محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831832959
یک محیطبان جوان: برای جنازه حیوانات گریه میکنیم/ اگر ساعت مچی نداشتم مرده بودم!
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یک محیطبان جوان:برای جنازه حیوانات گریه میکنیم/ اگر ساعت مچی نداشتم مرده بودم!
او محیطبان پرتلاش گلستانی است که سالها خود را وقف حفاظت از محیطزیست و حیاتوحش کرده است. محیطبانی که تمام آرزوهایش محیطزیستی شده است.
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، مجله مهر نوشت: «محیطبانی» از آن شغلهایی است که بسیاری از ما چیز زیادی درباره آن نمیدانیم . برخی از ما محیطبانها را تنها از روی اخبار شهادت و یا اعدام شدن آنها میشناسیم و تصور درستی از شیوه کاری آنها نداریم. اگر شما هم تنها تصورتان از یک «محیطبان» موارد بالاست، بهتراست تمام ذهنتان را خالی کنید و این مصاحبه را تا انتها بخوانید. « جواد سلیاری» محیطبان جوان و باتجربهای است که بیشتر روزهای جوانیاش را در جنگلهای سرسبز و بکر « پارک ملی گلستان» گذرانده است و پر است از خاطرات و تصاویری که مشابه آن را تنها در برخی فیلمهای هالیوودی دیدهایم. سلیاری درست در روز « پارک ملی گلستان» مهمان ما در مجله مهر شد تا با او به دنیای حیاتوحش برویم و شغل محیطبانی را این بار باز زبان او بشناسیم و از دغدغههای یک محیطبان باخبر شویم. مدرک کارشناسی ارشد محیطزیست دارم «جواد سلیاری» متولد ۲ خرداد ۱۳۵۸ در شهر «بندرگز» استان گلستان است. مدرک کارشناسی جنگلداری و کارشناسی ارشد «محیطزیست» دارد و از سال ۱۳۸۳ «محیطبان» بوده است. سلیاری بیشترین زمان کاریاش را در «پارک ملی گلستان» مهمترین منطقه حفاظتشده کشور، گذرانده است و درنهایت مجبور میشود به خاطر همسرش به تهران بیاید و حالا از آن دوران تنها خاطراتش را به یادگار دارد: « در زمان مدیریتم در پارک ملی گلستان توانستم حیوان «قوچ و میش را از ۲۸۰۰ به بالای ۴هزار برسانم. آهو از ۲۰۰ به بالای ۴۰۰ رسید و توانستم ۲۷۰درصد میزان کفش جرائم را بالا ببرم و مخفیگاههای عجیبی را پیدا کنیم. مثلاً مخفیگاهی در زیرزمین پیدا کردیم که روی آنیک حفره ایجاد کرده بودند که میتوانستند تنها پای حیوان را بگیرند و پایین بکشند و نیاز به هیچ اسلحهای نداشتند. داخل مخفیگاه هم همه لوازم مانند فضای مناسب، ظروف، اسلحه و حتی خوراکی مهیا بود. زمانی که در گلستان بودم یک گروه مستندساز هم برای فیلمبرداری آمدند. ما هم کمی جلوتر از آنها برای شمارش حیوانات در جنگل رفتیم وقتی در جنگل را بروید حیوانات جابهجا میشود. زمانی که آنها حرکت میکردند یک گله قوچ و میش از فاصله سی متری آنها رد شد. این در حالی است که این حیوان تا ۵۳۰ متر از انسان دور میشود تا احساس امنیت کند. ولی آنقدر احساس امنیت میکردند که به ۳۰ متری رسیده بودند.» محیطبان باید بهظاهر خود اهمیت بدهد برخلاف تصور بسیاری از مردم محیطبانها از تحصیلات بالایی برخوردار هستند. و دانش بالا از محیطزیست یکی از مهمترین ابزارهای یک محیطبان است که باید در کنار آموزشهای عملی و تجربی قرار گیرد:«اکثر محیطبانهای ما لیسانس و بالاتر از لیسانس دارند. ما محیطبانان دکتر هم داریم و از سال ۸۱ سازمان محیطزیست تنها فوقدیپلم به بالا استخدام کرد. پیشازاین محیطبانها تحصیلات آکادمی نداشتند. ولی خیلی باتجربه بودند برای همین آن زمان قدیمیها معتقد بودند که تحصیلکردهها به کار نمیآیند چون اهل کار عملی نیستند و تنها دوست دارند پشت میز بنشینند. البته این تصور تا حدودی درست بود چون گزینشهای ما هم ایراد داشت. ما گزینشهای عقیدتی و سیاسی داریم ولی در نظر نمیگیریم یک محیطبان علاوه بر تحصیلات باید آمادگی جسمانی بالا، هوش، زیستشناسی قوی داشته باشد و حتماً حیوانات و گیاهان منطقه حضورش را بشناسد. حتی تغییرات محیطی مثل خشکسالی، فضل زادوولد حیوانات تسلط داشته باشد و بتواند دانستههایش را به مردم عادی انتقال دهد. صرفاً تحصیلات کافی نیست چون باید مداوم دورههای آموزشی مداوم و مستمر ببیند. یک محیطبان حتی باید بهظاهر خوبی داشته باشد و به رفتارش اهمیت بدهد تا مردم عادی و شکارچیها از او حساب ببرند.» علاقه به محیطزیست مرا به محیطبانی کشاند آقای سلیاری معتقد است شغل محیطبانی هیچگاه برای مردم درست معرفی نشده است و حتی خیلیها نمیدانند چنین شغلی با این جدیت وجود دارد: « نه من و نه افرادی که آن موقع برای محیطبانی آمدیم اطلاعات درستی از این شغل نداشتیم. من بچه شمال بودم و بچه شمال یا همیشه در دریاست یا در جنگل است. من از کودکی طبیعت را دوست داشتم. حتی در زمان خدمتم ترجیح دادم بهجای آنکه در پادگان باشم در منطقه باشم. اوایل دوران خدمت به من گفتند که منطقهای به اسم «زاو» وجود دارد که بسیار زیباست ولی خیلی دور است. من باعلاقه آنجا را انتخاب کردم چون برایم جذابیت بیشتری داشت. اوایل کار هم چون شناخت خوبی از محیطبانی وجود نداشت بعد از مواجهشدن با سختیهای کار بیشتر کسانی که آمده بودند پشیمان شدند و کار را رها کردند. یکی از ایرادات همین است که باید برای محیطبانی بیش از ظرفیت نیرو گرفته شود. چون عده زیادی در دورههای عملی پشیمان میشوند. دوره هم باید طوری باشد که کسی که میآید با محیطبان به منطقه برود. اسبسوار شود، اسب زین کند و اسطبل اسب را تمیز کند. شب را در کوه بگذراند. حتی حس درگیری با شکارچی و حیوان را بفهمد تا درنهایت تنها کسانی بمانند که عاشقانه این کار را دوست دارند.» وقتی قانون کار برای محیطبانان برعکس است شیفت کاری محیطبانها نیز مثل شغلشان عجیبوغریب است. شیفت کاری که هیچ همخوانی بافیش حقوقی آنها ندارد تا بیشتر نشان دهد که شغل محیطبانی شغل عاشقان طبیعت است: « طبق قانون محیطبان ۱۸ شبانهروز کار میکند و تنها ۱۲ شبانهروز در خانه استراحت میکند که گاهی ۲۰ به ۱۰ هم میشود. این نوع نوبت با همه ارگانها متفاوت است. طبق قانون کار همهجا هر ۲۴ ساعت کار، ۴۸ ساعت استراحت دارد. ولی در محیطبانی کاملاً برعکس است. ۴۸ ساعت کار و ۲۴ ساعت استراحت است. درمجموع نوبت محیطبانی ۴۳۶ ساعت است که سازمان میگوید طبق قانون کار بیشتر از ۲۵۰ ساعت آن را نمیتوانیم به شما حق نوبت بدهیم. یعنی نزدیک به ۲۰۰ ساعت پرداخت نمیشود. اما طبق قانون محیطبانها موظف هستند که آن ۲۰۰ ساعت را سرکار باشند. چند وقت قبل قرار افزایش حقوق صورت بگیرد که استان البرز که من در حال حاضر در آن مشغولم اعمال کرد ولی تقریباً در هیچ جای کشور اعمال نشد. بااینحال من با ۱۳ سال سابقه و باوجود تمام دورههای که دیدهام و ریاستهایی که داشتهام ماهانه ۲میلیون تومان حقوق میگیرم. اما بیشترین حقوق محیطبانان در کل کشور ماهانه حدود یکمیلیون و ۳۰۰ هزارتومان است. این در حالی است که محیطبان برای زندگی در کوه و کمر نیاز به تجهیزات زیادی است. قصه جایی خرابتر میشود که بفهمید چقدر به یک محیطبان رشوه و شیرینی پیشنهاد میشود و او باید با همین حقوق کم بسازد و همه را رد کند.» با تمام حس خوبم به دومتری یک پلنگ رفتم باوجود تمام سختیهای محیطبانی این سؤال پیش میآید که مگر این شغل چه چیزی دارد که یک نفر حاضر است تمام سختیهایش را تحمل کند و خودش را در دامان طبیعت رها کند؟ سؤالی که همه محیطبانها جواب آن را عشق به طبیعت و حیاتوحش میدانند. آقای سلیاری نیز پراست از خاطرات خوب از همزیستی با حیوانات که او را پای محیطبانی میخکوب کرده است: « اوایل دوران خدمتم در محیطبانی با یکی از همکارانم با موتور در جنگل حرکت میکردیم که دیدم پلنگی از جاده خاکی از کنارمان رد شد. من هم پیاده شدم و نگاهش کردم. او هم همینطور مرا نگاه میکرد. انگارنهانگار که ما آمدهایم جلوترکه رفتم کمی عقب عقب رفت و دوباره نشست و نگاهمان کرد. این اولین و نزدیکترین برخوردم با یک حیوان گوشتخوار بود و واقعاً لذتبخش است. حیوانات در طبیعت به انسانها نزدیک نمیشوند و حتی از آنها فرار میکنند. اما یکبار در جنگل یک آهو شوکا قدمبهقدم کنار ما حرکت میکرد و همراهمان میآمد. انگار که فهمیده باشد ما محیطبان هستیم و این امنیت را احساس میکرد. یک محیطبان باید رفتارشناسی حیوانات را بداند. بفهمد که حیوان در حال حاضر رفتارش خصمانه است یا خیر. گرسنه یا تشنه است که مطابق با آن رفتار کند. من در مواجهه با آن پلنگ بدون این آشنایی و فقط با حس مثبت و خوبم جلو رفتم و آن حیوان خیلی خوب حس مثبت مرا فهمید.» کنار جنازه حیوانات گریه میکنم در جنگل جادههای خاکی وجود دارد که حیوانات ازآنجا عبور میکنند. بااینکه بارها تأکید شده است که ماشینهایی که از این منطقه عبور میکنند باید سرعتشان زیر ۶۰ کیلومتر باشد اما بسیار شاهد بودهایم که سرعتبالای آنها موجب تصادف با حیواناتی مانند پلنگ شده است. «پلنگ زمان بارداری دوماهه دارد. تولههایش نیز کر و کور به دنیا میآیند و بدون مادرشان از بین میروند و یا خوراک دیگر حیوانات میشوند. وقتی یک پلنگ مادر از بین برود قطعاً تولههایش نیز نابود میشود. سالانه ۲۰۰ گونه فقط در یک مسیر خاص تلفات داشتیم که واقعاً اشک آدم را درمیآورد. من بالای سرهمه لاشههای حیوانات گریه کردهام. هنوز هم یاد آن لحظات میافتم اشکم درمیآید. در بسیاری از موارد میبینیم شکارچی حیوان را زده است بعد سرش را بریده، برای ما محیطبانها طوری ست که انگار سر خانوادهمان را بریدهاند. ازنظر من این آدمها سالم نیستند و کسی که از خون ریختن لذت میبرد مشکلات روانی دارد. متأسفانه جریمهها بااینکه دریکی دو سال اخیر چند برابر شده است هنوز بازدارنده نیست. الآن جریمه شکار یوزپلنگ ۱۰۰ میلیون تومان شده است. قوچ و میش که درگذشته یکمیلیون و ۸۰۰ هزارتویمان بود الآن به ۱۰ میلیون تومان رسیده ولی هنوز بازدارنده نیست.» محیطزیست اولویت مسئولین نیست آمارها بارها نشان داده است که گونههای جانوری در کشورما روزبهروز در حال کاهش است و همین موضوع اهمیت شغل محیطبانی را بیشتر نشان میدهد. اما محیطبان همواره از این عدم توجه به محیطزیست توسط دستگاههای مختلف شکایت دارند: «متأسفانه محیطزیست الویت آخر مسئولین است. شما ببینید اگرچند محیطبان شهید شوند اتفاق خاصی نمیافتد درحالیکه اگر این اتفاق در محل دیگری رخ میداد واکنشها چندین برابر بود. کل تعداد محیطبانان در کشور ما حدود ۲۶۰۰ نفر است آنهم در مقابل ۲ میلیون اسلحه شکاری مجوز دار. حالا با غیر مجازهایش حساب کنید ببینید چه قدر ناچیز است. در دنیا هر هزار هکتار یک محیطبان دارد اما در کشور ما هر ۷ هزار هکتار یک محیطبان دارد. حالا شما بگویید چطور میشود از محیطزیست خوب نگهداری کرد؟ آنهم در کشوری که آموزش محیطزیست به مردم داده نشده است. اگر میبینید وضعیت محیطزیست در بعضی مناطق خوب است صرفاً به خاطر عشق و علاقه محیطبان آن منطقه است نه اینکه روال اداری آنجا خوب انجام شود.» اگر ساعت مچی نداشتم می مردم! هر محیطبان پر است از خاطرات روزهایی که باید جانش را کف دستش بگیرد و در مقابل شکارچیان مسلح از خودش و حیاتوحشی که پشت او پناه گرفتهاند دفاع کند. آقای سلیاری نیز پر است از خاطرات اینچنینی که دریکی از آنها زندهبودنش را مدیون ساعت مچی بند فلزی خود میداند و بارها تأکید میکند که از هیچچیزی نمیترسد: « به جرات میتوانم بگویم هیچگاه در جنگل نترسیدهام. به همه هم گفتهام اگر شکارچی زمان درگیری شلیک میکند از بیعرضگی محیطبان است. چون فهمیده که او ترسیده است من هیچوقت این حس را به متخلف نمیدهم. زمان دستگیری هم خیلی خونسرد عمل میکنم. یکبار در یک درگیری در تاریکی جنگل بود شکارچی بیهوا چاقو از جیبش درآورد و محکم به مچ دستم زد. کار خدا بود که یک ساعت بند فلزی دستم بود که چاقو اول به آن خورد و بعد به دستم برخورد کرد وگرنه مستقیم شاهرگ مرا زده بود. حالا فکر میکنید متخلف چه کسی بود؟ محیطبان بازنشستهای که با پسرش برای شکار آمده بود و کاملاً به منطقه مسلط بودند. رفتار محیطبان خیلی مهم است که آن لحظه عصبانی نشود و کلام زشتی از دهانش بیرون نیاید. بعدازآن درگیری بسیار تهدید شدم ولی حتی از آنها دیه هم گرفتم. یکبار هم وقتی آتشسوزی داشتیم و همه نیروهای ما مشغول خاموش کردن آتش بودند چند شکارچی که قرار بود همیار ما باشند از فرصت استفاده کردند و به شکار رفتند. من هیچوقت به بازرسی از خانه اعتقاد نداشتم و اجازه هم نمیدهم همکارانم این کار را انجام دهند. میگویم محیطبان باید در محل جلوی شکارچی را بگیرد. اما در این مورد خاص نیمههای شب مجوز گرفتیم و از خانههایشان شکار بیرون کشیدیم و این اتفاقات واقعاً اسفبار است.» همسرم میگوید حیوانات را بیشتر از ما دوست داری! زندگی کردن با یک محیطبان بهاندازه همین شغل کار سختی است. زندگی با مردی که بیشتر روزهایش را در جنگل و حیاتوحش میگذراند و تنها ساعات محدودی را کنار همسر و خانوادهاش میتواند سپری کند. به همین خاطر جواد سلیاری مجبور میشود به خاطر خانوادهاش زادگاه و منطقه موردعلاقهاش را رها کند و به تهران بیاید: « همسر من در دانشگاه بندر گز درس میخواند که آنجا باهم آشنا شدیم. بعد از ازدواج یک سال در گرگان زندگی کردیم و بعدازآن به خانههای سازمانی پارک ملی گلستان رفتیم. خانههای آنجا به شکلی است که به جنگل کاملاً مشرف است و خرس و گراز بهراحتی تردد میکند. وقتی در جنگل آتشسوزی میشد من از خانه بیرون میرفتم و تا سه روز از من خبری نبود. حالا فکر کنید یک خانم تنها در یک منطقه غریب به خاطر آنتن ندادن در جنگل حتی نمیتواند با همسرش تماس بگیرد. در آخر مجبور شدم به خاطر همسرم به تهران بیایم و مسئولیت منطقه حفاظتشده البرز جنوبی را به عهده بگیرم و در حال حاضر کارشناس هستم. اما هیچ جا برای من پارک ملی گلستان نمیشود چون من واقعاً عاشق آنجا بودم و در جلسه تودیع و معارفه گریه کردم. من همیشه کار و تفریحم یکی بوده است و به خاطر همین همسرم را بهجز آنجا هیچ مسافرت دیگری نبردهام و بنده خدا گلایه دارد. اصلاً جز آنجا منطقه دیگری را بلد نیستم. ازبس از اتفاقات شکار و حیوانات آنجا گفتهام به شوخی میگوید تو حیوانات در جنگل را بیشتر از ما دوست داری!» خرسی که مداوا کردیم دنبال ما حرکت میکرد آقای سلیاری بهترین روزهای محیطبانیاش را روزهایی میداند که در اسطبل اسبها بوده و با آنها ارتباط خوبی داشته است. اما یکی از لذتبخشترین روزهای کاریاش بهروز پرهیجانی برمیگردد که باید خرسی را که وارد جاده شده و مردم از دیدن او ترسیدهاند را به منطقه دیگری منتقل میکرد: « یکبار گزارش دادند که یک خرس وارد جاده شده است و به مردم حمله میکند. من دوتا از بچهها را فرستادم و آنها تائید کردند. وقتی خودم رفتم تنها یک طناب، یک تور و یک زیلو برداشتم. وقتی رسیدم دیدم یک نفر پای خرس را طناب بسته و میکشد. یکی طناب دور گردنش انداخته و خرس میخواهد خفه شود و همه مردم هم از این صحنه و زوزههای خرس نیمهجان که از دهانش خونابه میآید فیلم میگیرند. زیلو را روی سرش انداختم و بعد دستم را روی سرش گذاشتم و حیوان آرام شد. دست و پای خرس را آرام بستیم و داخل قفس انداختیم. بعد از مداوایش هم او را از محیط دور کردیم و رهایش کردیم. اول که از قفس بیرون نمیآمد بعد هم که بیرون آمد از روی محبتش به ما چندمتری دنبالمان راه افتاد و خیلی برایم شیرین بود.» همه محیطبانها یک آرزوی بزرگ دارند. آرزوی اینکه هیچوقت هیچچیزی نتواند محیطزیست را تهدید کند. آقای سلیاری درباره آرزویش میگوید: « آرزو میکنم یک روز همه مردم خودشان یک محیطبان باشند و بهجای سازمان حفاظت از محیطزیست بنویسیم «سازمان محیطزیست» و حفظ محیطزیست برای همه مردم باشد نه برای یک سازمان خاص» مطلب فوق مربوط به سایر رسانهها میباشد و خبرگزاری فارس صرفا آن را بازنشر کرده است. بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/
1395/05/28 :: 17:46
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 826]
صفحات پیشنهادی
۴۰ فیلم کودک و نوجوان تولید میکنیم/ افتتاح پردیس هنرمندان
۴۰ فیلم کودک و نوجوان تولید میکنیم افتتاح پردیس هنرمندان شهردار اصفهان از تولید ۴۰ فیلم سینمایی در حوزه سینمای کودک و نوجوان خبر داد آفتابنیوز مهدی جمالینژاد شهردار اصفهان که در برگزاری سی امین جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همکاری داشتهماجرای یک شب مرموز در قرار اینستاگرامی دختر و پسر جوان
ماجرای یک شب مرموز در قرار اینستاگرامی دختر و پسر جوانتاریخ انتشار يکشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۷ ۰۷ دختر ایرانی مقیم سوئد پس از سفر به ایران با دوست تلگرامیاش قرار گذاشت اما این قرار شبمرموزی را برای او رقم زد پنجشنبه گذشته دخترجواني به كلانتري عباس آباد رفت و خبر ازرآبادی: اگر جوانگرایی با تخصص همراه نباشد فرصت سوزی است
زرآبادی اگر جوانگرایی با تخصص همراه نباشد فرصت سوزی است نماینده مردم قزوین در مجلس با تاکید بر اینکه اگر جوانگرایی با تخصص همراه نباشد فرصت سوزی است گفت مجلس مخالف خصوصی سازی نیست اما نقش دولت در این مورد نقش حیاتی است که اگر غیر از این باشد لطمات جبران ناپذیری را به کشور واردپای یک مرده در گور،مراسم تشیع جنازه را بر هم ریخت /عکس
گیل نگاه اعضای یک خانواده با دیدن پای یک مرده در قبری که قصد داشتند پدر خانواده را به خاک بسپرند شوکه شدند این خانواده در حال دفن پدرشان بوده اند که ناگهان یک پا از بخشی از خاک بیرون زده و باعث وحشت همگان شده است به گزارش میرر ساندرا باتلر یکی از اعضای این خانواده آمریکایی درجزئیات بازداشت ۳۰ ساعته جوان نخبه ایرانی در فرودگاه بوستون | پایگاه خبری تراز
تراز سیدمحسن دهنوی در خصوص دیپورت شدنش از آمریکا گفت رئیس دانشگاه هاروارد به ترامپ نامه زد شهردار بوستون وارد عمل شد سیاسیون و دانشگاهیان به رئیس جمهور آمریکا انتقادهای شدید داشتند به گزارش تراز به نقل از گلستان ما سید محسن دهنوی نخبه و پژوهشگر گلستانی شب گذشته به دستورجوان بابلی که مرده بود در بیمارستان زنده شد
جوان بابلی که مرده بود در بیمارستان زنده شد کارگر ۲۶ ساله در اثر برق گرفتگی در بابل علائم حیات خود را از دست داد اما در بیمارستان سرنوشت او تغییر کرد آفتابنیوز به گزارش رکنا مهدی غلام نیاروشن مسئول روابط عمومی سازمان اورژانس بابل با اعلام اینکه امروز سهشنبه مورخ ۱۳ تیر ۹۶آمریکا خطاب به کرهشمالی: اگر ناچار شویم از گزینه نظامی استفاده میکنیم
آمریکا خطاب به کرهشمالی اگر ناچار شویم از گزینه نظامی استفاده میکنیم آمریکا اعلام کرد اگر ناچار شود از گزینه نظامی علیه کرهشمالی استفاده خواهد کرد و همزمان کشورهایی را که به تجارت با پیونگیانگ ادامه دهند مجازات خواهد کرد به گزارش ایسنا نیکی هیلی سفیر دائم آمریکا در سازمگفتوگو با روحانی هوادار تراکتورسازی: تا چه زمانی باید در مسجد بنشینیم تا جوانها نزد ما بیایند؟/ تماشاگران مر
گفتوگو با روحانی هوادار تراکتورسازی تا چه زمانی باید در مسجد بنشینیم تا جوانها نزد ما بیایند تماشاگران مرا تشویق کردند و شعار دادند حاج آقا خوش آمدی تصویری از یک روحانی درحال تشویق در ورزشگاه آزادی در چند روز اخیر واکنشهای زیادی را در پی داشته که البته اکثرا مثبت بوده استخشم آنی باعث قتل زن جوان توسط همسرش شد/ قاتل جنازه را در چاه انداخته بود
خشم آنی باعث قتل زن جوان توسط همسرش شد قاتل جنازه را در چاه انداخته بود ایران نوشت روز بیست و سوم مرداد زنی هراسان به پلیس آگاهی شاهرود رفت و از ناپدید شدن خواهر 26 سالهاش خبرداد که مادر یک دختر شش ساله بود بهدنبال شروع تحقیقات تخصصی کارآگاهان پی بردند شوهر زن گمشده طیبادامچیان: میگویند در دعوا تخریب، حلال است/ اگر جلوی صفحه طنز نشریات دولتی را بگیریم برخی مسائل حل میشود
بادامچیان میگویند در دعوا تخریب حلال است اگر جلوی صفحه طنز نشریات دولتی را بگیریم برخی مسائل حل میشود عضو شورای مرکزی حزب موتلفه گفت اصلاحطلبان از خود شروع کنند و جلوی تفرقه را بگیرند اصولگرایان هم شروع میکنند اسدالله بادامچیان در گفتوگو با ایلنا در رابطه با تخریب شخصی-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها