واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: اشاره مقام معظم رهبری به ولنگاری فرهنگی، صرفا مربوط به حوزه فرهنگی و هنری نمیشود بلکه فرهنگ و زندگی اجتماعی ما را هم دربر میگیرد. یعنی پای سیاستمداران و مدیریتهای اجتماعی و مدیریتهای فرهنگی ما هم در میان است و من همه چیز را متوجه مدیریتها میبینم، چون زمینههایی که مدیریتها فراهم میکنند، اسباب ولنگاری و کاستیهاست.
وقتی باغی را همین طوری به حال خودش رها کنید، معلوم است که گیاه هرز هم در آن میروید. شما اگر باغبان خوبی باشید، از گلها مراقبت میکنید. واقعیت این است که سالهاست گلهای باغ فرهنگ و هنر ایرانی به حال خود رها شده است و مدیریتهای دورههای مختلف هم فقط به فکر موقعیت فردی خود هستند و اعتنایی به این قضیه ندارند.
همین الان میتوانم 20 بازیگر سرشناس را نام ببرم که معلوم نیست کجا هستند و چه میکنند. برای کدام مدیریت مهم است که اینها چطوری زندگی میکنند؟ آیا امور زندگیشان میگذرد؟ اگر اینها گوشه خیابان بایستند و جوراب بفروشند، برای این مملکت خوب است؟ ما جامعهای دینی هستیم که در آن از عدالت دم میزنیم و رو به سوی مقصد و منظور دین مصطفوی داریم. رفتار مدیریتهای ما باید طوری باشد که به قول حضرت آیتالله سیستانی، جمعیت را به مسلمانی مشتاق کنند. فرمایش مقام معظم رهبری درباره ولنگاری فرهنگی هم ناظر بر همین موضوع است. یعنی برخی از مدیریتها و نهادها اینقدر در فکر منافع فردی خود هستندکه یادشان رفته اعمالشان در جامعه، اسباب چه چالشی میشود. اینکه جوانهای ما به سوی دلالی رو میآورند، به این دلیل است که مدیریتهای ما دلال و فقط به فکر جیب و موقعیت فردی خودشان هستند. دراین شرایط و وقتی صحبت از حقوقهای صد میلیون تومانی به بالاست، پس آن جمله معروف آیتالله شهید بهشتی کجاست که گفت: «ما شیفتگان خدمتیم، نه تشنگان قدرت.» فرمایش رهبری هم همین است، یعنی شما مدیران یادتان رفته که قرار بود شیفتگان خدمت باشید؟ ولنگاری فرهنگی همین است. یعنی اصلا یادمان رفته چرا انقلاب کردیم. من از مقام معظم رهبری استدعا دارم اجازه دهند برای اولین بار در تاریخ، دستکم سه نشریه مهم و مورداطمینان، بدون کمترین ملاحظهای درباره ولنگاری فرهنگی حقایق را بگویند و مدیران خطاکار را زیر سوال ببرند. چون بیشتر این مدیران، مدام خودشان را پشت نظام پنهان میکنند و مسیر را به سمت کژراهه میبرند. فرمایش مقام معظم رهبری درباره ولنگاری فرهنگی به نوعی مرا یاد اسب تروا هم میاندازد، یعنی دشمن با یک اسب وارد کشور شده و نیروهایش را هم پیاده کرده و آنها هم در قالب دوست و خویشاوند و همکار، ما را نسبت به خودمان بیگانه و بدبین میکنند. نتیجه این شده که آن هدفهای والایی که در گذشته از آن سخن گفتهایم، در تولیدات فرهنگی و هنری ما هم رعایت نمیشود. شما اگر به برخی از برنامهسازان تلویزیونی و سازندگان فیلمهای سینمایی بگویید، هدف شما از ساخت برنامهها و فیلمها چیست، باور کنید پاسخ قانعکنندهای ندارند. در سینما اگر تهیهکنندهای بگوید، من فقط میخواهم فیلمم را برای به دست آوردن سود بسازم، برای من مقدس است، چون راست میگوید، اما متاسفانه در این سینما، تکلیف ما با خیلیها مشخص نیست و برخی با اهداف دیگری برای تولید اثر پیشقدم میشوند که ربطی به نیت و قصد واقعی آنها ندارد. این ریا هم به نظرم مصداقی از ولنگاری فرهنگی است که باید بصراحت درباره آن صحبت شود تا شاهد فضای پیراستهای در سینما باشیم. جهانگیر الماسی بازیگر و کارگردان
دوشنبه 14 تیر 1395 ساعت 04:10
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]