واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/سیدرحیم لاریاتحادیه یا کلوپ عرب؟!
اجلاس سران اتحادیه عرب سرانجام با چند ماه تأخیر در روز دوشنبه 25 ژوئیه در نواکشوت، پایتخت موریتانی برگزار شد و تنها هشت تن از رؤسا و رهبران عربی به نواکشوت رفتند تا غیبت 14 رهبر دیگر بیشتر به چشم بخورد.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس روزنامه «جوان» در یادداشتی از «سیدرحیم لاری» نوشت: قرار بود اجلاس سران اتحادیه عرب در کشور مغرب برگزار شود اما ملک محمد، پادشاه مغرب از میزبانی این اجلاس منصرف شد و با عذرخواهی بیانیهای را صادر کرد تا دلایل انصراف خود را اعلام کرده باشد. این اجلاس سرانجام با چند ماه تأخیر در روز دوشنبه 25 ژوئیه در نواکشوت، پایتخت موریتانی برگزار شد و تنها هشت تن از رؤسا و رهبران عربی به نواکشوت رفتند تا غیبت 14 رهبر دیگر بیشتر به چشم بخورد و حتی عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر هم زحمت آمدن به اجلاس را نداد تا بنابر پروتکل مرسوم و به عنوان رئیس اجلاس قبل، ریاست بیست و هفتمین اجلاس را به محمد ولد عبدالعزیز، رئیسجمهور موریتانی واگذار کند. شاید بتوان گفت که مهمترین اتفاق این کنفرانس رونمایی از احمد ابوالغیط به عنوان دبیر کل تازه اتحادیه عرب به جای نبیل العربی بود و جز این چیز دیگری دیده نشد، مگر تأیید دلایلی که ملک محمد پیش از این برای انصراف خود از میزبانی اجلاس مطرح کرده بود. اولین دلیل ملک محمد مربوط میشد به چالشها و نیازهای امروز جهان عرب که به گفته او، سران اتحادیه عرب در اجلاس خود موفق به اخذ تصمیماتی در سطح مقتضیات کشورهای عضو و انتظارات ملتهای عرب نمیشوند. این لحنی محترمانه بود از واقعیت نمایشی اجلاس سران این اتحادیه که در تاریخ 70 ساله آن دیده شد به نحوی که آنها طی این مدت طولانی نتوانستهاند کوچکترین گامی در برآورده کردن منافع ملل خود بردارند. آنها به جای چنین تصمیماتی و رفع مشکلات و چالشهای جهان خود در اجلاسهای متوالی هفت دهه گذشته تنها به نشست نمایشی قناعت کردند تا تنها ظاهری از یک اتحادیه را نشان داده باشند. از طرف دیگر، دو دستگیها و اختلافات بین این رهبران آن قدر جدی بوده که همواره خود را در اجلاس سران نشان بدهد و ملک محمد هم به همین دلیل حاضر به میزبانی این اجلاس نباشد. او در بیانیه خود بر این موضوع انگشت گذاشت و گفت که «سران کشورهای عرب دیگر نباید به شناسایی واقعیت تلخ دودستگی و اختلافات در جهان عرب اکتفا کنند.» در واقع رهبران جهان عرب در هفت دهه گذشته و در حالی گرد هم میآمدند که اختلاف و حتی دشمنی بین آنها قابل کتمان کردن نبود و نمونه بارز آن در اجلاس سران 1990 در بغداد بود. صدام حسین در حالی میزبان اجلاس بود و از امیر کویت استقبال میکرد که برای حمله و اشغال این امیرنشین عربی نقشه میکشید و چند ماه بعد هم نقشه خود را عملی کرد. موضوع فلسطین دلیل اولیه و اصلی تشکیل اتحادیه عرب در سال 1946 بود که اجلاسهای بعدی بیروت در سال 1956، قاهره در سال 1964 و خارطوم در سال 1967 هم بر محور همین موضوع تشکیل شدند و در اجلاس خارطوم سه اصل نه به صلح، نه به گفتوگو و نه به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی به تأیید سران رسید. حالا وضعیت به جایی رسید که حمایت از ملت فلسطین تنها به یک لفاظی صرف در اجلاس سران تقلیل یافته و به جای آن، چشم بیشتر رهبران عربی به رژیم صهیونیستی است تا آنجا که آری شابیط، تحلیلگر روزنامه صهیونیستی هاآرتص مینویسد: «سران عرب بنیامین نتانیاهو (نخست وزیر رژیم صهیونیستی) را دوست دارند! این وضعیت آنقدر عیان است که ملک محمد در بیانیه خود گفت: «ما نمیخواهیم در کشورمان اجلاسی در سطح سران برگزار کنیم که نتواند خدمتی به دفاع از مسئله اول اعراب و مسلمانان یعنی مسئله فلسطین و قدس بکند، به ویژه که شهرکنشینی اسرائیل در اراضی فلسطین اشغالی همچنان ادامه دارد و نقض حرمت اماکن مقدس مسلمانان همچنان مستمر است و شمار کشتهها و زندانیان فلسطینی رو به افزایش است.» در واقع، موضوع اصلی و محوری اجلاس سران آنقدر به حاشیه رفته و نمایشی شده که حتی ملک محمد هم مجبور شده به آن اعتراف کند و این موضوع به صورتی در بیانیههای سران تکرار میشود که دیگر شکل و محتوایی کمیک به خود گرفته و دیگر هیچ کس و حتی خود سران آن را جدی نمیگیرد. با این وضعیت از عدم توجه به مشکلات موجود جهان عرب، تداوم اختلاف و دودستگی عمیق بین رهبران جهان عرب و به حاشیه رفتن موضوع فلسطین است که اجلاس سران اتحادیه عرب به صحنه نمایشی تبدیل شده که سران در آن مبدل به بازیگرهای کمیک شدهاند و طنز تلخی از یک اتحادیه را به نمایش درمیآورند؛ اتحادیهای که حالا بیشتر میتوان آن را یک کلوپ برای دور هم جمع شدن تعبیر کرد. انتهای پیام/ز
95/05/06 :: 06:47
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]