واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: قانونمداری و قانونمندی، از نشانههای یک جامعه توسعهیافته و البته پیشنیاز آن، آشنایی با قوانین و حقوق فردی و اجتماعی است؛ بخصوص در این زمانه که گسترش ارتباطات در همه حوزهها، قواعد زندگی را در عین ساده کردن، با پیچیدگیهای متعدد روبهرو کرده است.
آگاهی از حقوق شهروندی پیش از هر چیز به خود افراد جامعه و خواست آنها ارتباط دارد اما در عین حال، نهادها و سازمانها به سهم خود میکوشند در این باره اطلاعرسانی کنند. سازمان صدا و سیما به عنوان یک رسانه آگاهی بخش در این زمینه سهم قابل توجهی داشته و تا امروز در قالب آثار متعددی به طرح مسائل حقوقی پرداخته که موثرترین آنها سریالهای تلویزیونی بوده است. سریالهای چرخ فلک و پریا به عنوان آخرین سریالهای به نمایش درآمده از تلویزیون به موضوعات حقوقی متعددی توجه داشتهاند که از آن جمله میتوان به قوانین فرزندخواندگی، اهدای عضو، قصاص و نیز قوانین خانواده اشاره کرد. با اینحال به نظر میرسد، طرح مسائل حقوقی در قالب یک قصه دراماتیک چندان ساده نباشد. آشتی با قانون در نبود وکلای خانوادگی بابک کایدان که نگارش فیلمنامه سریالهای تلویزیونی خوب، بد، زشت و یکتا را در کارنامه دارد، بر ضرورت آشنایی مخاطب با حقوق فردی، اجتماعی و شهروندی تاکید میکند و توضیح میدهد که در نبود آگاهیهای حقوقی و وکلای خانوادگی، سریالها میتوانند تاثیر قابل توجهی در جلب توجه مردم به حقوقشان داشته باشند و خلأ موجود را تا حدی گوشزد کنند. این فیلمنامهنویس که سریال یکتا را بر اساس یک ماده قانونی درباره ارثیه خانوادگی نوشته، معتقد است: در دل هر قصهای ممکن است خواسته یا ناخواسته موضوعات حقوقی مطرح شود. این امکان وجود دارد که با هدایت یا حمایت نهادهای مختلف، آثاری براساس مسائل حقوقی ساخته شود و به این واسطه مردم با حق و حقوقشان بیشتر آشنا شوند، اما شرطش این است که حتما قصه دراماتیک باشد، چرا که در غیر این صورت در حد خبر باقی میماند و تاثیرش به اندازه یک خبر خواهد بود. کایدان تصریح میکند که آگاهی بخشی و اطلاعرسانی کار یک سریال تلویزیونی نیست اما سریال میتواند به اطلاعات از هر نوعی که باشد، ازجمله اطلاعات و دانش حقوقی مردم عمق بدهد و توجه آنها را به این مقوله جلب کند؛ ضمن این که هنوز چیزهای زیادی هست که شاید مردم کمتر از آن مطلع باشند، مثل سامانه 123 که برای مشاوره ایجاد شده و خودش میتواند اساس و بهانه تولید یک سریال تلویزیونی باشد. مخالفان چه میگویند؟ به نظر میرسد، اطلاعرسانی درباره مسائل حقوقی، از موارد تائید شده و ضروری است، اما هستند کسانی که با این موضوع مخالف هستند و معتقدند، طرح مسائل حقوقی در سریالهای تلویزیونی مساوی است با طرح دعاوی حقوقی و جرایم که میتواند با بدآموزی همراه باشد. بابک کایدان به عنوان فیلمنامهنویس، قبول دارد که در برخی موارد و درباره بعضی موضوعات ممکن است آگاهی بخشی به مخاطب با بدآموزی همراه شود، اما این مساله همیشگی نیست. این نویسنده توضیح میدهد: دانستن حق مردم است و آگاهیرسانی عمومی درباره حق و حقوق شهروندی و ارائه حداقل اطلاعات پایهای درباره حقوق افراد ضروری است اما آموزش و اطلاعرسانی باید درست و حسابشده انجام شود که معمولا همین طور هم هست. نگاه تازه به قوانین فیلمها و سریالهای متعددی درباره حق قصاص و حواشی و تبعات آن ساخته شده است که آخرین آنها اپیزود سید رضی از سریال چرخ فلک است، ولی شاید مردم کمتر درباره این قوانین اطلاعات کافی داشته باشند. آنتونیو شرکا به این نکته اشاره میکند و تاکید دارد، نباید به یکی دو مورد قانونی بسنده کرد و دست کم تلویزیون که مخاطبان گستردهتری دارد، باید بتواند به مسائل متنوع حقوقی و جنبههای گوناگون این قوانین بپردازد. این منتقد ضمن اشاره به پریا و نکات قانونی مطرح شده در این سریال میگوید: آگاهیهای حقوقی درباره مبتلایان بیماری ایدز، مناسبات اطرافیان با افراد مبتلا به بیماری و مسائلی از این دست در سریال پریا تازگی داشت. به گفته شرکا، طرح مسائل حقوقی به طور طبیعی مثبت و مفید است، اما هر قصهای که روایت میشود لاجرم به برخی مسائل حقوقی یا قوانین نیز توجه دارد و به مرور زمان این مسائل به کلیشه بدل میشود. این منتقد تاکید میکند: یک سریال تلویزیونی پیش از هر چیز یک اثر هنری است و نویسنده و کارگردان باید بتوانند روایتی دراماتیک، جذاب و باورپذیر به نمایش بگذارند. قرار نیست همه چیز به صورت اتفاقی و ناگهانی در پایان سریالها ختم به خیر شود. علم در قاب هنر دکتر بهرام بهرامی، حقوقدان و قاضی پیشین دیوان عالی کشور، ضمن تاکید بر تاثیر غیرقابل انکار آثار نمایشی اعم از فیلم و سریال بر افزایش آگاهی عمومی در زمینه علومی چون روانشناسی، اقتصاد، سیاست و حقوق، نگاه کارشناسی را مهم ترین و اصلیترین چالش سریالهای تلویزیونی برای پرداختن به این علوم میداند. این حقوقدان توضیح میدهد: عمدتا فیلمنامهها توسط کسانی نوشته میشود که هنرمند هستند و نگاه هنری به مسائل دارند و این افراد، تکنیکهای تصویری و قصهپردازی را بر واقعیتهای علمی ترجیح میدهند. از نگاه دکتر بهرامی، خیلی ساده یک فیلمنامهنویس میتواند در ورطه ارائه اطلاعات اشتباه بیفتد و اصلاح اشتباهی که از رسانه ملی به نمایش درآمده باشد، اصلا ساده نیست. یکی از مواردی که این حقوقدان برای رفع این چالش پیشنهاد میکند، پخش برنامههای آموزشی و تحلیلی بعد از فیلمها و سریالهاست که این روزها کم و بیش درباره برخی آثار نمایشی تلویزیون اتفاق میافتد اما به اعتقاد دکتر بهرامی، همه مخاطبان یک سریال به تماشای این برنامهها نمینشینند و در نتیجه لازم است قوانینی برای این دست آثار در تلویزیون وضع شود. وی در این باره توضیح میدهد: باید الزامی ایجاد شود که هر فیلمنامه با هر موضوعی توسط گروهی از متخصصان رشتههای روان شناسی، اقتصاد، حقوق، پزشکی و انتظامی مورد ارزیابی قرار بگیرد، چون گاهی یک سریال حتی قصد آموزش ندارد، اما ناخواسته اطلاعات اشتباه در اختیار مخاطبانش میگذارد. این حقوقدان به قانون ارث اشاره میکند و ادامه میدهد: در فیلمها و سریالهای متعددی دیدهایم که پدری، فرزندش را از ارث محروم کرده است در حالی که چنین حقی در قانون برای پدران وجود ندارد. آذر مهاجر رادیو و تلویزیون
چهارشنبه 17 شهریور 1395 ساعت 01:13
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]