تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زبان خود را به نرمگويى و سلام كردن عادت ده، تا دوستانت زياد و دشمنانت كم شوند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805303359




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

حسرت جدايي از بچه‌هاي جبهه برايم هميشگي است


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: حسرت جدايي از بچه‌هاي جبهه برايم هميشگي است
هفته دفاع مقدس براي خيلي‌ها خاطرات جنگ را تداعي مي‌كند. برخي خاطراتي دورتر دارند، عده‌اي كه نبودند و تنها روايت‌هايي شنيده‌اند عده‌اي كه دورتر بودند و شايد از آن روزها، تنها اخبار هولناك و شنيدن آژيرهاي خطر و قطعي برق را به ياد دارند.
نویسنده : دنيا حيدري 


هفته دفاع مقدس براي خيلي‌ها خاطرات جنگ را تداعي مي‌كند. برخي خاطراتي دورتر دارند، عده‌اي كه نبودند و تنها روايت‌هايي شنيده‌اند عده‌اي كه دورتر بودند و شايد از آن روزها، تنها اخبار هولناك و شنيدن آژيرهاي خطر و قطعي برق را به ياد دارند. اما براي بعضي مثل كريم باوي كه در ميدان نبرد بودند، قصه دفاع مقدس و جنگ كاملاً متفاوت است. براي او و همرزمانش كه از نزديك شاهد بزرگترين فاجعه انساني بودند. از همان روزهاي اول كه مردم در خانه و كاشانه خود بي‌خبر از روزهايي كه در انتظارشان است صبح را شب و شب را صبح مي‌كردند كه ناگهان ديدند دشمن متجاوز پشت ديوارهاي شهر است و بايد خانه و كاشانه خود را بگذارند و بروند و بدتر از همه اينكه بايد مردان خود را رها كنند براي دفاع. مرداني كه بسياري از آنها رفتند و برنگشتند. خيلي‌ها هم رفتند و نصفه و نيمه برگشتند و شدند جانباز و امروز حسرت مي‌خورند كه‌ اي كاش هرگز برنمي‌گشتند؛ روزهاي تلخ و دردناكي كه تكرار خاطرات آن چشم‌هاي زيادي را ‌تر مي‌كند و قلب‌هاي بي‌شماري را مي‌فشارد.
هفته دفاع مقدس يعني يادآور شروع جنگ تحميلي ، از آن روزها بگوييد.
جزو آخرين نفراتي بوديم كه خانه و زندگي‌شان را ترك كردند. نمي‌توانستيم برويم، كجا مي‌رفتيم؟ آنجا خانه و زندگي ما بود. منزل ما يكي از بهترين خانه‌هاي آبادان بود. پدرم در شركت نفت كار مي‌كرد و ما آنجا شرايط زندگي‌مان بد نبود. اما وقتي جنگ مي‌شود، ديگر هيچ يك از اين چيزها اهميتي ندارد. اينقدر جنگ يكدفعه اتفاق افتاد كه ما حتي نتوانستيم وسايل جمع كنيم. يكدفعه ديديم عراقي‌ها رسيدند پشت ديوار شهر. هيچ كس وقت نكرد وسايل جمع كند. باوركردني نبود اما واقعيت بود. عراقي‌ها تمام ماشين‌هاي صفر در خيابان را هم با خودشان بردند. هيچ كس حتي بنزين نداشت تا ماشين‌هايي را كه در شهر مانده بودند بردارد و فرار كند. خانواده‌ام به كرج رفتند، اما من نمي‌توانستم بروم.
از اولين باري كه به جبهه اعزام شديد بگوييد. كسي مانعتان نشد؟
اولين ‌بار 16 سال داشتم كه به جبهه اعزام شدم. خب چرا، خيلي‌ها مي‌گفتند نرو جبهه. مخصوصاً وقتي كه فوتبال بازي مي‌كردم و بازي مرا مي‌ديدند مي‌گفتند نرو جبهه و همينجا بمان و فوتبال بازي كن اما دلم من جاي ديگري بود. حتي وقتي قلعه‌نويي بازي مرا ديد و گفت بيا تمرين شاهين فرار كردم و رفتم جبهه. وقتي هم كه اولين بار به تيم ملي دعوت شدم همين كار را كردم. كلاً سر نترسي داشتم. اصلاً شرايط آن زمان با امروز خيلي فرق مي‌كرد؛ اعتقاداتمان، حتي نگاهمان به زندگي. يادم مي‌آيد اوايل انقلاب بود كه يك بار ديوار‌نويسي كردم. اول نمي‌ترسيدم، دوستانم هم مرا شير كردند، رفتم پيش يكي از دوستان و گفتم شعاري بگو تا روي ديوار بنويسم. آن شب تا 2 بيدار بودم. اما وقتي شعار را نوشتم، خيلي ترسيدم. كسي جرئت نمي‌كرد روي ديوار شعار بنويسد. اما من، يك پسر‌بچه 10 ساله اين كار را كرده بودم. بعد اما خيلي ترسيدم. از ترس اسپري را خاك كردم و براي پنهان كردنش يك چاله بسيار عميق كندم. حق هم داشتم بترسم. مأمورها دنبال كسي بودند كه ديوارنويسي كرده. در شهرك محافظت شده نفت تعداد زيادي مأمور با تانك و نفر‌بر آمده بودند و دنبال من مي‌گشتند. اگر متوجه مي‌شدند اين كار من است كه تكه بزرگه خودم و خانواده‌ام گوشمان بود. همه را بيچاره مي‌كردم اما خدا را شكر كسي متوجه نشد. اما منظورم اين است كه كلاً آدم با دل و جرئتي بودم.
با سن و سال كمي اعزام شديد، خب حضور با آن سن و سال در ميدان جنگ كار ساده‌اي نيست. جنگ با كسي شوخي ندارد. تير و تركش و انفجار است و مرگ. واقعاً نمي‌ترسيديد؟
 در جبهه فضا كاملاً متفاوت بود. هر چه من بگويم شما بنويسيد، فيلم بسازند، گوشه‌اي از واقعيت جبهه و آن شور و هيجان و حس و حالي را كه بود نمي‌توانيم به تصوير بكشيم. فقط كسي كه آنجا بوده مي‌داند چه مي‌گويم. انگار يك دنياي ديگري بود. همه به فرمان امام با اعتقادشان براي حفظ وطن آمده بودند. شايد سن و سالمان كم بود اما اعتقاداتمان خيلي قوي بود. با تمام وجود اعتقاد داشتيم و مي‌جنگيديم. ما احساس مي‌كرديم كه ائمه اطهار دارند كمكمان مي‌كنند. باورتان نمي‌شود شب‌هاي قبل از عمليات كه دعاي كميل و سوره واقعه مي‌خوانديم بچه‌ها چه حال و هوايي داشتند. واقعاً مرگ برايمان اهميت نداشت. با جان و دل براي هدفمان مي‌جنگيديم.
جنگ چه تأثيري در شخصيت و زندگي كريم باوي گذاشت؟
صحنه‌هايي كه ديديم ما را بزرگ كرد. ايثار و فداكاري را به ما ياد داد. صحنه‌هايي كه هرگز از ذهن ما پاك نمي‌شود و نمي‌توانيم توصيفش كنيم. شهيد فهميده جلوي چشمان خود من خودش را شهيد كرد. يك بار يادم هست كه شهيد فهميده مأمور شد تا يك معبر عبور يك به يك را منفجر كند. او آن روز كيسه‌اي پر از نارنجك را منفجر و تانك عراقي را منهدم كرد. ريل تانك منفجر شد و از حركت ايستاد. با اين اتفاق، عراقي‌ها در آن معبر ساعت‌ها زمينگير شدند. ما روي پشت‌بام‌ها بوديم و بايد با «كوكتل مولوتف»، جلوي نيروهاي پياده عراقي را مي‌گرفتيم. دو ماه با دست خالي از شهر دفاع كرديم. چقدر كشته داديم. اما نمي‌توانستيم دل بكنيم. از چه چيزي بايد دل مي‌كنديم؟ آنجا خانه‌مان بود.
چطور شد كه جانباز شديد؟
در عمليات والفجر مقدماتي بود كه جانباز شدم و چند تركش راه زندگي مرا تغيير داد و از جبهه و جنگ دور كرد. در فكه، درست چند كيلومتري اتوبان بصره به بغداد بوديم. اگر خط را مي‌شكستيم، شايد تكليف جنگ هم يكسره مي‌شد. خيلي از لشكر‌هاي ما به خط زدند. جلوتر از همه هم لشكر همرزمان شهيد همت بودند. وقتي لشكر محمد رسول الله(ص) رفت جلو، همه اميدوار بودند. عراقي‌ها فقط پنج لشكر توپخانه گذاشته بودند كه روي سر ما آتش بريزد. متأسفانه در والفجر خيلي كشته داديم. من خودم هم همانجا تركش‌هاي خمپاره خوردم و بستري شدم. فكر كنم يك‌ماهي بستري بودم. چند تا جراحي كردند و چندتا از تركش‌ها را در آوردند اما دو تا تركش ريز كاتيوشا ماند توي بدنم كه چند سال قبل در‌آوردم. همان تركش‌ها بود كه باعث شد از جنگ برگردم و ديگر نتوانم بروم اما ‌اي ‌كاش همانجا مي‌ماندم و از بچه‌هاي جنگ جدا نمي‌شدم ‌اي ‌كاش باز نمي‌گشتم. هميشه حسرت مي‌خورم كه چرا برگشتم و چرا پيش بچه‌ها نماندم، چرا... اما نمي‌توان زمان را به عقب بازگرداند.
برگشتيد و به فوتبال ادامه داديد؟
بله، اما ‌اي‌ كاش فوتباليست نمي‌شدم. ‌اي ‌كاش در همان جبهه مي‌ماندم و اين روزها را نمي‌ديدم كه خيلي از همرزمانم جانباز شدند و در شرايط بدي گوشه خانه افتادند و كسي حتي دست نوازشي بر سرشان نمي‌كشد. آن زمان كه ما مي‌جنگيديم، ‌اصلاً فكر چيزي نبوديم. رفته بوديم وظيفه خودمان را انجام بدهيم و مطمئن بوديم اگر اتفاقي برايمان بيفتد، مسئولان از خانواده‌هايمان مراقبت مي‌كنند اما امروز شاهد صحنه‌هايي هستيم كه اصلاً خوب نيست. ما وظيفه سنگيني در مقابل شهدا و جانبازان و خانواده آنها داريم. واقعيت اين است كه هرگز نمي‌توانيم ديني را كه برگردن ماست ادا كنيم. امنيت امروز كشورمان را مديون شهدايي هستيم كه از جانشان گذشتند. شيرين‌تر از جان در دنيا نيست اما آنها از همين شيرين‌ترين چيز گذشتند. باورتان نمي‌شود كه خودشان را روي مين مي‌انداختند. راه بازگشتي نبود، تكه‌تكه مي‌شدند اما با جان و دل اين كار را مي‌كردند. هدف و اعتقاد قوي داشتند، هنوز هم هر چه داريم از آنهاست و مديون آنها هستيم و هرگز نمي‌توانيم دين خود را به آنان ادا كنيم.



منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


ورزش

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن