واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: سينما استكبارستيزي را از خودش شروع كند
13آبان و 16 آذر دو روز مهم تاريخي در تقويم ايرانيان است كه در كنار روزهاي مهم ملي و ديني ديگر به نماد استكبارستيزي تعبير شدهاند.
نویسنده : معصومه طاهري
13آبان و 16 آذر دو روز مهم تاريخي در تقويم ايرانيان است كه در كنار روزهاي مهم ملي و ديني ديگر به نماد استكبارستيزي تعبير شدهاند. آن هم نه فقط يك نماد صوري در تقويم، بلكه بخش تأثيرگذار از تاريخ ايران و جهان در اين ايام به ثبت رسيده تا براي هميشه در اذهان عمومي ماندگار بمانند و مايه عبرت تاريخي شوند. با اين وجود متأسفانه كمتر به آن پرداخته شده است و نسلهاي بعد از آن تاريخها هرچند فاصله زماني زيادي هم ندارند از ماوقع آنها و علت اهميتشان كمتر مطلع شدهاند؛ البته در اين سالها تلويزيون هرچه در چنته داشته به نمايش گذاشته است، آنقدر كه نمايش تكراري فيلمهايي با مفهوم استكبارستيزي نخنما شدهاند.
سؤال اينجاست كشوري كه خود را انقلابي ميداند و بودجههاي زيادي از طريق نهادهاي مختلف در زمينه سينما هزينه ميكند چرا دست سينمايش در تاريخ و فراز و نشيبهاي آن براي معرفي حقايق به نسل جوان كشورمان و حتي جامعه جهاني خالي است؟! چرا سينماي دولتي ايران كه خرجش را از بيتالمال و كيسه ملت تأمين ميكند در اين زمينه مهم كار زيادي نكرده است؟! حتي زماني هم كه پس از سالها ابوالقاسم طالبي فيلم «يتيم خانه» را ميسازد تا قطعهاي گم شده از تاريخ جنايات انگليس را به تصوير بكشد از سوي شبه روشنفكران بايكوت ميشود!
متأسفانه اين يك حقيقت تلخي است كه سينماي ايران در اختيار يك عده معدودي دست به دست ميشود؛ افرادي كه با ساخت فيلمهاي سطح چندمي خانوادگي خود را سينماگر ميدانند و به چنان جايگاهي رسيدهاند كه حتي براي خود، در حكومتي كه مسئولانش انقلابي لقب گرفتهاند حكومت ميكنند و بازيگراني را كه در فيلمهاي ارزشي و انقلابي بازي ميكنند را به اشكال مختلف بايكوت ميكنند. محمدرضا شريفينيا بازيگر اخراجيها، قلادههاي طلا و معماي شاه كه به دليل حضور در چنين فيلمهايي مورد هجمه زيادي قرار گرفته است در مصاحبهاي گفته بود: «امروز اتفاقات و هجمههايي در جامعه عليه ما رخ ميدهد و هيچ ملجا و پناهگاهي وجود ندارد كه براي ما دلگرمي باشد و از ما دفاع كند.»
اگر اهل فيلم ديدن باشيد در برخي از فيلمهاي خانوادگي رايج در سينما به وفور كنايههاي عميق و پرمعنايي را به انقلاب، اسلام، ارزشها و اخلاقيات، مردم مذهبي و... ميبينيد كه گوياي مسير به جاده خاكي افتاده سينماي ماست؛ سينمايي كه آستانه تحملش براي بيان حقايق تاريخي پايين است و ميخواهد تا نوك بيني خود را آن هم با سياهنمايي ببيند.
سؤال اينجاست كه چرا كسي براي مديريت اين فضا كاري نميكند و آستين همت بالا نميزند. حرف بر سر اين نيست كه آزادي انديشه در سينماي ايران گرفته شود چه اينكه اين امر از بايدهاي سينماست اما چرا سينماي سرتاسر دولتي و حكومتي اين همه خروجيهاي ضدانقلابي و ضدازرشي دارد، چنانچه علناً بيديني و ضدارزشي بودن را شرط شهرت بازيگران معرفي ميكند؟! و اين افراد با جواد شمقدري براي مقابله با همين فضا مخالفت كردند، اما قطعا اين دليل نميشود تا اينچنين در سينماي انقلاب اسلامي بيرقيب بتازانند و ژست هنري بگيرند.
پس از اكران فيلم «يتيم خانه» بسياري از نخبگان با تقدير از فيلم اين نكته را گوشزد كردند، كه چرا سينماي ايران با وجود موضوعات واقعي تاريخي توانايي ساخت حداقل چند فيلم از اين دست براي معرفي ايران به جهان ندارد كه تا وقتي شعار مرگ بر استكبار ميدهيم نوجوان و جوان ايراني علتش را بفهمد. اين خيلي اهميت دارد تا بتوانيم حقايق تاريخ ايران را به نسل آينده درست و اصولي انتقال بدهيم و به طور حتم نقش سينما در اين امر بسيار پررنگتر از همايشها و كنفرانسهاي خنثي است.
مطمئناً سهم بسياري از اين عدم توفيق را همين باندهاي مافيايي سينما در دست دارند. آنها هستند كه در واقع مديريت سينماي ايران را به دست گرفتهاند و اين براي مديريت سينماي ايران تأسفبار است؛ سينمايي كه پولش را حكومت ميدهد اما قدرت مديريت آن به دست حكومت نيست. مانند كودكي كه از پدرش پول ميگيرد؛ درحالي كه از آن پول درآمدي هم كسب نميكند، چشم به دهان همسايه معارض با پدر دوخته و به پدرش فحش ميدهد نام اين كار را هم استقلال و آزادي انديشه مينامد!
البته از قديم گفتهاند ماهي را هر وقت از آب بگيريم تازه است؛ شايد وقت آن رسيده كه سينما نيز تكاني به خود بدهد و با تغييرات در وزارت ارشاد، شاهد تحولات و اتفاقات خوبي هم در زمينه سينما باشيم؛ سينمايي كه بايد اول از همه استكبارستيزي را خودش شروع كند و سپس به جامعه انتقال بدهد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]