تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زباله را شب در خانه هاى خود نگه نداريد و آن را در روز به بيرون از خانه منتقل كنيد،...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819515877




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گزارش مشروح فارس از نشست «تجربه ایرانی مواجهه با علوم انسانی مدرن» از گلایه‌های رییس فرهنگستان علوم تا شکست جامعه‌شناسی در ایران


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش مشروح فارس از نشست «تجربه ایرانی مواجهه با علوم انسانی مدرن»از گلایه‌های رییس فرهنگستان علوم تا شکست جامعه‌شناسی در ایران
خبرگزاری فارس: از گلایه‌های رییس فرهنگستان علوم تا شکست جامعه‌شناسی در ایران
نشست یک روزه «تجربه ایرانی مواجهه با علوم انسانی مدرن» روز گذشته در حالی برگزار شد که داوری اردکانی از جامعه‌شناسان کشور بسیار گله کرد و نعمت‌الله فاضلی بی‌توجهی به فرهنگ عمومی را علت بسیاری از بحران‌ها در ایران به شمار آورد.

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، نشست «تجربه ایرانی مواجهه با علوم انسانی مدرن» روز گذشته در پنل صبح (26 اردیبهشت) با حضور غلامرضا ذاکری صالحی مدیر گروه مطالعات تطبیقی مؤسسه برنامه‌ریزی و آموزش عالی، نعمت‌الله فاضلی رئیس پژوهشکده مطالعات اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، حجت‌الاسلام علی پارسانیا و جمعی از اساتید علوم انسانی و در پنل بعد از ظهر با حضور رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم ایران، عبدالحسین خیراندیش استاد تاریخ دانشگاه شیراز، امیرعلی نجومیان استاد زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه شهید بهشتی و محمدامین قانعی‌راد رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران به همت گروه فرهنگ ایرانی پژوهشکده فرهنگ معاصر، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این پژوهشگاه آغاز شد. 

در ابتدای این نشست، ذاکری صالحی با بیان اینکه معتقد به نقد منصفانه علوم انسانی است نه تخطئه و شماتت آن، گفت: از آنجا که علوم انسانی یک نهال نوپا است، باید بیشتر به رویکرد سرمایه‌گذاری بدان نگاه کنیم، چرا که هنوز برخی بنیانگذاران رشته‌های علوم انسانی در ایران بین ما هستند. وی با اشاره به اینکه هنوز 10 درصد از متون کلاسیک علوم انسانی را ترجمه کرده‌ایم، افزود: ما هنوز در مرحله استقرار علوم انسانی هستیم، بنابراین نمی‌توانیم ارزیابی دقیقی از آن داشته باشیم. تنها کاری که می‌توانیم انجام دهیم، این است که اقتباس‌مان را فعال کرده و به همراه نقد و نهضت ترجمه به توانمندسازی نهال نوپای علوم انسانی بپردازیم.  وی با تأکید بر شدیدترین ممیزی‌ها در سراسر دنیا برای حوزه علوم انسانی توضیح داد: متأسفانه موج این ممیزی‌ها به داخل کشور نیز سرایت کرده است. در دهه 60 و 70 موج اسلامی‌سازی علوم انسانی، دهه 80 تا 90 موج بومی‌سازی و چند سالی است که موج سومی با رویکرد ممیزی علوم انسانی در قالب فنی مهندسی و با عناوین کاربردی، تجاری و فناوری‌سازی علوم انسانی ایجاد شده است. ذاکری‌ صالحی در ادامه یادآور شد: با شاقول فنی مهندسی نمی‌توان علوم انسانی را ارزیابی کرد. ما امیدواریم پژوهشگاه علوم انسانی بتواند این موج را به چارچوب عقلانی و ساحل آرامش برساند. مشکل سال‌های اخیر، گریز از نظریه و نظریه‌پردازان در مجامع علوم انسانی است، همین باعث نوعی آشفتگی در عمل و الگوی توسعه آموزش عالی شده است. مدیر گروه مطالعات تطبیقی مؤسسه برنامه‌ریزی و آموزش عالی با بیان اینکه جنبه‌های رهایی‌بخش علوم انسانی جای خود را به کارکردهای مدرن داده است، افزود: اگر نوبتی هم باشد، امروز نوبت توانمندسازی علوم انسانی است. علوم انسانی به شدت از بی‌قدرتی رنج می‌برد. از 37 طرح پژوهشی تصویب‌شده، فقط دو طرح در حوزه علوم انسانی بوده است، حال چطور توقع توانمندی علوم انسانی داریم؟ علوم انسانی مدرن در ایران حامل اندیشه‌های مدرن است، در عین حال، خود دانشگاه‌های ما هم دچار بحران هویت در همه حوزه‌ها است. ذاکری صالحی با اشاره به کارکرد علوم انسانی در زمینه گسترش سهم شهروند مدرن، گفت: چنین چیزی با ایده تجاری‌سازی علوم انسانی جور درنمی‌آید، این جفا در حق علوم انسانی است، اگر ما در علوم انسانی سرمایه‌گذاری کنیم، به سمت کیفی‌سازی برویم، آن وقت خود به خود علوم انسانی کاربردی، بومی و جهانی می‌شود. پروژه بنده، صبوری، مدارا، فرهنگ سازی در علوم انسانی است. وی در پایان عنوان کرد: علوم انسانی به بحران جامعه ایرانی فکر می‌کند، اما سایرین تصور می‌کنند که خودش بحران‌زده است، این تلقی نادرستی است. علوم انسانی امروز دچار تورم نقش است و مطالبات ما از آن، ناهمگون و نابجا است.

*فاضلی: بحران محیط زیست ناشی از بی توجهی به فرهنگ عمومی است در ادامه این نشست نعمت‌الله فاضلی در زمینه مطالعات مردم‌شناسی در ایران معاصر مباحثی بدین شرح مطرح کرد: در ایران معاصر ما گفتمان‌های زیادی وجود دارد که از درون انسان ایرانی، با اصالت، خلاقیت و بدیع بیرون آمده است. برخی از این گفتمان‌ها شامل گفتمان روشنفکری، خلقیات ایرانیان، گفتمان فهم علم جدید و مطالعات فولکوریک و فرهنگ مردم است. وی افزود: علوم انسانی در ایران معاصر، برخلاف برچسب‌های نادرست و ارزیابی نشده، بسیار کارآمد، سودمند و تأثیرگذار بوده است. وقتی در لابلای سنت‌های بومی، قصه‌ها و داستان‌ها رصد می‌کنیم، اگرچه ما خیلی نواقص داریم و به حد کافی توسعه نیافته‌ایم، اما همان مقدار هم یکی از ارکان تاریخ معاصر ما بوده است. وی در ادامه یادآور شد: مسئله فرهنگ مدرن خود مردم هستند که می‌خواهند بودنشان را در جهان تثبیت کنند پس گفتمان فرهنگ مردم که فولکور آن را توسعه می‌دهد گفتمانی است که فقط ریشه در علوم اجتماعی یا علم مدرن ندارد بلکه ریشه در نیازهای ما دارد مسئله گفتمان فرهنگ مردم در ایران خود فرهنگ ایرانی است که می‌خواهد در یک رقابت جهانی خود را حفظ کند. فاضلی با بیان اینکه محققان علوم اجتماعی گفتمان فرهنگ مردم را حاشیه‌ای می‌دانند، گفت: نکته شگفت این است که این گتفمان مردمی درحال توسعه است یعنی در ساختار آموزش عالی و دانشگاه ورود نکرده فقط دانشگاه آزاد در کارشناسی ارشد به طور محدود کار کرده است بنابراین گفتمان روشنفکری دینی ما در نظام آموزش عالی جایی ندارد. وی با تأکید بر اینکه حتی خود پژوهشگاه علوم انسانی هم به حوزه فرهنگ مردم نپرداخته، افزود: بسیاری از بحران‌های ما از جمله بحران محیط زیست ناشی از همین بی توجهی به فرهنگ مردمی است. اگر برخی مقالات مرتضی فرهادی، صفی نژاد و .. را خوانده بودیم به فلاکت امروز محیط زیست نیفتاده بودیم. همچنین اگر مطالعات فرهنگ مردم در صدا و سیما تعطیل نمی‌شد امروزه به شرایط خود افتخار می‌کردیم. فاضلی همچنین اظهار داشت: وای بر ما که مهندسان بر ما حکومت می‌کنند ما که بر کعبه غرب طواف می‌کنیم همانجا هم انسان شناسی را پایه می‌دانند اما در ایران بی پایه‌ترین علم محسوب می‌شود.

*پارسانیا: به جداسازی علوم انسانی از سایر علوم اعتقاد ندارم حجت‌الاسلام پارسانیا طی سخنانی عنوان کرد: نخستین مسئله بحث این است که علوم انسانی چه معنایی دارد، من زیاد معتقد نیستم که علوم انسانی را باید از علوم پایه و فنی مهندسی جدا کنیم، چرا که علوم پایه ریشه در علوم انسانی دارد و چندان قابل جدایی نیستند. بسیاری از تحولاتی که امروز در عرصه علوم انسانی می‌بینیم، از دهه 60 به بعد در علوم پایه رخ داده است. وی درباره ناصحیح بودن معادل فارسی Humanities گفت: یک حادثه‌ای که رخ داده است علم در معنای جدید دارای ویژگی‌هایی است. سوژه و ابژه در این راه با هم تنیده‌اند. حال باید بررسی کنیم که علم در معنای مدرن و حوزوی با مسائل اجتماعی و انسانی چه تجربه‌ای با هم دارند. برای این بررسی باید مقداری علوم و رویکردهای آن را برش داده و تأثیراتشان را بر هم بررسی کنیم. ابتدا باید رویکردهای تبیینی نیمه دوم قرن نوزده و نیمه قرن بیست را مورد توجه قرار دهیم. پارسانیا با اشاره به اینکه نگاه پوزیتیویستی در درون مجموعه معرفت علم به شمار نمی‌آید، اظهار داشت: الان این معنای علوم انسانی در محیط‌های علمی ما استمرار دارد، اما به پررنگی چند دهه قبل نیست و عقب‌نشینی کرده است. براساس نگاه تدوینی، دین دارای کارکرد است، اما پدیده‌ای صرفاً تقلیلی است و چیزی جز بازی محسوب نمی‌شود. دیدگاه دیگر نیز، رویکرد پدیدارشناختی است که برای خود، جهان مستقلی دارد. پوزیتیویست‌ها ناگزیر باید این دیدگاه را بپذیرند. وی با اشاره به فعالیت کُربَن با ظرفیت‌های فلسفی اسلامی توضیح داد: وی درباره معنا، تجرد، نحوه ارتباط انسان با معنا مخصوصاً در حوزه حکمت صدرایی تلاش کرده است. وی می‌تواند عرصه جدیدی را برای علوم انسانی ایجاد کند. علوم انسانی برای اینکه ظرفیت تعامل نظام دینی و معرفتی و حوزه‌های علمیه که کانون ذخائر تاریخی و معرفتی ما هستند، با این شواهد یکسان نیست، اما خود حوزه‌های علمیه ما در نحوه مواجهه با علوم انسانی، داستان جذابی دارند. مواجهه حوزه‌ها با علوم انسانی صرفاً آکادمیک نیست بلکه سیاسی و اجتماعی است. در دوره‌های مختلف، ما با فرهنگ‌های مختلفی مواجه شدیم که در هر یک، سطوح مواجهه ما متفاوت بوده است. یکی از برجسته‌ترین مقاطع فرهنگی ما فرهنگ مغول است که به صورت نظامی بوده است. پارسانیا با تأکید بر اینکه نگاه ما به عرصه فرهنگ، فناورانه بوده است و هیچ‌گاه توجه به لایه‌های فرهنگ نداشتیم، عنوان کرد: ما حتی از آموزش عالی نیز لفظ فرهنگ را حذف کردیم و هنوز هم نگاه دارالفنونی به فرهنگ داریم. ما گریزی از تکنولوژی و علم نداریم، اما این معرفت و سبک آشنایی نیز که همراه با شتابزدگی و ناتوانی است، برای ما صحیح نیست. بنابراین، حوزه‌های ما نیاز به خودآگاهی دارند. وی بحثش را با خاطره‌ای از مرحوم معارف به پایان برد و گفت: ایشان استاد ما بودند و در تدریس سایر زبان‌ها به ما نشان دادند که فرهنگ چقدر قداست دارد. *فیلسوف داعیه اصلاح جهان را ندارد داوری اردکانی در این نشست طی سخنانی عنوان کرد: سال‌های 50 و 60، سال‌های بی‌نظیری بود، موسسه مطالعات تحقیقات اجتماعی شبانه کار می‌کرد و همه روشنفکران از قبایل مختلف آنجا مشغول بودند، حتی اگر جای نشستن هم نبود به سبک مشائیان در راهروها و کوچه‌های باغ گلستان با هم بحث می‌کردند. در این مکان از اعدامی و انقلابی تا چریک و جبهه ملی در مؤسسه عجین بودند. وی در ادامه در بحث از پیشینه رابطه علوم انسانی و فلسفه در کشور یاد کرد و تصریح داشت: این دو در کشورمان گرچه باهم بیگانه نبودند، اما رفاقت و نسبتی هم نداشتند. آن زمان رشته‌های مستقلی به نام علوم اجتماعی در کشور وجود نداشت غلامحسین صدیقی به ما هم فلسفه یونان و هم جامعه‌شناسی درس می‌داد،  و دکتر مهدوی اولین کتاب جامعه‌شناسی را در ایران نوشت. رشته ما هم فلسفه و هم علوم تربیتی بود. داوری اردکانی با بیان اینکه فلاسفه در تأسیس علوم اجتماعی دخیل بودند، عنوان کرد: حتی نام جعلی را که اگوست کنت از لفظ یونانی و لاتینی علوم اجتماعی اخذ کرد و به هم چسباند، دکتر صدیقی جامعه‌شناسی نامید. این لفظ طوری در جامعه جا افتاد که انگار از ازل ترجمه لفظ سوسیالوژی بوده است. علوم اجتماعی در انگلستان، فرانسه و آلمان در شرایطی خیلی خاص قوام یافت تا به رفع تعارضات و حل مسائل بپردازد. وی با بیان اینکه علوم اجتماعی همه‌جا و همیشه نمی‌توانست حضور داشته باشد، توضیح داد: ما در قرون وسطی نمی‌توانستیم علوم اجتماعی داشته باشیم چون عالم قرون وسطی، عالم دیگری بود. هر عالمی فعل‌ها، قول‌ها و زبان خاص خود را دارد. علوم اجتماعی در قرن هجدهم به‌وجود آمد، آن زمان فلسفه و سیاست با هم پیوند داشتند. انسان به عنوان موجودی سیاسی را به معنای خاص آن دوران باید تلفی کرد. تأکید افلاطون و ارسطو نیز در همین زمینه است. این سیاست با سیاست زمان ما متفاوت است. رئیس فرهنگستان علوم ایران اظهار داشت: اگر بخواهم به تحولات دو عالم بپردازم، مثنوی 70 من کاغذ است، تنها به یک مورد اشاره می‌کنم و آن اینکه قبل از دوران تجدد و دوران پیش از مدرن علم، علم واقع بود. انسان چیزی جز جزئی از عالم نبود، بنابراین این انسان برای ارتقا با مراتب جهان یگانه شده و به جایی می‌رسید که به جز خدا چیزی نبیند. این دیگر انسان منظور ما نبود،‌بنابراین انسان از حیثی که انسان است، در دوره‌ جدید پدید می‌آید. انسان‌شناسی هم به‌معنای آنتروپولوژی در دوران جدید و با کانت به وجود آمد.

وی با تأکید بر اینکه عالم غرب جدید، عالم مهار طبیعت، جهان تصرف و انسان تصرف‌کننده تصرف‌شده بود، یادآور شد: این عالم اصولی دارد و اصولش با عالم پیش متفاوت است. بنابراین هر آدمی در هر عالمی اصول زمان خود را مطلق می‌انگارد، علوم انسانی به عالم تجدد تعلق دارد، همه علوم همین‌طور است، پس اصول این عالم مختص عالم جدید است. داوری اردکانی در پاسخ به این پرسش خود که آیا معتقد به نظریه تکامل هست یا خیر، گفت: پاسخ این پرسش مهم نیست؛ چراکه اصل جهان فعلی است که همه ما به آن معتقد و وفاداریم، حتی اگر من بگویم معتقد به این تطور نه‌چنان‌که داروین گفته به تاریخ طبیعی و آنچه هگل و مارکس به تاریخ انسانی گفته‌اند، بلکه به تکنولوژی مربوط است، بنابراین این تطور به تکنولوژی و علم جدید تعلق دارد. علوم انسانی پیشرفت کرده است، اما هنر و فرهنگ هم پیشرفت کرده است. وی با بیان اینکه تکامل، آزادی و تملک و تصرف و قدرت اصل جهان جدید است، اظهار داشت: علوم، سیاست‌ها، سازمان‌ها و نظام‌ها هم نسبتی با این اصول دارند. اگر بخواهیم همه چیز دگرگون شود، باید این اصول را دگرگون کنیم. علم چیزی نیست که شخصی بخواهد بنا به مصلحت آن را بسازد، این طور نیست که ما با علم هر کار که دلمان بخواهد، انجام دهیم. رئیس فرهنگستان علوم ایران، در پاسخ به این سوال که کدام علم مطلوب است، توضیح داد: علم دارای قدرت است،علمی که قدرت نداشته باشد مطلوبیت ندارد. فیلسوفان داعیه نداشتند که جهان را اصلاح می‌کنند، آنها کار خود را انجام دادند، به همین دلیل هم کار بزرگی انجام دادند. اگر من بخواهم علم را با سلایق و خواسته‌های خودم جلو ببرم، موفق نمی‌شوم. وی با اشاره به اینکه سال‌های گذشته بحثی در مورد اینکه علوم اجتماعی انسانی در جامعه مطرح شده است، گفت: من با چنین حرفی نمی‌خواهم مخالفت کنم، اما به عنوان دانشجوی فلسفه مشاهده می‌کنم اروپا، علوم اجتماعی را در فضای سکولاریزه به وجود آورد، حال اگر ما بخواهیم این علم را بر اساس اصول دینی تطبیق دهیم، اگر بشود حرفی نیست. اما ما برای علم اسلامی نیازمند عالِم اسلامی هستیم؛ چراکه همیشه علم و عالِم باید همبسته باشند. بنابراین اگر بخواهیم این طرح را پیاده کنیم، نمی‌خواهم جوانان را ناامید کنم‌، اما می‌پرسم آیا علم را می‌توان با اعتقادات میزان کرد؟ داوری اردکانی توضیح داد: یک بار این مسئله را به من گفتند که شما از ساحت‌های انسان خبر ندارید، من هم با پرمدعایی گفتم؛ این حرف‌ها را من در دهان شما گذاشتم. این گناه حرف شما هم بر گردن من است که گفتم انسان چند ساحت دارد. خب، شما از ساحت‌های انسانی خبر دارید، مبارکتان باشد! اما این را بدانیم که اگر یکی از ساحت‌های انسان بر دیگری غلبه پیدا کند، تعادل وجود به‌هم می‌خورد. درست است که مارکوزه انسان تک‌ساحتی را مطرح کرده است، اما همین نشان می‌دهد که انسان در غرب تک‌ساحتی نبوده است. وی با بیان اینکه از جامعه‌شناسان گله‌مند است، افزود: جامعه‌شناسان فکر نکردند که باید به مسئله مهم جامعه ما ـ‌ که علوم انسانی موجود بر مبنای دین استوار نیست ـ تأمل کنند. آنها تنها تصور می‌کنند بحث در مبادی و اصول، کار فیلسوفان است و نباید آنها ورود کنند، ولی ما در وضعی قرار داریم که گویی علوم انسانی را دوباره باید تأسیس کنیم. استادان علوم اجتماعی باید فکر کنند که در شرایط کنونی چگونه می‌توان علوم انسانی را متحول کرد. رئیس فرهنگستان علوم ایران، در پایان اظهار داشت: اگر واقعا بخواهیم جهانی تأسیس کنیم که غیر از جهان محقق باشد، بر علوم انسانی دیگری باید کار کنیم، اما اگر بخواهیم به عهد قدیم برگردیم، آن زمان به علوم اجتماعی نیازی نداریم، پس علوم اجتماعی الان مربوط به جامعه آینده است که باید آن را بسازیم. اینجا باید امکانات را مدنظر قرار دهیم.

*قانعی‌راد: جامعه‌شناسی ما محصول شکست ایرانیان است محمدامین قانعی‌راد در باره «تجربه ایرانی مواجهه با جامعه‌شناسی مدرن» توضیح داد: واژه تجربه ما را به عالم تاریخ و پدیدارشناسی می‌برد، مواجه نیز به معنای رویارویی در یک مقطع تاریخی است. ما در جایی از تاریخ ایران با جامعه‌شناسی برخورد کردیم که مواجهه ما با تمدن غرب،‌ علم و تکنولوژی مدرن است. وی در ادامه افزود: مواجهه ایران با علم و تکنولوژی مدرن پس از شکست در جنگ‌های روسیه و دو عهدنامه معروف گلستان و ترکمانچای بود، به همین دلیل ما نقش زیادی به تکنولوژی نظامی دادیم و دریافت ما از علم بیش‌تر تکنولوژیک بود. هنوز هم ما اسیر رویارویی اولیه با علم و تکنولوژی هستیم. قانعی‌راد درباره شکل‌گیری جامعه‌شناسی در ایران توضیح داد: غلامحسین صدیقی در سال 1317 از فرانسه فارغ‌التحصیل شد و در دانشسرای عالی درس جامعه‌شناسی تعلیم و تربیت را تدریس کرد. سال 1322 نیز یحیی مهدوی کتاب جامعه‌شناسی خود را تألیف کرد که نخستین کتاب در این زمینه بود. 10 سال بعد موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی راه‌اندازی شد. سال 1350 نیز دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به عنوان نخستین دانشکده علوم اجتماعی راه‌اندازی شد. پس این رشته حدود 78 سال تاریخ دارد. وی با اشاره به اینکه دوره 40 ساله 1317 تا 1357 در تاریخ جامعه‌شناسی مهم تلقی می‌شود، یادآور شد: مرکزی نیز در سال 55 به ریاست داریوش شایگان تأسیس شد که بعدها در نهادهای دیگر ادغام و اکنون هم پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی فعلی است. رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران، نقطه مواجهه ما با علوم اجتماعی جدید به سال 37 برمی‌گردد و گفت: موسسه تحقیقات اجتماعی برخی از اعضای آن بعدا توسط ساواک دستگیر و  محکوم به اعدام شدند در سال 53 منحل شد. این پدیده کمک به رادیکالیزه شدن جامعه‌شناسی در کشور کرد. در آن سال‌ها نسل جوان تحت‌تأثیر نهضت ملی با رهبری مصدق بودند. که شکست خوردند. شریعتی و جلال آل‌احمد دو محقق اجتماعی فعال این دوره محسوب می‌شوند. شریعتی خود از معتقدان به احیای دین در جامعه بود. قانعی‌راد با اشاره به اینکه مواجهه ما با علوم اجتماعی در ایران محصول انسان‌های شکست‌خورده در مقابل دولت داخلی و غربی بود، توضیح داد: برعکس جامعه‌شناسی در فرانسه که با پیروزی انقلاب فرانسه حاصل شد و در آمریکا که محصول انجیل اجتماعی است. تنها چیزی که این جامعه‌شناسی را در ایران تولید می‌کرد، مقاومت نسبت به نظام بود، بنابراین هیچ‌گاه جامعه‌شناسان نتوانستند با الگوی توسعه پیوند بخورند و بیش‌تر ناقد توسعه بودند.

*خیر‌اندیش: کارنامه آموزش تاریخ بعد از یک سده مثبت است همچنین در این نشست عبدالرسول خیراندیش درباره بحث تاریخ در علوم انسانی گفت: ما نزدیک به صد سال است که در مدارس و دانشگاه‌های‌مان درس تاریخ داریم. کشوری با قدمت ایران، همیشه تاریخ‌نگاری داشته است، اما تاریخ به عنوان درس و امتحان برای همه ما جدید است. کارنامه آموزش تاریخ بعد از یک سده مثبت و از ضروریات زندگی جدید است. خیلی‌ها از درس تاریخ خوش‌شان نمی‌آید، اما هیچ کس نمی‌تواند این درس را حذف کند. وی با بیان اینکه تاریخ‌نگاری ما در دانشگاه مصدر خیلی خدمات برای جامعه شده است، توضیح داد: هرچند نواقصی هم داشته‌ایم، اما آنچه ما به عنوان تاریخ‌نگاری از دبستان تا دانشگاه داریم، از نوع انتقادی است که تقریبا اواسط قرن نوزده به وجود آمد. این تاریخ‌نگاری می‌خواهد بی‌طرف باشد و ما به‌عنوان تاریخ‌نگاری علمی، اصل بی‌طرفی مورخ را می‌پذیریم، اما آیا واقعا مورخ باید بی‌طرف باشد؟ به اعتقاد من این بی‌طرفی باعث بی‌مزه شدن تاریخ ما شده است. خیراندیش با اشاره به اینکه بخش عمده تاریخ ما که شامل تاریخ زندگی مردم است، تاکنون مغفول مانده است، افزود: علتش هم این است که ما خودآگاهی نسبت به روش‌های تاریخی خود نداریم. جایی هم که نقد شروع می‌شود، ما به بیراهه می‌رویم. تاریخ‌نگاری ما احتیاج به خودآگاهی فلسفی دارد. دانشجوی تاریخ حتما باید فلسفه بخواند.

*نجومیان: دلایل فقدان نظریه‌پردازی ادبی در ایران همچنین امیرعلی نجومیان درباره تجربه مواجهه علوم انسانی مدرن از زاویه نقد ادبی، توضیح داد: بین نقد و علوم انسانی رابطه‌ نزدیکی است، شاید نقد یکی از پایه‌ای‌ترین مباحث علوم انسانی باشد. علوم انسانی با نوعی اندیشه انتقادی، نقد و درک انسانی از پدیده‌ها رابطه دارد. یکی از مشکلات ما در ایران این است که نقد ادبی دچار بدفهمی است، اینکه ما چه چیزی را نقد می‌کنیم، موضوع مهمی است. متأسفانه ما همچنان در ایران وقتی حرف نقد می‌زنیم، عیب‌یابی به ذهن می‌رسد، در حالی‌که نقد یک توصیف و خوانش است. وی با بیان اینکه نقد ادبی مدنظر ما به صد سال پیش باز می‌گردد، افزود: دوره اول این نقد از آخوندزاده تا زرین‌کوب هستند که نقد را هدف اصلاح اجتماعی می‌دانند. دوره دوم از زرین‌کوب تا رضا براهنی است و دوره سوم از براهنی تا امروز، نقد به مثابه روش است. نجومیان درباره برخی دلایل فقدان نظریه‌پردازی ادبی در ایران، توضیح داد: یکی از دلایل اصلی فرهنگ ما ایرانیان است که این فرهنگ بخشی از شاخص‌هایش با مفهوم نقد در منافات است. از لحاظ زبان‌شناختی نیز زبان تفکر ایرانی شعر است، اما نقد، شعر نیست، بلکه نثر است. ما همچنان از تفکر شاعرانه دور نشده‌ایم، همچنین ما درک غلطی از معنی نظریه داریم. وی برخی از ویژگی‌های اندیشه انتقادی را به این شرح توضیح داد: کاربست نظریه درون چارچوب مشخص، جسارت رفتن به راه‌های جدید، در بند قلمروها نبودن، برخی از این ویژگی‌ها است. اندیشه انتقادی هیچ‌گاه اسیر تنگناها نمی‌شود و از فرایند تاریخ خارج نمی‌شود. انتهای پیام/ک

95/02/27 :: 09:43





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن