واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: سينماي ملي بايد زبان جهانشمول داشته باشد
امروز در تقويم به عنوان روز ملي سينما ثبت شده است، سينما در ايران از زمان ورود اين پديده به كشور در زمان مظفرالدين شاه تا به حال بيش از 100 سال را از سر گذرانده است.
نویسنده : جواد محرمي
طي يك دهه اخير در محافل و نشريات سينمايي مسئلهاي به نام سينماي ملي مطرح شد و بحثهاي زيادي پيرامون اين اصطلاح در گرفت. برخي معتقد بودند اين واژه اساساً اصطلاح غلطي است، چون سينما پديدهاي نيست كه بتوان آن را در چارچوب معيني چون مليت قرار داد و برخي نيز معتقد بودند سينما در هر كشوري از جهان با ويژگيهاي همان كشور شناخته ميشود و ميتوان پارامترهايي را براي تعريف سينماي ملي برشمرد و با متر و معيار مشخص برخي از فيلمها را در چارچوب اين تعريف قرار داد.
آنچه بديهي به نظر ميرسد تأثير و تأثر فيلمسازهاي كشورهاي مختلف از يكديگر است. كوروساوا فيلمسازي است كه روي بسياري از فيلمسازان جهان تأثيري غيرقابل انكار گذاشت اما هر كس كه به تقليد از مؤلفههاي سينماي او پرداخت، دست به خلق آثاري زد كه رنگ و بوي جغرافيا و فرهنگ و مليتي را ميداد كه فيلمساز در قالب آن به توليد اثر ميپرداخت. كوروساوا خود از جان فورد امريكايي تأثير پذيرفت و فيلمهايش را با الهام از آثار او ساخت ولي در مقابل بسياري از غولهاي كارگرداني امريكا از كوروساوا تأثير گرفتهاند اما همه اين كارگردانها در آثارشان نسبت معيني با مليت برقرار كردهاند و فيلمهاي آنها رنگ و بوي سرزمين خودشان را ميدهد.
سينماي كوروساوا با ژاپن در هم تنيده است و اين دو از هم جدايي ناپذيرند، همانگونه كه سينماي جان فورد بدون امريكا و مؤلفههاي سبك زندگي امريكايي قابل تعريف نيست. اين مسئله درباره سينماي اينگمار برگمن هم صادق است. حضور مؤلفههاي سبك زندگي كشور سوئد در آثار اين فيلمساز جهاني غيرقابل كتمان است.
ضياءالدين دري كارگردان سينما و تلويزيون در گفتوگو با «جوان» برخي از ابعاد اصطلاح سينماي ملي را تشريح كرده و گفت: سينماي ملي برخاسته از آداب، سنن، جغرافيا و فرهنگ هر كشور قابل تعريف است، البته با توجه به اينكه سينما پديدهاي گرانقيمت است و نياز به بازار دارد و بايد جنبه صنعتي داشته باشد و از آنجا كه در قرن 21 ملتها تمايل به تعامل بيشتر با هم دارند و اشتراكات ميان ملتها روز به روز در حال افزايش است، به همين نسبت هم سينما اگر بتواند زبان مشترك خود را پيدا كند، توفيق بيشتري براي ارتباطگيري و جذب مخاطب بيشتر در سطح جهان پيدا ميكند.
كارگردان سريال كلاه پهلوي معتقد است، سينماي ملي بايد مؤلفههاي بصري مشخصي داشته باشد كه گوياي جغرافيا و فرهنگ ملي يك سرزمين باشد و از سينماي هند به عنوان نمونهاي ياد ميكند كه تمام جنبههاي سينماي ملي را در خود دارد و ميگويد: غير از رنگپوست و چهره هنديها فيلمهاي آنها از خصوصيات مشخصي از جمله موسيقي، لباس، تدوين، ريتم، نوع روايت و ديالوگ مشخص برخوردار است كه به راحتي آن را از سينماي ديگر ملل جهان متمايز ميكند اما اين مسئله در سينماي ايران وجوه پراكندهاي دارد، براي مثال موسيقي، روايتگري، تدوين يا نوع داستانگويي و حتي لباس در سينماي ايران قابليت تمايز و تعريف ندارد و هر فيلمسازي به فراخور ذوق و سليقه خود اقدام به ساخت فيلم ميكند و به اصطلاح هر كس ساز خود را مينوازد. عليرضا داوودنژاد نيز در گفتوگوي كوتاهي با «جوان» با بيان اينكه سينماي ملي سينمايي است كه از ملت بگويد و ملت دوستش داشته باشند و براي تماشاي آن هزينه كنند، گفت: سينماي ملي در حال حاضر با سه چالش مميزي، فيلم خارجي و امنيت بازار مواجه است.
به نظر ميرسد روز ملي سينما مجال خوبي براي فكر كردن به اين مسئله است كه سينماي ايران چه اندازه قابليت اطلاق عنوان سينماي ملي را دارد و پاسخ به اين سؤال تازه ابتداي راه براي رسيدن به مقصد است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۰:۴۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 132]