واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنامه بانی فیلم: موضوع فیلم «ادی عقاب» و کاراکتری که روی آن تمرکز می کند، یعنی مایکل ادی ادواردز حقیقی اند و فیلم پیرامون رویدادی است که ۳ دهه پیش رخ داد و جهان ورزش را به خود جلب کرد و به سبب توجه وسیع رسانه ها، خبرساز شد.
مایکل ادی ادواردز یک اسکی باز بریتانیایی بود که می خواست در قسمت اسکی الپاین و در ماده موسوم به داون هیل (سرعت) به تیم اعزامی کشورش به المپیک زمستانی ۱۹۸۸ کالگاری کانادا راه یابد و چون نتوانست به رشته پرش با اسکی که در بریتانیا چندان رایج نیست کوچ کرد و به لطف فقدان رقابت و حریفانی قوی در این رشته مجوز همراهی تیم بریتانیا را در المپیک مذکور بدست آورد اما چه سود که آنجا در هر دو ماده پرش با اسکی که شرکت کرد، در جای آخر ایستاد و چنان مورد توجه قرار گرفت و از ناکامی او خبرسازی و با تکیه بر آن غوغای رسانه ای برپا شد که راجع به اکثر برنده ها در آن المپیک مشابه آن رویت نشده بود و به تمسخر لقب عقاب را هم ضمیمه نام او کردند و وی را «ادی عقاب» نامیدند.
این ناکامی بزرگ همانند نمایش ضعیف و توام با افتضاح تیم سورتمه رانی جاماییکا در المپیک زمستانی به موارد فولکلور و قصه های بزرگ تاریخ المپیک تبدیل شده و آنها را بازنده های شیرین و پرطرفدار المپیک ها می نامند و فیلم «ادی عقاب» که آن را دکستر فله چر کارگردانی کرده و تارون اجرتون رل اصلی آن را با هنرمندی ایفا کرده، قصه این شکست بزرگ است. باختی که نه فقط مایکل ادواردز را نابود نکرد بلکه شهرتی افسانه ای در حد برنده ها را نصیب او ساخت.
عشق به المپیک از دوران کودکی
در قسمت های اول فیلم، ادواردز را در دوران کودکی و نوجوانی اش با بازی تام کاستلو و جک کاستلو می بینیم و متوجه می شویم که وی از همان موقع عاشق شرکت در بازیهای المپیک بوده و بدنبال یک رشته ورزشی مناسب می گشته تا در آن رشته به آرزویش برسد و مسافر رقابتهایی شود که هر چهار سال یک بار برگزار می شود و توجه تمام جهانیان را به خود جلب می کند. او در نهایت اسکی الپاین (کوهستانی) را بر می گزیند که مشتمل بر موادی مثل داون هیل (سرعت) و اسلالوم (مارپیچ) و مشتقات آنها می شود و این در تضاد با خواسته های پدر او (کیت الن) است که بیشتر تمایل دارد ادی کوچک وارد کسب و کار خانوادگی که پلاستیک سازی است، بشود.
سالها بعد در حالی که ادواردز ۲۵ ساله شده، توسط یکی از مقام های سختگیر تیم ملی اسکی الپاین بریتانیا (مارک بنتون) از تیم اعزامی این کشور به المپیک زمستانی کالگاری کانادا کنار گذاشته می شود و به این ترتیب برای او چاره ای نمی ماند جز این که یک بار دیگر طرح و برنامه هایش را کنار بگذارد و به ارتفاعات معروف گارمیش پارتن کرچن آلمان برود و آنجا برای اوجگیری در پرش با اسکی بکوشد و در این رشته مجوز شرکت در المپیک زمستانی را بدست بیاورد. او به این مهم دست می یابد اما این توفیق از آن رو حاصل می آید که در بریتانیا کمتر کسی به این رشته می پردازد و به نشانه آن بریتانیا از ۱۹۲۸ به بعد هیچکس را در پرش با اسکی راهی المپیک ها نکرده بود.
تمسخر مربی و شاگرد
با بازی تارون اجرتون، ادواردز بیش از آنکه یک «مرد ـ کودک» نشان بدهد و مردی باشد که کودک مانده است، واقعاً یک کودک است و هیچ نشانه ای از بزرگسالان ندارد. در نقطه مقابل او، برانسون پیری با بازی هیوجکمن استرالیایی قرار می گیرد که زمانی یک قهرمان چشمگیر در پرش با اسکی بود اما اینک یک مربی بدون فروغ و قانع در همین رشته در گارمیش شده که باید یک ادواردز بی استعداد در پرش با اسکی را به درجاتی قابل قبول برساند.
پیری ابتدا از اشتیاق بی حد و حصر ادواردز برای درخشش در رشته ای که هیچ تخصصی در آن ندارد، برآشفته می شود اما سرانجام با تسلیم شدن برابر همین اشتیاق می پذیرد که مربیگری او را برعهده گیرد. این در حالی است که سایر ورزشکاران پرش با اسکی که آنجا در حال تمرین کردن هستند، شامل تیم ملی نروژ و ستاره به شدت خونسرد تیم فنلاند یعنی ماتی نیکانن (ادوین اندره) این مربی و شاگرد را به تمسخر می گیرند.
محبوبیت بازنده ها
مسایل و بحث های زیادی به راه می افتد اما سرانجام قرار می شود که ادواردز راهی المپیک کالگاری شود و آنجا در پرش با اسکی شرکت کند و از آن پس شتاب فیلم بیشتر می شود. در نهایت فیلم «ادی عقاب» چیزی را به ما گوشزد می کند که پیشتر نیز آن را شنیده بودیم و آن محبوبیت بازنده های بزرگ نزد مردم و دل سوزاندن مردم برای این گونه افراد و همذات پنداری سایرین با آنها است.
با این که مایکل ادواردز آدمی متعلق به دهه ۱۹۸۰ بود اما آنچه از وی در این فیلم می بینیم، بیشتر آدمی از سالهای اخیر و نمادی از قرن بیست و یکم است. در نهایت فیلم دکستر فله چر این سؤال مهم را مطرح می کند که چرا محبوبیت ادواردز از فاتحان و قهرمانان المپیک زمستانی نیز بیشتر بود و به چه سبب و با کدام ابزار توانست از افرادی به لحاظ جلب افکار عمومی عبور کند که سالها برای المپیک کار و تمرین کرده و به لحاظ کیفی نیز «ادی عقاب» که البته در تضاد با این لقب هیچ نشانی از عقاب های بلند پرواز نداشت، بسیار کارآمدتر بودند.
حضور، مهمتر از کسب رتبه
فله چر این احتمال و فرضیه را رد نمی کند که محبوبیت و شهرت ادواردز از روح آماتوری از دست رفته و فراموش شده المپیک ها می آمد که سالها است بر اثر تهاجم اصول ورزش حرفه ای به این رقابتها محو و ناپیدا شده و «ادی عقاب» با روحیه رقابت جویی صرف اش و نترسیدن از آخر شدن، آن را به گونه ای از نو فریاد و تاکید کرد که اصل، حضور در مسابقات است و نه لزوماً اول یا دوم شدن و مدال بردن.
مشخصات فیلم
عنوان: «ادی عقاب»
محصول: کمپانی فاکس قرن بیستم
تهیه کنندگان: آدام بولینگ، دیوید رید و روپرت ماکونیک
سناریست ها: شون ماکالی و سایمون کلتون
کارگردان: دکستر فله چر
تدوینگر: مارتین والش
موسیقی متن: متیو مرگسون
طول مدت: ۱۰۵دقیقه
بازیگران: تارون اجرتون، هیوجکمن، جو هارتلی، کیت آلن، تام کاستلو، جک کاستلو، مارک بنتون، ادوین اندره، رونی تمته، ایریس بربن، جیم برودبنت و کریستوفر واکن.
۱۸ آذر ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]