واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: روز ملی سینما شاید بهانه خوبی باشد تا به این هنر مهم از زاویه دیگری نگریسته شود. زاویهای مهم اما مغفول که به نظر میرسد اگرچه بحثهایی درباره آن صورت گرفته اما هیچگاه به صورت اساسی جایگاه خود را نیافته است.
همه میدانیم بخش عمده بودجه سینما توسط دولت و نهادهای حاکمیتی تامین میشود. از سوی دیگر ارائه مجوزها نیز دولتی است و امکان پخش برای فیلمها نیز بدون سینماهای حاکمیتی بسیار ناقص خواهد بود. این بدان مفهوم است که این چرخه عمدتا با پول مردم به گردش در میآید. حال سوال اینجاست که با این شکل، این سینما تا چه میزان با مردم مرتبط است و ما تا چه میزان مسائل اساسی خودمان را روی پرده نقرهای مشاهده میکنیم؟ متاسفانه چیزی که امروز وجود دارد فیلمهای کاملا «شخصی» سازندگان و بعضا بیارتباط کامل با منافع کشور است در صورتی که وقتی هزینههای تولید و اکران و بسترهای تولید و دیده شدن یک فیلم با بودجه عمومی مهیا میشود، سرمایهگذاران باید نقش پررنگتری در این میان ایفا کنند. این جاست که جلوگیری از تولید محصول مغایر با منافع مردم و تقویت تولید محصول همراستا با منافع مردم و مسائل کشور معنا پیدا میکند و این معنا با «سفارش» امکانپذیر است. به این شکل است که متولیان سینمایی باید از شکل قلک و سفارشپذیر صرف، به سفارشدهنده فعال تبدیل شوند؛ چیزی که الان ما چه در حوزه سینما و چه حتی تلویزیون و دستگاههای دیگر فرهنگی تقریبا مشاهده نمیکنیم. طبعا سفارش دادن به معنای مجبور کردن هنرمند به کاری که مایل به انجام آن نمیباشد نیست بلکه ایفای نقش ظریف و بسیار پیچیده مدیریت فرهنگی است که بتواند با هنرمند طوری تعامل کند تا دریچههای دیگری را پیش چشم او بگشاید و اساسا به نظر نگارنده معنای سفارش درست همین است. گاهی این شکل رفتار، با مرعوب شدن مدیر یا سختگیریهای بیمورد اشتباه میشود که هر دوی اینها ناکارآمد است. متاسفانه گاهی از سوی برخی مدیران سینمایی مطالبی عنوان میشود مبنی بر این که نباید به هنرمند سفارش داد یا گاهی برخی هنرمندان بیان میکنند کار سفارشی نمیکنند درصورتی که گویی سفارش به معنای تحمیل و محدودیت گرفته شده که این غلط است. در همه جای دنیا سرمایهگذار، سفارشدهنده اصلی در فرم و محتواست و این قاعده پذیرفته شدهای است که اگر جایی برای تولید یک محصول هزینه میکند طبعا بر اساس هدفی این کار را انجام داده و اگر آن هدف محقق نشود هزینه کردن این مبلغ نقض غرض محسوب میشود. البته روی دیگر سکه با این فضا تناقضات جدی دارد. وقتی به مجموعه فیلمهای تولیدشده (فیلمهایی که نیمنگاهی به جشنوارهها دارند) نگاه میکنیم متوجه میشویم اتفاقا این فیلمها دقیقا المانهای مورد توجه جشنوارهها را رعایت میکنند تا بتوانند نظر مساعد آنها را جلب کنند یا حتی خود دستاندرکاران این جشنوارهها اصلاحیههایی برای برخی فیلمها عنوان و آن را به فیلمساز اعلام میکنند که در این صورت فیلم شانس حضور در فلان جشنواره را پیدا خواهد کرد. اینها همه به این معناست که به هر حال سفارش در سینما وجود دارد اما این سفارش باید در راستای منافع مردم باشد نه این که با وجود این فضا مدیر سینمایی کشور اعلام کند به سفارش اعتقادی ندارد که به نظر میرسد این مساله ناشی از یک برداشت سطحی از فرهنگ و تولید محصول فرهنگی است. نگارنده معتقد است راه شکوفا شدن سینما، حرکت در جهت منافع کشور است و این مهم انجام نمیشود مگر این که مدیران فرهنگی و دست اندرکاران سینمایی کشور حضور فعالتر و موثرتری در این عرصه داشته باشند. نصرالله پژمانفر رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس
یکشنبه 21 شهریور 1395 ساعت 01:31
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 123]