واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۳
دبیر علمی جشنوارۀ شعر فجر با اشاره به برخی تصورات دربارۀ این جشنواره، آنها را نادرست خواند. در یادداشت اسماعیل امینی که در اختیار بخش ادبیات قرار گرفته آمده است: جشنوارۀ شعر فجر اکنون به دهمین دورهاش رسیده است. هر سال دهها جشنوارۀ شعر برگزار میشود اما جشنوارۀ شعر فجر به خاطر گستردگی و فراگیریاش، بیش از همۀ جشنوارههای شعر، مورد توجه شاعران و رسانههاست. دربارۀ جشنوارۀ شعر تصورات نادرستی وجود دارد که به تدریج شکل گرفته است. در این دو دوره که من دبیر علمی جشنواره بودم تلاش کردم که نادرستی این تصورات را نمایان کنم. تصور نادرست اول: جشنوارۀ شعر، نوعی تقسیم امتیازات و موقعیتهاست برای مدیون کردن و به اصطلاح نمکگیر کردن دیگران. تصور نادرست دوم: جشنواره و اعتبارات مادی و معنوی آن ابزاری است در دست دبیر جشنواره برای یارگیری و دوستیابی. تصور نادرست سوم: برگزیدگان و داوران و شاعران دعوتشده مطابق میل و پسند دبیر جشنوارهاند و بنابراین هر کس برگزیده نیست یا دعوت نشده لابد دبیر جشنواره، او را حذف کرده است. تصور نادرست چهارم: هر گروه و جریان شعری باید سهم مشخصی در جشنواره داشته باشد و انتخاب آثار و مدعوین، باید بر اساس سهمیهبندیهای مرسوم در ادارات و دانشگاهها باشد. تصور نادرست پنجم: کسانی که همیشه در جشنوارهها سهمی از داوریها، امتیازات و شعرخوانیها داشتهاند لابد باید در جشنواره فجر هم سهمشان محفوظ باشد. تصور نادرست ششم: دبیر جشنواره به خاطر دوستی با این شاعر یا آن شاعر باید هوای کتاب او را در داوری داشته باشد و اگر چنین نشد، آن شاعر حق دارد دبیر جشنوراه را دشمن خود بداند. انگار دبیر جشنواره، داور است یا حق وتو دارد. تصور نادرست هفتم: چون جشنواره با اعتبارات دولتی برگزار میشود، لابد کتاب ناشران دولتی یا همسو با دولت، اولویت خاصی در داوری آثار خواهد داشت. تصور نادرست هشتم: خبرگزاریها و رسانههای جریانات جناحی و سیاسی، حق دارند که خطکشیهای بیبنیان جناحی را در جشنوارۀ شعر مبنای قضاوت خود قرار دهند. تصور نادرست نهم: جریانهایی که تصور میکنند روشنفکر و مبارز و مستقل و مخالف هستند، خیال میکنند که اولویت ویژهای دارند و مسئولان جشنواره باید برای آنها هم سهمیۀ خاص در نظر بگیرند و نازشان را بخرند. یعنی داوری آثار آنها نه در قیاس با بقیۀ آثار و نه بر اساس قابلیتهای شعری، بلکه بر اساس رانت مخالفت و روشنفکربازی انجام شود. تصور نادرست دهم: هر شاعری که چهرۀ مطرح رسانهای است و طرفداران پرشمار دارد و لایکخور و فالوورخور است، لابد شاعر خوبی است، منتقد خوبی است، داور خوبی است، پس باید به جشنواره دعوت بشود و باید داور باشد و باید کتابش برگزیده شود. تصور نادرست یازدهم: هر شاعر و متشاعری که حاشیهساز است و هیاهو میکند و هوچیگری و جنجالسازی دارد، چهرۀ مطرح است و خبرساز است، پس باید در جشنواره سهمیۀ خاص داشته باشد. تصور نادرست دوازدهم: اگر در میان شاعران و داوران کسانی باشند که با نظرات هم موافق نباشند، نمیتوانند با هم همکاری کنند. به ویژه اگر کسی با دبیر جشنواره همنظر نباشد لابد نباید در هیچ یک از برنامههای جشنواره مشارکتی داشته باشد. این تصورات نادرست و داوریهای نادرستی از این دست، حاصل فضای غبارآلودی است که بر مجامع سیاستزدۀ رسانهای سیطره دارد. گویا کار اجرایی و علمی براساس قانون و آییننامه و ضوابط، غیرطبیعی است و به طور طبیعی و عرفی، باید سلایق شخصی و دوستیها و دشمنیهای افراد مبنای تصمیمگیریها باشد. جشنوارۀ شعر فجر در دورههای اخیر اگر توانسته باشد نادرستی تصوراتی از این قبیل را نمایان کند گامی به پیش برداشته است. و نیز اگر این مدعا را در عمل اثبات کند که انسانها میتوانند با نظرات هم مخالف باشند اما این اختلاف نظر منجر به دشمنی نشود؛ همانگونه که همکاری و مشارکت به معنای تسلیم شدن به عقاید و نظرات دیگران و صرف نظر کردن از استقلال فکری و علمی خود نیست. با این رهاوردها جشنوارۀ شعر فجر در توسعۀ فرهنگ مشارکت اجتماعی توفیق داشته است. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]