واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: تاریخ معاصر ایران، پر از اتفاقات و رویدادهای گوناگون کوچک و بزرگ است که ظرفیت داستان پردازی فوقالعاده گرانبهایی برای درامنویسان و فیلمسازان فراهم میآورد. برجستهترین و مهمترین این وقایع، انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی و همچنین جنگ تحمیلی عراق علیه انقلاب نوپای ایران است.
هرکدام از این دو اتفاق بزرگ و برجسته به تنهایی معدن بسیار بزرگ و گرانبهایی از شخصیتها و روایتها و رویدادهایی است که میتواند موضوع دهها و بیاغراق، صدها اثر سینمایی و سریال تلویزیونی باشد؛ موضوعات گرانسنگی که البته تاکنون تعداد زیادی فیلم سینمایی و چند سریال از آن ساخته شده، اما هنوز رگههای بی شماری از وقایع این کان پربرکت، ناشناخته و بکر مانده است. قالب امتحان پس داده سریال تلویزیونی کیمیا سعی دارد این دو واقعه بزرگ تاریخی ایران را مرور کند. نویسنده سریال، برای جذب مخاطب مناسبترین و امتحان پسدادهترین قالب روایی را انتخاب کرده است: ملودرام خانوادگی. محور داستان سریال خانوادهای متوسط است که وقایع انقلاب پیرامون زندگی آنها روی میدهد. شهرهایی هم که برای محل سکونت و زندگی این دوخانواده در نظر گرفته شده یعنی خرمشهر و تهران، محور و کانون اصلی تاریخ معاصر ایران یعنی جنگ تحمیلی و انقلاب اسلامی است. شخصیتها و داستان اصلی و فرعی سریال طوری چیده شدهاند که همزمان با انقلاب و جنگ، ضمن درگیر کردن آدمهای محوری سریال به بررسی آن دو مقطع از تاریخ ایران نیز میپردازند، به طوری که مخاطب را در جریان رویدادهای آن زمان قرار میدهند و این تمهید خیلی خوبی است برای آشنا کردن نسل نوجوان و جوانی که ماجراهای آن روزگار را ندیدهاند. روایت مستندگون در طول سریال، شخصیتهایی که در مسیر زندگی خانواده کیمیا قرار میگیرند، از طبقات مختلف جامعه آن روز گزینش و طراحی شدهاند؛ مثل چریک فراری، شکنجهگر ساواکی، وکیل با وجدان، مسلمان مبارز انقلابی، سرمایهدار وابسته به دربار، خبرچین، نیروهای نظامی و ارتشی که هم مزدور و خونریزند و هم میهن پرست و انقلابی، خرده بورژوایی که بهدنبال منفعت خویش است و البته جوانان و نوجوانانی که دل در گرو انقلاب دارند. همه این طیفهای شخصیتی، رنگینکمانی از آدمهای آن دوران را نمایندگی میکنند که درمسیر زندگی این خانواده قرار گرفتهاند و علاوهبر بدهبستان داستانی با آنها و ساخت درام، به وقایع تاریخی نیز در صفحه تلویزیون جان میدهند. در تدوین سریال در بخش انقلاب از فیلمهای مستندی که از آن زمان باقی مانده، استفاده بجایی شده است که به مستند بودن وقایع بازسازی شده اعتبار و اهمیت بیشتری میدهد. ستارههای رنگین سریال کیمیا، ویترین بازیگری سینما و تلویزیون ایران نیز محسوب میشود و بازیگران برجسته سه نسل از دنیای تصویر، مقابل بینندگان تلویزیونی قرار گرفتهاند. این که مادر و دختری واقعی، ایفاگر نقش کیمیا و مادرش باشند، آنقدر برای عوامل اصلی سریال ـ و البته برای مخاطبان ـ جذاب بوده که ظاهرا به گزینههای دیگری اندیشیده نشده است. البته این گفته، بیانگر ضعف در بازی مهراوه شریفینیا نیست، اما به نظر میآید او گاهی در برابر بازی قدرتمند مادر باتجربهاش و همچنین دیگر بازیگران باتجربه این سریال عقب نشینی میکند، اما در عوض، وقتی او در برابر همسالان بازیگرش قرار میگیرد، به سرعت تصویر را به سمت خود متمایل میکند. به هرحال، مهراوه شریفینیا توانسته فراز و فرود شخصیت کیمیا را ـ که به فراخور قصه ریتم خاصی از بازی بازیگر طلب میکند ـ به استثنای چند سکانس، بهخوبی نمایش دهد. آزیتا حاجیان به استناد سکانسهای درگیری با مهدی سلطانی (شهرام کامفر) و همچنین فصل دادگاه فوقالعاده است. نیکی کریمی فروغ همیشگی را ندارد، ولی در مقابل سلطانی که از پشتوانه تحصیلی و تجربه در زمینه نمایش برخوردار است، قابل قبول جلوه میکند. رضا کیانیان هم چندان فوقالعاده نیست. او نقش مشفق را از سریال یک مشت پر عقاب به کیمیا آورده ولی درعوض، بازی بازیگران نقشهای فرعی فوقالعاده و در مواردی، حیرتانگیز است. به عنوان نمونه میتوان به بازی تحسینبرانگیز وردست شهرام اشاره کرد؛ کسی که قرار است در خانه او حسن پورشیرازی را برای دزدیدن ساک پولها وسوسه کند یا بازیگر نقش ناخدا و دیگر بازیگران خرمشهر. فضاسازی دهههای تاریخساز پژوهش و تحقیق ساختاری جامعه ایران در دهه 50 و 60 میبایست به طور عمیق و با مداقه بیشتری در سریال کیمیا مورد توجه قرار میگرفت تا نتیجه خود را در رفتار و گفتار آدمها و روابط اجتماعی و کلامی آنها با یکدیگر نشان بدهد. وقتی گروه تولید ناچار به تصویربرداری در محیطها و لوکیشنهای امروزی است، تمام پژوهشهای مربوط به سریال به خصوص بخش تصویری آن از بین میرود و گروه تولید ناچار است در محیطها و لوکیشنهای امروزی تا جایی که میتواند فضا را بازسازی کند و طبیعتا در نماهای باز نمیشود تمام تغییرات امروزی را پوشاند. قصد توجیه عیوب تصویری سریال را ندارم، اما با توجه به اقتضائات تولید این اشتباهات گریزناپذیر است. چند نکته کلیدی آنچه در تولید این اثر مغفول واقع نشده، نقش زنان در تاریخ انقلاب اسلامی است که نقش تعیینکنندهای در قصه دارند. موسیقی سریال، سرخوشانه و یادآور تمهای موسیقی در سالهای انقلاب و جنگ است؛ بهویژه موسیقی پایانی سریال با صدای مخملی علیرضا قربانی و شعر زیبای مسعود کلانتری. به نظر میآید، سیاست تلویزیون مبنی بر تولید سریالهای طولانی، تاثیر مستقیمی بر جذب مخاطب داشته است. این را میتوان از گفتوگوهای روزانه مردم در محافل خانوادگی و اداری و دیگر اجتماعات دید و شنید. صد قسمتی بودن سریال کیمیا موجب شده است، خانوادهها بهتدریج رابطه بیشتر و بهتری با سریال برقرار کنند و آن را بهعنوان یکی ازسریالهایی که باید ببینند، در برنامه روزانه یا شبانهشان لحاظ کنند. علیرضا نوروزی خراسانی کارگردان تئاتر و سینما
یکشنبه 20 دی 1394 ساعت 03:20
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]