واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: محمدرضا احمدى موحد: گوينده و سردبير ورزشى راديو:مخاطبين راديو حرفهاىتر از مخاطبين تلويزيونند
گفتگو از: ناهيد جعفر پوركامى
اشاره: چهره هميشه خندان محمدرضا احمدى موحد، گوينده راديو ايران براى همه ما آشناست. براى او همه چيز مثل يك جرقه شروع شد، به طور اتفاقى وارد راديو شد اما در ادامه تصميم گرفت براى رسيدن به هدفى كه دارد هر طور كه شده، خودش را به ديگران ثابت كند. در حال حاضر در راديو ايران مشغول فعاليت است و به عقيده خودش مخاطبان راديو كمى حرفهاى تر از مخاطبان تلويزيون هستند.
گفتگويى با او انجام دادهايم كه مىخوانيد؛
كمى از بيوگرافى خودتان بگوييد؟ چطور شد كه گوينده راديو شديد؟
26 سال دارم. تك پسر و فرزند آخر خانواده هستم. به تازگى هم متاهل شدم. همه چيز مثل يك جرقه شروع شد. خواندن چند تا خبر اينترنتى در برنامههاى ورزشى راديو جوان، آن هم از طريق تلفن و بعد اجراهاى كوتاه و فقط يكي، دو دقيقهاى استارت كارم را زد. علاقه دوران نوجوانى هم لازمه رسيدن به اين حرفه است و صرفا يك شعار نيست. پيگيرى و تلاش در كنار علاقه دست به دست هم دادند تا خدا را شكر به اين مهم دست پيدا كنم.
شما راديو را انتخاب كرديد يا راديو، شما را ؟
نمىدانم. البته كه خودم هميشه جايگاه خاصى براى راديو قائل بودم و هستم و چهرههاى راديويى را خيلى دوست داشتم چون راديوها خيلى مظلوم هستند. اما فكر مىكنم هر دوى ما همديگر را انتخاب كرديم. راديو، مرا و من هم راديو را.
شما جزء آن دسته از گويندگانى هستيد كه صدايتان را از برنامههاى راديو ايران شنيدهايم، چه سنخيتى بين راديو و تلويزيون وجود دارد؟
هر كدام از اين دو رسانه مخاطب و علاقهمندان خاص خود را دارد و همه همكاران ما در هر دو سو براى جلب رضايت مخاطبان خود سخت تلاش مىكنند. البته به نظر من مخاطبان راديو كمى حرفهاىتر از مخاطبان تلويزيون هستند.
فكر مىكنيد نياز به توليد و پخش برنامههاى راديويى تا چه حد در جامعه ما احساس مىشود؟
خيلى زياد. شنوندگان حرفهاى راديو هميشه از رسانه خودشان برنامههاى خوب مىخواهند و آن را پيش ديگران تبليغ مىكنند. راديو هميشه جايگاه خاص خود را در بين مردم دارد و حفظ مىكند.
فكر مىكنيد دليل انتخاب شما براى گويندگى يا گزارشگرى در راديو ايران چه چيزى بوده است؟
اين سوال را بايد اطرافيان جواب دهند، اما به جرات مىگويم از زمان حضورم در راديو ايران، حال و هواى ورزشى اين شبكه عوض شده و بيشتر به ورزش توجه مىشود. اين را مىتوان از پوشش خوب مسابقات جام ملتهاى آسيا متوجه شد.
در حال حاضر روند برنامههاى راديويى را چگونه ارزيابى مىكنيد؟
بسيار خوب. مخصوصا راديو ايران تحول و تغييرات خوبى داشته كه به خوبى به چشم مىآيد.
چه برنامههايى با اجرا و يا سردبيرى شما از راديو پخش مىشود؟
كارشناس مجرى برنامههاى سلام ايران و عصر روز هفتم هستم و سردبير و گزارشگر مسابقات فوتبال تيم ملى در مقدماتى جام جهاني.
آيا از قبل انگيزهاى براى گويندگى در راديو داشتيد؟
صد در صد. من براى رسيدن به راديو هميشه لحظه شمارى مىكردم.
آشنايىتان با راديو چگونه شكل گرفت؟
براى حضور در راديو ايران لطف و اعتماد مهرداد صادقى شامل حالم شد. كارم را با گزارشگرى در سطح شهر براى موضوعهاى اجتماعى شروع كردم و بعد به حرفه اصلىام يعنى ورزش آمدم و كارم را ادامه دادم. روزهاى سختى را پشت سر گذاشتم و با اينكه مىدانستم هرگز گزارشگر خوبى براى موضوعهاى اجتماعى نيستم اما با جديت كارم را دنبال كردم تا به آن چيزى كه مىخواستم، رسيدم.
آيا براى ورود به تلويزيون هم تلاش مىكنيد؟
حتما.
اولين كار شما در كدام شبكه بود و آيا از اجراى خودتان راضى هستيد؟
اولين كار من در راديو جوان بود و از اجراى خودم هم راضى هستم. هر مرحله حال و هوا و شرايط خاص خودش را دارد. آن زمان هم با توجه به شرايط خاصى كه داشت خوب و تا حدودى راضى كننده بود.
در زمينه گويندگى مطالعه هم مىكنيد؟
بله، كتابهاى زيادى خواندهام و از با تجربههاى اين حرفه هم كمك مىگيرم. البته با لطف پدرم، تقريبا تمام اجراهايم را ضبط كرده دارم و با گوش كردن برنامهها سعى مىكنم اشكالهايم را برطرف كنم.
اولين متنى را كه خوانديد به خاطر داريد؟
تقريبا سه سال پيش بود. ساعت 11/45 دقيقه صبح، خبر از حاشيه بازى ايران و كره شمالى در رقابتهاى مقدماتى جام جهانى 2006
اطلاعات يك گوينده بايد در چه زمينههايى باشد؟
تقريبا در همه زمينهها و عميقتر در زمينه تخصصى خودش.
تپق چه جايگاهى در اجراى شما دارد؟
تپق جزئى از زندگى كارى يك مجرى يا گوينده است. بعضى وقتها جالب است و بعضى وقتها آنقدر بد است كه دلت نمىخواهد حتى يك لحظه به آن فكر كني.
تفاوت گويندگى در راديو و گويندگى در تلويزيون چيست؟
زمين تا آسمان با هم فرق دارند. كار اجرا در راديو به مراتب سختتر از تلويزيون است. مخصوصا در زمينه گزارشگرى ورزشي. وقتى ما فوتبال را از راديو گزارش مىكنيم با سرعت و انرژى بايد تمام بازى را براى شنونده صحنه سازى كنيم تا به خوبى در جريان كار قرار بگيرد، اما در تلويزيون اين طور نيست و بيننده خود ناظر صحنههاست. مخاطب راديو خيلى عميقتر مطالب را دنبال مىكند.
تا به حال فعاليت تلويزيونى هم داشتهايد؟
يكبار در سالگرد تاسيس راديو ايران در سال 67 بود كه برنامه صبحگاهى ما “سلام ايران” از طريق شبكه اول پخش شد و من هم در كنار ساير دوستان و همكاران بودم.
به نظر خودتان، صدايتان چه رنگى است؟
سبز
خاطرهاى از كار كردن در راديو برايمان تعريف كنيد؛
خاطره كه زياد است. از صبح زود بيدار شدن تا اجرا و اتمام برنامه. اما دو خاطره جالب، ولى بد دارم كه هنگام بازى ايران- كره جنوبى در جام ملتهاى آسيا بود. در ضربات پنالتى ما همه شرايط مثل موسيقى و انرژى خودمان را براى برد ايران آماده كرده بوديم - كه متاسفانه تيم ما باخت و همه چيز به هم خورد. خاطره دوم اينكه در گفتگويى كه مدتها پيش از من چاپ شد، نوشته شده بود كه من صداى عادل فردوسىپور را در برنامههايم تقليد مىكنم، در صورتى كه اصلا اين طور نيست. هر كس جاى خودش است و هر صدايى مال همان شخص. اگر صدا و حركات من شبيه عادل فردوسىپور است، نبايد گفته شود كه من صداى او را تقليد مىكنم. خيلى از انسانها شبيه هم هستند و خيلى از حركات و صداها هم مىتواند شبيه هم باشد، اين كه دليل نمىشود در رسانه يا جاى ديگر اين گونه نوشته و گفته شود. اميدوارم ديگر در رسانهاى شاهد اين نوشتهها نباشيم.
و صحبت پايانى محمدرضا احمدى موحد؟
تشكر مىكنم از شما و همه دوستان در روزنامه رسالت و اعضاى خانوادهام. اميدوارم مردم از ما راضى باشند و هميشه سلامت و شاد و مثبتانديش باشند.
چهارشنبه 22 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 386]