واضح آرشیو وب فارسی:برنا نيوز: نقد موسيقي در ايران جريان نشده است
هنوز جرياني به نام نقد موسيقي در ايران شكل نگرفته و ما جريان نقد موسيقايي كه بومي و مختص كشورمان باشد نداريم چرا كه نقد فني و همه جانبه در حوزه موسيقي بسيار كم صورت مي گيرد و عمده نقدهايي كه نوشته مي شوند توصيفي هستند .
سيدابوالحسن مختاباد منتقد و عضو هيئت مديره كانون پژوهشگران خانه موسيقي در گفتگو با خبرنگار برنا گفت : من اعتقاد دارم هنوز جريان نقد موسيقي در ايران شكل نگرفته است . ما حتي هنوز كتابي جامع درباره نقد موسيقي نداريم كه نمونههاي شاخص نقد موسيقي در تاريخ ايران را در خود جمع كرده باشد .
وي همچنين افزود: آنچه از ادبيات نقد موسيقي در ايران وجود دارد ترجمه يا گرته برداري ناقصي از نقدهاي غربيان است. البته در اين زمينه بايد فصلنامه ماهور را استثناء به شمار آورد كه در تمامي شمارههاي خود سعي كرده چه در حوزه آسيب شناسانه و چه در نقد فني به موضوعات شاخص روز بپردازد.
اين منتقد در ادامه گفت : براي نمونه در اين زمينه آقاي محمد رضا فياض كه علاوه بر آشنايي با آهنگسازي شيوه هاي نقد را هم خوب مي شناسند ،نوشتههاي خوب و قابل اعتنايي دارند كه مي تواند نمونه موفق يك نقد بومي به شمار آيد و يا نقدهايي كه آقاي ساسان فاطمي و يا هومان اسعدي درباره برخي جريانات موسيقايي در همين نشريه نوشتهاند كه اگر چه نقد آلبوم يا اجرايي خاص نيست ، اما تصويري از جرياني خاص از موسيقي را با تمامي فراز و فرود ها و نقاط قوت و ضعفش پيش چشم خواننده قرار مي دهد .
اين عضو هيئت مديره كانون پژوهشگران خانه موسيقي همچنين تصريح كرد: ضمن آنكه در شماره زمستان سال 85 دست اندركاران اين فصلنامه ويژه نامهاي را با عنوان نقد موسيقي منتشر كردند . اگر آن ويژه نامه را ملاحظه كنيد خواهيد ديد كه در بخش نقدهاي داخلي ما واقعا دچار فقر هستيم و عمده مقالهها و نقدهاي آن ترجمهاي هستند و بيشتر سير تاريخي و انواع نقد موسيقي را در خارج از ايران بررسي مي كنند.
مختاباد درباره دلايل شكل نگرفتن جريان نقد موسيقي در ايران گفت : دو نكته باعث شده جريان نقد موسيقي در ايران به شكل مورد انتظار و مطلوبش ايجاد نشود. اول اينكه موسيقي هنري پيچيده است و درك آن مستلزم پيش نيازهايي و منتقد براي ورود به اين حيطه بايد به تاريخ موسيقي ، علم موسيقي و جريانهاي مهم موسيقايي اشراف كافي داشته باشد.
براي نمونه اگر كسي بخواهد در حوزه موسيقي سنتي نقدي بنويسد بايد به رديف دستگاهي ، سازها و شيوههاي نوازندگي و برخي موارد ديگرآشنايي داشته باشد. همچنين در زمينه موسيقي كلاسيك نيز اگر قرار باشد منتقدي اجراي اركستر سمفونيك تهران را نقد كند حتما بايد حداقل 10 اجراي خوب اروپايي از رپرتواري كه قرار است اجرا شود را ديده باشد تا بتواند آن اجرا را نقد كند،كه متاسفانه اين موضوع كمتر ديده مي شود .
اين منتقد در ادامه افزود : نكته دوم اين است كه نوشتن نقدي فني و در عين حال قابل فهم براي مردم كار بسيار دشواري است كه دايره منتقدان موسيقي را محدودتر مي كند. با وجود اينكه در يكي دو دهه اخير حوزه نوشتاري موسيقي رشد خوب و قابل اعتنايي به خود گرفته است، اما در حال حاضر نقد فني بسيار كم صورت مي گيرد و عمده نقدها نقدهاي توصيفي هستند.
بازرس خانه موسيقي همچنين درباره تاثير نقدهاي صورت گرفته بر روي كار موسيقيدان ها گفت : تنها نقد داخلي كه من سراغ دارم بر روي كار خالق يك اثر تاثير گذاشته باشد به برنامه نقد نغمه و اجراي سال 1385 گروه كامكارها باز ميگردد كه با حضور آقاي هوشنگ كامكار به عنوان آهنگساز و سرپرست گروه و مهران مهرنيا به عنوان منتقد برگزار شد. وقتي آقاي هوشنگ كامكار براي دومين بار در جلسه نقدنغمه حاضر شدند گفتند "نقد جلسه قبل شما باعث تغيير در برخي از بخش هاي كار من شده است."
مختاباد همچنين مهمترين چالش حوزه نقد موسيقي امروز ايران را نوپا بودن موضوع و ظرفيت پايين اهالي موسيقي در نقد پذيري دانست و گفت : يكي از دلايلي كه بنده در سال 85 طرح نقد نغمه را به سازمان فرهنگي و هنري ارائه كردم توجه به همين معضل و ارائه راهي براي برون رفت از اين وضعيت و بالا بردن سطح انتقاد پذيري اهالي موسيقي بود كه متاسفانه به دليل گسست هاي گاه و بيگاهي كه در برگزاري اين مجموعه برنامه ايجاد شده و ميشود ، آن كاركرد مورد نظر نيز به دست نيامد.
چهارشنبه 2 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برنا نيوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 677]