واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: سرگرمی خرج دارد ، حتی اگر فقط دیدن یک فیلم در سینما باشد، تک و تنها باشیم یا چند نفری. حالا چرا نگفتیم خانوادگی؟ آخر مگر داریم! اینقدر کم است که نمیشود مثال زد. هرچه هم به زمان جشنواره فیلم فجر نزدیک میشویم صندلیهای خالی سالنها بیشتر توی ذوق میزند.
نبود تماشاگر معقول عادی شده. برای همین دیگر کسی از بیرمقی آن دردش نمیگیرد. شاید فیلمها زیادی بامزه نیستند، شاید قند را توی دل ما آب نمیکنند و خب شاید سینما و بچههایش زیادی خودشان را جدی گرفتهاند که هرچه میسازند توقع دارند مشتری جذب کند. این گوی و این میدان. تا جشنواره فجر نیامده خودتان به سالنهای الان سری بزنید. حرف من و تو که نیست. حکایت صندلیهای نسبتا خالی است و تماشاگران ثابتش. همان مخاطبانی که چهرههایشان به قولِ منتقدان دیگر نخنما شده؛ یعنی اینها هستند که چراغ سینما را برای صاحبش روشن نگه میدارند. ولی بازهم خدا را شکر. نباشند که سینما ورشکستهتر میشود. پول دولت و سینمای بساز و نفروش آمار فروش فعلی را از مراجع معتبر ببینید. با هزار ترفند و بکش بکشی که فکر کنید ولی در نهایت سه چهار فیلم، بعد اندی روز اکران از یک میلیارد تومان رد شدهاند. خیلی هم در قید و بند اسم دهنپرکنِ «میلیارد» نباشید، چون هزینه ساخت یک فیلم معمولی نمیشود. بالاخره پول دولتی است. از جایی مفت آمده چه فروشی کند یا نکند. مگر مهم است، حتما نیست. آمار رسمی میگوید محمد رسولالله(ص)، نهنگ عنبر، ایران برگر و گینس، میلیاردیهای صدر امسالاند. جالب این که تاریخ اکرانشان به چندماه قبل برمیگردد. حتی سه فیلم از این آثار به شبکه نمایش خانگی آمدهاند، اما همچنان صدر گیشه هستند. ولی دیگر هیچ! بقیه فیلمها چه آنها که ادعای برتر شدن در جشنوارههای خارجی مثل کن را دارند ـ دقیقا خود «ناهید» منظور است ـ و چه بقیه هنوز بعد از دو ماه اکران، خرج ساختشان را نیز درنیاوردهاند بخصوص حالا که هرچه فیلمِ ته انبارمانده در فاصلهای که تا جشنواره فجر داریم، روی پرده میآیند. صرفا برای این که بگویند ما نیز اکران شدیم به هرقیمتی. «شاهزاده روم» در سبد اکران جورکش بقیه شده خوشبختانه. یک انیمیشن کودکانه و بیادعا که حداقل گلیم خودش را از آب بیرون کشیده است. بیش از سه میلیاردی فروخته، بچهها را با یک قصه پاک و با نشاط به سینما آورده و البته با فروشش، خرج آب و برق چند سینمای دولتی را نیز پرداخت کرده! «در مدت معلوم» هم به خاطر قحطی اثر کمدی و نه کیفیتش، لااقل مشتری دارد. این فروش نکردن یک امتیاز دارد؛ امتیاز؟ صدای کسی هم در نمیآید. تهیهکننده که پول دولتی دارد، بازیگر که پول میلیونی و جدیدا چند صدمیلیونی میگیرد و مدیر دولتی که بهبه و چهچه میکند که همه چیز گل و بلبل است. یکی به اینها ثابت کند مردم فیلم بد و با موضوع تکراری نمیبینند. حوصله اینها را ندارند و پول یامفت هم.شاید مایه تعجب باشد، ولی حداقل کنداکتور الان اکران، ترکیب خوبی دارد و متنوع است. چون جز یکی دو تا فیلم، مابقی فروش زیاد ندارند، پس سریعتر از گیشه میافتند و آثار دیگری جایگزین میشوند، بنابراین قدرت انتخاب مخاطب گسترده شده. البته این فرصت برای تهرانیهاست والا شهرستانیها که اوضاعشان قوز بالای قوز است و انتخابشان بین یک یا دو فیلم خلاصه میشود. نگاه ما سیاه و سفید نیست. چه بسا هستند آثاری که برایش زحمت کشیده شده و دغدغه دارند، اما تر و خشک با همدیگر میسوزند. بپذیرید عمده آثار شبیه هم هستند. از خلاقیت خبری نیست و عمده کارها نیز شده اجتماعی که روایتگری بلد نیستند. حواستان باشد که بالاخره مخاطب قصه شیرین نیاز دارد. هرسال این حرفها زده میشود و دلمان را به جشنواره فجر خوش میکنیم که آثاری بیایند و تکانی به اکران ایام سال بدهند. گاهی سالها اتفاق افتاده و خیلی سالها نه. انگار چارهای نیست جز این که به امید چند روز اکران جشنواره بمانیم تا بلکه فرجی شود. محسن غلامی (قلعه سیدی)
دوشنبه 5 بهمن 1394 ساعت 03:45
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]