واضح آرشیو وب فارسی:مهر: نامهای به کارگردان «داستانهای میان رودان»
سفره خلاقیتت را جای دیگری پهن کن/ اینجا کمرت میشکند
شناسهٔ خبر: 3560314 - جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۱
هنر > تئاتر
آرش عباسی نویسنده و کارگردان تئاتر طی نامهای به علی شمس کارگردان «داستان های میان رودان» از او خواسته است خلاقیتش را در راه دیگری به کار گیرد چون این روزها ارج و قرب از تئاتر رخت بسته است. به گزارش خبرنگار مهر، آرش عباسی نویسنده و کارگردان تئاتر در نامه ای به علی شمس کارگردان نمایش «داستان های میان رودان» که این روزها در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است درباره وضعیت این روزهای تئاتر کشور و تلاش هایی که نهایتا بی نتیجه می مانند، سخن گفته است. در نامه آرش عباسی آمده است: «علی شمس عزیز اگر خاطرت باشد بعد از دیدن نمایش ات گفتم حس خوبی دارم و حسابی از اجرا انرژی گرفته ام اما واقعیت این نیست من حس خوبی نداشتم و به عکس از اینکه رفیق خوبی مثل تو تا این حد اشتباه فکر می کند نمی توانم خوشحال باشم و نمی توانم خودم را قانع کنم که آینده اش برایم مهم نیست که هست. تو ماه ها وقت و روح و روان ات را صرف نوشتن این متن دشوار کرده ای، آن هم برای تئاتری که مهم ترین جشنواره اش تو را لایق کاندید شدن هم ندانست. تو پنج ماه وقت و هزینه و انرژی خودت و گروه ات را صرف این کار کرده ای در صورتی که اگر بیشتر به اوضاع تئاتر این دیار آگاه بودی می دانستی اینجا در بهترین شرایط ۳۰ روز تمرین می کنند و ۳۰ روز اجرا. برای تئاتر یتیم و بی سرپناه ایران که گروه هایی مثل گروه تو نه تنها حمایتی ندارند که بخشی از دسترنج شان را هم باید برای اجاره سالن به دولت بدهند کار کردن خودکشی است. اگر از من که به سبب سال های عمر چند پیراهن بیشتر از تو پاره کرده ام بپرسی می گویم وقت و عمرت را صرف کار دیگری بکن. از قلم تو پیداست که حال درخشانی داری و آینده درخشان تر. گذشته درخشان تو را هم با نمایش «اگر شبی از شب های تهران مسافری» به یاد می آورم طنز بی نظیری که به واسطه تسلطت به ادبیات همان چیزی شده بود که تئاتر ایران سخت به آن محتاج بود. آن نمایش را کسی ندید، «قلعه انسانات» را هم با همه ریزه کاری های درخشان اش کسی ندید همین «داستان های میان رودان» را هم کسی نمی بیند چون تو نمی خواهی با قواعد تئاتر امروز ایران که همه می دانیم و تکرارش بی فایده است کار کنی به همین دلیل محکوم به شکستی. پس دوست و برادر عزیزم سوی چشمت را برای نوشتن در تئاتر این مُلک نگذار، خلاقیتت را جای دیگری خرج کن. جایی که ارزش اش را داشته باشد. به جای کار بیهوده نمایشنامه نویسی، داستان و رمان بنویس، فیلمنامه بنویس، تحقیق و ترجمه کن کاری کن که چند صباحی دیگر که موی سپید کردی از عمر رفته ات پشیمان نباشی. بعد از هر خلقی خالق اثر باید چنان اغنا شده باشد که تا مدت ها هوس کار کردن نداشته باشد و از کاری که کرده لذت ببرد. شک ندارم تو تا مدت ها توان کار کردن نداری چون باید زیر بار بدهی ها و خستگی های این نمایش پراندیشه کمر خم کنی. فرهاد مهندس پور در گفتگویی که چندی پیش با یکی از خبرگزاری ها داشت جمله مهمی گفته بود به این مضمون که الان تئاتر جایگاه اجتماعی غبطهبرانگیزی ندارد که آدم فکر کند اگر کار نکند چیزی را از دست داده است. پس سفره خلاقیتت را جای دیگری پهن کن. ارج و قرب از این تئاتر رخت بسته است.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]