واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
روایت حمیدرضا آذرنگ از بازی در فیلم «گیتا»/ مطرح کردن دغدغهها، عنادورزی نیست فرهنگ > سینما - حمیدرضا آذرنگ بازیگر فیلم «گیتا» میگوید حضور حاشیهها در سینما برایش بسیار تعجببرانگیز است.
کتایون کیخسروی: حمیدرضا آذرنگ، سختگیر است. برای انتخاب نقش، معیارهای خودش را دارد و از استانداردهایش عدول نمیکند. شاید به خاطر همین است که از یک چیزهایی در سینما تعجب میکند. خودش میگوید گاهی آنقدر یک کارگردان کار اولی را بزرگ میکنیم که از دست میرود و گاهی با یک کار ضعیف در کارنامه یک هنرمند بزرگ، همه آثار خوب گذشتهاش را نادیده میگیریم. آذرنگ در فیلم «گیتا» نقش مردی را بازی میکند که پس از سالها پدر شده اما به قول خودش او قبلا هم پدر بوده است. وقتی بچهای را به فرزندی قبول میکند و ... مشروح گفتوگو با این بازیگر را بخوانید: جدا از تکنیک بازیگری یکی از نکات مهم انتخاب نقشها برای یک بازیگر است. شما به عنوان کسی که سالها در تئاتر درخشیدید، در سینما چه معیاری برای انتخاب نقش دارید؟ در زمان ما پایبندی و وفاداری به نقشها خیلی سخت است. چون در اینجا اتفاقاتی میافتد که نمیخواهم دربارهی آنها صحبت کنم. ولی هر انسانی صاحب یک سلیقه، نقطه نگاه و دیدگاه مخصوص به خودش است که قطعا با همین دیدگاه و سلیقهی خاص خودش به آثاری که به او پیشنهاد میشود برخورد میکند که این در رتبهی هنری، درجهای که هنرمند پیدا میکند، میزان تجربهای که هنرمند پیدا میکند در انتخابش تاثیر دارد. من هم سعی میکنم اثری را اننتخاب بکنم و جایی انتخاب شوم که هم من بتوانم منشا اثر باشم و تاثیری در کلیت اثر تاثیر بگذارم هم شخصیت پیشنهادی بتواندمن را اغنا کنم که بتوانم خودم را در قالب آن کار یا شخصیت بپذیرم. کمی دربارهی «گیتا» صحبت کنیم، نوع قصه ممکن است کمی برای مخاطب خستهکننده و کلیشهای باشد. من به شدت معتقدم که قصهی این فیلم یکی از نوترین قصههایی بود که اصلا به آن پرداخته نشده است. ما مثلثهای عشقی، کلیشههای عشقی تا دلتان بخواهد داشتیم. من فکر نمیکنم گیتا کلیشه باشد. این را روزی که قصه را خواندم متوجه شدم و نگاه انسانی این فیلم آنقدر بر من تاثیرگذاشت من را جذب کرد.وقتی میگوییم کلیشه باید به سرعت به خاطر بیاریم چه آثاری با این مضمون روی پردهی سینما یا در تلویزیون نمایش داده شده است. ما به راحتی به آثار برچسب میزنیم. با توجه به چارچوبها و قواعدی که در سینما و تلویزیون ما لحاظ شده، میدانیم کلیشههای رایج چه چیزها مجبور به تکرار یکسری گزینههایی در موضوع و قصهی کار میشویم که بتواند جذب مخاطب داشته باشد. پردازش به این وضوع را با این نگاه و از این زاویه به هیچ وجه ندیده بودم. من تعداد زیادی فیلمنامه خواندهام و پیشنهادهای زیادی داشتهام. ولی یکی از بکرترین قصههایی که دیدم که در آن گزش و تلخی آن به اندازهی خود قصه جلو میرود و شرایط روانکاوانه قصه دربارهی شخصیتها به شدت درست لحاظ شده، «گیتا» بود. شما در تئاتر بازیگری هستید که با یکسری دغدغههای اجتماعی که همیشه ادبیات خاص خودتان را دنبال کردهاید. در سینما هم همین دغدغهها را دارید؟ هنوز سینما آنقدر جدی من را جذب نکرده و به شکل تئاتر برای من تبدیل به زندگی نشده است. امیدوارم این اتفاق بیفتد تا دغدغههای من هم شکل بگیرد. ولی هنوز سینما برای من به آن درجه نرسیده است. به خصوص با توجه به شرایطی که الان نمیخواهم دربارهی آن صحبت کنم. شرایطی که حضور این حواشی و حوادث در سینمای ما به شدت تعجببرانگیز است. در تئاتر هم این محدودیتها وجود دارد؟ اتفاقا در تئاتر حرفهای محدودیت زیاد است. مگر مبنای تئاتر میتواند دو تا باشد. در تئاتر آزاد یکسری شوخیها حتی شوخیهای خارج از عرف وجود دارد که برای کسی مهم نیست. ولی درتئاتر حرفهای ما با کلمه مشکل داریم. انگار با اندیشه مشکل داریم. منظور از این مایی که میگویم،مسئولینی هستند که پشت میزشان نشستهاند. ما در جامعهای زندگی میکنیم که در آن شرایط خوب و بد با هم وجود دارد و گاهی یکسری برجسته میشوند. در این زمان هست که هنرمند به خاطر تاثیری که میتواند در مخاطب داشته باشد، حساس میشود که تذکر بدهد، آسیبشناسی کند و دربارهی آن قصه بگوید. ولی همینجا برای مسئولین و کسانی که این قضایا را مدیریت میکنند، محل ایراد میشود. این مسائل در تئاتر و سینما و حتی تلویزیون تفاوتی ندارند و به شدت دیده میشود.هیچ تضمینی برای کارگردانان کار اولی یا حتی کار صدمی وجود ندارد. هر اثری شناسنامهی خاص خودش را دارد. هر اتفاق هنری با خودش تعریف میشود نه با آثار قبلی. کما اینکه یک کارگردان ممکن است با کارنامهی سیساله نتواند در آخرین اثرش مخاطب زا به اندازهی کافی اقناع کند. و برعکس یک کارگردان کار اولی میتواند آنقدر بدرخشد که انسان متحیر شود. مهم کار اول یا صدم نیست. مهم مداومت است که ما آن را فراموش کردهایم. گاهی آنقدر به آدمهایی که با اولین اثرشان میدرخشند بهای بیاندازه میدهیم که آن آدم از کف میرود. گاهی هم آدمی که سالهای سال اثرات درخشانی در کارنامهی کاریاش دارد را به واسطهی کاری که به اندازهی کارنامهاش درخشان نیست یا حتی بد است، آنقدر ویران میکنیم که کاملا گذشتهی او را نادیده میگیریم. انگار فراموش میکنیم این فرد صاحب آثاری بوده که باعث افتخار جامعهی هنری بوده است.من به شدت معتقدم که مداومت در عرصهی هنری و پیوستگی و اینکه فردی بتواند ادامه و امتدادی بدون تلورانس وحشتناک داشته باشد، موفقیت است. کار کردن با آقای مددی و خانم زارعی چگونه بود و چه ویژگیهایی داشت ؟ من به شدت از جضور در فیلم «گیتا» لذت بردم. خانم زارعی که سالهاست در سینما میدرخشد، حضور بابرکتی دارد و هر جا که هست حضوری قابل ستایش دارد. من در فیلم «گیتا» با دیدن بازی مریلا زارعی ناخودآگاه به خودم تلنگر میزدم که مراقب باش. آقای مددی هم انسان بسیار قابل احترامی است که کار خود را بلد است. من خودم هنوز فیلم را ندیدم بنابراین کاری به نتیجه کار او ندارم. فکر نمیکنم که تا پایان جشنواره هم در کاخ جشنواره یا سینماهای مردمی به تماشای فیلم بروم زیرا هم اکنون مشغول اجرای تئاتر و همزمان درگیر تصویربرداری یک مجموعه هستم. رفتار مودبانه و درست مددی چنان آرامشی به انسان میدهد که گروه نیز با آرامش جلو میرود کما اینکه از نظر مالی نیز مشکل داشت، اما شخصیتش مانع از تاثیر این مشکل بر کار او میشد. و فکر میکنید سینما هم به اندازه تئاتر بالاخره برایتان اهمیت پیدا کند؟
سالهای خوبی را برای سینما آرزو میکنم. امیدوارم قدر هنر به اندازه قامت و ارتفاع این واژه در جامعه لحاظ شود و سیاستمداران عنایت بیشتری به واژه هنر داشته باشند تا درگیر این اتفاقات واقعا کوچک برخورنده نشویم که واژهها و سوژهها گاهی یک اثر هنری را حذف کنند. جهان هنر جهان رنگارنگ زاویهدیدها و نوع نگاهها است. امیدوارم هنرمندان اجازه بیابند که با فراغ بال نوع نگاه خود را لحاظ کنند. چون هنرمندان کادرها و قواعد امنیتی کشور خود را میدانند و به این مسئله آگاهند که عدول از این قواعد باعث ضربه خوردن خودش و اثرش میشود. هر کسی که کار هنری میکند دغدغه جامعه، مردم، وطن و خاک خود را دارند. به تصویر کشیدن دغدغههای خود در هر حرفهای به معنای عناد با جایی نیست. آنها تنها دغدغههای خود را با مردم و ملت خود در میان میگذارند و شاید حتی گوشه هشدارهایی به سیاستمداران میدهند تا بتوانند جهان بهتری را برای مردم سرزمین خود بسازند. امنیت بیشتر، اشتیاق بیشتر، شوق نفسکشیدن و نه روزگاران تلخی که ما زیاد تجربه کردیم. امیدوارم آن روزگاران برسد.
۵۸۵۸
کلید واژه ها: جشنواره فیلم فجر - سینمای ایران -
دوشنبه 19 بهمن 1394 - 13:26:04
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]