تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نگاه مؤمن عبرت آميز و نگاه منافق سرگرمى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834856762




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ايرج قادري :فيلم خانوادگي مثل نان شب است


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: جام جم آنلاين: شايد براي بسياري از مخاطبان سينما كه از فروش بالاي اخراجي‌ها شگفت زده شده‌اند، جالب باشد كه بدانند ركورد پرفروش‌ترين فيلم تاريخ سينماي ايران، زماني به فيلم «برزخي‌ها» ساخته ايرج قادري تعلق داشت كه اتفاقا آن هم به سينماي جنگ پرداخته بود و در زمان خود يعني سال 61 حتي به مرز روزانه يك ميليون تومان هم رسيد كه با توجه به بهاي بليت سينماها در آن زمان، رقم قابل توجهي بود. ايرج قادري اينك با «پاتو زمين نذار» چهلمين فيلم بلندش را در مقام كارگردان و هفتادمين حضورش به عنوان بازيگر را در سينماي ايران تثبيت كرده است. او علاوه بر بازيگري و كارگرداني، تهيه‌كنندگي را نيز در كارنامه حرفه‌اي خود دارد. زماني با اين بازيگر كارگردان 74 ساله گفتگو مي‌كردم كه روز قبلش شايعه مرگ او به صورت پيامك در تلفن همراه اهالي سينما رد و بدل شد. دامنه اين شايعه به قدري بود كه در نهايت قادري مجبور شد نسبت به آن واكنش نشان دهد. وي در اين‌خصوص گفت: «نمي‌دانم چه كساني اين شايعات را مطرح مي‌كنند و از مطرح كردن آن چه لذتي مي‌برند؟ با شايعه شدن خبر درگذشت من لحظات سختي بر بستگان، نزديكان و خانواده من گذشت.» او اگرچه بيماري سختي را پشت سر گذاشت، اما اكنون در سلامت كامل به سر مي‌برد. گفتگوي ما با او، گواه بر اين مدعاست. در دهه اخير برخلاف دهه 60 كه اغلب آثارتان به سينماي اكشن مي‌پرداخت، شاهد ساخت فيلم‌هاي خانوادگي هستيم و فيلم اخيرتان «پاتو زمين نذار» هم در اين ژانر توليد شده است. علت گرايش شما در اين سال‌ها به سينماي خانوادگي چيست؟ چند روز پيش يكي از دوستان فيلمنامه اي را به من پيشنهاد كرد كه در پايان قصه، دختري روي پدرش اسلحه مي‌كشد و داستان در فضاي خشونت‌آميز روايت مي‌شود. من گفتم كه اين مساله در كشور ما شايع نيست و اين‌گونه قصه‌ها متعلق به سينماي وسترن و غرب است. اصلا دختر ايراني با اسلحه آشنا نيست و آن را در زندگي تجربه نكرده است. لذا آن فيلمنامه را رد كردم و گفتم كه من چنين فيلم‌هايي نمي‌سازم، هر چند در سينماي اكشن زياد كار كرده‌ام. به هرحال در سينما ژانرهاي گوناگوني وجود دارد كه هر كارگرداني به سمت يكي از آنها گرايش پيدا مي‌كند، يكي اكشن مي‌سازد ديگري كمدي كار مي‌كند و يكي هم درام مي‌سازد. من هم شخصا به فيلم‌هاي خانوادگي گرايش دارم و مثلا تمايلي به ساخت فيلم طنز ندارم. با توجه به اين‌كه سينماي شما همواره مخاطبان خاص خود را داشته است و ژانر طنز در ميان مخاطبان ايراني محبوبيت زيادي دارد، تا حالا وسوسه نشده‌ايد كه فيلم‌هاي كمدي را هم تجربه كنيد. قطعا براي مخاطباني كه با نام شما آشنا هستند، فيلمي ‌طنز از ايرج قادري مي‌تواند جذاب و پر مخاطب باشد. راستش چون در فضاي سينماي كمدي نبوده و نيستم، مي‌ترسم در ارائه و القاي آن به مخاطب موفق نباشم و فرصت امتحان كردن آن را هم ندارم، اما اگر يك فيلمنامه خوب و جديد در زمينه طنز به دستم برسد، بدم نمي‌آيد آن را اجرا كنم. ولي متاسفانه فيلمنامه قوي در اين ژانر نداريم. يك‌بار بهروز افخمي‌ در مصاحبه‌اي به نكته‌اي اشاره كرد كه من خيلي لذت بردم. گفته بود سناريوها ديگر تمام شده است. واقعا هم همين‌طور است، ما در حال حاضر سناريوي به درد بخوري نداريم. با اين حساب گرايش شما به ملودرام‌هاي خانوادگي به دليل فيلمنامه‌هاي خوب در اين ژانر است؟ ببينيد ما فروشگاه‌هاي مختلفي در كشور داريم كه يكي مثلا مبل و وسايل لوكس مي‌فروشد، ديگري مواد غذايي عرضه مي‌كند و يكي ديگر هم لوازم ورزشي و... با توجه به وضعيت اقتصادي كشور كمتر كسي ميل يا قدرت خريد مبلمان و لوازم لوكس را دارد، اما از مواد غذايي نمي‌توانند بگذرند. فيلم‌هاي خانوادگي نيز در ميان ژانرهاي مختلف سينمايي مثل نان شب براي افراد است و لزوم توجه به آن در هر شرايطي احساس مي‌شود و مخاطبان ايراني نيز علاقه ويژه‌اي به اين فيلم‌ها دارند ضمن اين‌كه نهاد خانواده در جامعه امروز بشدت به وسيله عوامل مختلفي تهديد مي‌شود و خانواده ايراني، جايگاه و منزلت گذشته خود را از دست داده است و سينما نمي‌تواند به اين مساله مهم بي‌توجه باشد. براي همين است كه در اكثر فيلم‌هاي خانوادگي شما، اختلاف و تضاد نسل‌ها و مشكلاتي كه ميان والدين و فرزندانشان وجود دارد، برجسته است؟ من ادعا ندارم با ساخت يك فيلم بتوانم جامعه را عوض كنم، اما در حد خود، ارزشهاي اصيل خانوادگي را به مخاطب يادآوري مي‌كنم دقيقا همين‌طور است چون من بشدت معتقدم انسجام و همبستگي خانوادگي در جامعه امروز سست شده و در حال گسستن است. مثلا در گذشته پسر در مقابل پدر، پايش را دراز نمي‌كرد يا سيگار نمي‌كشيد. هر كدام جايگاه خود را مي‌دانستند. خانواده معني و احترام داشت. محبت و عواطف معني و عمق داشت، اما اكنون انگار همه اينها در حال فراموشي است. مثلا بچه كه به سن بلوغ مي‌رسد مهاجم مي‌شود و رودرروي پدرش مي‌ايستد يا از خانه فرار مي‌كند. لذا ساخت فيلم‌هاي خانوادگي و توجه او به خطراتي كه آن را تهديد مي‌كند يكي از وظايف سينماست و صرفا نبايد براي سرگرمي‌ ساخته شود. در واقع شما با ساخت اين‌گونه فيلم‌ها قصد داريد مخاطب را نسبت به ارزش‌هاي فراموش شده و در حال فروپاشي خانوادگي، حساس كنيد و هشدار دهيد؟ البته اين كاري نيست كه در توان من باشد و با ساخت فيلم بتوانم جامعه را عوض كنم، اما مي‌توانم يك نقطه در اين كار باشم و در حد خودم ارزش‌هاي اصيل و منطقي خانوادگي را به مخاطب يادآوري بكنم. مثلا در فيلم پاتو زمين نذار مرد محترمي ‌است كه صاحب يك شركت و انسان شريفي است و 2 فرزند و يك نوه دارد. وقتي همسرش به وي محبت نمي‌كند و با بي‌مهري مواجه مي‌شود يا پسر و دخترش با او همصحبت نمي‌شوند او به تدريج احساس تنهايي و خلا‡ مي‌كند و جذب محبت آن دختر جوان مي‌شود و كارش به جايي مي‌رسد كه رشوه مي‌گيرد و سابقه و آبروي چندين ساله‌اش را به خطر مي‌اندازد. البته او اين كار را به خاطر خوشبخت كردن دختر و اين‌كه سايه بالاي سر وي باشد انجام مي‌دهد نه از روي هوي و هوس و انگيزه‌هاي شهواني. حتي به او مي‌گويد كه از زنش راضي است و با وي مشكلي ندارد. در واقع او دست به عمل غيراخلاقي نمي‌زند يا از سر تنوع‌طلبي و هوي و هوس اين كار را نمي‌كند بلكه مهر و محبتي را كه بايد در خانواده و از همسرش دريافت كند نمي‌بيند و جذب كس ديگري مي‌شود كه به نياز او پاسخ مي‌دهد، اين مساله‌اي است كه امروزه در خانواده‌هاي ايراني به وفور ديده مي‌شود. در سال‌هاي اخير به موضوع خيانت در سينما خيلي توجه شده و فيلم‌هاي مختلفي در اين باره ساخته شده است كه شاخص‌ترين آنها شوكران و چهارشنبه سوري بود... راستش من اين فيلم‌هايي را كه به آن اشاره كرديد نديدم ولي در پاتو زمين نذار، مساله خيانت مطرح نيست. حتي دختر پاشا به مادرش مي‌گويد كه تو مادر خوبي بودي، زن خوبي بودي، اما آيا معشوقه و يار خوبي هم براي بابا بودي؟ مهري، همسر پاشا هم در نهايت نسبت به بيان ضعف خود اغراق مي‌كند و مي‌گويد كه نسل ما شوهرداري را ياد نگرفته و تنها آموخته كه چگونه قناعت يا بچه‌داري كند. در واقع او بعد از آشنايي و شناخت بيشتر ليلي به او و همسرش حق مي‌دهد و ضمن همدلي با آن دختر مي‌كوشد به او كمك كند. در عين اين‌كه وي به شكل قانوني و صيغه‌اي با وي ارتباط برقرار مي‌كند و خارج از شرع هم رفتار نمي‌كند، بنابراين من معتقدم نمي‌توان رفتار پاشا را خيانت معني كرد. در نهايت او ترجيح مي‌دهد به زندگي با همسرش ادامه دهد در حالي كه مهري نيز متوجه شده بايد به شوهرش بيش از گذشته محبت و توجه كند. اين‌كه بدون اطلاع همسرش و به صورت پنهاني با ليلي ارتباط برقرار مي‌كند را خيانت معني نمي‌كنيد؟ ممكن است كه پاشا پنهان‌كاري كرده باشد، اما خيانت نمي‌كند و عمل غيراخلاقي و غيرشرعي انجام نمي‌دهد و نمي‌توانيم بگوييم او دچار لغزش شده بلكه شرايط عاطفي و خانوادگي او به شكلي بود كه پاشا با توجه به وضعيت ليلي، خلاها و كمبودهايي كه در زندگي خود داشته گويي به سمت اين موقعيت پرتاب شده است. اتفاقا بسياري از اختلافات و مسائل خانوادگي روي همين مسائل به ظاهر كم‌اهميت و كوچك شكل مي‌گيرد و بتدريج به بهمني بزرگ تبديل مي‌شود كه بر سر آنان فرو مي‌ريزد. پاشا در نهايت و پس از اين‌كه به زندگي خودش برمي‌گردد، از كاري كه انجام داده پشيمان نيست و آن را به معني خيانت نمي‌داند. آقاي قادري شما در بيشتر فيلم‌هايي كه مي‌سازيد، خودتان نيز به عنوان بازيگر نقش اصلي حضور داريد، آيا اين مساله به سابقه و علاقه شما به بازيگري بر مي‌گردد يا دلايل ديگري دارد؟ به اين سوال شما بايد كمي‌ خشن پاسخ دهم. ببينيد من هنرپيشه و بازيگر هستم كه كارگرداني هم مي‌كنم، اما كارگرداني نيستم كه به خودم نقش بدهم. در واقع شما بايد بين ايرج قادري كارگردان با ايرج قادري بازيگر تفاوت قائل شويد. ممكن است ايرج قادري كارگردان نقشي را براي فيلمش ترسيم كرده باشد كه ايرج قادري بازيگر براي آن نقش مناسب نباشد. در آن صورت من بازيگر ديگري را انتخاب مي‌كنم، اما زماني كه آن نقش با ويژگي و مختصات بازيگري ايرج قادري تناسب داشته باشد، ترجيح مي‌دهم خودم آن نقش را بازي كنم. چه بسا كارگردان‌هاي ديگري هم كه بازيگر هستند، همين كار را مي‌كنند. ضمن اين‌كه من با اين كار انرژي و تواني را كه براي هدايت يك بازيگر در ايفاي درست نقش بايد بگذارم، صرف كار ديگري مي‌كنم. اين‌كه برخي فكر كنند ايرج قادري نقش‌هاي محوري را به خودش مي‌دهد و از سر خود خواهي اين كار را مي‌كند درست نيست و بنده براساس توانايي و خصلت‌هاي بازيگر و تناسب او با نقش، دست به انتخاب مي‌زنم. در واقع از امتياز كارگرداني براي تصاحب نقش اصلي استفاده نمي‌كنيد؟ دقيقا همين‌طور است. اين روالي متداول در جهان است. مثلا آقاي كليس تي ين فود كه كارگرداني مي‌كند خودش بازي نمي‌كند. به نظرم اين مساله چيز عجيبي نيست. خودتان به كداميك از اينها علاقه و گرايش بيشتري داريد؛ بازيگري يا كارگرداني؟ واقعا فرقي برايم نمي‌كند، مثل اين مي‌ماند كه بگوييد دخترتان را بيشتر دوست داريد يا پسرتان را. با توجه به اين‌كه شما در قبل و بعد از انقلاب تجربه بازيگري داشتيد، نظرتان درباره سطح و جنس بازيگري در اين دو دوره تاريخي چيست؟ راستش زماني كه من در جامعه و با مردم مواجه مي‌شوم آنان از سر محبت يا واقعيت مي‌گويند ما هنوز بازي‌ها يا فيلم‌هاي قديم شما را دوست داريم. البته من به سينماي كنوني و بازيگران جواني كه وارد اين عرصه شده‌اند احترام مي‌گذارم، ولي آن محبوبيتي كه بايد نزد مردم داشته باشند چندان وجود ندارد. نمي‌دانم چرا سينماي ايران متوقف شده و بازيگر شاخص بيرون نمي‌دهد. يعني وقتي ما فيلمي‌ مي‌خواهيم بسازيم بازيگر محدودي داريم و مثلا سه چهار تا زن بازيگر داريم كه صاحب نام هستند و مثلا زماني كه به يك بازيگر خانم بيست ساله نياز داريم ما را با مشكل مواجه مي‌كند و مثلا خانم نيكي كريمي‌ را نمي‌توانيم 20 ساله كنيم. البته به لحاظ كمي‌ تعداد بازيگران افزايش پيدا كرده است. من بشدت معتقدم انسجام و همبستگي خانوادگي در جامعه امروز سست شده و در حال گسستن استبله ولي تنوع در آنها كم است. به عنوان مثال براي نقش جواني كه تازه از سربازي آمده، ما بازيگر در اين سن و سال كم داريم و آنها نيز ممكن است سر پروژه ديگري باشند و نتوانند با كارگردان همكاري كنند. يا بايد از خير فيلم بگذريم يا اين‌كه از يك نابازيگر يا بازيگر تازه كار استفاده كنيم كه مشكلات خاص خودش را دارد و مثلا تهيه كننده نمي‌پذيرد چنين كاري بكند. آيا نوع بازيگري هم تغيير كرده به اين معني كه سطح و جنس بازي‌ها رشد كرده باشد؟ بله ما بازيگران خوبي در سينماي ايران داريم كه بعد از انقلاب ظهور كرده‌اند و نمي‌توان آن را ناديده گرفت. مثل پرويز پرستويي و محمد رضا فروتن كه خيلي خوب و قوي بازي مي‌كنند. ما شاهد بازيگران خوبي در اين سال‌ها بوده‌ايم. اتفاقا يكي از بازيگران محبوب بعد از انقلاب محمدرضا گلزار است كه شما در فيلم سام و نرگس او را به سينماي ايران معرفي كرديد و در واقع راه ورود او را به سينما باز كرديد؟ در سام و نرگس نه فقط گلزار كه بازيگران ديگر هم جديد بودند. مثلا يك پسر جواني به نام كاكاوند در اين فيلم حضور داشت كه بسيار خوب بازي مي‌كرد و استعداد فوق‌العاد‌ه‌اي در بازيگري داشت كه متاسفانه خودكشي كرد. اگر اين اتفاق نمي‌افتاد وي اينك يكي از بازيگران خوب و سوپر استار سينماي ايران مي‌شد. دوباره برمي‌گرديم به فيلم «پاتو زمين نذار»و نقدي كه در مورد نقش ليلي با بازي شيلا خداداد مطرح مي‌شود، به اين معني كه چهره و گريم شيلا خداداد تناسب منطقي با يك دختر رنج كشيده و ضعيف و بي‌پناه ندارد و خيلي شيك و بالا شهري است. نظرتان دراين باره چيست؟ شما ببينيد مثلا‌ در افغانستان بمب مي‌ريزند و مردم آواره در خاك و گل ولاي دست و پا مي‌زنند، ناگهان در ميان آنها چهره زيباي زن يا مردي به چشم مي‌خورد، بدبخت بودن كه حتما نبايد با چهره زشت ترسيم شود. ليلي به هرحال دختر جواني است و قرار نيست صورتش چين و چروك داشته باشد، آيا شما در طبقه كارگر و فقير جامعه، چهره زيبايي نمي‌بينند؟ ضمن اين‌كه ما با سينما سرو كار داريم و بالاخره داشتن چهره زيبا در سينما هم شرط است و به عنوان يك مولفه در فيلمسازي مورد استفاده قرار مي‌گيرد تا در جذب مخاطب تاثير داشته باشد. آقاي قادري قصد نداريد مديوم تلويزيون را هم تجربه كنيد و سريال بسازيد؟ اتفاقا قرارداد خيلي سنگيني با آقاي زرين‌كوب براي ساخت يك سريال در تلويزيون داشتم و 4 ‌3 ماه در پيش‌توليد كار كردم و بازيگران هم انتخاب شده بودند، ولي متاسفانه بيمار شدم و همين باعث شد نتوانم ادامه دهم و به دليل اين كه سرطان مثانه گرفته بودم و فرآيند درمان بيماري اجازه نمي‌داد به كارم ادامه دهم. پس با وجود اين بيماري، ادامه كار فيلمسازي هم برايتان مشكل شده است؟ نه خوشبختانه معالجه و درمان شدم و مشكل خاصي به لحاظ جسماني ندارم و اگر خدا بخواهد و فرصت دست دهد، باز هم فيلم خواهم ساخت. باز هم مي‌خواهيد در ژانر خانوادگي به فيلمسازي ادامه دهيد؟ نه معلوم نيست، در ضمن كدام يك از كارهاي من باهم شبيه است؟ ببينيد مثلا محاكمه و پاتو زمين نذار نه اين‌كه داستان شبيه به هم داشته باشد، ولي هر دو در ژانر خانوادگي ساخته شده است. ببخشيد ممكن است در 2 فيلم از نماي كلوز آپ استفاده شود، پس بايد نتيجه بگيريم اين دو فيلم، مشابه هم است؟ محاكمه با پاتو زمين نذار خيلي با هم فرق مي‌كنند. منظور من، شباهت ژانر است نه شباهت داستان اما غير از اين مساله، برخي منتقدان به شباهت جنس بازي‌هاي شما در فيلم‌هايتان معتقدند... متاسفانه برخي از اين دوستان صاحب قلم يكي از پزهايشان اين است كه هتاكي كنند و به يكي فحش دهند و زماني كه يك فيلم را نقد مي‌كنند،‌ فقط نكات منفي آن را مي‌بينند و برجسته مي‌كنند و اصلا نقاط قوت آن را نمي‌بينند به نظر من، هيچ گونه شباهتي ميان نقش‌هاي من در محاكمه و پاتو زمين نذار و اكورايوم وجود ندارد و هر كدام پرسوناي خاص خود را دارند. آقاي قادري شما تجربه تهيه‌كنندگي هم داريد و بيش از 30 سال از نزديك با اقتصاد سينما آشنا هستيد، نظرتان درباره دستمزد بازيگري چيست؟ طبيعي است به موازات گران شدن كالاها و اجناس، متناسب با تورم دستمزد بازيگران نيز افزايش مي‌يابد، البته من هم از افزايش نجومي‌ دستمزد بازيگران در چند سال اخير تعجب مي‌كنم، اما درمورد سينما و در آمد آن بايد بگويم كه سينما جاي خوبي براي پول درآوردن نيست و به لحاظ اقتصادي چيز دندان‌گيري نيست و من به شما ثابت مي‌كنم كه به لحاظ مالي، بازيگري با رانندگي در آژانس تفاوت چنداني با هم ندارد. بيشتر بازيگران ما درآمد بالايي ندارند و حساب چندتا بازيگر ستاره كه دستمزد بالايي دارند را بايد از اين مساله جدا كرد. استثناها را نمي‌توان معيار قرار داد. مي‌خواهم بگويم كه سينما پولي ندارد و سينما آدم را صاحب خانه و ماشين نمي‌كند و اين يك تعارف و شعار نيست. سيدرضا صائمي




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 746]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن