محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852473206
صابر ابر، هنرمندی همه فن حریف!
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
صابر ابر، هنرمندی همه فن حریف!
صابر ابر عادت به یکجانشینی ندارد و خودش را با تجربههای مختلف میآزماید: بازیگری، عکاسی، نوشتن، پرفورمنس، کارگردانی و... . ادعایی هم ندارد و میگوید تمنایش، تأثیرگذاری به واسطه تجربههای تازه است.
روزنامه شرق: صابر ابر عادت به یکجانشینی ندارد و خودش را با تجربههای مختلف میآزماید: بازیگری، عکاسی، نوشتن، پرفورمنس، کارگردانی و... . ادعایی هم ندارد و میگوید تمنایش، تأثیرگذاری به واسطه تجربههای تازه است.
ابر که این روزها فیلم سینمایی «نزدیکتر» مصطفی احمدی را بر پرده سینماها دارد، در نمایش «مالی سویینی» به کارگردانی مرتضی میرمنتظمی نیز به ایفای نقش پرداخته. او امسال در اجرای رپرتوار «کالیگولا»ی همایون غنیزاده هم به ایفای نقش پرداخت و پیش از این در نمایشهایی همچون «کرگدن»، «هملت»، «سه جلسه تراپی و یک میهمانی»، «ریچارد سوم» و... او را بر صحنه دیده بودیم. گفتوگوی ما با او درباره تجربههای اخیرش بهخصوص اجرای «مالیسویینی» در نمایشخانه ایرانشهر است.
بازیگر گزیدهکاری هستید، لااقل در یکی، دو سال اخیر کمتر شما را در جایگاه بازیگر دیدهایم. شرط اولتان برای حضور در یک پروژه سینمایی یا تئاتری چیست؟
فکر میکنم هر پروژهای با خودش، تعریف خودش را میآورد. هر پروژهای با گروهی که سازنده آن هستند تعریفش را برای من میآورد. در چند سال اخیر بهطور خاص در تئاتر، آنچه مرا به سمت یک پروژه میبرد، تجربهای است که نمیتوان در سینما داشت، چه از نظر نوع بازی، چه از نظر نمایشنامه و شخصیتپردازی. بهندرت پیش آمده در تئاتری بازی کنم و بتوانم تجربه آن نقش را در سینما هم داشته باشم.
چون مدیوم سینما و مدیوم تئاتر هرکدام ویژگیهای منحصربهفرد خودشان را دارند. من از تئاتر به سینما آمدهام و تئاتر برایم هنر کاملتری است اما در پروژههایی هم که این چند سال کار کردم، همیشه یکسری نکات را در نظر گرفتم؛ مثلا اگر دارم «کالیگولا» را کار میکنم یا در «مالی سویینی» بازی میکنم به این خاطر است که یک جنسی از بازیگری را با آنها تجربه میکنم که برایم هیجانانگیز و دستنیافتنی است؛ اینکه چرا کم کار میکنم هم دلیل دارد؛ به این دلیل است که خیلی کم پیش میآید با یک مجموعه حرفهای روبهرو باشم. لزوما این «حرفهایبودن» هم از سابقه نمیآید. میتوان با جوانهایی کار کرد که حرفهای هستند و مثلا ممکن است در کنار آدم باسابقهای این حرفهایبودن معنا پیدا نکند.
در این سالها، به بازیگری بسنده نکردهاید و کارگردانی تئاتر، اجرای پرفورمنس، عکاسی و... را هم تجربه کردهاید. با توجه به اینکه با تجربه کارگردانی، خودتان در مقام ایدهپرداز یک پروژه بودهاید، وقتی در جایگاه بازیگر قرار میگیرید، چقدر این ایدهپردازی در نقشی که ایفا میکنید هم دخیل است؟ شما بهعنوان بازیگر، صددرصد مجری خواستهای کارگردان هستید یا ایدههای خودتان را هم دخیل میکنید؟
تلاش میکنم که فقط مجری نباشم. فکر میکنم کارگردان خوب، شنونده خوبی هم هست؛ و حرفهای منِ بازیگر را خواهد شنید. هر پروژهای، با همکاری متقابل است که به نتیجه میرسد. من همیشه در راستای متن و خواستهای آن، سعی کردهام ایدههایم را مطرح کنم و حالا اینکه این پیشنهادها چقدر به نتیجه میرسد یا نه، به روند کار بستگی دارد.
کارگردانی را هم تجربه کردهاید. درحالحاضر کدامیک از اینها برای شما جدیتر است؟ خودتان را بیشتر بازیگر میدانید یا کارگردان؟
همه سعیام این است که در پروسه کار هنری، (هرچه که هست؛ تجسمی، کارگردانی، بازیگری و...) تأثیرگذار باشم. هر زمان بتوانم حرفم را در راستای جهان ذهنی خودم، به واسطه هرکدام از اینها بزنم، اقدام میکنم. ب
رایم خیلی فرق ندارد کاری که میکنم چه اسمی دارد، از ابتدا هم برایم فرقی نمیکرد. هیچوقت به این فکر نکردم که یک بازیگرِ صرف هستم، یا اینکه فقط کارگردانم. شاید به نظر بعضیها این بد هم باشد، شاید متمرکزبودن روی یک نقطه در درازمدت تأثیر بهتری داشته باشد اما از آنجا که من آدمی بهشدت تجربی هستم و از سکون میگریزم، ترجیحم این است که تجربههای مختلف داشته باشم، با این تلاش که در هر تجربه، به بهترین شکل حضور داشته باشم.
یعنی دلم میخواهد در هر تجربهای، به صورت تماموکمال در خدمت آن باشم. کمااینکه وقتی پارسال «کالیگولا» هفت ماه طول کشید، من تصمیم گرفتم یک مدتی از سینما فاصله بگیرم. سال جدید هم قصد دارم تئاتر خودم را کارگردانی کنم و بعد بیشتر روی سینما متمرکز باشم.
چه متنی را کارگردانی میکنید؟
«پرتقالهای کال» نوشته سینا آذین را در ایرانشهر روی صحنه خواهم آورد. اردیبهشت و خرداد تمرین میکنیم و تیر و مرداد آن را روی صحنه میبریم. «پرتقالهای کال» یک نمایشنامه بیجغرافیاست، با اینکه در پاریس میگذرد، اما میتواند هر جای دیگر دنیا هم اتفاق بیفتد. من خیلی این نمایشنامه را دوست دارم و دو سال هم هست که منتظر اجراشدنش هستم، چون میخواستم در یک سالن قاب عکسی اجرا شود، منتظر سالن بودم. صحنه را هم آتوسا قلمفرسایی طراحی میکند.
از سالها پیش، شاید از ١٠، ١٢ سال پیش، از زمانی که هنوز هنرجوی بازیگری بودید، وبلاگ مینوشتید. بعد هم نوشتن، با عکاسی همراه شد و همان مسیر را در اینستاگرام ادامه دادید که نهایتا منجر به این شد که امسال کتابی از مجموعه عکسها و متنهای اینستاگرامی شما به بازار کتاب آمد با عنوان «هر رازی که فاش میکنی، یک ماهی قرمز میمیرد». انتشار این کتاب موافقان و مخالفان زیادی داشت. خیلیها به اینکه شما عکس-نوشتهای اینستاگرامتان را کتاب کردید نقد داشتند. انگیزهتان برای انتشار این عکس-نوشتها در قالب یک کتاب چه بود؟
من آدمی هستم که سوار مترو، بیآرتی و تاکسی میشوم. از پیادهروی، از در شهر گشتن، خریدکردن و... لذت میبرم و اینها بخشهای اصلی زندگی من است. لزومی نمیبینم چون بازیگرم خودم را قایم کنم. من در بین مردمم و از جنس آنها هستم. هیچ فرقی با مردم ندارم. من بهشدت آدم معمولیای هستم. اصلا فکر نمیکنم که من ویژگی خاصی دارم؛ منتها به دلیل جایی که ایستادهام بهعنوان بازیگر، این تصورِ متفاوتبودن به وجود آمده.
من اگر بازیگر نبودم، باز هم اینستاگرامی داشتم که دنبالکنندگان زیادی داشت. بهطورکلی هم فرار کردم از اینکه فالوئری در اینستاگرامم، مرا به خاطر سینما دنبال کند. حتی آنجا نوشتهام که «اینجا از سینما حرف نزنیم». چون سینما را میتوان در خبرگزاریها و مطبوعات و دیگر رسانهها دنبال کرد، منتها اینستاگرام من، بخشی از خودِ شخصی و زندگی خصوصیام و حتی خانهام را به نمایش میگذارد. در واقع روزمرهام را با مردم در میان میگذارم و خیلی به این کار معتقدم. ترجیح میدهم اگر کسی مرا دنبال میکند، دلیلش بازیگربودنِ من نباشد و مرا به خاطر حرفهای معمولی روزمرهام دنبال کند.
آنجا حتی درباره فیلمهای مورد علاقهام، حرف نمیزنم. کار من مثل همه آدمها، پیش از هر چیز زندگیکردن است و بعد بازیگری یا هر چیز دیگری. در اینستاگرام، زندگیام را با آدمها به اشتراک میگذارم و بابتش خوشحالم. پس از مدتی که تعداد عکسها زیاد شد، خواستم آن عکسها و متنها در قالب کتاب هم در دسترس عموم باشد.
اما انتقادات زیادی بابت کتابشدن این عکس-نوشتهایی که پیشتر در فضای مجازی منتشر شده بودند هم مطرح شد... .
همیشه وقتی اتفاقی از سمت آدمی که شناختهشده و مورد توجه است میافتد، موجی از انتقادات را همراه میکند. اگر کسی جز من، این کار را کرده بود اتفاقا با استقبال هم مواجه میشد. کمااینکه چند نمایشگاه عکس برگزار شد، از جوانهایی که عکسهای اینستاگرامیشان را به نمایش گذاشتند و خیلی هم بابت این کار از آنها استقبال شد. متأسفانه همیشه قضاوتهایی هست اما میتوان بیرون از این قضاوتها، منصفانهتر به اتفاقات نگاه کرد. اتفاقا اغلب نقدها به انتشار کتابم، از سوی کسانی که پسوندها و پیشوندهای هنری دارند، بوده؛ یعنی این نقدها از سوی مردم نبوده، مردم بسیار از کتاب استقبال کردند و کتاب به چاپ چهارم رسید.
از این بابت خیلی خوشحالم. تمام تلاشم این بود که کتاب با بهترین کیفیت و با یک قیمت معمول و درخور آن کیفیت، راهی بازار شود. چون من برای مخاطبم ارزش قائلم. مخاطبی که برای اثر من هزینه میکند، باید کیفیتی درخور به او ارائه شود. این درباره تئاتر هم صادق است. هفت ماه از عمر من در این سال، برای تمرینات «کالیگولا» گذشت؛ آن هم برای اجرای مجدد این کار. برای اجرای اولمان که یک سال و چند ماه، تمرین کردیم؛ یعنی دو سال از عمر من صرف «کالیگولا» شده. خیلی هم بابتش خوشحالم.
همان دو سال را کم کنیم، من ٣٠ساله میشوم. ٣٠سالهای که تجربه «کالیگولا» ندارد. من دوست دارم آدم ٣٢ساله و حتی ٣٥سالهای باشم که این تجربه را در زندگیاش دارد؛ اما این تجربه چیزهایی به من اضافه کرده که باعث میشود من کار خودم را بکنم و به این نقدها تن ندهم. برایم این حرفها، مثل نقد فیلمهاست. به نقد فیلمها هم تن نمیدهم. همیشه آنها را دنبال میکنم و نکاتی را که لازم است از آنها میگیرم اما لزوما برایم سندی کامل نیستند.
بهزودی زود، کتاب بعدی من هم چاپ میشود و کتاب دومم، داستان است. ما باید به هم فرصت تجربهکردن بدهیم؛ حتی اگر آن تجربه اشتباه است. ما باید آدمهای بزرگی باشیم، اما نیستیم. همه چیز را میتوان بزرگوارانه به گذر زمان سپرد و منتظر ماند تا آدمها از پسِ تجربههایشان، آنچه دارند را عرضه کنند. هیچ دلیلی برای ماندن در یک نقطه وجود ندارد و هر چیز بازدارندهای، به نظرم ازبینبرنده است. من همیشه حتی اگر چیزی وجود داشته باشد که پیشبرنده است و درعینحال نابودکننده هم هست، باز از آن استقبال میکنم.
این شبها «مالی سویینی» را روی صحنه دارید. این تئاتر چه ویژگیای دارد که پذیرفتید در آن بازی کنید؟
«مالی سویینی» به نظرم حرف امروز ایرانِ ماست. «مالی سویینی» حرفی دارد که بهشدت در این روزها دغدغه من بوده و خوشحالم از اینکه آن را روی صحنه میبریم و مخاطب هم حرفمان را میگیرد. «مالی سویینی» از ما میخواهد بپذیریم آدمها زندگی شخصی خودشان را دارند و قرار نیست کسی برای کس دیگری تصمیم بگیرد؛ مثل همین حرفهایی که زدیم.
من کتاب منتشر میکنم، من در حوزه تجسمی فعالیت میکنم، من پرفورمنس اجرا میکنم، من تئاتر کارگردانی میکنم، من بازیگر هم هستم، ببینیم و دربارهاش حرف بزنیم اما لزومی ندارد کسی برای من تصمیم بگیرد که من «فقط» بازیگری کنم. من ادعایی هم ندارم. همیشه به همه میگویم که من کنارتان هستم، بیایید با هم یک کار مهم و تأثیرگذار بکنیم. امروز با این تجربههایی که در حوزههای مختلف تابهحال کسب کردهام، اگر فیلم بازی کنم، آدم کاملتری هستم. اگر پارسال فیلمی بازی کردم، قطعا بهتر از سالهای قبل بوده.
زندگی هر روز، با تجربههای تازه، ما را کاملتر میکند. «مالی سویینی» که زنی نابیناست و در مواجهه با «فرانک» و «دکتر رایس» برایش اتفاقاتی میافتد. آنها اصرار دارند او بینا شود. «فرانک» آدمی معمولی است و «دکتر رایس» هم آدمی تحصیلکرده. یکی نزدیک به اوست و دیگری خیلی دور. یکی همسر اوست و دیگری پزشک اوست.
این دو نفر کاری با او میکنند که معصومیت او از دست میرود، معصومیت زندگی او، معصومیت جهانش. آنها بهزور میخواهند با جراحی، او را بینا کنند و نهایتا جهان شخصی او را، از او میگیرند. این نمایشنامه به ما میآموزد که حریم شخصی آدمها را دستمالی نکنیم. ما باید یاد بگیریم در مواجهه با آدمهای مختلف، تبدیل به یک مصرفگرای صِرف نشویم و نخواهیم همه جهان آن فرد را تصرف کنیم.
«مالی» (با بازی الهام کردا) در این نمایش تن میدهد به اینکه جهانش را نابود کنند، درحالیکه میتواند نپذیرد. من تعبیر بسیار زیبایی شنیدم از دکتر بابایی درباره کاراکترهای این نمایش. حرف ایشان این بود که «مالی»، رقمزننده یک تراژدی است. «مالی» کسی است که روی میز میرود و میرقصد و کسی که چنین رفتاری میکند یعنی قرار است یک تراژدی به وجود آورد.
او یک مرزی را رد کرده، پس تراژدی سراغش میآید. درباره «فرانک» که من آن را بازی میکنم، دکتر بابایی گفتند او غمگینترین مردی است که دیدهایم، با اینکه ظاهر خیلی خندانی هم دارد؛ او با رؤیای بهوجودآوردن یک زندگی جدید برای خودش و همسرش «مالی»، زندگیشان را به سمت آن تراژدی میبرد و درباره «دکتر رایس» هم گفتند، وقتی او کاراکتری است که زنش ترکش کرده، در ناخودآگاهش میخواهد از یک زن انتقام بگیرد و این انگیزه اصلی او برای بازگرداندن بینایی به «مالی» است.
«مالی سویینی» یک نمایشنامه روانکاوانه درخشان است. من به هرکس که به تماشای آن آمده پیشنهاد دادهام که حتما متن اصلی را هم بخواند چون ما مجبور شدیم متن تلخیصشده را کار کنیم. اگر میخواستیم کل متن را اجرا کنیم، طول اجرا سه ساعت میشد. در صفحه اول نمایشنامه، نویسنده تأکید میکند که در این نمایش، کار خاصی نکنید.
درحالیکه خیلیها که نمایش را دیدند به ما گفتند چرا در طول نمایش هیچ کار خاصی نمیکنید و ٤٠ دقیقه را نشستهاید! تأکید دیگر نمایشنامهنویس این بود که بخش مهمی از این نمایش هم آموزشِ «گوشدادن» است؛ استفاده از یکی از حواس پنجگانه. گاهی اوقات فقط باید گوش داد.
لازم نیست کار خاصی بکنیم. ما در کل سعی کردیم در راستای خواستهای نویسنده متن عمل کنیم. اجراهای دیگری هم که از این نمایشنامه در نقاط دیگر دنیا روی صحنه رفته، همه اجراهای ثابتی بوده. جز یک اجرا در انگلیس که بازیگران نمایش را در آب اجرا میکردند و آن هم باز یادآوری یکی دیگر از حواس پنجگانه یعنی «لامسه» بوده.
تجربه همبازیشدن با الهام کردا در این نمایش چطور بود؟
فوقالعاده! او بازیگر درخشانی است. من فکر میکنم ما در حال مواجهه با یک سیل بازیگران درخشان هستیم. بازیگرانی از نسلهای مختلف که آدمهای باتجربه و حرفهای هستند و نمونه آن الهام کردا است. احساس میکنم استانداردهای بازیگری در حال تغییر است. الهام کردا یکی از همان کسانی است که در حال تغییردادن مرزهای بازیگری است. او نهتنها پارتنری درجهیک است بلکه من در اجراها از الهام یاد هم میگیرم. او میتوانست نقش یک کور را هزار مدل دیگر بازی کند.
منتها بازی او در خدمت متن است و بنا بر تأکید نویسنده، هیچ کار خاصی نمیکند. او کل یکساعتونیم اجرا راکورد نگاهش را در نقش یک کور حفظ میکند. بعضی شبها وقتی بعد از اجرا به پشت صحنه میآید، به دلیل زاویه تکراری مردمک چشم و کمنوری سرگیجه دارد و مدتی سرش را بین دستهایش نگه میدارد. فکر میکنم اجرای «مالی سویینی» اجرائی است که نباید آن را از دست داد. ما در این نمایش با استقبال ویژهای مواجه شدیم و شک ندارم بهزودی دوباره آن را روی صحنه میآوریم.
شما دو فیلم هم در محاق دارید. فکر میکنید سرانجام، سرنوشت «دلم میخواد» بهمن فرمانآرا و «آشغالهای دوستداشتنی» محسن امیریوسفی که شما در آنها بازی کردهاید، چه خواهد شد؟
من در مواجهه با توقیف فیلمها پوستکلفت شدهام. از اولین فیلمم «مینای شهر خاموش» با سابقه دو سال توقیف، با این تجربه مواجه بودهام. ولی چیزی که درباره این دو فیلم خاص باید بگویم این است که بیشک این فیلمها بهزودی دیده خواهند شد و میدرخشند.
کار من در فیلم آقای فرمانآرا یک تجربه خیلی کوتاه شاید دودقیقهای بود و برای من جای ویژهای در کارنامه کاریام دارد. درباره فیلم آقای امیریوسفی هم بارها و بارها آمدم یک یادداشت بنویسم، اما فکر کردم ارزش این فیلم خیلی بیشتر از اینهاست. حتی ارزشش بیشتر از اینهاست که وارد حواشی شود.
«آشغالهای دوستداشتنی» فیلمی نیست که من با نوشتن یک یادداشت، انگشتنشانش کنم. جا و مقام این فیلم، آنقدر بالاست و این فیلم، چنان فیلم مهمی در تاریخ سینماست که خودش، بهزودی راه خودش را باز میکند. «آشغالهای دوستداشتنی» فقط کافی است دیده شود، آنوقت جایگاهش بر همگان مشخص میشود.
مثل یک بچه نابغه که در خانه حبس شده؛ اگر ٤٠ سال هم درها به روی یک نابغه بسته بماند، او بعد از ٤٠ سال از خانه بیرون میآید و یک چیزی از خودش به همه نشان میدهد که شگفتانگیز است و همه غبطه خواهند خورد که چرا نگذاشتیم این بچه زودتر از این خانه بیرون بیاید.
«آشغالهای دوستداشتنی» بچهای است که در خانه حبس شده و سرانجام یک روز از خانه بیرون میآید و همگان را با نبوغی مواجه میکند که شگفتانگیز است. این فیلم در تمامیت به شعور مخاطبش احترام میگذارد و جانبداریای ندارد، حیف که قضاوت میکنیم و نمیگذاریم این نبوغ دیده شود.
تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۶:۳۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]
صفحات پیشنهادی
نحوه اکران هنر و تجربه میتواند برای همه سینمای ایران پیشنهاد شود
نحوه اکران هنر و تجربه میتواند برای همه سینمای ایران پیشنهاد شود شهرام مکری از تلاشهای سال 94 بخش هنر و تجربه برای فیلمهای ارزشمند سخن گفت شهرام مکری کارگردان سینما در خصوص و عضو شورای سیاستگذاری بخش هنر و تجربه به خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوهمه رقابتهای شاد در قاب مسابقات تلویزیونی
همه رقابتهای شاد در قاب مسابقات تلویزیونی رقابت آشپزها و آتشنشانها در نوروز 95 مرحله نهایی مسابقه آشپزی دستپخت پخش میشود در این مسابقه 9 سرآشپز که طی مسابقات پنج ماه گذشته به مرحله نهایی رسیدند برای معرفی سرآشپز سال 94 در ایام نوروز با هم مسابقه میدهند به گزارش فرهنگ نیهمه برنامههای تلویزیون در ایام فاطمیه
همه برنامههای تلویزیون در ایام فاطمیه کد خبر ۵۷۴۱۱۶ تاریخ انتشار ۲۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۰ ۰۲ - 11 March 2016 فیلمهای سینمایی و تلویزیونی و انیمیشن نشانی لاله ها را از تو می گیرم شیار ۱۴۳ چند روز مانده به عید شکوفهای در زمستان و م الف د ر مادر برای پخش در ایام فاطمهمه برنامه های تلویزیون در نوروز ۹۵
همه برنامه های تلویزیون در نوروز ۹۵ ویژه برنامه های نوروزی شبکه های سیما عمدتا از ۲۹ اسفند آغاز می شود اما برخی از شبکه ها کلید پخش نورزوی را از چند روز قبل از رسیدن به دقایق تحویل سال ۹۵ زده اند به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر به نقل از خبرگزاری فارس جزئیات همه برنامهمه بهارانههای «شبکه افق» برای نوروز
همه بهارانههای شبکه افق برای نوروز مدیر شبکه افق از تدارک مستندها و ویژه برنامههای جذاب برای ایام نوروز خبر داد به گزارش فرهنگ نیوز سید جواد رمضان نژاد با اشاره به اینکه شبکه افق علاوه بر سریال تلویزیونی مردان سایه مجموعه ای از مستندهای خوب تک قسمتی ایرانی و خارجی برای پخشهمه گزینهها روی میز اصلاحات
همه گزینهها روی میز اصلاحات ابتکار از برنامه اصلاحطلبان برای کرسیهای باقی مانده مجلس گزارش میدهد به گزارش نامهنیوز بعد از انتخابات هفتم اسفندماه تکلیف 221 کرسی مجلس دهم شورای اسلامی مشخص شدهاست و 69 کرسی دیگر به دور دوم یعنی در انتخابات اردیبشتماه سال 95 معلوم و تعیرانیری:محرز در بارسا؟همه شایعه است
رانیری محرز در بارسا همه شایعه است کلودیو رانیری سرمربی لسترسیتی با رد شایعات اخیر در مورد رفتن ریاض محرز به بارسا تاکید کرد که این ستاره الجزایری در دیدار پیش رو برای لستر به میدان خواهد رفت به گزارش "ورزش سه" محرز در دیدار اخیر لستر مقابل واتفورد از ناحیه همسترهمه چیز درباره اختلال برانگیختگی جنسی در خانم ها !
وجود اختلال جنسی در خانمها بر کیفیت زندگی زوج ها اثر سوء شدید دارد و در بسیاری از موارد نیز کار به طلاق می کشد اختلال برانگیختگی جنسی در خانم ها اختلالات جنسی در خانم ها مثل مردان شایع می باشند ولی این اختلالات در تمامی جوامع در زنان کمتر مورد توجه قرار می گیرند حتی شرکتهای دارهمه آنچه باید درباره سنگ کلیه بدانید
جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۰ ۴۰ یک فوق تخصص بیماریهای کلیه دیالیز و پیوند با اشاره به عوامل سنگسازی کلیهها گفت یکی از شایعترین علامتهای وجود سنگ کلیه درد پهلوها است دکتر سیفالله بلادی موسوی در گفتوگو با خبرنگار سرویس سلامت خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا - منطقه خوزستانهمه ما از رسیدگی به مردم غافل شده ایم
غلامعلی حداد عادل گفت حداقل فایده چنین فیلمی این است که می گوید مشکل پیروزی و شکست جناح های سیاسی نیست مشکل جای دیگری است که از آن غافل هستیم به گزارش پایگاه خبری گرمه به نقل از فارس شب گذشته اکران خصوصی فیلم سینمایی رسوایی 2 تازه ترین اثر سینمایی مسعود ده نمکی با حضور هنرمندا-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها