واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
![فوتبال بانوان ملوان (36)](http://gilnegah.ir/wp-content/uploads/2016/01/فوتبال-بانوان-ملوان-36-748x498.jpg)
گیل نگاه/فرشته رضایی*
![فرشته رضایی *](http://gilnegah.ir/wp-content/uploads/2015/09/فرشته-رضایی1.jpg)
خبر کوتاه بود و سهمگین؛ «مدیرعامل باشگاه ملوان انزلی تیم فوتبال بانوان این باشگاه را منحل کرد.»این بار نوبت بانوان تیم شایسته ملوان بود که گریه سر دهند و ناخواسته و آنی به خاطر یک تصمیم حذف شوند. آنها باید هر چه زودتر کولهبارشان را جمع کنند و بروند تا تمرکز مجموعه تیم ملوان بر فوتبال آقایان متمرکز شود…آنها باید بروند تا با حذف زوائد!راهی برای موفقیت ملوان آقایان پیدا شود.پیشتر «مسعود رضائیان» مدیرعامل باشگاه پس از سقوط تیم فوتبال آقایان ملوان انزلی از لیگ برتر گفته بود: «وقتی یک کشتی در طوفان اسیر میشود، بار خود را خالی میکند» و حالا تیم شایسته بانوان ملوان انزلی با بیش از یک دهه سابقه باید تن بهاجبار یک تصمیم بدهد. تصمیمی که رنج مردم انزلی را بیشازپیش کرد و آنها را بیش از موجهای دریای همیشه پرتلاطم کاسپین نگران قوهای سپید.همین اواخر بود که برخی نمایندگان و استاندار گیلان خبر از راهیابی دوباره تیم ملوان با خرید امتیاز تیم نفت تهران به لیگ برتر داده بودند. خریدی که هرچند توسط فدراسیون فوتبال مجاز شناخته نشد، اما سوالی که برای هر گیلانی و ملوانی به وجود آمد اینکه چرا آن زمان که بالهای قوی سپید خستهتر از هر زمان دیگر بود و بازیهای لیگ را یکییکی واگذار میکرد تا عنوان «فانوس به دست» را بگیرد، کسی برای تیم ملوان دل نسوزاند و از آن عزم ملی و بومی و میهنی و آن اعتباراتی که قادر بود تیم نفت را بخرد خبری، نبود؟باید پرسید، آیا در این گیلانشهر که خانه و مامن مادری ماست هیچ گیل-فرزندی پیدا نمیشد که به داد ملوان برسد؟ ملوانی که جوانهای بیکار و تحصیلکرده و کاسب و صیاد و … انزلی را حول محور یک تیم جمع میکند و خاطره جمعی حافظه یک شهر و استان است. آیا هیچ اسپانسر بومی که از قِبَل همجواری با دریا تجارتهای کلان و قابلعرضی را مبادله میکنند، نمیتوانستند یک تیم فوتبال را به عشق کودکانی که رویای حضور خود را در آن با توپهای پلاستیکی دوره میکنند، حمایت مالی کنند؟ آیا در استانهایی که در سالهای اخیر تیم سازی کرده و به یمن کارخانههای بزرگ فولاد و… خود را بهپای تیم ریشهدار ملوان رساندهاند، همچنین خبرهایی است؟ استانهایی که استاندار و نمایندگان مجلسشان، یکی از اصلیترین گزینهها در انتخاب روسای هیات مدیره صنایع بزرگ و مادر را حمایت مالی آنان از تیم فوتبال شهرشان میدانند و اینجا… موضعی که نشان میدهد برخلاف این استانها، اصل اول مدیریتی در حوزه ورزش گیلان حفظ و رونق و گسترش تیم فوتبال بهمثابه یک نماد هویتی و صنعت پولساز نیست و تصور فوتبالی در اذهان مدیریتی همان توپهای چل تکه و بوق و شیپور و سکوهای فرسوده و پیر ورزشگاههاست.افسوس چه آسان این نمادها و پتانسیلهای اقتصادی و فرهنگی را از دست میدهیم و اکنون ناگزیریم یکییکی بالهای این قوی خسته را بهمثابه «بارِ اضافه» برای یک کشتی پنداشته و آن را خالی کنیم. حالا بانوان فوتبالیست ملوانی و خانم گل لیگ برتریشان که روزهای زیادی است بدون گرفتن حقوق و پاداش، تنها به عشق ملوان پا به توپ شدهاند، میتوانند روزهای زیادی به این فکر کنند که آنچه استعداد، هویت و تلاششان را یکشبه پایان بخشید، مشکلات بودجهای باشگاه بود یا «جبر جغرافیاییِ» استان «محروم» از همهچیز ِ گیلان.دبیر روزنامه همشهری گیلان*
۱۰ مرداد ۱۳۹۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]