واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: 16 آذر در تقویم کشور روز دانشجو لقب گرفته است؛ مناسبتی تاریخی که یادآور شهادت سه نفر از دانشجویان معترض نسبت به سیاستهای مداخلهجویانه آمریکا در ایران ا ست. این روز بهانهای است برای سخن گفتن از دانشجو، مناسبات، مطالباتش و شرایط دانشگاه. دانشجویان یکی از پرشورترین نسلهای کشور را تشکیل میدهند.
فرا رسیدن شانزدهم آذر ماه، بهانهای شد تا به سراغ مطرحترین مجموعههای نمایشی ساخته شده در سیما برویم که دانشجویان را به عنوان موضوع اصلی خود قرار دادهاند و بررسی کنیم این مجموعهها چقدر توانستهاند در ترسیم سیمایی دقیق از دانشجویان کشور موفق عمل کنند. نگاهی عاشقانه و احساسی حمید لبخنده در نیمه ابتدایی دهه 70 مجموعهای را کارگردانی کرد که اولین نگاه به آشنا شدن دانشجویان در محیط دانشگاه و بعد ازدواجشان داشت. «در پناه تو» که سال 1374 از شبکه دوی سیما روی آنتن رفت، در جامعه هم بشدت مورد استقبال قرار گرفت و سه بازیگر اصلی آن، یعنی لعیا زنگنه، محمد جوهرچی و رامین پرچمی خیلی زود به ستارگان آن سالها تبدیل شدند. شخصیت اصلی مجموعه، مریم افشار (با بازی لعیا زنگنه) در آن دوران ترسیم سیمایی جدید از دخترانی بود که در عین داشتن حجاب، در محیطهای علمی هم موفق عمل میکردند و حتی نوع چادر به سر کردن زنگنه به الگویی برای دختران آن روزگار تبدیل شد. محمد (با بازی خوب حسن جوهرچی) هم دیگر شخصیت اصلی مجموعه بود که او هم در آن دوران به نمادی از جوانان محجوب، صبور و خجالتی تبدیل شد. البته این قالب تا مدتها گریبان جوهرچی را گرفت و کارگردانان در نقشهای بعدی هم که به او پیشنهاد میکردند، انگار به نوعی منتظر ادامه پیدا کردن همان محمد بودند.
2 مجموعه پیشرو اگرچه لبخنده مجموعه دانشجوییاش را زودتر ساخت و روانه آنتن کرد، با این حال شاید بتوان از دو سریال «روزگار جوانی» و بعد «دختران» به عنوان اولین آثار جدی سیما در پرداختن به موضوعِ معضلات جوانان نام برد. روزگار جوانی که در سالهای 1377 و 78 از شبکه تازهتاسیس تهران روی آنتن رفت، داستان تعدادی جوان از اقوام مختلف کشور بود که به بهانه قبولی در دانشگاهی در تهران دور هم جمع شده بودند و هر کدام شخصیت و مشکلات خاص خود را داشتند. داستان مجموعه با دیدی اجتماعی، به معضلات و نیازهای گوناگون این جوانان نگاه میکرد. روزگار جوانی را اصغر فرهادی نوشت و اصغر توسلی تهیهکنندگی کرد. کارگردانی کار را هم در سری نخست، شاپور قریب عهدهدار بود که در سری دوم به توسلی واگذار شد. به گفته توسلی، گروه آن زمان در جریان تحقیق و تفحص برای نگارش داستان روزگار جوانی بود که در این تحقیقها با بخشی از مشکلات و نیازهای دانشجویان دختر هم مواجه شدند. این بهانهای برای ساخت سریال دختران شد؛ مجموعهای که سال 1379 روی آنتن رفت و این بار محوریت داستان، تعدادی دختر دانشجو و جمع شدنشان کنار هم بود. دختران به نوعی اولین مجموعهای بود که به معضلات استقلال دختران و زندگیشان به دور از خانواده میپرداخت. نگارش این مجموعه را حسین مرتضاییان آبکنار بهعهده داشت و کارگردانی کار را هم مجدد اصغر توسلی انجام داد. لزوم شناخت نسل دانشجو اصغر توسلی با ساخت دو مجموعه روزگار جوانی و دختران، به نوعی یگانه کارگردانی محسوب میشود که بیشترین شناخت را از دغدغهها و نیازهای نسل جوان دانشجو کسب کرده است. وی درخصوص چگونگی تحقیق برای ساخت این مجموعهها به جامجم میگوید: خود من زمانی دانشجو بودم. به دانشگاه صداوسیما میرفتم و اتفاقا زندگی من هم در آن مدت در خوابگاه میگذشت. اصغر فرهادی (نویسنده سری اول روزگار جوانی) هم به همین صورت بود و خودمان با بخش زیادی از مشکلات و کاستیها آشنا بودیم.
توسلی تاکید میکند: با این حال برای ساخت روزگار جوانی به محیط دانشگاهها رفتیم و با جوانان زیادی صحبت کردیم. ما دهه پنجاهی بودیم و برای رسیدن به تصویر جوانان دهه 70 لازم بود با خودشان هم صحبت کنیم و دغدغههایشان را جویا شویم. توسلی معتقد است: کسی که میخواهد دست به ساخت چنین آثاری بزند، باید مسائل و مشکلات نسل جوان و دانشجو را بشناسد. الان متاسفانه میبینیم نویسندگان و کارگردانان ما عموما از نسل جوان فاصله گرفتهاند و شناختی از آنان ندارند که این اتفاق خوبی نیست. اگر قرار است مجموعهای بسازیم، باید به سراغ خود جوانان برویم و مسائل و معضلاتشان را از زبان خودشان جویا شویم. الان خیلی از این جوانها مشکلاتشان را حتی در دانشگاهها هم نمیتوانند براحتی بیان کنند و به نظرم رسانه ملی باید بیشتر به این مسأله بپردازد. نقش کمکرسان رسانه ملی در ارتباط با مشکلات جوانان جبار آذین اعتقاد دارد ساخت مجموعههای اجتماعی با محوریت دانشجویان میتواند در ارتباط برقرار کردن هرچه بیشتر این قشر با رسانه ملی نقش داشته باشد. این منتقد و مدرس میگوید: یکی از مهمترین مسائل مرتبط با زندگی جوانان، بحث تحصیل است. یک جوان در دوران دانشجویی با معضلات و مشکلات زیادی سر و کار دارد و نیاز است به او کمک شود تا بتواند این دوره را پشت سر بگذارد. در این راه، رسانه ملی میتواند واقعا کمککننده باشد. لذا در وهله اول لازم است دست به یک کار پژوهشی و رفتارشناسی زده و دغدغههای اصلی و اساسی جوانان شناسایی شود. وی انتقادی را هم نسبت به کمتر ساخته شدن این نوع آثار در شرایط فعلی وارد میداند و میگوید: معمولا نقش محوری دانشجویان در مجموعههای ما کمرنگ شده است و اگر شخصیتی هم باشد، عموما نمودی طنز دارد و خیلی به شکل ریشهای به مشکلاتش پرداخته نمیشود یا دیگر جنبهها و هنرهای زندگی یک جوان دانشجو چون ورزش، هنر و... را در کنار تحصیلش نمایش نمیدهیم. دانشجو در مسیر تاریخ حبیب پارسا، شخصیت اصلی مجموعه «مدار صفر درجه» با بازی شهاب حسینی هم یک دانشجو بود که در دورهای متفاوت به لحاظ تاریخی زندگی میکرد. داستان مجموعه از آنجا آغاز میشود که حبیب برای تحصیل در رشته فلسفه به دانشگاهی در شهر پاریس سفر میکند، اما دوران دانشجوییاش مصادف میشود با سالهای آغاز جنگ جهانی دوم و سربازان ارتش نازی که پس از اشغال شهر شروع به شناسایی و اخراج یهودیان میکنند. حبیب در این مدت عاشق دختری یهودی با نام سارا آستروک میشود و حالا باید برای نجاتش کاری انجام دهد. بحثهای کلاسی سیاسی و نیز روابط سیاسی و اجتماعی میان دانشجویان در آن برهه تاریخی از جمله بخشهای عمده این مجموعه است. یک دانشجوی طنز! در این سالها، دانشجویان مختلفی را در قاب تلویزیون شاهد بودهایم. با این حال احتمالا شادی مجموعه «پاورچین» شخصیتی کاملا متمایز از دانشجویان دیگر است. سحر ولدبیگی در این مجموعه، نقش دختری را بازی میکرد که برای تحصیل در رشته کتابگذاری(!) قبول شده و از شهر فرضی برره به تهران آمده بود. برادران قاسمخانی (نویسندگان اصلی این مجموعه) همواره در آثاری که مینویسند نگاهی انتقادی و در عین حال طنز به مسائل اجتماعی دارند و پاورچین هم از این قاعده مستثنا نبود. رشتهای که شادی در آن درس میخواند به نوعی اشارهای به رشتههای تحصیلی تازه شکل گرفتهای بود که در آن زمان رواج پیدا کرده بودند و البته بازار کار و کاربرد چندانی هم نداشتند. زهرا غفاری
سه شنبه 16 آذر 1395 ساعت 06:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 115]