واضح آرشیو وب فارسی:فارس: صداوسیما؛ رسانه ای مدافع یا مهاجم؟
یک بعد مهم رسانه ملی، لزوم مقابله با فرهنگ و هنجارهای مهاجم است. به نحوی که رهبر انقلاب در این زمینه به صداوسیما تاکید کرده اند: «جهت گیری اساسی صدا و سیما باید درست نقطه مقابل همان جهتگیری باشد که آن ها (غربی ها) دارند.»
س.پ. اسکات (C. P. Scott) اولین سردبیر روزنامه گاردین «اطلاع رسانی» و «بیان عقاید» را مهم ترین کارکرد مطبوعات به عنوان یکی از وسایل ارتباط جمعی می داند. اما یکی از پرکاربردترین تعاریف برای کارکردهای رسانه های جمعی دیدگاه «هارولد لاسول» (Harold Lasswell) است: «این وسایل باید به “حراست از محیط” و “همبستگی بین اجزای جامعه” و “انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر” کمک کنند.» همین کارکردهاست که وسایل ارتباط جمعی را امروزه به یکی از پیچیده ترین عناصر زندگی بشر تبدیل کرده است تاجایی که در عین سادگی ظاهری که این رسانه ها در رساندن پیام به مخاطبان خود دارند اما به سبب تاثیر در لایه های مختلف جامعه و رفتارهای انسانی، از وسایل ارتباط جمعی به عنوان رسانه هایی که نقش بسزایی در تخریب یا ساخت دهی نظام های هنجاری و ارزشی جامعه دارند یاد می شود. در این میان رادیو و تلویزیون به سبب این که مخاطبان بیشتری نسبت به سایر رسانه ها دارند و نیز به دلیل توان بالقوه بالای این رسانه ها به خصوص تلویزیون به سبب بهره گیری از قدرت فوق العاده تصویر در «کاشت» (1) مفاهیم در اذهان افراد و هدایت افکار عمومی و هنجارسازی ، فی نفسه، رسانه ای پرقدرت است تا جایی که امام خمینی (ره) در این باره می فرمایند: «دستگاه تلویزیون اگر آموزنده باشد، برای همه ملت آموزندگی دارد و اگر خدای ناخواسته انحراف داشته باشد، همه ملت را به انحراف می کشد.» بنابراین در نظام جمهوری اسلامی ایران که گرایش مردم به ایمان و ارزش های اسلامی و نیز استقلال و هویت اسلامی – ایرانی است باید اساس تولید و توزیع محتوا و شکل دهی نظام هنجاری جامعه توسط رسانه های جمعی به خصوص صداوسیما در دو بعد بسیار مهم و خطیر مورد توجه ویژه باشد:
1- وظیفه ایجابی: صداوسیما به عنوان اصلی ترین رسانه موثر بر افکار عمومی در راستای ایجاد آن چه آن را در ابتدای این یادداشت «همبستگی بین اجزای جامعه» و «انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر» نامیدیم وظیفه ای مهم و خطیر دارد و کوچکترین لغزش در آن می تواند تبعات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی امنیتی داشته باشد. برعکس اگر همین رسانه در تولید و توزیع محتوا و هدایت افکار عمومی به نقش مولد، ترویجی و نظارتی خود عمل کند نتایج آن در تحکیم قدرت سخت و نرم کشور و نیز به سبب تاثیر رسانه در حوزه توسعه ، نقش آن در رشد بخش های مختلف کشور مشهود خواهد بود. با این حال این موضوع یک پیش شرط دارد و آن «اثرگذاری» بر مخاطب است. اثرگذاری نیز خود دارای یک شرط لازم است که همان «اعتماد» مخاطب و «اعتبار» رسانه است. سرمایه ای که به سختی به دست می آید اما ممکن است به سرعت از بین برود. در زمینه «اعتماد» مخاطب نکته مهم این است که گرچه انتقادهای جدی و بجا به برخی سیاست گذاری های صداوسیما و نیز برخی برنامه های این رسانه از سوی مخاطبان مطرح می شود اما نکته مهم این است که وقتی درباره یک پدیده انتقاد های سازنده و گلایه های بجا مطرح می شود، این انتقادها و گلایه ها بر دلسوزی منتقد از سرنوشت آن پدیده و تلاش وی برای اصلاح روند استوار است. به همین دلیل هرچند اعتماد مخاطب برای رسانه ای چون صداوسیما قطعا یک سرمایه اجتماعی است اما همین نگرانی مخاطب را نیز اگر به چشم سرمایه نگاه کنیم، مسیر برای اصلاح سیاست های اشتباه و تغییر رویکردهای ناصحیح روشن تر می شود. این روند البته الزاماتی دارد. به عنوان نمونه «ایجاد امنیت روانی و حقوقی برای ساخت آثار مختلف» که دربرگیرنده آراء و دیدگاه های مختلف در چارچوب قانون اساسی باشد می تواند به ایجاد اعتماد دوسویه در مخاطب و نیز طیف هنرمندان که بدنه تولید محتوا هستند کمک کند. دراین مسیر نباید خطوط قرمز را زیرپا گذاشت، البته منظور خطوط قرمز سیاسی نیست و بیشتر خطوط قرمز اخلاقی مدنظر است که مستقیم با امنیت و هویت جامعه در ارتباط است. همچنین «میدان دادن به نقدهای واقعی» به جای سیاه نمایی ها یا یک طرفه به قاضی رفتن ها از دیگر الزامات «اثرگذاری» صداوسیماست. جایی که مدیران رسانه باید در خط مشی گذاری خود میان نقدهای سیاه نما و نقدهای سازنده و دلسوزانه مرزبندی کرده و تولید محتوا را در آن ریل گذاری کنند. همچنین به نظر می رسد رسانه ای چون صداوسیما باید بتواند با تربیت هنرمندان و برنامه سازان متناسب با آن چه انقلاب اسلامی از محتوای رسانه ای می خواهد هم دین خود را به انقلاب ادا کند و هم نیازهای این سازمان رسانه ای بزرگ را به نیروهای انقلابی، موثر و هنرمند برطرف کند. جایی که به نظر می رسد یکی از نقاط ضعف جدی این سازمان است. هنرمندانی که با شناخت عرصه حضور رسانه ای خود در جلوگیری از آسیب هنجارهای اخلاقی و ارزشی جامعه نقش ایفا کرده و تولیدات آن ها به مثابه سپری مقاوم برای جامعه در مقابل فرهنگ های مهاجم معاند باشد. از این رهگذر باید به دومین بعد وظیفه صداوسیما پرداخت:
2- وظیفه سلبی: یک بعد مهم رسانه ملی در جمهوری اسلامی ایران، لزوم مقابله با فرهنگ و هنجارهای مهاجم است. به نحوی که رهبر انقلاب در این زمینه به صداوسیما تاکید کرده اند: «جهت گیری اساسی صدا و سیما باید درست نقطه مقابل همان جهتگیری باشد که آن ها (غربی ها) دارند.»(2) این که انقلاب اسلامی ایران یک دشمن بیرونی حی و حاضر دارد که مدام در حال مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران است یک واقعیت عیان است و سیاستگذار صداوسیما و مجری این سیاست باید واقعا به آن معتقد باشد. از این جهت دشمن شناسی عناصر برنامه ساز و تولید کنندگان محتوا یکی از نکاتی است که مدیران این رسانه باید بر آن تمرکز داشته باشند. موضوعی که یکی از نتایج آن مراقبت از جهت گیری های فرهنگی و اجتماعی مسموم و خلاف نظام ارزشی اسلام و انقلاب اسلامی است. به ویژه این که در شرایط پس از توافق هسته ای به دلیل اثرگذاری مولفه های فرامتنی مانند تاثیرات سیاسی و فرهنگی بیم «دست کم گرفتن دشمن» به شدت وجود دارد و به خصوص در دوره عبور کشور از پیچ تاریخی که هم در شرایط منطقه ای و هم داخلی تاثیرات فراوان خواهد داشت مهم است که نوع نگرش ما به دشمن به خصوص آمریکا در رسانه ای چون صداوسیما چگونه باشد. اما در این بعد از تاثیر صداوسیما نباید لزوم ورود این رسانه به حوزه آموزش سواد رسانه ای برای مقاوم کردن افکار عمومی دربرابر فرهنگ مهاجم غرب را نیز فراموش کرد. موضوعی که تاکنون یا جدی گرفته نشده یا به چند کتاب و برنامه کوتاه و کلیشه خلاصه شده است. به نظر می رسد در شرایط کنونی این رسانه باید به تکلیف خود در این حوزه نیز عمل کند.براین اساس صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران هم یک رسانه مهاجم است که باید به تحکیم نظام ارزشی اسلامی ایرانی کمک کند؛ موضوعی که رهبر انقلاب به عنوان « وظیفه گسترش دین و اخلاق و امید و آگاهی و ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی در میان آحاد ملّت» توصیف می کنند و هم یک رسانه مدافع در مقابل فرهنگ مهاجم غرب است.
پی نوشت ها:
1- نظریه کاشت (Cultivation Theory) بر آثار تدریجی و درازمدت رسانه ها به ویژه تلویزیون بر شکل گیری تصویر ذهنی مخاطبان از دنیای اطراف و مفهوم سازی آنان از واقعیت اجتماعی تأکید می کند.
2- بیانات رهبر انقلاب پس از بازدید از سازمان صدا و سیما ؛ 28 اردیبهشت 1382
3- حکم رهبر انقلاب در انتصاب محمد سرافراز به ریاست سازمان صداوسیما؛ 17 آبان 1393 امیرحسین یزدان پناه پایگاه رصد انتهای متن/
95/03/01 :: 05:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]