه خيلي خوب نبود ولي بعدا بهتر شد و بايد ببينيم سيروس مقدم داستان را چگونه جمع ميكند. اين مجموعه را از خيلي جهات به «او يك فرشته بود» شبيه دانستهاند ولي در آن سريال يك روحاني بود كه گاهي اوقات با ورودش موانعي براي لجام گسيختگي شيطان فراهم ميكرد و ورود شيطان را مهار ميكرد، اما در اغماء، اين عنصر وجود ندارد و بايد ديد كه عوامل اندك مثبت در اين سريال چگونه ميتوانند از پس اين همه شخصيتهاي شيطاني برآيند كه از جمله آنها ميتوان به شخصيت دكتر برديا اشاره كرد كه در ظاهر مثبت است اما گريم و طراحي چهره او اين بعد را كمرنگ كرده و طراحي گريم او با كاراكتري كه از او ديده ميشود، همخواني ندارد. سلطان محمدي تصريح كرد: «اغماء» تلنگري را كه مجموعههاي مذهبي ميزنند، وارد كرده اما داستان آن ديگر كشش ادامه تا 30 قسمت را ندارد و براي كش آمدن هر قسمت پاي مريض جديدي به مجموعه وارد ميشود اما سيروس مقدم به خوبي توانسته شيطان را دراين مجموعه پرورش داده و به آن بپردازد. وي با بيان اينكه مجموعه «شكرانه» طراحي چهره ندارد، گفت: مثلا پوريا پورسرخ چند شب پيش در برنامه جنگ رمضان حضور داشت و قيافه او فرقي با چهرهاش در سريال نداشت. اينها نشان ميدهد كه چهرهاي كه براي شخصيت حامد در سريال شكرانه مناسب باشد انتخاب نشده است. همچنين روايتهاي آن زياد منسجم نيست و مخاطب را جذب نميكند. او در ادامه درباره سريال «ميوه ممنوعه» نيز گفت: داستان اصلي اين مجموعه چند سال پيش در فيلم سينمايي «مارال» تكرار شده است با اين تفاوت، ماهيت تجارت حاجيفتوحي مشخص نيست و اصلا به فعاليت او اشارهاي نميشود كه چطور توانسته اين همه ثروت را جمع كند. وي افزود: در «ميوه ممنوعه» همه شخصيتها به خوبي چيده شدهاند و به مدد حضور «عليرضا نادري» ديالوگهاي خوبي تنظيم شده است، در حالي كه اين سريال هم به دور افتاده و ماجراهاي آن مدام تكرار ميشوند. وي با بيان اينكه پختگي «حسن فتحي» در اين سريال بيشتر ديده ميشود، گفت: چندي پيش جايي به نقل از او خواندم كه «با ساخت اين سريال ثابت كردم كه فقط تاريخي ساز نيستم». نميدانم اين كار را براي ثابت كردن به چه كسي انجام داده است! زيرا همه او را به عنوان يك كارگردان مطرح و حرفهاي ميشناسند كه آثاري چون «مدار صفردرجه» را خلق كرده است و نيازي به استفاده از اين واژهها ندارد. *حاجيمشهدي: روند توليد مجموعههاي مناسبتي بايد تغيير كند عزيزالله حاجي مشهدي در گفت و گو با فارس گفت: در تحليل نهايي، به ويژه در ارزيابي ميزان اثرگذاري و ثمربخشي توليدات مناسبتي، به اين واقعيت تلخ پي ميبريم كه به دليل چرخه نامتعال اين نوع توليدات _ كه عموما با نوعي شتابزدگي و سهلانگاريها و آسانپسنديهايي همراه ميشود _ نتيجهكار به توليد آثار متوسط و ضعيف منجر ميشود. وي افزود: در ساخت مجموعههاي مناسبتي، گاه سازندگان، ناخواسته به نوعي كليشهسازي مكرر تشويق ميشوند، چرا كه ميخواهند خاطره خوش موفقيت نسبي برخي بازيگران را در بعضي از مجموعههاي موفق سالهاي گذشته، تكرار كنند، اما در عمل، ممكن است، تكرار برخي همجواري بازيگران، به دليل قرار گرفتن در فضا و بافت داستان پردازانهتازه، با موفقيت همراه نشود و به شكست يك مجموعه منجر شود. وي با بيان اينكه در ماه رمضان امسال نيز، شاهد پخش چهار مجموعه تلويزيوني متفاوت با نامهاي «اغماء»، «يك وجب خاك»، «شكرانه» و «ميوه ممنوعه» هستيم، كه البته به طور طبيعي هر يك از آنان، به لحاظ نوع پرداخت و كيفيت هنري اثر، با يكديگر تفاوتهاي محسوسي داشته و در درجات مختلفي از ارزيابي قرار ميگيرند تصريح كرد: «شكرانه»، ميتوانست بهتر از آنچه كه هست باشد، و در مجموع كار سرگرمكننده و متوسطي است كه البته بينندههاي خاص خودش را هم دارد و به ويژه به دليل تنوع مكاني و كار در خارج از مرزها، وجهه خاصي به اين مجموعه داده است. وي ادامه داد: مجموعه «يك وجب خاك»، با شباهتهاي بسياري كه به لحاظ فضاسازي كار و به كارگيري بازيگران و همجواري آنان در كنار هم دارد (ابوالفضل پورعرب و رامتين خداپناهي و ...) به فضاي مجموعه «زيرزمين» خيلي نزديك شده است و از ميان اين مجموعهها، دو كار «ميوه ممنوعه» ساخته حسن فتحي و «اغماء»ساخته سيروس مقدم بسيار حرفهايتر و جذابتر به نظر ميرسند. حاجي مشهدي اظهار داشت: مجموعه «اغماء» به دليل تكيه بر برخي مباني علمي و پزشكي، از يك طرف و پا در مياني «شيطان» در هياتي انساني و با ظاهري موجه و كمي تا قسمتي عارف مسلك به معناي اوج فريبندگي به لحاظ نوع تظاهر و تاثيرگذاري بر انسانها، از طرف ديگر، جذابيت ويژهاي به كار داده است كه بخش عمدهاي از اين جذابيت را بايد به حساب نوع بيان و لحن غيركليشهاي چنين اثري گذاشت. دكتر پژوهان (امين تارخ) در هياتي كاملا تازه، حضوري پر رنگ در مجموعه دارد و اين مجموعه اگر به ورطه تكرار فضاها و حادثههاي مشابه را در موقعيتهاي مكرر و آشنا، نشان دادن نيافتد، كار قابل قبولي به حساب ميآيد. وي افزود: سريال «ميوه ممنوعه» ساخته حسن فتحي كه در سالهاي اخير مجموعه تلويزيوني «شب دهم» او، از كارهاي به ياد ماندني تلويزيوني ماست از ديگر مجموعههاي قابل اعتنايي است كه در مقايسه با مجموعههاي ديگر امسال، با اقبال خوب تماشاگران رو به رو شده است.همجواري بازيگراني چون علي نصيريان در نقش حاج فتوحي و گوهر خيرانديش در نقش همسر حاجي فتوحي و «هانيه توسلي» در نقش «هستي» بسيار گرم و گيرا از كار در آمده است. او در ادامه گفت:بازي هوشمندانه و كاملا حسي و در عين حال لحظه به لحظه كنترل شده «نصيريان» در جاي جاي مجموعه، نشان مي دهد كه چنين بازيگراني به ويژه با تكيه بر پشتوانههاي تجربه بازيگري در تئاتر به خوبي ميتوانند، در هر صحنه از فيلم، متناسب با حال و هواي اثر، حس و حالهاي متفاوتي را _ شاد يا ناشاد _ به خوبي به تماشاگر مجموعه، انتقال دهند و بر ميزان اثرگذاري مجموعه، بيافزايند. وي در پايان گفت: در مجموع ميتوان برآيند تلاشهاي مجموعه سازمان صدا و سيما را در ماه رمضان امسال مثبت ارزيابي كرد و شايد دست كم يكي دو مجموعهاش «اغماء و ميوه ممنوعه» از كارهاي سال گذشته نيز كيفيتر به نظر برسند، اما ترديدي نبايد داشت كه روند توليد چنين مجموعههايي _ كه به لحاظ تقويمي، با رويدادهاي مشخص و ثابت و تغيير ناپذيري در آنها سر و كار داريم _ به طور جدي بايد تغيير كند تا كارها فارغ از هرگونه فشار و دغدغهفكري ناشي از شتابزدگي در توليد، آمادهپخش شود. *عبدالعليزاده: رسانه ملي بايد بتواند مسائل روز را با جسارت بيشتري مطرح كند اكبر عبدالعلي زاده در گفت و گو با فارس گفت: توليدات تلويزيون در سالهاي اخير از يك جهت سيرتكاملي و مسير قابل اعتنايي را سپري ميكند و از جهاتي هم ما خطاهاي گذشته را مشاهده ميكنيم. وي افزود: امسال در اين مجموعهها تنوعگونه و ساختار قابل مشاهده است كه نتيجه تجربه سالهاي گذشته و استقبال مخاطبان از اين توليدات است.اما در ساختار شاهد نوسانات زيادي هستيم. مثلا در گونه كمدي، سال گذشته اثر درخوري داشتيم و استقبال زيادي از آن شد و به بهترين مجموعه تبديل شد ولي امسال در گونه كمدي اثر قابل اعتنايي عرضه نشده و در حد سرگرمي گذرايي با آن برخورد شده و نتيجه آن چنان مطلوبي در اين ژانر نميبينيم در صورتيكه مخاطب انتظار دارد كه آن موفقيتهاي سال قبل پلهاي باشد براي حركت رو به رشد در سالهاي بعدي. وي در ادامه گفت: گونههايي كه شكل ماورايي دارند نيز به همين گونه است و ساختار درام و شخصيتپردازي و ارائه موضوع و مضمون و گونه پرداخت خير و شر در سالهاي قبل تجربه قابل قبولتري بود. امسال گرچه مجموعه «اغماء» رضايت بخشي از مخاطبان را تامين كرد اما نتيجه سير تكاملي نداشت. وي تصريح كرد: آنچه كه بيش از همه در جهات مختلف قابل توجه است مجموعه «ميوه ممنوعه» است. چون علاوه بر مضمون جسارت آميز، كاربردهاي اجتماعي روز آمدي دارد و توانسته مخاطب را با خود همراه كند و سعي كرده شخصيتها را سياه و سفيد عرضه نكند. به گفته وي مجموعه «ميوه ممنوعه» نتيجه يك مديريت و ساختار نظام مند از سوي سيما نيست بلكه حاصل گروه توليد اين مجموعه است و گروه توليد اين مجموعه به لحاظ تعهد و اهميتي كه كيفيت برايشان دارد به نتيجه رسيدهاند. گرچه اگر مديريت بسترهاي مناسب را ايجاد نكند، همان نتيجه شخصي و گروهي نيز بدست نميآيد. عبدالعليزاده ادامه داد: رسانه ملي بايد بتواند مسائل روز را با جسارت بيشتري مطرح كند. متاسفانه اين مجموعه با عوامل در خور و قابل توجهي كه دارد در روزهاي نخست مورد اعتماد واقع نشد و از سوي رسانهها با كمي غرضورزي روبرو شد. وي در ادامه درباره مجموعه «يك وجب خاك» نيز گفت: توليد «يك وجب خاك» برآيند ايدهآلي نيست و روي محور برخي از بازيگران ميچرخد و برخي از مخاطبان به دليل حضور آنها سريال را دنبال ميكنند. اين منتقد درباره مجموعه «اغماء» معتقد است: ما در اين مجموعه از ديدگاه اسلامي نسبت به خير و شر دور ميشويم و اين اتفاق در مجموعه «او يك فرشته بود» نيزافتاد. حضور شيطان به صورت مجسم و تاثير آن به اين شكل بر افراد خيلي منطبق با ديدگاههاي اسلامي نيست . وي در پايان درباره مجموعه «شكرانه» گفت: اين مجموعه با توجه به امكاناتي كه در اختيار داشت فرصت سوزي كرد چون ما نه روايت قابل اعتنايي در آن ميبينيم و نه اتفاق معنايي به مفهوم آنچه كه در سريالهاي مناسبي ديده ميشود.سفر به تاجيكستان نيز كاربردي در جذب مخاطبان نداشت. *گبرلو: به جسارت و شهامت توليدكنندگان «ميوه ممنوعه» بايد آفرين گفت محمود گبرلو در گفت و گو با فارس گفت: حكايت كهن شيخ صنعان و دخترترسا حكايتي بارها آزموده و امتحان پس داده در عرصه هنرهاي نمايشي است. آنگونه كه در سالهاي اخير نمونه هاي متعددي فيلم، نمايش و مجموعه تلويزيون با الهام از درون مايه «عشق پيرانه سر» ساخته شده كه برخي ميان مايه و برخي موفقتر بودهاند. «مارال» با مضموني درام و «دنيا» با حال و هواي كميك از جمله نمونههاي مطرحتر محسوب ميشوند. وي افزود: حقيقت اين است كه اين حكايت بيش از اين كه داستاني عاشقانه باشد نمايانگر سستي ايمان و لغزشهايي است كه ممكن است به قيمت از دست رفتن سالها زهد و عبادت و رياضت منجر شود و همچنان كه شعر ترانه آخر مجموعه «ميوه ممنوعه» ميگويد: هفت سال عبادت يك شبه به باد ميرود. اما رويكرد اين مجموعه در واقع ملغمهاي از وجود انبوه مشكلات روانشناختي و شخصيتي كه بيش از آنكه ناشي از مثلاً پيش زمينه سنتي و مذهبي و هوسهاي پيرانه سر يك فرد شناخته شده به ايمان و اعمال نيك باشد به سوءتفاهمهاي اجتماعي و بعضاً خانوادگي يا حب و بغضهاي معمول بازميگردد. وي در ادامه گفت: مجموعه «ميوه ممنوعه» در نگاه كلي نقبي است به جامعه معاصر ايران با همه معضلاتي كه با آن دست و پنجه نرم ميكند. بيننده اثر انگار لرزندگي خود يا اطرافيان و دوستان و بستگانش را در آن ميبيند.«ميوه ممنوعه» به لذاتي در زندگي انسان اشاره دارد كه از سوي خدا ممنوعه اعلام شده و اين ممنوعيت بدل به سنگ محك ايمان آدمها شده است. هبوط آدم به زمين ناشي از سستي ايمان و وسوسه شيطان بود. در صحنهاي از مجموعه، حاجي پس از وداع با هستي سيبي را به دست ميگيرد و قصد خوردن آن را دارد كه تمثيلي است از ميوه ممنوعه و سيب سرخ حوا. وي تصريح كرد: داستانكهاي متعددي چون ازدواج بدون رضايت پدر و مادر، عاق والدين، كتك كاري زن و شوهري، اختلافات خانوادگي، اختلاف سليقهها و عدم تحمل يكديگر، بخل و حسد، فساد اقتصادي، تمارض، سوءاستفاده از ايثارگران و جانبازان، سطحينگري در برخي امور اقتصادي، فرصت طلبي و انباشتگي ثروت توسط زالوها، دشمني در حد ارتكاب قتل و غارت اموال جلوي چشم قانون و ديگران،شكست حرمتها و داغ حرمان و فقدان و انتقام و ... همگي مضامين فرعي مجموعه را تشكيل ميدهند. تازه از قسمتهاي مياني است كه عشق حاج يونس فتوحي به دختر شريكش به نوعي ساير داستانكها را تحت الشعاع قرار ميدهد، هر چند پيامدهاي اين چرخش دراماتيك در ساير اجزا و پيرنگها تاثير خود را ميگذارد. گبرلو در ادامه گفت: نخست بايد گفت چنين قصهاي براي رسيدن به چنين عشقي (يا هوس يا دام يا هر اسم ديگري كه ميشود برايش گذاشت) به دلايل متعدد درست و دراماتيك طرح ريزي نشده و به نظر ميرسد لازم بود قدري بيشتر روي رابطه حاج يونس و هستي شايگان كار ميشد تا اين برون ريزي احساسات ناباورانه جلوه نكند چون به رغم تلاشهاي بازيگر چنين روند سريعي براي از كف دادن ايمان 70 ساله طبيعي جلوه نميكند. يعني آيا زمينهاي وجود داشته تا حاج يونس با آمادگي قبلي وارد اين دام شده باشد؟ نكته ديگر اينكه ايمان ((با حرف و سخن پديد نميآيد كه با غمزهاي به يغما برود)) بايد در مسير درام اين استحاله – خواه مثبت خواه منفي – را باورپذير از كار درآورد. چرا كه باورپذيري پلي است ميان تماشاگر و اثر هنري. وي افزود: در حالت فعلي، تماشاگر بيشتر همچون يك قرارداد ميپذيرد كه حاجي عاشق شده و نه در اثر تاثير و تاثر حسي و دراماتيك. اما جدا از اين «ميوه ممنوعه» فيلمنامه حساب شدهاي دارد و اجزاي آن، هر چند پيچيده و متعدد به دقت چيده شدهاند(برخلاف يكي دو تا ديگر از مجموعههاي ماه رمضان كه واقعاً فاقد قصهاي جذاب و طرحي صحيح بودند) شخصيتها، حوادث و روابط متقابل آدمها در محدودهاي طراحي شدهاند كه كش مكشها، پيرنگها و داستان كلي را سرپا نگاه ميدارند. گبرلو اضافه كرد: مهمترين دستاورد حسن فتحي، جدا از جذابيتهاي نمايش، بازيهاي قوي و قدرت دراماتيك و تطابق روح قصه با زندگي روزمره آدمهاي واقعي همين جامعه است. وي تصريح كرد: مهمترين شخصيتها، حاجي يونس، هستي، فرزاد، جلال و قدسي هستند كه دايره درام اثر را شكل ميدهند و همچنان كه گفتيم درگيريهاي آدمها با آن پس زمينهها از آنجا كه با روح واقع گراي اثر همخون است با تماشاگر ارتباط برقرار ميكند و بيدار كردن آدمهايي است كه با شروع انقلاب اسلامي تدين را پيشه كردند و هر لحظه ممكن است به غفلت بيافتند و خود بيخبرند و يا آگاهانه به اين سو غلطيدهاند، آدمهايي كه مردم نسبت به آنان حساسيتهايي دارند و شايد هم نمونههاي آن را به چشم ديدهاند و جز حرص خوردن كار ديگري نميتوانند بكنند. از اين جهت بايد قدردان فتحي بود و به جسارت و شهامت توليدكنندگان اين اثر آفرين گفت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 789]
صفحات پیشنهادی
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها