محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845878278
گبرلو: هفت افخمی علیه سینما است
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنامه هنرمند - سپیده آماده: محمود گبرلو روزنامهنگار و سردبیر و مجری سه ساله برنامه سینمایی هفت، این روزها در کنار انتشار کتاب پنجاه گفتگو با هنرمندان سینمای ایرانش، برنامههای جدیدی برای بازگشت به رسانه ملی دارد. به همین بهانه گفتگویی با او داشتهایم تا از وضعیت هفت در دوران افخمی، توهین برخی از نشریات به اهالی سینما، وضعیت گیشه در سال جاری و دیگر مسائل روز سینمای ایران با وی صحبت کردیم.
آقای گبرلو! نظرتان در خصوص هفت در دوره افخمی که پس از شما سردبیری و اجرای برنامه را بر عهده گرفت، چیست؟
در دوره ما شعار برنامه هفت این بود، هفت برای سینما ایران و ما بر اساس همین مسئله عمل کردیم و همه اهالی سینما، هفت دوران من را تریبونی برای اعلام نظرات و جلب توجه مردم و مسئولان میدانستند. ما در میزگردها و مناظرهها توجه مسئولان را به سینما جذب میکردیم در گفتگوها، توجه مردم را به تلویزیون و سینمای ایران. در سالهایی که ما در برنامه هفت مشغول بودیم، آقای کیمیایی و خانم رخشان بنی اعتماد بعد از بیست و چند سال قدم به رسانه ملی گذاشتند. به نظر من این اشتباه است که فیلمسازان بزرگی که نجیبانه در کشور کار میکنند و دلسوز جامعه هستند، جایی در رسانه ملی نداشته باشند. زمانی که نگذاریم سینماگران در تریبون تلویزیون خودمان نظراتشان را مطرح کنند، آنها مجبور میشوند که برای بیان نظرتشان راه رسانههای دیگری را در پیش بگیرند.
درباره برنامه هفتی که در طول یک سال گذشته به آنتن شبکه سوم سیما رفت هم من زیاد تمایلی برای اظهار نظر ندارم، به نظر من قضاوت بر عهده مسئولان و اهالی سینما و تماشاگران است اما در مجموع احساس میکنم مدیران مدلی که ما داشتیم را نمیپسندیدند و در حال حاضر رسانه ملی در تقابل با سینما قرار گرفته است. به باور من رسانه ملی باید در کنار سینما باشد و اگر جناحها و جریانها و گروهها نسبت به عملکرد سینما اعتراض دارند، رسانه ملی بستری را در فضایی عادلانه فراهم کند تا آنها دیدگاههایشان را مطرح کنند و طرف مقابل هم دیدگاهش را مطرح کند و از میان این گفتمانها بتوانیم به نتیجههای جدی برسیم نه اینکه مستقیما یک فیلم را هدف قرار بدهیم و سه چهار نفری دور هم بنشینیم و آن فیلم را له لورده کنیم، این کار از عدالت به دور است. وقتی که ما در جایگاه رسانه ملی قرار داریم، از عدالت به دور است که چند مخالف در کنار هم بنشینند و خودشان یک طرفه به قاضی بروند و راضی هم برگردند.
تصمیمی برای بازگشت دوباره به تلویزیون ندارید؟
طبیعتا. اگر موقعیتش فراهم شود حتما به تلویزیون برمیگردم به نظر خودم هم حیف است اگر تجربه چند سال برنامه سازی موفق را رها کنیم. در حال گفتگو با مدیران رسانه ملی هستم تا بتوانم حضوری دوباره داشته باشم. واقعیتش این است که میخواهم با طرح و ایدهای نو وارد این عرصه شوم، چون به نظر من عمر طرح و ایدهی برنامه هفت، دیگر تمام شده است و واقعا معتقد هستیم اگر مدیران تلویزیونی به این شکل را باید تعطیل کرد. این برنامه متعلق به آقای جیرانی بود با یک اهداف و برنامههایی و در یک مقاطعی سیاسی مسائلی ایجاد شد که مسئولان وقت مجبور بودند برنامه هفت را ادامه بدهند، اما این نگاه الان تمام شده است و کسانی که این روزها زمام برنامه را به دست گرفتهاند نشان دادهاند که نمیتواند برنامهای کاربردی ارائه کنند و اگر این برنامه تعطیل هم شود، اتفاقی در جریان سینما نمیافتد. خودم هم میخواهم در عرصه فرهنگی به صورت کلان برنامههایی داشته باشم که زیر مجموعهاش میتواند سینم، تئاتر و موسیقی اینها باشد. الان در شرایطی هستیم که از لحاظ سیاسی و نظامی در جهان خوب پیش میرویم، در عرصه فرهنگی کمی دچار نقصان هستیم که باید مرتفع شود.
در عرصه سینما به واسطه حضور فیلمهای حرفهایی میزنیم اما خیلی ناچیز است در مقابل این همه موفقیتی که در عرصه سیاسی داریم. واقعیت این است که نسل آینده دوران امروز ایران را تنها از طریق فیلم میتواند بشناسد. اگر ما نتوانیم شرایط محیطی را به صورت فیلم به تصویر بکشیم، ضربهای به فرهنگ خودمان وارد کردهایم. مثلا همین مسئله تحریمها خودش سوژه جذابی برای سینمای سیاسی ما است اما یک فیلم هم در این حوزه نداریم. این همان ضعف جدی سیاستگذاری سینمایی است. بیست سال آینده اگر بخواهیم شرایط تحریم و پس از تحریم را برای آیندگان تعریف کنیم تنها از طریق سینما و قصه این امکان را داریم اما هیچ منبع در این زمینه تولید نکردهایم. مردم ایران آدمهایی دارای شعور سیاسی بالا هستند اما در سینما نمادی از وضعیتی امروز سیاسی جامعه نیست. سینمای ما تنها شده حوزه معضلات اجتماعی و دیگر هیچ.
چرا سینمای کشور ما به ژانر اجتماعی محدود شده است و دیگر ژانرهای هیچ فرصتی برای عرض اندام در سینما ما ندارند؟
سینما نیاز به تنوع در ژانر دارد و یکی از دلایلی که ما نتوانستهایم اکثریت جامعه را به سینما جذب کنیم، همین نبود تنوع است. هفتاد درصد فیلمهای تولید شده ما در حوزه ژانر اجتماعی است آن هم با تاکید بر رگههای تلخ اجتماعی، سی درصدش هم به سایر ژانرها مانند کمدی میپردازد. این تنوع در ژانر سینما را باید سیاستگذاران سینمایی معین میکنند و اینها هستند که نیاز سینما را در هر سال مشخص میکنند و به فیلم سازان برنامه میدهند. ضعف اصلی ما این است که ما در سینما، گفتمان نداریم، من ندیدهام که سینماگران جمع شوند و گفتمان کنند، نه اینکه جشن بگیرند و دست بزنند. باید مراکز پژوهش و تحقیقاتی باشند و کارگردانان، فیلم نامهنویسان و تهیهکنندگان درباره مضامین که باید در سینما مورد توجه قرار بگیرد، گفتگو کنند. مثلا در تمام حوزهها مانند بهداشت و کار و حوزههای اجتماعی میتوانند برای فیلمسازان نشستهایی برگزار کنند و نیازهای جامعه را مطرح کند. عدهای در سینما بنا را بر این گذاشتهاند که فاصلهای میان طیفهایی سینمایی باشد و این فاصله را مدافع منافع خود میدانند و این است که به صنعت سینما ضربه میزند.
متاسفانه در جامعه ما فیلم سازان را به دلیل تعلقات سیاسیشان نشانه گذاری میکنند و آثارشان را با توجه به گرایش سیاسی شان میسنجند و عدهای از درون فیلمها به دنبال نمادهایی برای مطابقت با جریانهای سیاسی هستند تا اثر هنرمند را زیر سوال ببرند. مثلا در خصوص فیلم فروشنده عدهای مخالفان میگفتند که فیلم رواج بیغیرتی است! هر تماشاگری که از طیفهای اعتقادی مختلف این فیلم را دیده است از درون فیلم بی غیرتی را استنباط نکرده، بلکه غیرت و تحکیم خانواده را درک کرده است. البته در این مسیر شاید برخیها در زمینه استحکام خانواده با فرهادی اختلاف داشته باشد؛ این قابل بحث است اما دلیل نمیشود که کسی بیاید و بگوید که فیلم رواج بی غیرتی است مگر میشود فیلمسازی خودش زن و بچه و خانواده داشته باشد و مروج بیغیرتی باشد. اینها همان نگاههای سیاسی است که به سینما ضربه میزند. در این میان تماشگر فیلم را میبیند و لذت میبرد. ما باید اجازه بدهیم که در این فضای پاک فیلم ساز تراوشات ذهن خودش را بیان کند حرف بزند و از درون این گفتگوها ما به تولید مطلوب برسیم در غیر این صورت با دستور و بخش نامه کسی فیلمی در راستای ارزشهای دینی جامعه نمیسازد و حتما باید اغناء در درون هنرمند به وجود بیاید.
ما از ابتدای سال جاری با تغییری در حجم مخاطبان سینما روبرو شدیم، به نظر شما دلیل این اتفاق چیست و چگونه میتواند این حجم از مخاطب را حفظ کرد؟
اتفاقی که در سال ۹۵ برای سینمای ایران افتاد به چند دلیل متفاوت بود، ما در دنیایی زندگی میکنیم که نسل جوان به شدت علاقمند به فیلم دیدن است چون سینما رفتن هم لذت بخش است و هم ارزان اما سایر تفریحات قیمتهای بالاتری دارند. ما باید از این فرصت استفاده کنیم که نمیکنیم. تبلیغات سینما چه در تلویزیونهای ماهوارهای، چه شبکههای داخلی تاثیر بسیاری در جذب مخاطبان دارد. متاسفانه به دلیل سیاستهای غلط در دورهای ماهواره ممنوع شده است اما در جامعه امروز میتوانیم قوانین را تغییر بدهیم. امروز دیگر شبکههای ماهوارهای نمیتوانند تاثیر منفی چندانی در جامعه ایرانی بگذارند و در برخی موارد تاثیرات مثبت بسیاری هم در مقولاتی مانند آگاهی بخشی دارند و بسیاری از جوانان خبرها و فیلمهای روز را به زبان انگلیسی در ماهواره میبینند و دنیا را با وجود ماهواره بهتر میسازند.
اگر ما نگاهمان را درست کنیم، بسیاری بهره درست از این ابزار میبرند مانند اینترنت که در ابتدا با مخالفهای بسیاری روبرو شد. تبلیغات ماهواره باعث افزایش مخاطبان سینما شده و از طرف دیگر تغییری در فضای فیلمسازی کشور رخ داده است و جوانان فیلم ساز ایرانی خیلی سریع از لحاظ تکنیک و ساختار در حال رشد هستند و دیگر مانند گذشته نیست که دانشجوی علاقند سینما مسیر ۴ ساله دانشگاه را طی کند و چند سال دستیاری کند، شاید بتواند یک فیلم سینمایی بسازد. الان یک جوان علاقمند ظرف ۶ ماه تکنیک را یاد میگیرد و سریع میتواند سرمایه گذار جذب کند و فیلم سینمایی خود را بسازد و فیلمی که ساخته میشود با ساختارهای نوین سینمایی است، این باعث میشود تماشاگر جوانی که در شبکههای ماهوارهای فیلمهای روز دنیا را میبیند، از فیلم ایرانی هم استقبال کند و اگر بیعدالتی نباشد حمایت سازمان سینمایی از این فضا هم در روند موفقیت سینما تاثیرگذار بوده است.
در این جا است که برخی از برنامههای سینمایی دچار تناقض شدید هستند، از یک طرف مخاطب سینما افزایش پیدا کرده و فیلم سازان ما رشد بسیار خوبی پیدا کردهاند و یک عده قلیلی میخوهند بگویند سینما کثیف و فاسد است و به نظر من آنها هستند که باید نگاهشان را درست کنند. بالاخره سینمای ما به نسبت سینما دنیا محدودیتهایی دارد و فیلم ساز ایرانی این محدویدتها را با جان و دل پذیرفته است و تحت همین محدودیتهایی فعالیت میکند. مگر چند درصد از فیلم سازان ما مهاجرت کردهاند؟ به تعداد انگشتهایی دست هم نمیرسد. خب طبیعی است زمانی که فیلم سازان ایرانی این محدودیتهای را پذیرفتهاند، مسئولان هم باید کمی با این هنرمندان کنار بیایند. به عنوان مثال واژهای مانند فیلمهای جشنوارهای در دورهای مانند دهه شصت و هفتاد مطرح شده بود، چون در اوایل انقلاب فیلمهایی ساخته میشد که زیاد مطابق دغدغهها روز انقلاب اسلامی در آن دوران نبود و این فیلمها در جشنوارهها نمایش پیدا میکردند و دشمنان ما در قالب خبرنگار، داور و دبیر جشنواره چنین فیلمهایی را مورد حمایت قرار میداند و در آن روزها بود که واژه سینمای جشنوارهای مطرح شد.
الان دیگر این عنوان معنایی ندارد و برعکس اگر ما بخواهیم دینی ترین فیلم را وارد بازارهای جهانی کنیم، باید از همین مسیر جشنوارهها بگذریم. مگر میشود فیلمی را دست بگیریم و در فرانسه سینما به سینما ببریم و بخواهیم اکرانش کنند. مثلافیلمهای ارزشی مثل محمد و بادیگارد هم باید اول به جشنواره برود و وارد بازار فیلم در همان جشنواره شود و مدیران جشنوارهها رغبتی برای خرید پیدا کنند و اگر آنها فیلم را بخرند آن وقت است که ما میتوانیم فیلمهایمان را در سراسر جهان پخش کنیم و ارتباط جهانی پیدا کنیم. به نظر من مطرح کردن واژه سینمای جشنوارهای در این روزگار، مانند حرف همان منتقدانی است که هنوز هم که هنوز است میگویند سینماگر باید پیرو هیچکاک باشد، هیچکاک دورانش تمام شده است و در این دوران جدید ما باید خودمان را درست کنیم.
این حرفهای هیچکاکی متعلق به دهه شصت و هفتاد است. در این روزها نگاه سیاسی به ایران کمرنگ تر شده است و از سوی دیگر در جامعه اروپایی بحث مظلومیت زن مطرح است و در چنین شرایطی یک دفعه فیلمی به نام ناهید که در ایران زیاد مورد استقبال واقع نمیشود، در جشنواره کن و برلین جایزه میگیرد. خود من در همان جشنواره کن حضور داشتم و نقدها را شنیدم، همه برداشتشان از ناهید این بود که این فیلم مظلومیت زن را نشان میدهد و این همان چیزی است که ما در جامعه مان نیاز داریم. چرا باید یک عدهای بدون تحقیق، تفسیرهای سخیف و سطحی ارائه دهند که کمکی به سینما نمیکند. به نظر من اگر ما یک جریان سیاسی هستیم، لااقل از نظر فهم و درک سیاسی به روز باشیم و بدانیم سینما امروز در چه مسیری است و چه قصههایی دوست دارد و ما هم خودمان را به سینمای جهان هماهنگ کنیم. مثلا ۳۰ سال پیش میگفتند فلان فیلمساز ضد انقلاب است، الان پس از گذشت این همه سال باز هم همان حرف را میزنند.
یک نشریه مدتی است که تمام هم و غم خود را برای توهین به سینماگران و هنرمندان گذاشته است و در این مسیر از تیتر کردن رکیکترین حرفها هم ابایی ندارد، میخواستم در خصوص عملکرد این نشریه درطول ماههای اخیر صحبت کنیم.
تعداد اندکی که به اصطلاح جریان و جناح سیاسی نامیده میشوند، تکلیف خودشان را با سینما نمیدانند به همین دلیل نسبت به سینما پرخاشگر و عصبانی هستند دلیل عمدهاش همین است که اینها در اکثر رفتارهایی زندگی خود به شرعیات توجه دارند، سینما یک تکنیک و فضایی جدید است و لازم است متشرعین خودشان را با سینما وقف بدهند. اگر وقف ندهند دچار تناقضاتی میشوند چون سینما مسیری خودشان را میرود.
به نظر شما چطور یک رسانه به خودش اجازه میدهند چنین تیتری بزند؟
راستش من با این تیتر به مسلمانی آنها شک کردم، اصلا اسلام و دستورات دینی به ما اجازه نمیدهد که نسبت به آدمها چنین نگاهی داشته باشیم و آن را علنی کنیم. این نگاه، نگاهی کثیفی است که ما بدون توجه به قوانین مذهبمان به آدمها تهمت بزنیم. من چنین تیترهایی را اصلا در شان رسانه نمیدانم. چنین تیترهایی نشان از ضعف و شکست جدی چنین جریانی است که تکلیف خودشان را با سینما معلوم نکردهاند، سینما پرشتاب به سمت جلو میرود و اینها چون در عرصه سینما تکلیفشان را نمیدانند و در عرصه تولید توانمندی نداشتهاند، نمیدانند چکار کنند و در این بازی سیاسی سینما است که برنده شده است و اینجا مشکل از خودشان است نه سینما. اصلا فقه پویا همین را میگوید فقه پویا یعنی حضرت امام که نسبت به مسائل رویکرد به روز و جدید داشت. چرا رادیویی که در دوران طاغوت حرام بود در دوران اسلام حلال میشود یا سینما که میگویند رمز پیشرفت ایران در استفاده از ابزار سینما است.
نظرتان درباره فیلم فروشنده که این روزها بر پرده سینماها کشور به سر میبرد، چیست و به نظرتان جایگاه این فیلم در اسکار امسال به چه صورت خواهد بود؟
من در سالهای اخیر دینی تر از فیلم فروشنده ندیدهام. به نظر من یک فیلم قرار نیست به صورت مستقیم به مضامین و نمادهای دینی اشاره کند و حتما بازیگر در فیلم سجاده پهن کند و نماز بخواند، فیلم میتواند به صورت غیرمستقیم مفاهیم را برساند. آقای فرهادی فیلمساز هوشمندی است، زبان جهانی و بازار جهانی را میشناسد و با استفاده از کانالها و ارتباط بین المللی، خودش در مسیر پیشرفت قرار گرفته است و این حق یک فیمساز است. از طرف دیگر آقای فرهادی در حوزه مضمون قصه هم جامعه جهانی را درک کرده و میداند آنها چه داستانی را دوست دارند در نگاه بحث قضاوت و حریم خصوصی بحثهایی وجود دارد که شاید برخیها با او هم نظر نباشند. فروشنده فیلمی اخلاق مدار است، در مجموع زمانی که از سینما بیرون میآییم در جهت تحکیم خانواده تفکری مثبت پیدا میکنیم و احساس میکنیم که فیلم در جهت دفاع از خانواده و ناموس بوده است. دفاع شهاب حسینی از همسرش که به او تعرض میشود و نه تجاوز و در درون فیلم تجاوز نیست. اما یک جاهایی هوشمندی فرهادی است که نگاه فیلم ساز را به سمت تجاوز میبرد و بعد میگوید که اشتباه کردهای، حرف فرهادی هم این است که زود قضاوت نکنید.
یک سکانسی فیلم دارد که نشان دهنده لقمه حلال و حرام است، سکانسی که در حال ماکارونی خوردن هستند و بعد متوجه میشوند که پولی که برای خرید مایحتاج ماکارونی به کار گرفته شده همان پولی ست که فرد متعرض در خانه گذاشته است و ماکارونی را به سطل زباله میریزند. در فیلم ما با یک نسل قدیمی روبرو میشویم که به زن فیلم متعرض میشود. ما در این فیلم سه نسل داریم، یکی نسل کودک، نسل شهاب حسینی، نسل بابک کریمی و نسل آن پیرمرد. شهاب حسینی با ریشی که دارد نماد یک آدم مذهبی جامعه امروز است. در جایی که شهاب حسینی به صورت پیرمرد سیلی میزند اولا در خفا این کار را میکند تا آبروی او نرود و حتی پس از آمدن خانواده اش هم اصلا حرفی نمیزند. رفتار نجیبانه زن فیلم که به رغم اینکه به او تعرض میشود، صبر میکند، میبخشد و نمیخواهد که آبروریزی شود. کدام فیلمی را در جمهوری اسلامی پیدا میکنید که نسل جوان جامعه ایرانی را نسل سالم باغیرت و خانواده دوست معرفی کند، شهاب حسینی نمادش است و هچنین داماد پیرمرد هم آدم نجیبی است. شهاب حسینی ظواهر مذهبی دارد و آن جوان ظاهر مذهبی ندارد اما رفتاری نجیبانه دارد و ناموس پرست است. نجیبانه تر از این فیلم را کجا میشود پیدا کرد. البته به نظر من امتیاز جدایی نادر بیشتر از فروشنده بهتر است اما از نظر تماشاگر فروشنده فیلم جذابی است.
به نظر شما فروشنده در اسکار امسال چه جایگاهی خواهد داشت؟
احساس من این است قصه فروشنده برای داوران اسکار جذاب است و ساختارش هم همچنین. به نظر من فروشنده اسکار میگیرد.
از حال و هوای این روزهایتان بگویید. شما چند ماه پیش عمل قلب باز انجام دادید وضعیت جسمانی این روزهایتان چگونه است؟
وضعیت جسمانیام خوب است، قلبم را عمل کرده۲ام و پرشتاب تر شدهام، کلا هم آدم پر انرژی هستم و مثبت نگر و معتقد بر اصول و پایه ایی که برای زندگی و روابط اجتماعیام تعیین کرده است. میگویند آدم که سن ۵۰ سالگی میرسد سلامتیاش دچار مشکلاتی میشود، امسال سال اقدام و عمل است، من فعلا هم عملهایش را انجام دادهام تا در آینده برسم به اقدامات(با خنده). خودم دوست دارم سیستم حمایتی از جریان فیلم کوتاه فراهم کنم. یک سایت تخصصی اقتصاد سیما را هم ساختهام که به حوزه اقتصاد و صنعت سینما میپردازد.
در پایان؟
از مردم، منتقدان و هنرمندان تشکر میکنم و همچنین از کسی که باعث شد من دیده شوم و آن هم آقای جیرانی بود و همچنین همه بچههایی گروه هفت که تلاشهای بسیاری داشتند.
۳۰ مهر ۱۳۹۵ - ۰۵:۴۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]
صفحات پیشنهادی
گبرلو :«هفت افخمی» ضد سینماست/فروشنده فیلمی دینی است
گبرلو هفت افخمی ضد سینماست فروشنده فیلمی دینی استمحمود گبرلو روزنامهنگار و سردبیر و مجری سه ساله برنامه سینمایی هفت این روزها در کنار انتشار کتاب پنجاه گفتگو با هنرمندان سینمای ایرانش برنامههای جدیدی دارد به همین بهانه روزنامه هنرمند گفتگویی با او داشته تا از وضعیت هفت د5 فیلم پرمخاطب یک هفته اخیر سینمای ایران کدامند؟ (+جدول)
5 فیلم پرمخاطب یک هفته اخیر سینمای ایران کدامند جدول فروشنده خشکسالی و دروغ ناردون لانتوری و من 5 فیلم پرفروش یک هفته اخیر سینمای ایران در بین آثار حال حاضر اکران سینماها هستند عصرایران - جدیدترین آمار فروش فیلم های سینمایی که در حال حاضر در اکران عمومی به سر می برند رووداع افخمی با «هفت» نزدیک است؟
وداع افخمی با هفت نزدیک است محمدرضا شهیدیفرد و اکبر نبوی از افرادی هستند که زمزمه حضور آنان در هفت به گوش میرسد آفتابنیوز برنامه تلویزیونی هفت در آستانه تغییری دیگر به چشم میخورد احتمال حضور محمدرضا شهیدیفرد و اکبر نبوی دوباره در این برنامه شنیده میشود به گزارشآغاز برنامه سینمایی «هفت» بررسی کارنامه بازیگری داریوش ارجمند
برنامه سینمایی هفت با بررسی فروش سینمای ایران آغاز شد به گزارش تابناک برنامه سینمایی هفت ساعت 22 30 در حالی آغاز شد که بهروز افخمی این هفته نیز با ارائه نظراتش درباره اکران این برنامه را آغاز کرد در ادامه این برنامه کارنامه بازیگری داریوش ارجمند در گفتگو با بهمفاهیمی علیه تبعیض زنان مجوز آثار «داریو فو» را سخت کرده/«مهر هفتم» برگمان بر صحنه تئاتر
بابک هوشمندی مفاهیمی علیه تبعیض زنان مجوز آثار داریو فو را سخت کرده مهر هفتم برگمان بر صحنه تئاتر بابک هوشمندی با بیان اینکه چاپ و انتشار کتابهای داریو فو در ایران هم با مشکل مواجه بود گفت فکر میکنم وجود انگیزههای ضدمشکلات زنان و تبعیض و مسائل مربوط به تبعیض نژادی در آامشب در شبکه سوم سیما «هفت» افخمی بدون تغییر روی آنتن
امشب در شبکه سوم سیماهفت افخمی بدون تغییر روی آنتن برنامه هفت بهروز افخمی که یک سایت سینمای در خبری اختصاصی مدعی شده بود بعد از ماه رمضان روی آنتن نخواهد رفت بدون هیچ تغییری با پایان یافتن ماه رمضان دوباره پخش خود را از سر گرفت به گزارش خبرگزاری فارس برنامه «هفت» ببازي افخمي با اعتبار «هفت» و حيثيت تلويزيون
بازي افخمي با اعتبار هفت و حيثيت تلويزيون بهروز افخمي سردبير برنامه سينمايي هفت باز هم دست به قلم شد و در يكي از روزنامههاي كثيرالانتشار يادداشتي را خطاب به دبير جشنواره فيلم مقاومت نوشت يادداشتي كه مانند نوشتارهاي قبلي افخمي داراي لحني لوده خارج از دايره ادب هتاك و گستاآغاز «هفت» با مقتل خوانی سینماگران
تابناک برنامه هفت در این هفته به سینمای حماسی پرداخت و در این زمینه با شهریار بحرانی گفت و گو کرد کارگردانی که به گفته بهروز افخمی دوست اوست و لابد به همین دلیل درباره سینمای حماسی سخن گفت برنامه سینمایی هفت با حضور برخی کارگردانها به بررسی سینمای حماسی ایران پرداختدر برنامه «هفت» مطرح شد از گرامیداشت کیارستمی در «هفت» تا پیشنهاد افخمی برای کارگردانی
در برنامه هفت مطرح شداز گرامیداشت کیارستمی در هفت تا پیشنهاد افخمی برای کارگردانی خمسه خمسه توسط مهدویان بهروز افخمی گفت من یک فیلمنامه دفاع مقدسی دیگر هم در دست دارم که اگر مهدویان قبول کند فیلم خمسه خمسه را بسازد من به سراغ آن فیلمنامه میروم به گزارش خبرگزاری خبرگزاری فارسپاسخ بهروز افخمی به شایعات رفتنش از «هفت»
پاسخ بهروز افخمی به شایعات رفتنش از هفت بهروز افخمی گفت درصورت شروع فیلمبرداری فیلم جدیدم همچنان اجرای برنامه هفت را ادامه میدهم آفتابنیوز این کارگردان سینما با اشاره به اینکه رفتن خود را از برنامه هفت تایید نمیکند به ایسنا گفت فعلا هفت را ادامه میدهم و حتی وقتی فیلمب-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها