تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آفت دینداری حسد و خودبینی و فخر فروشی است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844922530




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نوشتار امیریوسفی برای حاج سیاح طاهری / «انگار مسافری بود»


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۷



در پی شهادت سردارحاج سعید سیاح طاهری جانباز جنگ، محسن امیریوسفی کارگردان یادداشتی درباره او نوشت. در متن یادداشت کارگردان «خواب تلخ» و «آشغالهای دوست داشتنی» که در اختیار بخش سینمایی ایسنا قرار گرفته، آمده است:‌ «آشنائی من با حاج سعید به سال 84 برمی‌گردد. زمانی‌که با هنرمندان آبادانی به این شهر زخمی از جنگ رفته بودیم. من از همه کوچکتر بودم و دیگران مدام خاطرات آبادان دهه پنجاه را تعریف می‌کردند؛ سال‌هایی که من هنوز راه رفتن هم بلد نبودم. روز اول بعد از خوردن نهار گروهی ، دوباره بساط خاطره‌گوئی باز شد و من در حال خمیازه کشیدن چشمم به مرد سپیدموئی افتاد که مشغول کمک برای جمع کردن سفره غذا بود. من هم که منتظر فرصت برای فرار بودم وقتی دیدم که دست تنهاست به کمکش رفتم و داشتیم سفره‌ها را بیرون می‌بردیم که دیدم یک نفر به سرعت جلو آمد و گفت: آقا شما چرا؟! منم سینه‌ای صاف کردم که بگویم ما اصولاً فیلمساز متواضعی هستیم! که دیدم روی صحبت طرف با اون آقای سپید مو بوده و من سنگ روی یخ شدم! خلاصه کار تمام شد و من هم با آقای سپید مو شروع به صحبت کردم و سئوالاتی مثل شغلتون چیه؟ وضع آبادان چرا اینطوریه؟ و... پرسیدم و گرم صحبت بودیم که حبیب احمدزاده آمد و من بهش گفتم حبیب این دوستمون دست تنها تمام کارها را کرد و چرا یک نفر را نیاوردید برای کمکشون؟! که حبیب هم نه برداشت و نه گذاشت و گفت: ایشون سردار حاج سعید هستند! منم خونسرد برگشتم و مثل مجسمه بلاهت گفتم: جداً شما سردارید؟! ولی حاج سعید لبخندی زد و متواضعانه هیچ نگفت و رفاقت ما از همان لحظه شروع شد. مردی که در آن تاریخ بعد از هشت سال جنگ و شانزده سال جانبازی و کار مستمر فرهنگی نمونه‌ای از مردان مخلص دوران جنگ بود که هیچ طلبی از هیچکس نداشت! انگار آفریده شده بود برای خدمت بی‌توقع به خلق خدا. چیزی که در دوران فعلی ما کمیاب است. خاطراتش از هشت سال جنگ مو به تن راست می‌کرد. خاطراتی که باید کلی اصرار و التماسش می‌کردم تا لب به سخن بگشاید و حرفی از آن دوران بزند. حرفهائی عجیب و خاطراتی غریب که شاید به دیگرانی هم گفته باشد ولی من بی‌خبرم و البته برای همین آن را برای خودم نگه می‌دارم! آخرین باری که حاج سعید را دیدم در کشتی دوستی ایران و عراق بود که مثل پروانه به دور بچه‌های دو کشور می‌چرخید و از آنها پذیرائی می‌کرد. عوض نشده بود همان شیدای جان خسته بود که حالش فقط با خدمت بی‌طلب و توقع آرام می‌شد. حاج سعید سرداری بود که 27 سال بعد از پایان جنگ به آرزویش رسید. هربار او را می‌دیدی انگار مسافری بود کم حرف و محجوب و تنها چیزی که او را به وجد می‌آورد صدای اسب سپیدی بود که می‌خواست او را به جائی دور ببرد، به جائی دور از روزگار غریب ما. صدای شیهه اسب باشکوه حاج سعید، هفته پیش به گوشش رسید و مطمئنم با شنیدنش از آن لبخندهای معروف از ته دلش را زد و سوارش شد و رفت. و مثل همیشه ما ماندیم، در انتظار اسبی که هیچوقت نمی‌آید. فردا سه شنبه تشییع پیکر حاج سعید عزیز در آبادان است که ما جاماندگان هم آنجائیم.شما نمی‌آئید؟ » به گزارش ایسنا، شهید سعید سیاح طاهری پس از انجام مسابقه مردمی کتابهای (من زنده‌ام) و (نوشتم تا بماند) در بین سه هزار معلمان شهرستانهای آبادان و اروندکنار و اهدا جوایز مربوطه ، با وجود جانبازی و نقص عضو ، به صورت داوطلبانه و هیچ‌گونه سمت رسمی به سوریه رفته و در حلب به دست گروه داعش به شهادت رسید. انتهای پیام








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 75]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن