واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
«دورهمی» متفاوت با حاجی مایلی
روبرو شدن محمد مایلی کهن با محمد نادری که سال ها پیش بر اثر یک سانحه باعث فوت پدر او شده بود از نکات جالب برنامه دورهمی شنبه شب بود.
روزنامه هفت صبح: روبرو شدن محمد مایلی کهن با محمد نادری که سال ها پیش بر اثر یک سانحه باعث فوت پدر او شده بود از نکات جالب برنامه دورهمی شنبه شب بود. مهمان برنامه شنبه شب «دورهمی» محمد مایلی کهن بود. این بازیکن و سرمربی دهه 70 شمسی تیم ملی، در سال های اخیر هر بار در یک برنامه تلویزیونی حضور داشته همه را غافلگیر کرده. این بار هم در گفتگوی او با مهران مدیری از رازی سر به مُهر رونمایی شد که بینندگان تلویزیونی را میخکوب کرد.
27 سال پیش زمانی که محمد مایلی کهن هنوز بازیکن تیم پرسپولیس بود با مردی تصادف می کند و آن شخص در آن سانحه جان خود را از دست می دهد. مردی که آن روز فوت شد، پدر «محمد نادری» یکی از بازیگران مجموعه دورهمی بود. در این برنامه محمد نادری که در زمان فوت پدرش فقط 10 سال داشت هم وارد استودیو شد و قرارگیری او در کنار محمد مایلی کهن غافلگیری بزرگ برنامه شنبه شب بود. تندخویی مایلی کهن در بیان نظرات فوتبالی اش در سال های اخیر منحبوبیت او را در بین افکار عمومی کاهش داده اما در برنامه «دورهمی» باعث شد چهره ملایم تری از این پیشکسوت جنجالی فوتبال ایران نمایش داده شود تا جایی که مهراب قاسمخانی ایده پرداز اصلی برنامه «دورهمی» (که بارها گفته بود دل خوشی از مواضع فوتبالی مایلی کهن ندارد) در یادداشتی لب به تحسین شخصیت او گشود.
مایلی کهن چه گفت؟
1- خاطره بلیت فروشی در بازار سیاه
اولین نکته ای که مایلی کهن به آن اشاره کرد این بود که سختی هایش در زندگی بیشتر از لذت هایش بوده. او در بخشی از برنامه خاطره ای از دوران کودکی اش تعریف کرد که اینجا برای تان از زبان خودش نقل می کنیم: «بعد از چهار راه کاخ سمت چپ ما دوتا سینما بود. من از آن بالا دیدم که سینما پارامونت فیلمی گذاشته به نام «دوازده مرد خبیث». بهترین فیلم آن زمان بود. بهترین بازیگران از جمله چارلز برانسون و کلینت ایستوود هم بازی می کردند و صف بسیار شلوغی هم داشت. من که کوچک هم بودم سه تا بلیت خریدم. دو بلیت را فروختم و استفاده کردم اما برای فروش سومی گیر افتادم. اصلا این بازار سیاه هم متعلق به کارکنان سینما بود. من را داخل سینما بردند و حسابی کتک زدند. من هم سعی کردم صورتم زخمی نشود. خلاصه به شکمم زدند و صدای کتاب آمد. پرسیدند آنجا هم بلیت داری؟ گفتم «نه، درس می خوانم و خرج زندگی می دهم.»
از آن به بعد زندگی شیرین شد. آن یک بلیت را خودشان فروختند و پولش را به من دادند. از آن طرف هم یک ساندویچ دوبله به من دادند با یک کانادا با یک صندلی توی لژ که من هم پایم را انداختم روی هم و تا آخر فیلم را نگاه کردم.»
2- اعترافات صادقانه درباره زندگی شخصی
مایلی کهن در این برنامه خیلی صادقانه درباره زندگی شخصی خود صحبت کرد. مثلا زمانی که همین ماجرای فروش بلیت در سینما در بازار سیاه را قرار بود تعریف کند، گفت: «من 18 ساله بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند. در مقاطعی سعی می کردم هم درس بخوانم و هم کار کنم.»
در جای دیگری هم در پاسخ به این سوال که چه خصوصیتی را در خودتان دوست ندارید، گفت: «خیلی زود عصبانی می شوم مخصوصا در برابر کسانی که حس می کنند دارای مقام هستند و می توانند از آن استفاده کنند. من اصلا زیر بار آن نمی روم.»
و به شایعاتی که در مورد او وجود دارد هم اشاره کرد و گفت: «یک روز می گویند من اطلاعاتی بودم یا با بچه های سپاه بودم. البته آنها هم زحمت می کشند اما من در سال 56 لیسانسم را گرفتم و کارمند وزارت ورزش شدم.» او لابلای حرف های فوتبالی اش هم اعتراف کرد در دوران مربیگری باشگاهی موفق نبوده است.
3- اظهارنظر درباره شخصیت های فوتبالی
در طول این برنامه مایلی کهن به تناوب درباره شخصیت های فوتبالی اظهارنظر کرد. عمده این بحث ها هم مرتبط با موضع گیری های قبلی بود که از او در ذهن داریم. در جایی مدیری با یادآوری جمله قدیمی مایلی کهن که یک بار گفته بود رفاقت من با علی پروین اتوبان یکطرفه است، نظر او را در مورد این اسطوره پرسپولیس پرسید که میهمان برنامه جواب داد: «در آن مقطع گفتم هر چقدر ما به آقای پروین احترام می گذاریم و البته وظیفه ما هم هست اما ایشان من را به چشم همان بچه نگاه می کرد. به این دلیل گفتم اتوبان رفاقت مان یکطرفه است.»
او البته در جایی دیگر علی پروین را موفق ترین مربی داخلی دانست و «اوفارل» سرمربی تیم ملی در مسابقات آسیایی 1974 را موفق ترین مربی خارجی در ایران نامید. او از یحیی گل محمدی به عنوان موفق ترین سرمربی جوان داخلی نام برد. بهترین بازیکنان فوتبال ایران هم از دیدگاه مایلی کهن این افراد هستند: «به نظر من آقای پروین و قلیچ خانی نوابغ فوتبال ما بودند و در دوران بعد هم آقای کریمی، دایی، عزیزی، مهدوی کیا، باقری، رحمتی و مجیدی.»
در بخش های پایانی مصاحبه، مهران مدیری با نام بردن از چند نفر از مایلی کهن خواست نظرش را درباره آنها بگوید. او در مورد امیر قلعه نویی که قبلا کشمکش های زیادی با هم داشتند حاضر به گفتن هیچ نظری نشد. از علی پروین به عنوان «نابغه فوتبال» یاد کرد و در مورد علی دایی هم گفت «سختکوش و پرتلاش». او در مورد عادل فردوسی پور هم گفت: «من دوستش داشتم و الان هم دارم اما عادل به نوعی در حال جفا کردن به فوتبال ماست. برنامه ای نیست که او از کی روش حرف نزند.»
4- دوباره پا توی کفش کی روش
یکی از مباحث مورد علاقه محمد مایلی کهن انتقاد از کارلوس کی روش است. این برنامه پربیننده هم یک فرصت بکر برای او بود که دیدگاهش را در مورد سرمربی تیم ملی تکرار کند. در این برنامه مایلی کهن و مهران مدیری یکی دو بار با اصطلاح «کی روشی پور» که از ابداعات خود حاجی مایلی هست شوخی کردند.
میهمان برنامه در باره کی روش گفت: «کی روش یک برند است ولی برندی که به درد ما نخورد. ما با آقای کی روش به چه مقامی رسیدیم؟ می گویند یک ربع، یک نیمه جلوی آرژانتین خوب بازی کردیم. فوتبال مثل کشتی و بسکتبال نیست که تیم قوی بتواند تیم ضعیف را له کند. گاهی اوقات پیش می آید که تیم ضعیف تیم قوی را می برد. به عنوان نمونه آلمان در جام جهانی 7 گل به برزیل در برزیل می زند اما همان آلمان مقابل الجزایر و در وقت اضافه این تیم را می برد. چرا ما می گوییم یک ربع جلوی تیم آرژانتین خوب بازی کردیم؟
در سال هایی که ایشان حضور داشتند چند بازیکن ایرانی عضو تیم فوتبال آسیا شده اند؟ زمان من دایی، مهدوی کیا و عزیزی بهترین بازیکن آسیا شدند. یکسری بازیکن داشتیم مثل رحمتی، عقیلی و خلعتبری که سرمایه های ما بودند. اشتباه کردند اما ما باید سرشون رو می بریدیم؟ من هم در مقطعی آقای دایی را در دوران اوجش خط زدم اما وقتی به اشتباهش پی برد، من دعوتش کردم. در اولین بازی در دالیان چین که ما 4 تا زدیم، وقتی از من پرسیدند که بهترین بازیکن چه کسی بود؟ گفتم دایی.»
پست اینستاگرامی مهراب قاسمخانی
بعد از پخش این برنامه، مهراب قاسمخانی که خودش از پرسپولیسی های دو آتشه است اما خیلی با دیدگاه فوتبالی مایلی کهن میانه ای ندارد، پستی را در صفحه اینستاگرام خود در ستایش انسانیت او نوشت که در ادامه می خوانید:
«من هیچ وقت عقاید و رفتارهای محمد مایلی کهن را دوست نداشتم و هنوز هم ندارم. اوایل ضبط برنامه دورهمی قبل از اینکه از این برنامه جدا شوم، محمد نادری داستان خیلی عجیبی را تعریف کرد. 27 سال پیش محمد مایلی کهن در یک تصادف رانندگی باعث فوت پدرش شده بود... از محمد خواستم تا اجازه بدهد در یکی از برنامه ها این موضوع را مطرح کنیم. با اینکه می دانم خیلی برایش سخت بود اما این موضوع را قبول کرد. چیزی که آن موقع برایم مهم بود، عجیب بودن یا بار دراماتیک تصادف نبود، نکته مهم برای من رفتار آقای مایلی کهن بعد از این تصادف بود که محمد در ادامه ماجرایش را تعریف کرد.
آقای مایلی کهن تا سال ها بعد به خانواده محمد سر می زد و بهشون رسیدگی می کرد و بچه ها را به سینما و استادیوم می برد... دوست داشتم آقای مایلی کهن مهمان مان باشد تا به خودم و خیلی ها نشان بدهم چقدر بد است قضاوت کاملا سیاه یا سفید. دوست داشتم بفهمیم که اگر محمد مایلی کهن را دوست نداریم، معنی اش این نیست که او آدم بدی است. رفتار انسانی که ایشان داشت را شاید خیلی از ماها در شرایط مشابه نداشتیم. متاسفانه ممنوع الکاری اجازه نداد خودم تو قسمتی که آقای مایلی کهن آمدند با ایشان حرف بزنم اما از همین جا می گم هنوز هم با عقایدشان مشکل دارم امنا ازتون ممنونم که با انسانیت تان باعث شدید احمق نباشم.»
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 150]