واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهی بر زندگی شهید مدافع حرم؛ حاجسعید سیاحطاهری
باب شهادت برای بندگان مخلص خدا باز است
شهادت «حاجسعید سیاحطاهری» در راه دفاع از حرم حضرت زینب، نشان از الطاف خداوند متعال به بندگان مخلص خویش است.
به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، «حاج سعید سیاحطاهری» صبحگاه 23 دی ماه جاری در دفاع از حرم حضرت زینب (س) به شهادت رسید و پس از گذشت 29 سال از نخستین مجروحیتش، به یاران سفر کردهاش پیوست. وی در طول حیات سیاسی خود، دغدغههای فراوانی در راستای فرمایشان رهبر انقلاب و مخاطراتی که در کمین اسلام و انقلاب بود، داشت و هیچگاه حتی در دوران نقاهت و مجروحیت از حرکت باز ننشست. سیاح طاهری بعد از تشکیل بسیج به فرمان امام (ره)، در زمان فرماندهی «شهید حمید قبادینیا» به عضویت بسیج آبادان در آمد و در آغاز جنگ تحمیلی، بسیجی وار دوشادوش سایر مدافعان شهر، از آبادان دفاع کرد. وی در سال 60 به عضویت سپاه آبادان در آمد و پس از شهادت قبادی نیا، فرماندهی سپاه آبادان را در آن دوران سخت عهدهدار شد، در آذر ماه سال 60 نیز طی یک عملیاتی مجروح شد و یکی از انشگستان دستش را از دست داد، چندی بعد دوباره به جبهه آبادان بازگشت و همواره پر تلاش و در اغلب عملیاتها حضور مستمر داشت. *مجروحیت شدید در کربلای 5 وی در پنجم آذرماه سال 65 در خلال عملیات کربلای 5، دچار مجروحیت شدیدی شد که منجر به از دست دادن چشم راست و شنوایی گوش چپ شد، همچنین عصب دست چپ شهید سیاح طاهری نیز در این عملیات منقطع شد. طاهری در توصیف نحوه مجروحیت خود عنوان کرده بود که گلوله توپی با فاصله بین من و دوستانم منفجر شد، من به شدت به چیزی برخورد کردم و بر زمین افتادم، دوستانم که کمی از من جلوتر بودند، تقریباً همگی شهید شدند، ولی من و «حسن هاشمی» به شدت مجروح شدیم که هاشمی گاه به خاطر وجود ترکش در سرش، دچار سردردهایی شدید میشد. پیش از آن نیز وی در عملیاتهای فتح المبین و آزادسازی خرمشهر و همگام با همرزمانش در این فتوحات حضور مستمر و پر تلاش داشت. در این دوران سخت، فداکاریهای همسر و خانواده وی باعث شد حاج سعید به دوران سلامتی نسبی دست یابد و پس از گذران دوران نقاهت دوباره لباس رزم پوشید و راهی جبهه غرب شد و تا پایان جنگ در کنار سایر همرزمانش در عملیاتهای مهمی همچون والفجر هشت، فکه و.. حضور داشت. * پایان جنگ و حضور در سپاه تهران «حاج سعید سیاحطاهری» پس از پایان دوران دفاع مقدس و خاموش شدن ناقوس جنگ، به سپاه تهران رفت و در آنجا مشغول به کار شد، وی به دلیل اینکه شخصی منظم و از یک مدیریت کم نقص برخوردار بود به عنوان پاسدار نمونه نیز معرفی شد. وی توجه زیادی به مسائل شرعی داشت و همیشه به حلال و حرام مقید بود، حاج سعید همیشه به دیگران توصیه میکرد هیچگاه از مقام و منزلت خود سوءاستفاده نکنند. *شوخ طبعی و بذلهگویی او به معنای واقعی مهربان بود و شوخطبعی و بذلهگویی هیچگاه از رویش رخت بر نبست، وی مدتی به عنوان فرمانده گردان مقداد آبادان منصوب شد و افراد وی، همواره از مهربانی وی سخن میگفتند. تمام دغدغه این شهید سرافراز اسلام پس از دوران بازنشستگی، مسائل فرهنگی بود و عقب افتادگی فرهنگ و ویرانی شهر آبادان بود، از بیکفایتی مسئولانی که برای خدمت به این شهر میآمدند به شدت رنج میبرد، حاج سعید بارها در جلسات فرمانداری، شهرداری و شورای شهر حضور یافت و نسبت به بازگویی مشکلات شهر اهتمام ورزید، اما تلاشهای وی همیشه بینتیجه میماند. وی به اتفاق دوستان همرزمش احیای ستاد شهدای گمنام آبادان را بر عهده گرفت که هر ساله با پرپایی نمایشگاهی از پوسترهای آبادان در جنگ، سعی در نشان دادن مظلومیت شهر آبادان و شهدای گلگون کفن این خطه کرد، او با وجود بازنشستگی همواره برای نام آبادان و خونهایی که در راه این سرزمین ریخته شد، در تلاش بود. *سفیر صلح و دوستی حاج سعید برای برگزاری برنامههای فرهنگی به شهرهای محروم سفر میکرد، او همچنین زمانی هم با کشتی دوستی پذیرای بچههای بصره در خرمهشر بود و موزه صلح و دوستی و معرفی خانوادههای جانبازان شیمیایی از جمله اقدامات وی بود، همچنین وی از جمله کسانی بود که در واقعنگاری جریان «ملاصالح قاری» تلاش بسیاری کرد تا این آزاده سرافراز اسلام از تیغ تهمت رهایی پیدا کند. همچنین در برههای به عنوان معاون سازمان حج و زیارت در خدمت زائران بود، اما پیدایش گروههای تکفیری خصوصاً داعش به دست خوانین و مزدوران خود فروخته عرب، به همراه همرزمان مخلص به تلاطم افتاد تا در این راستا نیز تلاشی را آغاز کند. وی برای دفاع از حریم آل الله، سعی در اعزام برای دفاع از حرم کرد، اما به دلیل سن بالای وی هرگاه با ممانعت روبرو میشد، اما سماجتهای حاج سعید سرانجام ثمر داد و عازم سوریه شد. *سرانجام...شهادت او چهار بار به جبهه سوریه اعزام شد تا علیه تکفیریها دوشادوش سایر رزمندگان قیام کند، وی در سومین سفر از ناحیه سر مجروح شد، اما در چهارمین سفر که به فاصله کمی نسبت به سفر سوم انجام میگرفت، صبحگاه 23 دی ماه جاری، اتومبیل حامل او و دیگر همرزمانش که به وسله تکفیریها رصد میشد، مورد اصابت یک شلیک موشکی قرار گرفت و همه سرنشینان آن خودرو به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. «حاج سعید سیاحطاهری» پس از 29 سال انتظار، دقیقاً در همان تاریخ مجروحیتش در دی ماه سال 65، به مقام شهادت دست یافت و آن از الطاف خداوند متعال به بندگان مخلص خویش است. وی باجناق پاسدار رشید اسلام، جانباز شهید حاج منصور عطشانی بود، که او نیز فروردین ماه گذشته به خیل یاران سفر کردهاش پیوست. او نخستین شهید مدافع حرم شهر آبادان بود، حاج سعید در راهی که گام برداشت و برای آن تلاش میکرد سرانجام به شهادت رسید، شهادت وی بیشک پیشکشی از جانب خداوند متعال بود که به یاران مخلص راه حسین (ع) هدیه میشود. خداوند عزت دهد مردان بزرگ خدا و یاران سالار شهیدان را، که در راستای حفظ و حراست از خاک بر حق سرزمینهای اسلام و مردم مظلومی که هر صبحگاه از دم تیغ مستکبران و کافران میگذرند، بیشائبه در تلاشاند و هراسی در راستای حفظ و یا اهدای جان خود ندارند. آنان یقیناً مصداق ما رَمَیْتَ اِذْ رَمَیتْ وَلکِنْ الله رَمی هستند که در پیشگاه خداوند منان جایگاه رفیعی دارند و ضمن اینکه سبب سازان حفظ انقلاب و اسلاماند، همواره برای مردم شهیدپرور ایران قابل احترام و سزاوار تقدیرند. *خدانگهدار...حاج سعید مراسم تشییع پیکر این شهید بزرگوار امروز در تهران برگزار خواهد شد، سپس فردا در اهواز و در حسینیه اعظم مورد استقبال میگیرد. به گزارش خبرگزاری فارس، همچنین خاکسپاری و تشییع پیکر شهید «حاج سعید سیاحطاهری» دوشنبه 28 دی ماه جاری در آبادان برگزار میشود. ---------------------- گزارش: علی دایلی ----------------------
94/10/26 - 10:50
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]