واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: كيومرث پوراحمد،رخشان بنياعتماد،رسول صدرعاملي،كمال تبريزي، بهمن قبادي و ... از شكيبايي گفتند سينماي ما- جمعي از هنرمندان سينما براي چهلمين روز درگذشت خسرو شكيبايي، با حضور در منزل او ياد خسرو خاطرهها را گرامي داشتند. در اين ديدار كه شامگاه 8 شهريور برپا شد، محمدمهدي عسگرپورمديرعامل خانه سينما با اشاره به مراسم تشييع زندهياد شكيبايي، آن را در دو دهه گذاشته براي يك هنرمند بيسابقه دانست و گفت: حتا كساني كه اندك ارتباطي با معقولات هنري داشتند، سهم خود را ايفا كردند و اگر ميدانستيم مراسم به اين شكل انجام ميشود، چند گروه مستندساز ميگذاشتيم تا اين صحنههاي عجيب را ثبت و ضبط كنند، تا به فيلم تبديل شود. وي با بيان اينكه سينما فردي كاملا استثنايي را از دست داد، اظهار اميدواري كرد: در اينگونه موارد كساني جايگزين شوند. او در عين حال گفت: چنين چيزي بعيد است، مخصوصا در دوراني كه ما زندگي ميكنيم. عسگرپور خطاب به خانواده شكيبايي ادامه داد: ما به عنوان دوستان و همكاران شكيبايي و به نمايندگي از جمع بسيار بزرگي به اينجا آمدهايم، تا ضمن تسليت مجدد، تبريك هم بگوييم كه محيطي را فراهم كرديد كه ايشان در جامعه سينماي ايران خوش بدرخشند. ما هميشه در خدمتتان هستيم و خانه سينما همچنان خانه شماست. كيومرث پوراحمد كارگردان سينما هم در سخنان كوتاهي اظهار داشت: در طول زندگيام سه مرگ را به ياد ميآورم كه ضربهاي براي همه مردم ايران بوده است. تختي، فردين و خسرو كه همه را متأثر كرد و مرگ اينگونه هم جاي شكر دارد. سيروس الوند كارگردان سينما با اشاره به سابقه آشنايياش با شكيبايي در زمان فعاليت او در تئاتر گفت: هنر عرصه رنج است و من طي اين سالها رنج را در خسرو ديدم. در دوبله ، تئاتر، تلويزيون، موسيقي و سينما در تمامي اين عرصهها، حضور موفقي داشت. وي ادامه داد: يكي از خصلتهاي خسرو اين بود كه در هر فيلمي بازي ميكرد، مردم آن را فيلم خوبي ميدانستند و اينكه مردم حس كنند، حضور يك بازيگر در يك فيلم آن اثر را خوب ميكند، نكته بسيارمهمي است و ما اينگونه آدمها را در سينما كم داريم. كارگردان «يكبار براي هميشه» تشييع جنازه شكيبايي را حامل چند پيام دانست و گفت: اين مراسم به هنرمندان اعتمادبهنفس داد كه چگونه هنرمندي ميتواند اينگونه باشد. احساس لذت كردم از اينكه همچنان سينما و هنرمند پيش مردم جايگاه دارند. چهقدر خوب است كه خسرو با مرگش هم اينگونه سربلند بود. رخشان بنياعتماد هم با تأسف از اينكه فرصت نشد به عنوان كارگردان با شكيبايي همكاري داشتهباشد، اظهار داشت: يكي از آرزوهاي هميشگي ما كاركردن با هم بود. اما اين اواخر شانس كوچكي فراهم شد كه با هم در «حيران» كار كنيم، البته پشت دوربين نبودم وبنده به عنوان تهيهكننده حضور داشتم. اين كارگردان بيان كرد: سال 52 خسرو در تئاتري به نام «من حركت ميكنم پس هستم» بازي ميكرد كه من به عنوان منشي صحنه حضور داشتم. طي اين سالها او سراپا عشق و معنا بود و حرفزدن دربارهي او بسيار سخت است. بنياعتماد هم به مراسم تشييع خسرو شكيبايي اشاره كرد و اظهار داشت: آن روز من در ايران نبودم و حالم بسيار بد شده بود. «باران» در مراسم تشييع با من تماس گرفته بود و ميگفت فقط صداي مردم را گوش كن كه چهكار ميكنند. اين كارگردان ادامه داد: اينكه مردم، ما را دوست داشته باشند، خيلي مهم است. با توجه به رنجهايي كه در حق ما ميشود و صورتي كه با سيلي سرخ ميكنيم در جايي اينگونه جواب ميگيريم كه خيلي با ارزش است. ايكاش همه مثل خسرو برويم. رسول صدرعاملي هم با ذكر خاطراتي از فيلم «شب» گفت: در صحن حرم امام رضا (ع) كاركردن خيلي سخت است و خسرو كه ميآمد همه به سمتش ميرفتند و همه خادمها، شيفته او شده بودند. هميشه ميگفت ارزش اينجا در آن است كه همه دارند براي هم دعا ميكنند و هيچكس به فكر خودش نيست. وي ادامه داد: ويژگي خسرو تنها مشهورشدن نبود بلكه محبوب بود و اين هميشه ميماند، او خيلي زود رفت و دل همه را سوزاند و احساس ميكنم الآن حالش از همه ما بهتر است. كمال تبريزي هم با بيان اينكه سعادت كاركردن با شكيبايي را پيدا نكرده است، گفت: اما به مناسبتهايي همديگر را ميديديم و در اين ديدارهاي كوتاه يكجور احساس نزديكي با او داشتم و صميميت و فروتني داشت كه همه را تحتتأثير قرار ميداد. وي به ذكر خاطرهاي پرداخت و اظهار داشت: در يكي از جشنوارهها، براي اهدا جايزه با هم به روي سن رفته بوديم و هنگامي كه جايزه را به شخص برنده اهدا كرد، عقب عقب آمد تا به مردم پشت نكند و احساس كردم به صورت واقعي و از ته دلش مردمدار است و حضور اين همه مردم در مراسم تشييعاش بيش از حضور او در سينما به قدرت برقراري ارتباط و نزديك بودنش با مردم برميگردد. اين كارگردان گفت: بعد از آن روز كه با او در روي سن بودم، ياد گرفتم كه تا آخر عمرم موقع برگشتن به مردم پشت نكنم. حسن پورشيرازي هم در سخنان كوتاهي گفت: من و خسرو هيچوقت با هم كار نكرديم، اما هميشه در كنار هم بوديم. در اوايل دهه 50 به مدت سه سال تئاتري را با هم كار كرديم كه هيچوقت به روي صحنه نيامد و خسرو با همسرش در همان نمايش آشنا شد. مهرانه مهينترابي ديگر بازيگر حاضر در اين جمع نيز بازي در مقابل خسرو شكيبايي را يكي از افتخارات كارياش برشمرد و اظهار داشت: اولينباري كه روي صحنه رفتم، نمايشي بود كه توسط مجيد جعفري كارگرداني ميشد و خسرو شكيبايي هم در آن حضور داشت كه من تحتتأثير بازياش بودم و مينشستم و فقط بازي او را نگاه ميكردم و باورم نميشد روزي در مقابلش بازي كنم. وي افزود: شكيبايي مانند شاهزاده زندگي نكرد، اما مثل يك شاهزاده تشييع شد و اين نشان ميدهد مردم در اين مملكت قدر هنرمندان را ميدانند. بهمن قبادي هم گفت: خودم را نميبخشم كه با اين مرد بزرگ كار نكردم. اين اواخر از طريق نظامالدين كيايي با او آشنا شده بودم و خيلي دوست داشتم با او كار كنم اما فرصت پيش نيامد. در پايان اين ديدار لوح تقديري از طرف خانه سينما توسط محمد مهدي عسگرپور ـ مديرعامل خانه سينما به خانواده خسرو شكيبايي اهدا شد. در متن اين لوح كه توسط كامران ملكي سخنگوي هيات مديره خانه سينما قرائت شد، آمده است: «نقشهاي جاودان نقشآفرين يگانه سينماي ايران، خسرو شكيبايي كه اينك جزيي از حافظه تاريخي ملت ايران است بيترديد جز با ياري خانواده ارجمند شكيبايي بر پرده جادويي سينما نمينشست. براي آن خانواده هنرآفرين، شكيبايي و بهروزي خواهانيم.» همسر و فرزند شكيبايي هم در سخنان كوتاهي از اين حضور سينماگران تشكر كردند. محمدحسين لطيفي، مجتبي راعي، محمد سرير، مرتضي رزاق كريمي، مينو فرشچي، مازيار ميري، مهدي كرمپور، احمد اميني، فرهاد توحيدي، حسين ترابي، مهرداد صديقيان، شاپور عالي دايي، محسن دامادي، حسين ايري، همايون اسعديان، مهدي فخيمزاده، فرزانه شباني، حسن مهدويفر، مهرشاد كارخاني، علي دهكردي، جابر قاسمعلي و غلامرضا موسوي از ديگر حاضران در ديدار روز گذشته سينماگران با خانواده خسرو شكيبايي بودند كه به همت هيأتمديره خانه سينما تدارك ديده شده بود. منبع خبر : ايسنا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 391]