تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):در پاسخ به كسى كه عرض كرد: من در عمل ناتوانم و نماز و روزه كم به جا مى آورم اما ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819475958




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آيت الله هاشمي رفسنجاني در واكنش به تحريم هاي اتحاديه اروپا عليه ايران غرب اخطار ايران را جدي بگيرد


واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: آيت الله هاشمي رفسنجاني در واكنش به تحريم هاي اتحاديه اروپا عليه ايران غرب اخطار ايران را جدي بگيرد
بخش خبري : نماز عبادي سياسي جمعه تهران ديروز با حضور پرشكوه اقشار مختلف مردم در دانشگاه تهران و خيابانهاي اطراف به امامت آيت الله هاشمي رفسنجاني رئيس مجلس خبرگان رهبري و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام اقامه شد. سخنران پيش از خطبه ها رئيس شوراي سياستگذاري ائمه جمعه سراسر كشور گفت : آميخته شدن شخصيت شهيد بهشتي با مظلوميت از وي چهره اي ماندگار و جاويد ساخته است . سيدرضا تقوي رئيس شوراي سياستگذاري ائمه جمعه سراسر كشور طي سخناني به عنوان سخنران پيش از خطبه هاي نماز جمعه تهران ضمن گراميداشت ياد و خاطره شهيد بهشتي گفت : نقش و تاثيري كه ايشان در كمك به امام (ره ) و استقرار نظام داشت هرگز از خاطره اين ملت محو نخواهد شد. وي با بيان اينكه آميخته شدن شخصيت شهيد بهشتي با مظلوميت از وي چهره اي ماندگار و جاويد ساخته است خاطرنشان ساخت : بر اساس خصوصيتي كه مظلوميت دارد چهره معنوي شهيد بهشتي روز به روز روشن تر و درخشان تر مي شود. تقوي با اشاره به اينكه شهيد بهشتي مظلوم زيست و مظلوم از دنيا رفت گفت : شخصيت شهيد بهشتي به قدري جامع موثر وفراگير بود كه امام (ره ) از او به يك امت تعبير كرد. به گزارش خبرنگار ما آنگاه آيت الله هاشمي رفسنجاني رئيس مجلس خبرگان رهبري و امام جمعه موقت تهران در جايگاه خطابت قرار گرفت و به ايراد خطبه ها پرداخت . خطبه اول : بسم الله الرحمن الحمدلله رب العالمين والصلوه و السلام علي رسول الله و علي آله الائمه المعصومين يا ايهاالذين امنوا استعينوا بالصبر والصلوه ان الله مع الصابرين اوصيكم و نفسي بتقوي الله فانه من يتق الله و يكفر عنه سيئائه و يعظم له اجرا خداوند به همه امت اسلامي و شما نمازگزاران عزيز توفيق بدهد كه در حفظ و تقويت گوهر بي نظير تقوي كوشا باشيد و به عنوان متقين مورد توجه خداوند. فراموش نمي كنيم كه بحث من در خطبه هاي اول در مورد شكل گيري نظام اسلامي بر محور قرآن بود مقدمات طولاني گفتيم و رسيديم به محتواي اسلام از محتوا بخش عبادات را مقدم داشتيم و از عبادات اول سراغ نماز رفتيم به خاطر اينكه اولين حكمي كه عملياتي شد در بعد از بعثت پيغمبر نماز بود و خطبه هايي در تاثير نماز و قرآن در پيشرفت اسلام و تا به امروز عرض كرديم و به محتواي نماز وارد شديم كه دو خطبه تا بحال يكي در مقدمات نماز و اذان و ديگري در مورد سوره حمد فاتحه الكتاب كه از واجبات اعمال نماز است عرض كرديم . امروز بحث كوتاهي خواهم داشت به خاطر اينكه خطبه دوم يك مقدار به خاطر بحث فدك كه مورد درخواست خيلي از برادران و خواهران ديني بود يك مقداري در اين مورد مي خواهم توضيح بدهم كه انشاالله آن تاريخ مشعشع فدك در حافظه مردم ما بيشتر ثبت شود. در اين خطبه بخشي از بحث درباره سوره حمد باقي مانده كه عرض مي كنم بعد سوره توحيد كه معمول ترين سوره قرآني است كه در نمازها خوانده مي شود درباره سوره حمد چيزهاي زيادي در خطبه قبل گفتم و عرض كردم كه قرآن خودش اهميت زيادي به اين سوره از مجموع سوره هاي قرآن داده و بر مسلمين منت مي گذارد كه اين فاتحه الكتاب را به آنها عطا كرده كه خود سوره حمد در كنار قرآن با اينكه جز قرآن هم هست مورد توجه خداوند است و عرض كردم كه با توضيحاتي كه امام راحل در تفسيرشان مي دادند و معتبرترين حرف براي ما از نظر مرجع گوينده مي باشد ايشان در تفسيرشان سوره فاتحه الكتاب را توضيحي از دائره وجود مي دانند از مبدا تا معاد و بين راه و نقطه اي كه باقي ماند و دريغ دارم كه عرض نكنم آن هم از حرف امام است . امام در تفسيرشان يك فصلي را باز كردند به نام الهام عرشي در تفسير اين سوره نكته عرفاني است البته از ديدگاه عرفاني آنهم عرفان متعالي نه عرفاني كه خيلي معمولي وخيلي از افراد بشر دارند و خيلي ها دانشش را هم دارند آن چيز ديگري است ايشان مي فرمايند كه آن چهار اسم خدا بعد از اسم الله اسم الله اشاره به ذات مستجمع جميع كمالات كه همه كمالات متصور را دارد و هيچ عيبي هم در آن نيست اين مصداقش كلمه الله است . از اين كه بگذريم چهار اسم ديگر از خداوند در اين سوره آمده رحمان رحيم رب و مالك كه در قسمت اول سوره است ايشان مي فرمايد اين چهار اسم وقتي كه با ادله اي كه ايشان معمولا از روايات ويژه اهل بيت استفاده كرده اند چون فهم ايشان هم از بعضي از روايات عرفاني اهل بيت تفاوت دارد با فهم ديگران ايشان مي فرمايند اين چهار بيت چهار اسم خداوند بگونه اي هستند كه عرش الهي بر دوش اين چهار اسم است يعني پايه هاي عرش الهي است عرش هم معاني زيادي دارد خيلي چيزها براي آن گفتند ولي آي معناي مهمي كه گفته اند اين عرش نقطه اي است كه مركزي است كه همه آفرينش و همه مجموعه آفرينش را مي آفريند و اداره مي كند يعني مركز آفرينش و مديريت همه مخلوقات الله . اينكه خداوند در آيه اي فرمايد خدا به عرش تكيه زده آن عرش يك تخت سلطنتي نيست كه در ذهن خيلي ها مي آيد همين مركزيت است مركزيت دايره وجود كه همه چيز به آنجا بر مي گردد و نقطه تراكم همه مسائل هست اين عرش است و امام مي فرمايد اين چهار اسم پايه هاي عرش مديريت و آفرينش جهان است عرض كردم رحمان رحيم رب و مالك كه در اين سوره آمده البته من فكر مي كنم در يك خطبه اي كه مستمعانش عموم مردم هستند جاي بحث هاي ويژه عرفاني نيست كه من وارد آن ريزه كاريها شوم اين مقدار توجه داشته باشيد وقتي كه سوره حمد را در نماز مي خوانيد و اين اسامي خداوند را بر زبان مي آوريد به كجا داريد نگاه مي كنيد افق ديدتان را بلند كنيد البته آن وقتي كه اين الهام عرشي امام را ديدم كه جمله اي هم بعد اضافه مي كنند و مي گويند مذهب اين چهار اسم خداوند در مديريت عرشي چهار فرشته مقرب هستند ميكائيل و اسرافيل جبرئيل و عزرائيل . قبض و بست جهان به دست مديريت اينهاست كه اينها مي شوند هشت تا من اين نكته امام را كه ديدم يك دفعه متوجه شدم كه خوب در قرآن در سوره « الحاقه » آيه 17 ظاهرا هست حاملين عرش را 8 نفر معرفي مي كند و مي گويد هشت موجود هستند كه در قيامت عرش خدا را بر دوش مي گيرند خوب ديدم در ديد اول اين تفاوت دارد دنبال آن رفتم و مطالعه كردم تا ببينم اين تفاوت از كجاست ديدم نه قابل جمع است يك روايتي از پيغمبر هست در كافي كه مي فرمايد كه امروز حاملان عرش چهار نفرند ولي خداوند روز قيامت چهار نفر ديگر را به آنها اضافه مي كند و هشت نفر مي شوند كمك شان مي كنند و حتي خود حرف امام هم قابل جمع است چون ايشان چهار اسم خداوند را با چهار مظهرش كه آن چهار نمك مقرب هستند حاملان عرش معرفي مي كنم آنهم به همين معنا مي شود 8 تا . پس شما سوره حمد را كه در نماز مي خوانيد توجه داشته باشيد مخاطبان ما موقع نماز در حضور قلبي كه براي حضور در محضر الهي دارند اين كلماتي كه تفوق مي كنند چه مي گويند توجه داشته باشند حال انسان و روحيه انسان و حركت متعالي انسان را تقويت مي كند و اما درباره در سوره بعد از حمد البته از نشر شيعه هر سوره اي از سوره هاي قرآن كه بعد از حمد خوانده مي شود كافي است شرطش اين است كه سوره كامل باشد تفاوت ما هم با اهل سنت اين است كه اكثر آنها مي گويند بخشي از سوره هم كافي است شما چند آيه هم بخوانيد جاي سوره را مي گيرد حالا آنها هم اختلافات زيادي بين شان هست و من باز وارد بحث هاي اختلافي آنها نمي خواهم بشوم ولي ما سوره كامل را مي خوانيم جز چهار سوره سجده كه سجده واجب دارد بقيه هر سوره اي را مي شود در نماز خواند اما معمولش در زمان پيغمبر تا امروز اين بوده كه حداقل در هر نمازي يا در هر دو نمازي سوره قل هو الله خوانده شود و تكيه هم شده و رواياتي هم اين را تشويق مي كند كه اينجوري شود روي قل هو الله خيلي حساب شده است حال به خاطر اختصارش است يا به خاطر محتواي اين سوره هست كه از محتواي هاي بسيار عميق قرآني و كشف حقايق دين و تاويل اين سوره كار آساني نيست براي عامه مردم و حتي براي علما و عرفا درباره سوره توحيد من يك روايتي را فقط نقل مي كنم و توضيح ديگري را عرض مي كنم در اين سوره اسم اين سوره نسب نامه خداست در بين ادبيات عرفاني ما در تاريخ دارد كه يهودي ها كه پيغمبر و اسلام را خوب مي شناختند و علاماتي داشتند براي كشف واقعيت خدمت پيغمبر رسيدند سئوالات زيادي كردند ايشان جواب دادند يكي از سوالاتشان اين بود كه شما نسب نامه خداي خودتان را براي ما بگوئيد پيغمبر فكري كردند و گفتند مهلت بدهيد چيزي آماده نداشتند تا بگويند اگر هم آماده داشتند به هر دليلي فوري جواب ندادند سه روز طول كشيد تا اين سوره قول هو الله نازل شد بعد پيغمبر به آنها اطلاع داد آمدند و سوره قل هو الله را براي آنها خواند و فرمود اين نسب خداي من است آنها به هم نگاهي كردند و گفتند آن چيزي كه دنبالش بوديم پيدا كرديم و من نمي دانم چه فهميدند و چه اتفاقي افتاده به هر حال اينجوري شد. يك روايتي باز درباره اين سوره هست كه براي امروزي ها براي ما خوب است امام صادق (ع ) در جواب سئوالي كه درباره معناي سوره توحيد شده بود فرمودند : در آينده مردان دانشمندي خواهند آمد كه حقايق اين سوره را كشف مي كنند و در زمان حضرت حجت تمامي شبهات آن مكشوف خواهد شد. اين از اين جهت براي بنده قابل توجه است اين روايات اين است كه انتظار پيغمبر و ائمه اين بوده كه در آينده با تكامل فكر و رشد دانش و علوم و تفكرات انسانها مردان و زنان عالم و دانشمند و عارفي مي آيند كه حقايق اين مطالب مهم قرآن و آيات الهي را اينها بايد كشف كنند خدا كند ما بخشي از آنها باشيم و اگر نيستيم بايد منتظر باشيم اين روز بيايد چون ما روايات زيادي داريم به خصوص در عصر حضور حضرت حجت كه بالاخره روزي خواهد بود آن روز خيلي از اين چيزها بايد روشن تر شود ولي امروز هم ما مقايسه كه مي كنيم تفاسير امروزمان با تفاسير گذشته خيلي جلو رفته اند و خيلي چيزها كشف شده من مي خواهم نتيجه اي از اين بخش كوتاهي كه سوره حديد هم چند آيه اولش كه بخوانيد مي بينيد همين مضامين خاص توحيدي است مي خواهم نتيجه اي كه بگيرم از اين بحث بحث ترتيبي كه مي خواهم بگيرم اين است كه نمازي كه ما مي خوانيم و الحمدالله در روز بارها اين دو سوره را مي خوانيم مي خواهم از نمازگزاران خواهش كنم كه توجه شان را و حضور قلب شان را به مضامين اين دو سوره جلب كنند و نمازي كه با حضور قلب باشد و با اين مضامين باشد و يكبار هم عرض كردم بعضي از علما فتوا مي دهند ما بايد به قصد قرائت اين سوره حمد را بخوانيم و نه انشا و تقاضا و دعا از خدا ولي خيلي ها هم اين را قبول ندارند منجمله امام راحلمان كه مي گويند نه ما با اينكه قصد قرائت داريم بايد مضامين اين را هم در حال نمازخواندن مورد توجه قرار بدهيم آنجائيكه توصيف خداست توجه به عظمت خدا كنيم آنجا كه درخواست از خداست بايد درخواست از قلبمان داشته باشيم كه معناي دعا هم مي دهد بنابر اين واقعا نمازي كه با توجه به مضامين اينها باشد و اين مضامين هم براي عامه مردم اگر چه سخت است ولي در جامعه ما اگر با زبان ساده اي معارف به مردم آموخته شود در مدارس در دانشگاهها در مساجد در صدا و سيما خيلي سخت نيست اينجا چند كلمه بيشتر نيست همه اين نماز مگر چند كلمه است . اينها را مردم مي توانند مضامينش را در ذهنشان داشته باشند و در موقع نماز حضور قلب داشته باشند. خطبه دوم بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله رب العالمين والصلوه و والسلام علي رسول الله و علي علي اميرالمومنين و علي الصديقه الطاهره و سبطي الرحمه و علي بن الحسين و محمد بن علي و جعفر بن محمد و موسي بن جعفر و علي بن موسي و محمد بن علي و علي بن محمد والحسن بن علي والحجه القائم المنتظر(عج ). اوصيكم عبادالله و نفسي بتقوي الله . اميدوارم كه خداوند ما را هميشه قرين روحيه و ملكه تقوي نگه دارد. مناسبتهاي اين هفته ما خيلي زياد است . اين مناسبتها به قدري فراوان است كه من فقط بعضي از آنها را اسم مي توانم ببرم و عمده بحثم را مي خواهم به مناسبت ميلاد حضرت زهرا(س ) كمي به شخصيت ايشان از زاويه مساله فدك بپردازم كه به نظرم بحث لازمي است براي اطلاعات امروز ما. در مورد مناسبات هفته ميلاد حضرت امام باقر(ع ) را خدمت امت عزيزمان تبريك عرض مي كنيم و شهادت حضرت امام هادي (ع ) را تسليت عرض مي گوييم و ميلاد حضرت زهرا(س ) را كه همه خوبيها به ايشان منتهي مي شود و كوثر اين امت هستند تبريك عرض مي كنيم و بحث در مورد حضرت زهرا(س ) را در پايان اين مناسبتها مطرح مي كنيم و ميلاد امام راحل شخصيت بزرگواري كه كار بي نظيري در تاريخ كردند و براي اولين بار توانستند در يك كشور بسيار مهم با مكتب اهل بيت حكومتي تشكيل بدهند كه سابقه اش را در تاريخ نداريم و اميدواريم بتوانيم قدردان اين رهبريت باشيم و بتوانيم راهي كه ايشان شروع كردند به خوبي ما و نسلهاي آينده ادامه بدهيم . و در مورد شهادتها شهادت آيت الله شهيد محراب صدوقي را عرض كنيم كه حقيقتا در حياتشان و مماتشان و در حوزه و در جامعه نقش آفرين بودند و آثار فراواني از ايشان باقي است و شهادت شهيد سيد محمد باقر حكيم كه عمرشان را به جهاد گذراندند و اولين لحظه اي كه بايست در مديريت مردم عراق كارساز باشد ضد انقلاب و شورشگران ايشان را از مردم عراق و امت اسلامي و مكتب اهل بيت گرفتند اما خونشان دارد كارسازي مي كند مظلوميت بيت حكيم بخصوص آيت الله شهيد حكيم . و شهادت حدود 300 مسافر مظلوم هواپيماي ايرباس كه توسط ناومتجاوز آمريكايي سرنگون شد و جان باختند در اعماق آبهاي خليج فارس را به خانواده ايشان و به شما تسليت عرض مي كنيم . و رحلت آيت الله العظمي گلپايگاني كه حق بزرگي بر حوزه ها و امت اسلامي دارند و آثار فراواني در تاريخ اهل بيت دارند را تسليت عرض مي كنيم و روز جهاني مواد مخدر كه بسيار مهم است واگر تراكم مطالب نبود لازم بود كه در اينجا توضيحات زيادي داده شود و بلاي امروز بشريت و بخصوص كشورها شده و حقيقتا مواد مخدر چه طبيعي مثل ترياك و امثال اينها يا بدتر از آنها انواع صنعتي آن امروز يك شر و شيطاني براي كل بشر است و خداوند جوانان ما را از شر اين مواد خطرناك محفوظ كند و بايد تلاش زيادي شود و ما بايد تشكر كنيم از آنهايي كه با همه وجود دارند مبارزه مي كنند و بخصوص شهدايي كه در اين مسير جان خودشان را تقديم كرده اند و روز جهاني تعاونيهاست كه در قانون اساسي ما بخش زيادي را به عنوان راهكار عدالت اجتماعي به خود اختصاص داده و در سياستهاي كلي مجمع تشخيص مصلحت نظام در چشم انداز در اصل 44 و خيلي جاهاي ديگر جايگاه مهمي دارد و ما فاصله داريم تا برسيم به آن حدي كه قانون اساسي و سياستها از ما خواسته اند و تاسيس دانشگاه آزاد اسلامي كه حقيقتا گام فوق العاده مهمي براي باسواد كردن ملت ما در اين مدت 25 سال خدمات بسيار ارزشمندي را تقديم كرده است . يك ربع قرن كارهاي عظيمي را انجام داده و امروز حدود 1 5 ميليون دانشجو دارد و حدود 2 5 ميليون فارغ التحصيل دارد و خدمات فراواني كه مي كند به مسئولان و اساتيد و دانشجويان و كاركنان اين دانشگاه تبريك عرض مي كنيم و تشكر مي كنيم و مساله كاملا به روز ما شهادت 72 تن است كه يك فاجعه اي بود در كشور ما در انقلاب ما طرحي بود كه استكبار و ضدانقلاب و منافقان براي منهدم كردن انقلاب طراحي كرده بودند كه يك زمان مجلس و دولت و قوه قضاييه را از رسميت بيندازند و خلا بوجود بياورند و بعد با شورش اين كشور را برگردانند به همان راه انحرافي كه قبل از انقلاب داشت و يا به طرف ماركسيستي . و خداوند اين اهداف شوم آنها را جلويش را گرفت و برعكس خون اين شهداي بزرگوار بخصوص شخصيت كم نظير آيت الله شهيد بهشتي باعث شد كه مردم متوجه خطر تهديد كننده انقلاب شوند و حضورشان را در صحنه تقويت كنند و توانستيم بعد از اين مصيبت بزرگ با هوشياري مردم شهرهايي كه پشت هم امواجش مي آمد را از انقلابمان از كشورمان دور بكنم و به همين مناسبت هفته قوه قضاييه است كه حقيقتا شايسته تقدير و تشكر دارم براي زحماتي كه مي كشند و اميدواريم كه بتوانند اهدافي كه در قانون اساسي و اسلام براي قضاي اسلامي در نظر گرفته شده است بيشتر تحقق بدهند و ممكن است در آينده در اين مورد بيشتر حرف بزنيم و به مناسبت ميلاد حضرت زهرا(س ) روز زن را داريم كه خوشبختانه آقاي تقوي بحث مستوفايي داشتند و تا حدودي من را بي نياز كردند. من همين قدر عرض كنم كه كاري كه خدمتي كه اسلام به زنها كرده هيچيك از مكاتب موجود دنيا نكردند. چه در قديم و چه امروز. اسلام زن را از راههاي انحرافي كه افكار منحط ساخته بشريت كه براي زن در نظر گرفته بود نجات داد و يك نمونه زن عظيم الشان مثل حضرت زهرا(س ) را بصورت يك تابلوي قابل پيگيري و پيروي براي بشريت معرفي كرد و ما امروز در انقلاب اسلامي امان سرافرازيم كه بعد از پيروزي انقلاب هم در جهت حفظ اخلاق و عفت و شرافت خانمها حركت شده و هم براي به روز آوردن عقب افتادگي آنها كه امروز شما مي بينيد بخش اعظم دانشگاه را و مراكز تحصيل را خانمها در اختيار دارند و اساسي ترين راه تكامل و ترقي و پيشرفت هم همين تحصيلات است كه خانمها راه خودشان را پيدا كردند. فرداي امروز خواهيم ديد كه نسوان و خانمهاي ايراني در تاريخ ايران چه نقشي خواهند داشت . اگر روي اين همه انسانهاي باسواد و عالم داراي تخصصها و در عين خاص پاكدامني و داراي اخلاق اسلامي در صحنه جامعه حضور پيدا كنند با آنچه كه امروز ما هستيم خيلي تفاوت مي كند و من انتظار دارم كه خانمها توجه كنند به اين خدمات ارزشمندي كه انقلاب به آنها كرده و راه را براي آنها اينگونه باز كرده است . بنا شد در مورد حضرت زهرا(س ) از زاويه مساله فدك حرف بزنيم . و از اين به بعد بحثمان حالت جديدي پيدا مي كند. از خيلي راهها مي توان حضرت زهرا(س ) را شناخت و پي به عظمت ايشان برد و من فقط از اين زاويه عرض مي كنم خداوند توفيق داد سفري رفتيم به عربستان در اصل بخاطر يك كنفرانسي كه همه فرق اسلامي را دعوت كرده بودند و حدود 800 عالم اسلامي در آنجا حضور داشتند و در كنار كعبه و خانه خدا بود و حضور من و هيات همراه و همچنين جناب آيت الله تسخيري كه از طريق ديگري آمده بودند. در آنجا خيلي موثر بود . اگر ما نرفته بوديم آن وحدت اسلامي شكل درستي نمي گرفت و چون شيعه غايب بود تقريبا از اين 800 نفر همين چند نفر ما و يكي از علماي حجاز بود كه شيعه بوديم . بالاخره خداوند توفيق داد به گونه اي عمل شد كه تفكر انقلابي شيعي اسلامي ايراني درخشش بي نظيري را در آن اجلاس بسيار مهم داشت . ما چند روزي كه در مكه بوديم نوعا كانالهاي راديويي و تلويزيوني عربي بحث عمده اشان در مورد محتواي سخنراني من بود كه باعث شده بود بعضي از علماي تند وهابي اعتراض بكنند به آقاي خادم الحرمين كه به ايشان بگويند شما در اينجا باعث شديد كه تنها شيعه درخشش داشته باشد و ايران را بزرگ كرديد و ايشان گفتند ميدان براي همه باز بود هر كس برنامه داشت اجرا كرد البته در مقابل اينها اكثريت قاطع علماي حاضر صميمانه از برنامه هيات جمهوري اسلامي استقبال كردند و تشويق كردند. كار ديگر ما آنجا غير از زيارت كه خوب همه عاشقان خانه خدا و مرقد حضرت رسول اكرم (ص ) و بقيع در آنجا دارند مسائل مربوط به مشكلات حج بود كه به زوار ما كم و بيش دادند در سفرهاي قبل تا حدودي ما اين مساله را حل كرده بوديم ولي كم كم چيزهاي ناروايي پيدا شده بود بحثهاي جدي و سريعي كرديم تا حدودي اصلاح شد و برنامه اي طراحي شد كه در آينده انشاالله زوار ما مشكلاتي از اين نوع نداشته باشد. من احساس كردم مسئولان اصلي كشور عربستان دلشان مي خواهد كه شيعيان راضي برگردند از مكه و مدينه حالا اينكه چقدر بشود آنهايي كه بايد پيگيري كنند را پيگيري مي كنند كه مخالفاني هم دارد مخالفان جدي هم دارد. بايد تعقل و تدبر با صبر و راهكارهاي اتحادآفرين بايد اين مساله حل شود. در مورد « فدك » من در سفر قبل كه خبير را ديده بودم مي خواستم فدك هم بروم موفق نشدم اين طلب من باقي بود اين دفعه برادران سعودي به وعده اي كه داده بودند عمل كردند هيات ما را خيلي خوب به فدك بردند. چيزهاي عجيبي ديديم و صميمانه ديديم و صميمانه تشكر مي كنم از روحيه اي كه آنجا ديديم از علاقه اي كه در فدك نسبت به حضرت زهرا(س ) مشاهده كرديم و ديديم نام حضرت زهرا(س ) زنده است در آنجايي كه پاي ايرانيها و ماها به آنجا نرسيده بود آن حقيقت حضرت زهرا(س ) هنوز آنجا جلوه دارد. زياد خوانده بودم راجع به فدك نمي توانستم خيلي بفهمم چرا مساله يك مزرعه اينقدر در تاريخ مهم است . از لحظه فتح خيبر يعني از سال هفتم هجرت پيغمبر تا 300 تا 400 سال بعد اين مساله يك مساله زنده و مشاجره اي و مورد توجه دنياي اسلام بوده است چرا اينقدر اين مهم است اين را نمي فهميدند. البته خوب احتجاجات معمولي در تاريخ هست آدم اينها مي بيند ولي روح قضيه را از اين چيزها آدم بايد بزرگتر ببيند كه بيهوده سخن به اين درازي نشود اين يك ماجراي واقعي در پشت سرش دارد. من كمي از اين تاريخ مي گويم بعد كمي از مشاهدات خود را عرض مي كنم . در جنگ خندق در مدنيه معلوم شد يهوديها كه تقريبا اقتصاد جزيره العرب در دستشان بود با مشركين ساخته اند و توطئه كرده اند و عهدشان را شكسته اند و درگيري با يهود شروع شد در مدينه . در خندق شكست خوردند بعد سريه ها و جنگهاي كوچكي بود و مساله به جنگ خيبر رسيد كه آنجا پايگاه اصلي اشان بود قلعه هاي فراوان مستحكم و مزارع بسيار وسيع و پرثمر اطراف آنجا كه اگر انسان تاريخ آن موقع حجاز را ببيند مي فهمد كه چقدر آن موقع محصول داشتند و زرخيز بوده و چقدر آباد بوده است و خيلي روشن است كه تا شمال مدينه سرسبز بوده و بخصوص منطقه فدك و خيبر. پيغمبر براي حل مشكلي كه از ناحيه همكاري مشتركين و يهود پيش آمده بود به خيبر رفتند از اينجا مساله فدك شروع مي شود همزمان با رفتن به خيبر ايشان يك گروهي را با رهبري شخصي بنام « محيثه » فرستادند به فدك فدك تقريبا 90 كيلومتر با خيبر فاصله دارد ولي در همان منطقه است كه مساله آنجا را همراه فدك حل كنند. خود اين براي من اهميت داشت كه چطور مگر فدك چقدر اهميت داشته است كه هم وزن خيبر در اين لشكركشي پيغمبر مورد توجه بوده است . اين را آنجا فهميدم كه همين جورها بوده و اهميت بسيار بالايي دارد كه حالا آنها را عرض مي كنم . موقعي كه « محيثه » رفت بعضي از قلعه هاي خيبر تحت محاصره پيغمبر بود و هنوز فتح نشده بود پيغمبر آنها را دعوت كرده بود كه بدون جنگ بياييد مذاكره كنيد وصلح كنيم و حقوق شما محفوظ باشد و امنيت برقرار باشد و جانتان و مالتان محفوظ باشد. آنها باور نمي كردند كه فدك بشكند هيچكس باور نمي كرد مكه مشركان منتظر بودند پيغمبر در فدك بشكند و بعد اسلام را از پاي در آورند اينقدر اهميت قائل بودند براي خيبر آنها از اول طفره مي رفتند ولي با توضيحاتي كه « محيثه » داد آنها كمي به حال آمدند و گفتند ما هيات مي فرستم پيش پيغمبر. هيات را پيش پيغمبر فرستادند ببيند چه مي شود. در همين فاصله قلعه هاي خيبر فتح شد و چيزي كه باور كردني نبود در آن مقطع اتفاق افتاد. آنها هم ديگر مي دانستند كه مقاومت آنها فايده اي ندارد آمدند و گفتند كسي را بفرستيد تا مصالحه كنيم . علي بن ابيطالب از طرف پيغمبر مامور شدند با يك جمعي به فدك كه فدك را بدون جنگ تحويل بگيرند آنها وقتي اسم علي را شنيدند ديگر تصميم گرفتند كه زودتر تسليم شوند و شدند. و من يك چيز در روايت ديدم هنوز برايم يك قدري جاي مطالعه دارد كه يك بار پيغمبر و علي بن ابيطالب در يك مسافرت طي الارض به فدك رفته بودند قبل از اين خيبر و در آنجا آن سورها و برج و باروها و استحكامات فدك و مزارع فدك را بررسي كرده بودند. اين حالا يك سري توجيهات ديگري لازم دارد ولي اهميت فدك را مي رساند كه مهم بوده است . به هر حال علي بن ابيطالب به فدك تشريف بردند و آنها هم بزرگانشان جمع شدند قرار داد خوبي بستند در قراردادشان هم تاريخ اختلاف دارد در يك نظر مي گويند نصف فدك را تحويل پيغمبر دادند و نصف ديگر را براي خودشان نگه داشتند. بعضي ها هم مي گويند نه همه فدك را دادند اما گفتند محصولاتش نصف از ما و نصف از شما چون كاركنانش هم خودشان بودند و فقط مديريتش با پيغمبر بود. اين نظر دومي بهتر مي تواند صحيح باشد به هر حال مساله فدك بدون جنگ تمام شد. اينهايي كه من عرض مي كنم تمامش را هم اهل سنت دارند و هم شيعه دارند فقط از زاويه تاريخ شيعي عرض نمي كنم . مورد به موردش را دو كتب معتبر اهل سنت مي بينيد. مثلا همين كه مي خواهم بگويم از كتاب « تفسير دةر المنصور » كه از علماي بنام اهل سنت است عرض مي كنم . وقتي كه فدك مساله اش اينطور شد جبريل به پيغمبر نازل شد و گفت خداوند از شما مي خواهد كه فدك را به مصداق قرآن به زهرا واگذار كنيد. و پيغمبر واگذار كردند. دةرالمنصور در تفسير آيه مربوطه كه گويا در سوره « اسرا » است دو روايت نقل مي كند يكي از ابوسعيد خةدري كه از بزرگان روات اهل سنت و يكي از ابن عباس كه پيغمبر فدك را به حضرت زهرا واگذار كرده آنهم به فرمان الهي . مبناي فقهي اش هم روشن است چون عمل پيغمبر اينجوري بود آيه قرآن هم همين را مي گويد در جنگها اگر با جنگ چيزي را گرفتند غنايم بين تمام رزمندگان تقسيم مي شود. خمس آنهم به بيت المال داده مي شود ولي اگر بدون جنگ گرفتند اين خالصه در اختيار پيغمبر است . اين آيه قرآن است در سوره « حشر » مي توانيد بخوانيد. پس اين اراضي بدون جنگ در اختيار پيغمبر بود و دستور خداوند هم طبق اين روايات كه عرض مي كنم اين بود كه به حضرت زهرا بدهند. حالا چرا به حضرت زهرا(س ) منحصر به اين هم نيست چيزهاي ديگري هم به حضرت زهرا داده اند كه بايد در كنار اين ببينيم و ما نتوانستيم . يك چيز ديگري هم بنام « اوالي » كه هفت حديقه است هفت مزرعه است آنها هم به حضرت زهرا(س ) واگذار شده است كه در وصيتنامه حضرت زهرا(س ) اسم اينها آمده است . اين « اوالي » داستان عجيبي دارد. در جنگ احد وقتي كه مشركين به مدينه حمله كردند جلسه اي يهوديان تشكيل دادند هنوز هم پيمان پيغمبر بودند يك عالم يهودي بنام « مخريق » در جمع يهوديان گفت شما كه مي دانيد اين پيغمبر است شما مي دانيد و ما منتظر بوديم ما از راههاي دور آمديم كه وقتي پيغمبر ظهور مي كند در ركابش باشيم چرا حمايت نمي كنيد. الان تهديد مي شود راه پيغمبر كسي به حرفش گوش نكرد. خودش سوار اسب شد آمد در ميدان احد وقتي كه آمد دو لشكر در مقابل هم صف كشيده بودند و جنگ داشت شروع مي شد ايستاد و فرياد زد به مسلمانها گفت : شهادت بدهيد كه من هرچه داشتم به پيغمبر واگذار كردم و زد به لشكر و شهيد شد وقتي كه شهيد شد پيغمبر به او گفتند كه « محزيق » وارد بهشت شد بدون اينكه يك ركعت نماز خوانده باشد و راه خودش را پيدا كرد. چون آنهايي كه بدست آمده بود جزو غنايم جنگ نبود پيغمبر آنها را به حضرت زهرا(س ) واگذار كردند حالا مي گوييم چرا به حضرت زهرا(س ) واگذار مي شود. مصارفي كه حضرت زهرا از اينها دادند ما دقيق نمي دانيم ولي از وصيتنامه اشان مي شود يك چيزهايي فهميد كه چه مصرفي ايشان داشتند . در وصيتنامه حضرت زهرا(س ) من حدود 15 مورد ديدم خوب خيلي از آنها مسائل مهمي است كه فعلا به بحث ما مربوط نيست دو موردش به اينجا مربوط است . به حضرت علي (ع ) مي فرمايد كه آن مقرري كه من براي زنان بني هاشم و همسران پيغمبر مي پرداختم بعد از من هم شما بپرداز . و در يك روايتي دارد 12 يا 14 « عةقيه » به هر كدام از آنها حضرت زهرا مي پرداخت . و در يك بند ديگري مي گويد يك جعبه سبزي است كه آن مال دختر ابوذر است به ايشان بپردازند. و در بند ديگري مي گويد اين مقدار را به امامه دختر خواهرم كه بعدا همسر حضرت علي شد بخاطر مشكلاتي كه دارد بپردازيد مصارف اينجوري . و باز از همينها استفاده مي شود كه در زمان خود پيغمبر مراجعات مالي كه بني هاشم و فقرا كه مي آمدند داشتند اين نهادي كه حضرت زهرا(س ) تاسيس كرده بودند به اينها رسيدگي و اداره مي كرد ايشان وكلايي داشتند. وكلايي در خيبر داشتند كه اموال سهم خودشان را مي گرفتند و مي فرستادند و حضرت زهرا اداره مي كردند. از بعضي روايات مي شود استفاده كرد تحليل تاريخي اش هم همين است كه پيغمبر و برنامه الهي اين بوده كه مي دانستند خاندان پيغمبر بعد از رحلت ايشان در سياستهاي متضادي كه پيش مي آيد دچار مشكلات مي شوند مشكلات مالي و خيلي چيزها مي آيد. با آيه قرآن با اين روايات صريح و با شهادتهايي كه خيلي ها دادند. اين فدك را در اختيار حضرت زهرا و خاندانشان گذاشتند. بعضي روايات دارد كه اينها وقف بود و متولي آن حضرت زهرا بود يا وقف خاص بود اينها بحثهايي است كه هر يكي از آنها احتياج به يك بررسي دارد و من اينجا نمي خواهم بررسي كنم و كساني كه مي خواهند و مي توانند پيدا كنند. اهميت فدك را اگر مي خواهيد توجه كنيد تا برسم به آن بخش آخر كه مي خواهم عرض كنم در طول تاريخ ببينيد به اين مزرعه چه آمده است خلفا بيست و چهار بار فدك را گرفتند يا پس دادند از همان روز بعد از رحلت پيغمبر شروع شد و تا زمان « ارازي » خليفه عباسي كه در سنه 323 خليفه شده و تا سنه 329 خليفه بوده تا آن موقع گرفتن و پس دا دن فدك ادامه داشته است . چرا مگر چه قطعه ملك چه رمزي در آن است و چه مسائلي دارد كه اينقدر خلفاي بزرگي حتي مثل هارون الرشيد كه مي گفت به ابر هر جا مي خواهي بري برو آخرش هم در زمين من بايد بباري اينطور كسي بود باز هم فدك مساله بود. مساله سياسي است همان مساله امامت است همان مساله ولايت است همان مساله مقاومت است . نيروهايي كه مظلوم مي شوند و مقاومت مي كنند و اين يك پرچم بود. هنوز هم يك پرچم است . ديگر بعدا هم من تعقيب نكردم تاريخ را بعدا چه اتفاقي افتاده است تا قرن چهارم ديدم حالا من اينهايي كه گرفتند و پس دادند را برايتان بخوانم گفتم 24 مورد اول بار خليفه اول ابابكر گرفت البته استدلال او اين بود كه اين اموال در زمان پيغمبر دست ولي امر يعني خود پيغمبر بوده و مي توانستند به هر كسي بدهند يا بگيرند الان ما هستيم و ما. حضرت زهرا را از فدك اخراج مي كنند بعد دوباره نامه نوشت گفت : برگردند. منتهي خليفه دوم مخالف بود و نامه حضرت زهرا(س ) را گرفت و پاره كرد و نگذاشت اجرا شود. اين اولين حادثه بود. يك بار گرفتند و پس دادند و دوباره گرفتند. در بعضي از تواريخ و روايات آمده كه زمان عمر خليفه دوم با چيزهايي كه ديد قانع شد كه حق با حضرت زهرا(س ) بوده و درزمان خودش فدك را به حضرت زهرا(س ) برگرداند. حضرت زهرا(س ) كه نبودند به خاندان اهل بيت (ع ) برگرداندند. و بود تا زمان معاويه . يكي يكي پيش مي رويم . اول عطاي پيامبر(ص ) دوم پس گرفتن ابوبكر سوم پس دادن ابوبكر به حضرت زهرا(س ) با آن نوشته . البته حضرت زهرا(س ) در استدلالهايي كه با ابوبكر داشتند نامه اي و حكمي از پيغمبر را نشان دادند و گفتند نوشته پيامبر(ص ) است كه به من واگذار كرده و اين سند مهمي شد برايشان . بعد گفتيم عمر در زمان خليفه اول پس گرفت بعد عمر پس داد. و زمان معاويه دوباره پس گرفتند و بود همين جوري چون در زمان معاويه اهل بيت با معاويه سازشي نداشتند. قبل از آن اين اختلافات شديد نبود. بعد از معاويه اختلافات جدي شد آنها به عنوان منبع تامين مالي اهل بيت (ع ) پس گرفتند و دست آنها بود تا زمان عمر ابن عبدالعزيز. و عمر ابن عبدالعزيز هم به خاطر اينكه يك معلم شيعي در موقع تحصيلش او را هدايت كرده بود اولين كاري كه كرد فدك را به آل پيامبر(ص ) برگرداند. ولي تاريخ دارد با درخواست امام باقر(ع ) امام باقر(ع ) ملاقاتي كردند با عمر ابن عبدالعزيز و فدك را خواستند و ايشان در اختيار گذاشت . اين ششمين مورد بود. البته آنها مورد معاويه را اضافه كنيم مي شود هفتمين مورد. هفتمين مورد يزيد بن عبدالملك بود كه دوباره پس گرفت و تا آخر عمر بني اميه دست بني اميه بود. سفاح اولين خليفه عباسي است كه توجهات شيعي هم داشت و با هم رزمي شيعيان و علوي ها كه توانسته بودند بني اميه را بشكنند دوباره پس داد. بعد از اينكه بني الحسن فساد را در دولت بني عباس ديدند و مبارزاتشان را شروع كردند منصور دوانيقي پس گرفت . اين نهمين مورد است و يك مقداري كه فضا آرام تر شد مهدي فرزند منصور عباسي كه خليفه بعدي بود فدك را پس داد. دوباره هادي عباسي به خاطر ديدن تحركهاي خاندان اهل بيت بخصوص بني الحسن پس گرفت . اين هم يازدهمين مورد است . در زمان هارون الرشيد حضرت موسي ابن جعفر(ع ) پيشنهاد كردند كه برگردانيد. به حضرت موسي ابن جعفر(ع ) هارون الرشيد گفت كه شما حدود فدك را تعيين كنيد تا من برگردانم . حضرت موسي ابن جعفر به هارون الرشيد فرمودند شما نمي دهيد. ولي در روايت هست كه حدود سياسي براي فدك حضرت امام موسي كاظم (ع ) معرفي كردند و هارون الرشيد گفت : اين جوري نمي شود و نداد. ولي مامون يك كار عجيب و غريبي كرد. اين ديگر به نظر من از نقاط برجسته فدك است كه بايد رفت دنبالش . دوازدهمين مورد مي رسيم به مامون كه مي خواست پس بدهد. اما مخالفت زياد بود. مامون با برادرش اختلاف داشت . مشاجره داشتند. بعد هم صف كشي شده بود بين نيروها كار تصميم گيري دشوار بود . مامون 2 تا جلسه گذاشت . و يك جلسه 200 نفري از علما . علما جمع شدند بحث كردند و به اين نتيجه رسيدند كه فدك متعلق به حضرت زهرا(س ) بوده و پيامبر(ص ) داده و بايد برگردد. خبر اين جلسه منتشر شد و مخالفتهايي پيدا شد. مامون هزار نفر را از سراسر دنيا دعوت كرد. مثل كنگره هاي سراسري كه ماها مي گيريم . از سراسر آورد. از جاهاي مختلف . اينها بحثهاي زيادي كردند و نتيجه باز به نفع خاندان اهل بيت شد اگر بشود در تاريخ اين بحثها را پيدا كرد خيلي خوب است . مخالف چه مي گفته موافق چه مي گفته . وقتي اين جلسه تمام شد متني در جلسه تهيه شد و يك جمله را من مي خوانم كه مامون نوشت به حاكم مدينه . مامون خودش مدينه نبود. دستور داد كه : انه قدكان رسول الله اعطي ابنته فاطمه فدكا. گفت ما از اين بحثها فهميديم كه پيغمبر(ص ) اين را داده به حضرت فاطمه (س ) و مال آنهاست . دستور داد آنها هم پس دادند. يك دفعه مثل بمب صدا كرد كه يكي از جرقه هايش در شعرهاي دعبل خزاعي درآمده است . دعبل در يكي از بندهاي شعرش مي گويد : اسرح وجه الزمان قد ضحكا به رد مامون حاشا من فدكا مي گويد چهره زمانه و تاريخ لبخند زد وقتي خبر شد كه مامون با اين چنين مقدمه اي فدك را به بني هاشم برگرداند. به شعرها و ادبيات هم رسيد. و سيزدهمين مورد معتصم عباسي گرفت . چهاردهمين مورد واثق عباسي پس داد. پانزدهمين مورد متوكل گرفت . متوكل را خصومتش را با اهل بيت همه مي دانيد. و شانزدهمين فرزندش منتصر پس داد. منتصر همان كسي است كه پدر خودش را هم به خاطر عداوتهايش با اهل بيت كشت . چهره سياسي قضيه خيلي خوب روشن مي شود و هفدهمين مورد حاكم بعد از منتصر پس گرفت و هجدهمين مورد مستعين پس داد. نوزدهمين مورد معتمد پس گرفت و معتمد بيستمين مورد پس داد. و بيست و يكمين خليفه بعد از معتمد پس گرفت و بيست و دومش معتضد پس داد . بيست و سوم حاكم بعدي گرفت و بيست و چهارم در سال 324 الراضي كه خليفه عالم و دانشمندي بود پس داد. و اين آخرين باري است كه حالا من ديده ام . ببينيد يك قطعه زمين يك مزرعه با آن مقدماتش و موخراتش و تاريخش خيلي ارزشمند است و من از مسئولان عربستان سعودي تشكر مي كنم كه ما را بردند تا من قدري بفهمم منطقه را ببينيم چرا اين جور است . اولا در خود عربستان كسي فدك را نمي شناخت . ما وقتي مي خواستيم برويم شب آقاي الامري كه از علماي بزرگ مدينه است و شخصيت والامقامي هست من مهمانش بودم به من گفت : شما چرا مي رويد اين همه راه چيزي نمي بينيد. اصلا چيزي به نام فدك نمي بينيد. يك منطقه است . من گفتم : حالا مي رويم . بعلاوه من منطقه را نمي خواهم ببينم . من مي خواهم بدانم منطقه قديم چگونه بوده است . بالاخره رفتيم . خيلي هم راه رفتيم . راهي كه ما رفتيم طولاني شد . 260 كيلومتر رفتيم . اما اگر كسي بخواهد مستقيم از مدينه برود و راه درست وجود داشته باشد كمتر از 130 40 كيلومتر بيشتر نيست . مي گويند در زمان پيامبر(ص ) 2 تا 3 روز با وسايل آن روز راه بوده است . خيبر هم 160 كيلومتر از مدينه است و اينها تقريبا موازي هم در شرق و غرب هستند . وقتي كه رفتيم چيزي نمي دانستيم . يك كسي را شناسايي كرديم كه پيدا شود و بيايد پيش ما و توضيح بدهد و وارد آن بخش شهر كه مي خواستيم بشويم ديديم يك تابلوي بزرگي اول شهر زده اند : الحائط تربص بكم و زيرش هم با كلمه درشت نوشته اند : فدك . چشم ما روشن شد. حالت خاصي پيدا كرديم . ما اصلا انتظاري نداشتيم كه كلمه اي به نام فدك در آن بيابان ببينيم و ديديم . وارد شهر شديم يك شهر زيبا در دامنه ارتفاعات دامنه كوه و گشتي زديم و ما بردند به فدك قديمي رفتيم آنجا كنار شهر و متصل به شهر بود. رفتيم و ديديم مسئولان شهرستان فرماندار و ديگران هم آمده بودند جمع شده بودند يك نقطه اي ايستاده بودند. ما هم پياده شديم . يك خرابه اي بود. برج و بارو و ديوارهاي قديمي مشخص بود. شكل ساختمانهاي عمدتا گلي است . سنگهايي هم هست كه نشان مي دهد منطقه آتش فشان داشته . جمعيت زيادي بودند. فرماندار بخشدار رئيس شوراي شهر علما و... بودند. پيرمردي روشن ضميري بود. اين هم برايم جالب بود كه آنجا من يك ذره تعصب نديدم . آنها ما را مي شناختند كه ما شيعه هستيم و از ايران آمده ايم . اختلافات شيعه و سني و وهابي و... را مي دانستند . اين آقا هم خودش مسئول امر به معروف ونهي از منكر بود . ايشان آمد براي ما توضيح داد 3 4 كلمه گفت و من لرزيدم . حتما همراهان من هم همين حال را داشتند. كنار يك ساختماني ايستاده بوديم . ساختمان بدي هم نبود. خراب نشده بود راهنما گفت : هذا مسجد فاطمه . قلب ما يك باره تكان خورد. اشكهايمان ريخت اما سعي كرديم به آنها توجه نكنيم پرسيدم : اين مسجد را يعني حضرت فاطمه (س ) ساخته اند. گفت : بله . آخرين بار هم اين مسجد را عثماني ها ساخته اند. الان متروك است . در همان جايي كه بوديم رودخانه بود. رو به رويمان هم نخلستان بود. راهنما گفت : هذا بستان فاطمه (س ) من گفتم يعني اين نخلستان از آن تا بحال است . گفت : بله همين جا نقطه بستان و نقطه عبور آب بود و سپس گفت : هذا وادي فاطمه (س ). وادي معمولا به آن جاهايي مي گويند كه رودخانه ها بدون اينكه از دره ها عبور كنند جلويشان باز مي شود. معاني ديگري هم دارد. و بعد از دور چيزي را نشان داد و گفت : اين چشمه هاي حضرت فاطمه (س ) است . يكي يكي مكانهاي مهم فدك را ديديم . سئوالات زيادي كرديم . آن راهنما هم بدون هيچ تعصبي هر چه مي دانست به ما گفت و ضبط هم شد. توضيحاتي به ما دادند. بعد ما آمديم به شهرداري . براي مراسم و معارفه . من احساس كردم مردم آنجا علاقه مند به حضرت فاطمه (س ) هستند. خيلي با احترام اسم ايشان را مي برند. خوب مي دانند اين آقاي راهنماي خودش از مامورين امر به معروف حكومت سعودي در مدينه بود. ما فكر مي كنيم اينها سخت گير هستند ولي ما سخت گيري نديديم . حتي ماموران عربستان كه با ما آمده بودند و زياد هم بودند. از وزير تا سطوح پايين تر آمده بودند. از ما تشكر كردند و گفتند شما باعث شديد ما يك جاي شناخته نشده كشورمان را شناختيم و از شما تشكر مي كنيم . آنها هم قدرداني كردند. به هر حال اين فدك بود و من مي خواهم عرض كنم اين حادثه فدك با اين حوادثش بحث بيشتري مي طلبد بدون اينكه تفرقه آميز باشد. فدك مي تواند وسيله اتحاد باشد. خدا كند روزي بيايد مردمي كه به حج مي روند يك تور بگذارند و بروند از آنجا و فدك را هم ببينند. يكي از خواسته هاي آنها اين بود كه ايرانيها بيايند اينجا. الان دارند تداركات مي بينند. استاندارش گفت كه ما منتظر شيعيان بيايند ببينند. به نظر مي رسد كه يكي از كارهاي خوب اين است كه دولت عربستان كم كم اين آثار ارزشمند تاريخ اسلامي را كه افتخار همه اسلام است و براي خود عربستان بسيار اهميت دارد كم كم معرفي كند و شايد نظر وسيعي كه آقاي ملك عبدالله دارد آنها را به اين نقطه برساند و من مي خواهم عرض كنم كه حضرت زهرا(س ) از نواحي مختلف مي شود زهرا را شناخت . ما درباره عظمت حضرت زهرا(س ) كم گفته ايم . شخصيت زهرا(س ) را در همان زمان ببينيد. در همان زمان كه فشار آوردند از علي ابن ابيطالب بيعت بگيرند حضرت زهرا(س ) آن صحنه را كه ديد نتوانست تحمل كند يك جمله گفت و همه را متوحش كرد. فرمود : دست از پسر عموي من برداريد. اگر ادامه دهيد گيسوانم را باز مي كنم و نفرينتان مي كنم و مي دانم چه بر سرتان مي آيد. خلي ابن عمي اولا كشف ... راسي فادعو كل خلق يك جمله حضرت زهرا(س ) صحنه را آرام كرد. خيلي ها فهميدند كه حضرت زهرا(س ) شخصيت بزرگي است و ما چنين مقتدايي داريم تا ان شاالله استفاده كنيم . چند جمله هم درباره مسائل روزمان صحبت كنم . مسئله عراق و فلسطين و افغانستان و لبنان همچنان خونبار است و جاي تاسف دارد و دخالت خارجي ها و آمريكايي ها در اينجا گران تمام شده براي منطقه و انشاالله يكروز خداوند هوشيار و بيدار كند اين ملت و امت اسلامي را كه روي پاي خودشان و از حق خودشان بتوانند دفاع كنند و اختلافاتشان باعث حضور دشمنان در اين منطقه نشود كه اين هوشياري كم كم در مردم بوجود مي آيد. و در مورد خودمان باز مي بينيد مسئله هسته اي را داغ كردند. اتحاديه اروپا تصويب نامه گذرانده و بانك ملي ايران را با يك گستاخي مسدود كردند و آمريكائي ها لايحه بردند و قطعنامه بردند به مجلس سنا و مجلس نمايندگان و فشار زيادتري را مي خواهند بياورند امروز در جلسه هشت كشور صنعتي در ژاپن باز يك مصوبه دوگانه اي گذراندند و گفتند كه بايد تشويق و تنبيه عليه ايران ادامه پيدا كند. يعني همه اين مراكز قدرت غربي چنين دارند جلو مي روند. ما بارها نصيحت كرده ايم و اين ادبياتي كه شما با ايران بكار مي بريد به نفع شما نيست و به نفع مسئله نيست . شما كوچكتر از آن هستيد و شما سابقه ايران را ببينيد سابقه انقلاب را ببينيد كه بگوئيد ايران بايد تنبيه شود. تشويق و تنبيه مال آدم هاي كوچكتر از اينهاست مال كشورهاي ضعيف است . كشوري مثل ايران را فقط با ادبيات درست و مذاكره و مطرح كردن حرف حساب و شنيدن استدلال مي شود مسئله را حل كنيد و اشتباه هست اين راهي كه داريد مي رويد. هم خودتان را هم منطقه را و هم ايران را به زحمت مي اندازيد و هيچ خيري از اين راه نمي بينيد آنهم كشور و انقلابي كه با صراحت دارد مي گويد محال است ما دنبال سلاح هسته اي برويم . ما دنبال صنعت و منافع صلح آميز هسته اي هستيم . وقتي كه آماده هم هستيم در مذاكرات اعتماد شما را جلب كنيم . اين اخطار را هم خوب است كه جدي بگيرند و واقعا دست از اين رويه غلط و مستكبرانه بردارند. گزارش خبرنگاران ما حاكي است آيت الله هاشمي رفسنجاني در خاتمه خطبه دوم نمازجمعه تهران سوره شريفه « كوثر » را قرائت كرد.
 جمعه 7 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شبکه خبر]
[مشاهده در: www.irinn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 493]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن