واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: ماهنامه همشهری سینما 24 - عطیه سالارمنش:
اتفاقات عجیب
• طراحی و سرپرست نویسندگان: مت و راس دافر
• کارگردان: مت و راس دافر، شان لوی و...
• فیلمبردار: تیم آیوز و تاد کمپل
• موسیقی: کایل دیکسن و مایکل استاین
• بازیگران: وینونا رایدر، دیوید هاربر، متیو مایدن، فین ولفهارد، میلی بابی براون و...
• محصول: 2016 آمریکا، پخش از نت فلیکس، یک فصل، هشت قسمت
خلاصه داستان: سال 1983، در ایندیانا، ویلر بایرز موقع برگشت به خانه ناپدید می شود. مادر ویل، کلانتر شهر و سه دوست نزدیک ویل به جست و جوی او بر می آیند اما پیدا شدن یک دختر مرموز و کارمندان یک مجموعه آزمایشی همه چیز را هم می زنند...
«اتفاقات عجیب» که می شود «چیزهای عجیب»، «اتفاقات ناآشنا» یا «رخدادهای ناآشنا» هم اسمش را گذاشت، سریالی است محصول نت فلیکس که در فضای مجازی جهان بسیار محبوب شده. سریالی سراسر هیجان با شخصیت هایی که خیلی سریع با آنها اخت می شوی و سرنوشتشان برایت مهم می شود، سریالی پر از ارجاع های ریز و درشت به بهترین و محبوب ترین فیلم های علمی- خیالی با محوریت بچه های قهرمان که در دهه 1980 محبوب بودند، به ویژه از وقتی استیون اسپیلبرگ با «ای تی» استانداردهای نوینی برای این گونه فیلم ها ایجاد کرد. محبوبیت عجیب سریال در دنیای مجازی و بحث های بسیاری که پیرامونش شکل گرفت بهانه ای شد برای معرفی این سریال در این مطلب.
ما همه اسپیلبرگ هستیم!
سریال «اتفاقات عجیب» را دو برادر به نام مت و راس دافر طراحی و تعدادی از قسمت های فصل اول این سریال را هم که کلا هشت قسمت دارد، کارگردانی کرده اند. این دو برادر خودشان خیلی واضح گفتند که چقدر از دهه 1980 فیلم های اسپیلبرگ و البته تعدادی از مهم ترین فیلم های ژانر وحشت و علمی- خیالی مثل «ارواح خبیثه» (poltergeist) و «احمق ها» (The Goonies) منبع الهامشان بوده و اصلا عجیب نیست که در اتاق شخصیت ها پوستر «آرواره ها» یا «مرده شیطانی» به دیوار باشد، یا عنوان بندی و لوگوی عنوان سریال به شدت ما را به یاد لوگوی «جنگ های ستاره ای» بیندازد، یا موسیقی فیلم انگار موسیقی فیلمی قدیمی باشد؛ فیلمی که در روزهای اوج گرفتن استفاده از نواهای الکتریکی در موسیقی متن ساخته شده.
برادران دافر البته فقط چشمشان به اسپیلبرگ نبوده؛ ظاهرا در این سریال ردی از جان کارپنتر و راب راینر هم دیده می شود. می توان حدس زد که انگشت های این دو برادر لای صفحات کتاب های استیون کینگ مانده و رمان های محبوب این نویسنده را بلعیده اند.
این دو پیش از معروف شدن با سریال «اتفاقات عجیب» چند اپیزودی برای سریال «کاج های سرگردان» (ویوارد پاینز) نوشتند (سریالی با فضای «نمایش ترومن» با المان های علمی- خیالی) و یک فیلم هیجان انگیز هم برای نت فلیکس ساختند به نام «پنهان» که الکساندر اسکار سگارد در آن بازی می کند و ماجرای شیوع بیماری ای ناشناخته است و خانواده ای که برای دور ماندن از گزند این بیماری در پناهگاهی پنهان می شوند.
جالب است که برادران دافر، دوقلوهایی متولد 1984 هستند یعنی نوجوانی خود را در دهه 1990 سپری کردند، اما این نوجوانی در دهه 1990 احتمالا همراه بوده با کلی ماجراجویی به سبک سه پسر نوجوان فیلم، جست و جو به دنبال ناشناخته ها و فکر و خیال دیدار با بیگانه ها. کارنامه برادران دافر هنوز آن قدر پر و پیمان نیست، اما موفقیت این سریال می تواند مسیر را برای آنها هموار کند.
سریال خوب بازیگران خوب می خواهد
به گفته منتقدان غربی انتخاب بازیگران «اتفاقات عجیب» بسیار خوب و دقیق بود. شاید بهترین انتخاب، ویونا رایدر برای نقش جویس بایرز، مادر ویل بایرز باشد. جویس مادری است که شوهرش ترکش گفته و دو پسر جوان و نوجوان دارد و حالا یکی از آنها گم شده. خیلی راحت می شود تصور کرد که جویس چه روزگار سیاهی دارد و به هر کاری دست می زند تا به فرزندش برسد.
وینونا رایدر در نقش مادری درمانده که رشته واقعیت دارد از دستش خارج می شود حیرت انگیز است. رایدر خودش به برادران دافر گفته بود که آرایش مویش باید شبیه آرایش موی شخصیت مریل استریپ در سیلک وود، یکی دیگر از فیلم های مهم اوایل دهه 1980 باشد. مریل استریپ در آن فیلم مبتنی بر واقعیت نقش زنی را بازی می کرد که نسبت به سلامتی خودش و همکارانش در یک آزمایشگاه هسته ای دچار شک می شد.
رایدر که خودش در دهه 1980 رشد کرده و با فیلم هایی مثل «بیتل جوس» و «ادوارد دست قیچی» و «دراکولا» شناخته می شود، هم انتخابی مناسب توأم با نوستالژی برای این نقش بوده و هم از این فرصت برای احیای خودش استفاده کرده است.
دیگر بازیگر آشنای فیلم متیو مادین است، همان سرباز تازه کار فیلم «غلاف تمام فلزی» استنلی کوبریک که با وحشت های جنگ رو به رو می شد. او در اینجا نقش یک دانشمند شیطانی با موهای سفید را بازی می کند که پیشرفت علم به هر قیمتی برایش مهم است، اخلاقیات در زندگی اش نقش ندارد و بسیار کم حرف است و با نگاهش حرف می زند.
دیوید هاربر دیگر بازیگر کلیدی بزگر سال فیلم است که کلانتر شهر است و چون خودش دخترش را از دست داده، خیلی سریع حرف جویس را باور می کند و پیدا کردن پسر جویس برایش به امر حیاتی و حیثیتی بدل می شود. هاربر بازیگر نقش دوم فیلم های مختلفی بوده، از جمله «کینسی»، اما در دنیای تلویزیون معروف تر است و در سریال های جذابی مثل «منهتن»، «اتاق خبر» و «بانشی» بازی کرده است.
ستاره های «اتفاقات عجیب» اما بازیگران نوجوان آن هستند؛ یعنی میلی بابی براون در نقش ایلون، دختری مرموز که ناگهان سر و کله اش در شهر پیدا می شود و گیتن ماتاراتزو، کیلب مک لافلین و فین ولفهارد که سه دوست صمیمی ویل بایرز گم شده هستند. در بین این چهار نفر میلی بابی براون از همه معروف تر است و خب نقش دشوارتری هم دارد، مخصوصا که تکلم برای شخصیت او دشوار است و انگار اولین بار است با دنیای بیرون رو به رومی شود.
بابی براون دوازده ساله در اپزودهایی از سریال هایی مثل «خانواده مدرن» و «آناتومی گری» بازی کرده است. اما «اتفاقات عجیب» حتما او را به یک ستاره بدل می کند. کیفیت نگاه او و بازی اش با اتکا به میمیک های صورتش او را خیلی سریع از دیگر بازیگران نوجوان فیلم جدا می کند و شاید همین موتور محرکی برای آینده بازیگری او باشد.
باز هم چیزهای عجیب رخ می دهد؟
هنوز دستور ساخت فصل دوم سریال «اتفاقات عجیب» از سوی مدیران نت فلیکس صادر نشده است ولی بعید است با این حجم استقبال مخاطبان آنها قید این سریال را بزنند. از آنجایی که نت فلیکس آمار بینندگان سریال هایش را هم منتشر نمی کند، نمی توان گفت مخاطبان سریال در چه حد و میزانی بوده اند. اما در گوشه و کنار خبرهایی منتشر می شود مبنی بر این که سریال در فصل دوم چه مسیرهایی را دنبال خواهدکرد؛ اینکه بر سر ایلون چه خواهدآمد، کلانتر و گذشته اش چطور بر روند داستان تاثیر می گذارند، و در آن دنیای که پسر گم شده به آن رفته چه رخ می دهد.
برادران دافر هم گفتند آن قدر ایده برای آن دنیای موازی دارند که حد ندارد. بنابراین به نظر می رسد هم سازندگان سریال و هم طرفداران آن منتظر هستند تا فصل دوم ساخته شود!
اتفاقات عجیب را دوست داشتیم، حالا چه کنیم؟
منتقدان خارجی که سریال «اتفاقات عجیب» را دوست داشتند می گویند علاقه مندان این سریال برای آگاهی بیشتر از فضای آن بد نیست که آهنگ «اتمسفر» جوی دیویژن را گوش بدهند. «بیگانه» (1979) ریدلی اسکات را ببینند و با «وضعیت های متغیر» (Altered Ststes) کن راسل یک فیلم جدی درباره ذهن بشر و اختلال های روانی را تجربه کنند یا «مرده شیطانی» سام ریمی، یکی از مهم ترین فیلم های کمدی ترسناک را ببینند.
آنها می گویند برای آشنایی با فضای این سریال باید به «اسکنرها» و «عرصه تلویزیون» (Videodrome) سر زد که دنیای جنون آمیز دیوید کراننبرگ در آن خودش را نشان می دهد. این وسط تماشای «کار خطرناک» پل بریکمن و خواندن «هابیت» و «اربات حلقه ها»ی جرج آر. آر. تالکین نباید فراموش شود.
۱۹ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۷:۲۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]