واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: تولید آثار تاریخی مربوط به دوران گذشته و زمان معاصر، به مخاطب فرصت میدهد رخدادهای تاریخی را به صورت عمیق و به شکل تصویری شاهد باشد. مسلما هر کارگردانی روایت خودش را از تاریخ به شکل متفاوتی به تصویر میکشد و براساس ایدئولوژیهای خودش، بازیگران را برای ایفای نقشها و عوامل پشت دوربین انتخاب میکند تا بتواند برداشت خودش را به شکل واقعی از تاریخ به تماشاگر ارائه کند. بنابراین انتخاب بازیگر برای یک سریال تلویزیونی یکی از بخشهای مهم پیشتولید است. این اهمیت در سریالها و فیلمهای مهم، فاخر و تاریخی بیشتر بهچشم میآید.
در این مواقع، کارگردانان دو روش دارند برخی فیلمسازان نقشهای اصلی و مهم را به ستارهها میسپارند و به استفاده از نابازیگر اعتقادی ندارند، مثل داوود میرباقری که مثلا با سپردن نقش مختار به فریبرز عربنیا از تواناییهای این بازیگر برای جذابیت و ماندگاری نقش مختار استفاده کرد و بعضی کارگردانان جرات دارند که نقشهای مهم کار خود را به بازیگر گمنام یا نابازیگر بسپارند که اولین تجربه بازیگری خود را مقابل دوربین ثبت میکنند. در این باره میتوان به کمال تبریزی اشاره کرد که نقش شهریار جوان در سریال شهریار را به اردشیر رستمی سپرد؛ کاریکاتوریستی که با این نقش بین مردم معروف شد یا محمدرضا ورزی که در کارهایش علاوه بر استفاده از بازیگران، چهره برخی نقشهای اول را به بازیگران تئاتر میسپارد که کمتر جلوی دوربین ظاهر شدهاند. هر دو گروه این کارگردانان برای روش خود دلایلی دارند، اما نکته قابل توجه این است که گاهی نقش به بازیگر اعتبار میدهد و برخی اوقات بازیگر است که نقش را ماندگار و جاودانه میکند. به همین بهانه این مساله را با یک مورخ تاریخ، منتقد و تهیهکننده و کارگردان سریالهای تاریخی بررسی کردیم. ماندن در سایه نقشهای تاریخی یعقوب توکلی، مورخ و مدرس دانشگاه معارف اسلامی قم است. وی در پاسخ به این سوال که آیا بازیگر است که به نقشهای تاریخی هویت میدهد یا نقشهای بزرگ تاریخی، بازیگران را مطرح میکند به جامجم میگوید: ساخت یک اثر تاریخی کار سادهای نیست که بهراحتی درباره آن قضاوت کنیم. بهویژه در ساخت یک سریال تاریخی آن هم مربوط به دورهای که سالهای زیادی از آن نمیگذرد، باید در نظر داشت بسیاری از افراد در آن زمان حضور داشته و شاهد و ناظر برخی رویدادها بودهاند. چنین افرادی قطعا بهراحتی میتوانند صحنههای غیرواقعی را تشخیص دهند. بنابراین فیلمساز باید با دقت زیادی این کار را انجام دهد. وی ادامه میدهد: از سوی دیگر، شخصیت تاریخی در ذهن بینندگانی که نسبت به تاریخ آگاهی دارند، اهمیت زیادی دارد که به صورت ترسیم شده و سازنده چه تصویری توانسته ارائه بدهد. این از منظر بیننده عام آگاه به تاریخ است، اما بینندگانی که سریال تاریخی را به شکل تاریخ میبینند نه به عنوان ساخته، پرداخته و برداشت برشی از تاریخ، انتظار دارند بازیگر نقش را به گونهای روان بازی کند که به تاریخ هم لطمه نخورد. به همین دلیل انتخاب بازیگر در چنین آثاری خیلی اهمیت دارد. توکلی با اشاره به این که توانمندی بازیگر در هویت بخشی به نقشهای بزرگ تاریخی مهم است، تصریح میکند: خود بازیگر در بزرگ شدن نقش تاریخی و ماندگاری آن در ذهن مخاطب اهمیت زیادی دارد. وی اضافه میکند: هنر فاخر این است که شخصیتهای تاریخی بزرگ را همسانسازی و نزدیک به ذهن بیننده کرد. فرقی نمیکند بازیگر نقشهای مثبت تاریخی مثل مالک اشتر را بازی میکند یا منفی همچون حرمله یا شمر، بلکه باید نقش را درست اجرا کند و به نقش هویت بدهد، نه این که در سایه بزرگی شخصیت تاریخی باقی بماند. ضمانت یک اثر تاریخی محمود فلاح، تهیهکننده سریال مختارنامه اعتقاد دارد که انتخاب صحیح یک بازیگر برای نقشهای بزرگ تاریخی، شرط ماندگاری یک اثر را تضمین میکند. نقش مثل ظرفی میماند که بازیگر با توانمندی و خلاقیت، خود را به شکل آن در میآورد. هر چقدر ظرف زیباتر باشد بازیگر بیشتر جلوه میکند. در این خوب دیده شدن مسلما کارگردانی، گریم، موسیقی، تدوین و بقیه عوامل فنی و ساختاری هم اهمیت بسزایی دارد، اما بازیگر ویترین کار محسوب میشود؛ بنابراین کارگردان و تهیهکننده باید سنجیده عمل کنند. وی اضافه میکند: برای ساخت سریال مختارنامه دو ماه برای انتخاب بازیگران وقت گذاشتیم تا توانمندترین بازیگران را انتخاب کنیم. برای انتخاب نقش مختار قبل از انتخاب فریبرز عربنیا به دو بازیگر دیگر این نقش را پیشنهاد کردیم که نامشان را نمیآورم، اما این دوستان بعد از خواندن فیلمنامه با توجه به این که ساخت این اثر تاریخی زمانبر بود و آنها نمیتوانستند زمان طولانی برای بازی در یک اثر بگذارند، نپذیرفتند. این تهیهکننده اشاره میکند: گرچه تهیهکننده و کارگردان، بازیگر را انتخاب میکنند، اما خود بازیگر بیشتر از هر کس دیگری میداند آیا میتواند از پس نقشهای بزرگ تاریخی برآید یا نه. مهارت و تجربه هوشنگ توکلی سال 65 سریال «مدرس» را با نقشآفرینی زندهیاد خسرو شکیبایی کارگردانی کرد که از شبکه یک پخش شد. وی درباره تولید این اثر تاریخی و گرفتن بازی صحیح از بازیگران به جامجم میگوید: خدا خسرو شکیبایی را رحمت کند که بازیگر بزرگی بود. وقتی برداشت هنری از یک واقعه تاریخی میشود، آنچه به عنوان ابزار در اختیار هنرمند قرار میگیرد، مهارت و تجربه هنرمندانی است که در حوزههای هنری به مرحله استادی رسیدهاند، در مسیر تکامل هستند یا این که در اول راه قرار دارند. مجموعه مدرس حاصل یک کار گروهی سخت، سنگین و پرتجربه بود و همه عوامل دست به دست هم دادند تا اثری برای همیشه در حوزه آثار تلویزیونی باقی بماند و از خاطرات محو نشود. وی درباره حفظ کردن مونولوگهای طولانی مدرس و بیان بدون وقفه آن از سوی زندهیاد شکیبایی توضیح میدهد: همه بازیگران تئاتر باید توانایی داشته باشند مونولوگهای ده تا 30 دقیقهای را حفظ کنند و زندهیاد شکیبایی با توانمندی بسیاری که داشت به خوبی از پس این کار بر آمد. در ضمن من برای نشان دادن این صحنه، دوربین را از لانگ شات (نمای باز) به کلوزآپ (نمای بسته) بردم و بدون کات این صحنه را ضبط کردم تا شگفتی این صحنه برای مخاطب خیلی بیشتر شود و به حق که بینندگان هم شگفتزده شدند. در مجموع معتقدم مهارتهای شکیبایی بیشتر از حفظ کردن مونولوگ بود. وی میگوید: در آثار تاریخی این بازیگر است که جان تازهای به نقش میدهد. مسلما اگر داریوش ارجمند، مطالعه و تحقیق درستی از زندگی مالک اشتر نداشت و فارغ از تجربه و مهارت بود، چطور میتوانست به این زیبایی نقش مالک اشتر را بازی کند؟ انتخاب درست، شرط موفقیت منوچهر اکبرلو، منتقد و نویسنده در پاسخ به این سوال که آیا نقشهای تاریخی بزرگ است که برای بازیگر شهرت به همراه میآورد یا خود بازیگر است که به نقشهای تاریخی هویت میدهد، به جامجم میگوید: نتیجه توفیق اجرای یک نقش را مجموعهای از عوامل ایجاد میکند. عامل اول، تواناییهای شخصی و تجربه بازیگر است. عامل دوم، انتخاب صحیح یک بازیگر برای چنین نقشهایی است و عامل سوم، شخصیتپردازی قوی در فیلمنامه است و در نهایت هدایت درست کارگردان است، به شرطی که دانش و تحلیل کافی از نقشها داشته باشد. فاطمه عودباشی
سه شنبه 22 دی 1394 ساعت 04:45
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 148]