محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826735219
ماجرای یک خانواده سنتی در نوروز
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: هر چه به ایام نوروز نزدیک می‌شویم، تب و تاب مردم برای سال جدید چشمگیرتر می‌شود و همه به دنبال این هستند که نوروز را با حال و هوای متفاوتی تجربه کنند؛ اما در گوشه‌ای از کلانشهر تهران و به دور از آلودگی هوا، حال و هوای خانه ناصر و نسرین (مهدی هاشمی و ستاره اسکندری) تفاوت ویژه‌ای دارد.
به گزارش جام جم سیما ، این زن و شوهر یک قهوه‌خانه در فرحزاد شمالی تهران دارند که همراه با هم آن را اداره می‌کنند که البته فرزندانشان هم کمک حال آنها هستند. ناصر و نسرین، سه فرزند با نام‌های مینا، مریم و محمدرضا (نرگس محمدی، شیدا خلیق و حسام محمودی) دارند که البته مینا و محمدرضا ازدواج کرده اند که نام‌های همسرانشان ماشاء‌الله و شکوفه (هادی کاظمی‌و حدیث میرامینی) است. هوس‌های مینا خانه این خانواده که هنوز سنت‌های قدیمی‌را حفظ کرده‌اند، نزدیک قهوه‌خانه قرار دارد و آنها هم مثل هر خانواده ایرانی با مشکلات ریز و درشت روبه‌رو هستند و تلاش می‌کنند در کمال آرامش آن را پشت سر بگذارند. یکی از مسائلی که آنها با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، باردار بودن دخترشان میناست. او هر روز هوس خوردن یک چیز شیرین یا ترش می‌کند. به همین بهانه یک روز مهمان خانه آنها می‌شوم. ساختمان آجری خانه ناصر و نسرین، وسط حیاط که اطراف آن با گل‌های پیچیک و درختان آراسته شده، خودنمایی می‌کند. در راهروی خانه یک قالی گلی رنگ پهن است و قاب عکس‌های قدیمی‌روی دیوار نشان می‌دهد مادر خانواده زن خوش سلیقه و وفادار به سنت‌های قدیمی‌است. در یکی از اتاق خواب‌ها، مینا روی تخت نشسته است. مریم برای مینا قرص‌هایش را می‌آورد، مینا هم از توی چمدانی که کنار تخت قرار دارد یکی‌یکی لباس‌های ماشاء‌الله را از چمدان در می‌آورد و بو می‌کند و به کناری می‌اندازد. مریم خطاب به مینا می‌گوید: خیلی اذیت شدی. قول می‌دم درست شه. بیا قرص‌های ویتامینتو بخور. مینا: باید لباس‌های کثیف‌شو بریزم تو ماشین. اصلا این بی‌فکره! اگه پاشو بدون قولنامه خونه بذاره، خودش می‌دونه. مریم: چرا خودتو اذیت می‌کنی. این کار نه برای خودت خوبه و نه برای بچه ... مرسی! حامد محمدی، کارگردان با گفتن کلمه مرسی، ضبط را قطع می‌کند و کنار بازیگران می‌آید. او نکات لازم را به نرگس محمدی و شیدا خلیق می‌گوید و دوباره ضبط این پلان شروع می‌شود، اما کارگردان براحتی رضایت خودش را اعلام نمی‌کند و بعد از چند بار برداشت با گفتن کات، مرسی بچه‌ها، خوبه، رضایت می‌دهد تا عوامل پشت صحنه، اتاق را برای ضبط پلان دیگر آماده کنند. امید جزینی، دستیار اول کارگردان در گوشه‌ای ایستاده و مشغول ساماندهی صحنه است. وقتی از او می‌خواهم از اتفاقات شیرین پشت صحنه بگوید با اشاره به شخصیت مینا در این سریال می‌گوید: به هر حال هوس‌های مینا به دلیل باردار بودنش شیرین و جالب است. او یا هوس خوراکی‌های ترش را می‌کند یا شیرین یا شور. نرگس محمدی ایفاگر این نقش در یکی از صحنه‌ها شیرینی، خرمالو ، نان و پنیر را با هم می‌خورد و همین به طنازی صحنه منجر می‌شود. این نقش کاملا با کارهای قبلی خانم محمدی متفاوت است و می‌توانم بگویم شخصیت دوست داشتنی ای در کار دارد. هادی کاظمی‌هم بازیگر بداهه است و در لحظه کارهای جالبی انجام می‌دهد. ازدحام مردم وی در پاسخ به این سوال که ضبط صحنه‌های قهوه خانه ـ از لوکیشن‌های اصلی این سریال ـ با وجود ازدحام مردم برایتان مشکل نیست، توضیح می‌دهد: همیشه معتقدم حق با مردم است، چون آنها زندگی خودشان را دارند و ما برای کارمان وارد محل زندگی‌شان می‌شویم. مسلماً اگر ما هم در این حرفه نبودیم، وقتی بازیگران را می‌دیدیم، دوست داشتیم نزدیک برویم و با آنها عکس بگیریم. البته با وجود بچه‌های تدارکات، مشکلات‌مان کمتر است، زیرا بچه‌ها تقسیم می‌شوند و هر کدام در یک طرف می‌ایستند و از مردم خواهش می‌کنند برای چند لحظه‌ای از خیابان رد نشوند تا ما صحنه را ضبط کنیم. البته کار کردن در فرحزاد راحت‌تر از بازار تجریش است! اتفاقات عجیب و غریب در حالی که گروه مشغول آماده کردن صحنه است، نرگس محمدی و شیدا خلیق در اتاق گریم می‌نشینند و مشغول صحبت کردن با یکدیگر می‌شوند. نرگس محمدی درباره این که شخصیت مینا تا چه میزان با شخصیت ستایش تفاوت دارد، توضیح می‌دهد: گرچه مینا هم مثل ستایش در قصه باردار است، اما کاملاً شخصیت‌ها با یکدیگر فرق دارد. ضمن این‌که قصه هم متفاوت است، تم هر دو کار ملودرام خانوادگی است، اما تفاوت سریال زعفرانی در رگه‌های طنزی است که مخاطبان می‌توانند در صحنه‌های مختلف شاهد طنازی‌ها باشند، اما برای ستایش اتفاقات تلخ می‌افتد و مینا این‌طور نیست. وی درباره پذیرش بازی در این سریال می‌گوید: یکی از دلایلم برای بازی، پخش نوروزی سریال است. چون مردم در عید بیننده بیشتر سریال‌ها هستند و حال و هوای عید هم تفاوت دارد و همه شاد هستند. کارگردانی این سریال به‌عهده حامد محمدی است که آثار سینمایی خوبی در کارنامه دارد، چه آنها که نوشته و چه کارگردانی کرده است. این بازیگر عنوان می‌کند: قصه سریال زعفرانی، عجیب و غریب نیست و روابط و شخصیت‌ها ملموس و قابل باور است. فکر می‌کنم مخاطبان با تماشای سریال متوجه می‌شوند این روابط و شخصیت‌ها از آنها دور نیست. شاید میان اطرافیان‌شان وجود داشته باشد. فیلمنامه خوب، کارگردان حرفه‌ای و ایفای شخصیت متفاوت، من را برای بازی در این مجموعه ترغیب کرد. محمدی اشاره می‌کند: بر‌خلاف این که میان مخاطبان به‌عنوان یک فرد گریه‌کن شناخته شده‌ام، اما مخاطبان با تماشای این سریال متوجه خواهند شد این فضا را شکسته ام و نقشم متفاوت است. در مجموع از روزی که بازی در این سریال را شروع کرده ام، حالم خیلی خوب است. حتی خانواده‌ام متوجه این موضوع شده‌اند. در ضمن سکانس‌هایمان هم خیلی بامزه است. یک تجربه ارزشمند شیدا خلیق، در فیلم سینمایی«بوسیدن روی ماه» نقش‌نگار را بازی کرده بود. دختر شیطونی که به‌دنبال جواب سوالاتش از جنگ بود. او این روزها در سریال زعفرانی کنار دیگر بازیگران نقش مریم را بازی می‌کند. او درباره بازی در این سریال می‌گوید: من نقش دختر کوچک خانواده را بازی می‌کنم که ته‌تغاری است و شیرینی‌های خاص خودش را دارد. یکی از ویژگی‌های مریم این است که مرتب لیسانس رشته‌های مختلف می‌گیرد. از سوی دیگر عاشق خانواده‌اش است. وی که اولین‌بار است بازی در یک سریال را تجربه می‌کند، در این باره توضیح می‌دهد: برایم تجربه خیلی خوب و ارزشمندی است. راستش بعد از بازی در سینما و تئاتر دوست داشتم تلویزیون را هم تجربه کنم که خوشبختانه شرایط بازی در سریال زعفرانی فراهم شد. امیدوارم مردم از تماشای این سریال لذت ببرند و حالشان خوب باشد. برای خودم هم جالب است این سریال برای ایام نوروز تولید می‌شود. این بازیگر در پاسخ به این سوال که نوروزی بودن سریال زعفرانی تا چه میزان در انتخاب شما تاثیر داشته، می‌گوید: برایم جالب است سریال زعفرانی هر شب روی آنتن می‌رود و مردم در ایام نوروز که درگیر دید و بازدیدهایشان هستند، سریال ما را هم تماشا می‌کنند. با توجه به این که فضای سریال شیرین و طناز است، فکر می‌کنم مردم خیلی دوست داشته باشند. خلیق درباره این که برایتان سخت نیست در ایام نوروز سر کار هستید، عنوان می‌کند: نه. اتفاقا دوست دارم در ایام نوروز سر کار باشم. کار کردن با یک گروه حرفه‌ای همیشه دوست داشتنی است. قصه‌های ساده حامد محمدی، نگارش فیلم‌های سینمایی «طلا و مس»، «حوض نقاشی» و «فرشته‌ها با هم می‌آیند» را در کارنامه دارد که فیلم فرشته‌ها با هم می‌آیند را کارگردانی هم کرده است. یکی از ویژگی‌های کارهای محمدی، پرداختن به دغدغه‌های اجتماعی است، اما همیشه از منظری نگاه می‌کند که به مخاطب استرس ندهد. این اتفاق هم قرار است در سریال زعفرانی پیش بیاید. وی درباره سریال زعفرانی می‌گوید: به‌عنوان عضو کوچک این کار که سهم کمی‌در کار دارم، آرزو می‌کنم مردم از تماشای سریال لذت ببرند. محمدی درباره توجه به جزئیات که همیشه در کارهایش رعایت می‌کند، عنوان کرد: جای جزئیات در سینما و تلویزیون ما خالی است. البته قصه‌هایی که انتخاب می‌کنم، عجیب و غریب نیست. اتفاقاً قصه‌های ساده‌ای است که آن را با لحظات عادی پر می‌کنم که همه آدم‌ها در زندگی‌شان آن را تجربه می‌کنند. به همین دلیل علاقه‌مند هستم به جزئیات بپردازم و راحت از کنار آن نمی‌گذارم. البته منظورم این نیست که کار پیچیده‌ای انجام می‌دهم. فقط تلاش می‌کنم لحظات به بهترین شکل و قابل باور برای مخاطبان باشد. البته با توجه به زمانی که تا ایام نوروز داریم، امیدوارم بتوانیم این جزئیات را بخوبی در بیاوریم. این کارگردان در پاسخ به این سوال که زعفرانی اولین تجربه سریال‌سازی شماست، شرکت در ماراتن کارهای نوروزی برایتان سخت نیست، می‌گوید: من به دور از این فضا هستم. فکر می‌کنم همه دوستان به‌دنبال انجام دادن یک کار خوب برای ایام نوروز هستند تا مخاطبان از تماشای آن لذت ببرند. هیچ‌کس دوست ندارد کار بد داشته باشد، من هم در حد بضاعتم کارم را انجام می‌دهم. وی در پایان می‌گوید: تلاش می‌کنم قاب‌های تمیز و بازی‌های خوب و قابل باور در این سریال به مخاطب ارائه کنم. به هیچ وجه قصد ندارم استرس وارد کنم. احترام به تماشاگر برایم مهم است. ادعایی ندارم. فقط دوست دارم حال مخاطبان با تماشای سریال زعفرانی خوب شود، همین برای من کافی است. هر یک از شخصیت‌های قصه هم داستان خودشان را دارند و رها نیستند. فاطمه عودباشی - ویژه نامه نوروزی جام جم
چهارشنبه 4 فروردین 1395 ساعت 14:35
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها