تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
خرید سوسیس پرکن اصل با گارانتی
تشخیص دیسک و صفحه اصلی از تقلبی (6 راه ساده)
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
ده راهنمایی برای نوازندگان مبتدی یوکللی
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1806621328
![نمایش مجدد: قتل مادر برای زندگی در فرنگ refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
قتل مادر برای زندگی در فرنگ
واضح آرشیو وب فارسی:اهوراوب: سلامت نیوز : وقتی پلیس در آپارتمان پیرزن ٧٠ ساله را شکست و جسدش را وسط خانه دید همسایه ها گفتند که صدای جروبحث او و دخترش مریم را شب قبل شنیده اند. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد،مریم، دختر ٣٥ساله «سنگین وزنی» است که با پیکان قدیمی سفیدرنگش در شهر مسافرکشی می کرد. او به تازگی با پسری جوان آشنا شده بود و می خواست به هر قیمت شده خانه پدری اش را بفروشد و همراه او به خارج از کشور برود. اما آن شب درگیری او و مادرش داستان را جور دیگری تمام کرد. پیرزن را در طبقه دوم یک آپارتمان ١٠ طبقه در یکی از خیابان های سجودی پیدا کرده اند. چشم های ترسیده و رفت و آمد های بی حرف و بی صدای ساکنان کوچه، ناگفته حقیقت ترسناکی را که روز گذشته در خانه همسایه اتفاق افتاده تعریف می کند. صدای فریادهای دختری که می خواست فرار کند پیرزنی که از آپارتمان بیرون می آید دست های لرزان و ترسیده اش را از کیف دستی اش بیرون می آورد تا کلید خانه را جابه جا کند. از چشم در چشم شدن هم واهمه دارد. در ذهنش مدام تصاویر شب و روز حادثه را مرور می کند و با خودش راه هایی را که می توانسته دوستش را از مرگ نجات دهد هزار بار مرور می کند. ساکن طبقه بالای آپارتمان دوشنبه شب صدای داد و فریادهای درگیر شدن پیرزن را با مریم (دختر مقتول) شنیده و با دست های لرزیده چشم هایش را روی هم گذاشته و زیر لب صلوات فرستاده تا دوباره سروصداها تمام شود و لرزش دست هایش آرام بگیرد. حالا او نمی تواند باور کند همین زنی که تا دیروز به خانه اش می رفته و در فنجان های خانه اش چای می خورده و از زمین و زمان می گفته کشته شده باشد. خانه های کوچک و آپارتمان های پوست پیازی مجالی برای بی خبری نمی گذارد. تمام اهالی محل مریم، دختر ٣٨ ساله سنگین وزن پیرزن کشته شده را می شناسند. صدای فریادها و درگیری او با مادرش را حتی همسایه های انتهای کوچه هم بارها شنیده اند. می دانند که مریم وزن زیاد و چهره خشنش را دوست ندارد. شب ها که می خواهد سرش را روی بالش بگذارد آنقدر قرص مصرف می کند تا همه چیز را فراموش کند و خواب به چشمش بیاید. یکی از همسایه های ساکن کوچه می گوید: «مریم یک پیکان سفید رنگ داشت که چند سال با آن مسافرکشی می کرد. صدای مردانه و هیکل درشتش که همیشه با غیظ و غضب آدم ها را نگاه می کرد اجازه نمی داد با کسی ارتباط دوستانه داشته باشد. دل همسایه ها برای مادرش که مجبور بود او را تحمل کند می سوخت. همسایه ها بارها شنیده بودند که جیغ و داد کرده و برای پول مادرش را تهدید به قتل کرده است. به ظاهر زندگی شان نمی خورد که مال و اموال زیادی داشته باشند. مریم با اینکه ناراحتی اعصاب داشت صبح تا شب روی پیکانی که مادرش سال ها پیش برایش خریده بود کار می کرد.» همه محل صدای فریادهای مریم را شنیده بودند محسن پسر ١٩ ساله ای است که همه چیز را می داند. از خانه که بیرون می آید مدام اطراف را می پاید تا کسی او را نبیند و برای مادرش خبر نبرد که به خبرنگارها چه گفته و چه شنیده: «همه مردها و پسرهای محل از مریم حساب می برند. چه برسد به زن ها. کسی جرات ندارد پشت سرش حرف بزند. طبیعی است که کسی نمی خواهد برای خودش دردسر درست کند.» اینها را می گوید و دوباره در خانه را نگاه می کند. مردمک لرزان چشم ها و دست های کبود و خیس شده اش از عرق روایت ترسی است که از آن روز دارد شاید هم دلهره رسیدن مادرش را دارد: «مریم تازگی ها با پسری دوست شده بود که از خودش کوچک تر بود. اسمش میثم بود. خیلی دوستش داشت. با هم می رفتند و می آمدند و معاشرت می کردند. مادر مریم، میثم را دوست نداشت. پیرزن ٧٠ساله نمی توانست ببیند دخترش پسر غریبه را توی محلی که سال ها برای خودش آبرو داشت ببرد و بیاورد. یک روز مریم آمد و گفت: من می خوام برم خارج. مادرش را تهدید کرد که خانه را بفروشد و طلاهایش را بدهد تا او و میثم با پولش بروند خارج. برای پاسپورتش هم اقدام کرده بود. پاسپورتش همین دیروز آمد در خانه. یک روز بعد از اینکه مادرش را کشت. آن شب صدای مریم در راهرو می آمد. مثل همیشه داشت مادرش را تهدید می کرد که اگر خانه را نفروشد چنین و چنان می کند. آن شب میثم هم آنجا بود. صدای دعوا بالا گرفت و ناگهان همه چیز ساکت شد. مریم و میثم در خانه را بستند و رفتند. این اتفاق از نظر همسایه ها چیز عجیبی نبود. اما از آنجایی که یکی از پیرزن های ساختمان دوست و همدم مادر مریم بود وقتی دیده بود تا ظهر هیچ صدایی از خانه شان نمی آید رفته بود در خانه را زده بود تا ببیند پیرزن خواب است یا بیدار. اینکه آن روز صدای داد و بیداد مریم و روشن کردن ماشینش از پارکینگ نیامده بود، عجیب بود. رفته بود در خانه شان را زده بود و وقتی کسی جواب نداده بود پلیس را خبر کردند. یک ساعت بعد از آگاهی آمدند و در را شکستند، دیدند زن با صورت سیاه و کبود وسط خانه افتاده. چند تا رد چاقوی کم عمق هم روی گردنش انداخته بودند. پول ها و طلاهای پیرزن هم هیچ کدام سر جایش نبود.» محسن میان حرف هایش وقتی از مریم می گوید صورتش مچاله می شود. انگار که حی و حاضر روبه رویش ایستاده و قصد جانش را دارد. حرف های مان که به اینجا می رسد مادر محسن در کوچه را باز می کند و شروع می کند به فریاد زدن « فردا میان می برن می کشنت…» خودش را لعنت می کند و به صورتش خنج می اندازد. محسن جواب مادرش را با صدای بلند می دهد و دست های عرق کرده اش را به لباس هایش می کشد. همراه مادرش به داخل خانه می رود و همین که می خواهد در را ببندد ما را تماشا می کند و می گوید: «اگه مریم اینارو بخونه میاد منو می کشه.» در را می بندد و پله ها را دوتا یکی بالا می رود. دوباره صدای فریادهای مادر می آید. دختر پیرزن را مجبور کرد خانه اش را بفروشد در بنگاه معاملات ملکی سر خیابان آیت الله سجودی همه از پیرزنی ٧٠ ساله صحبت می کنند که روز گذشته ماشین آگاهی آمد و جسدش را با خودش برد؛ «خدابیامرز وضعش بد نبود. خونه مال خودش بود، این آخریا دخترش مجبورش کرده بود خونه رو بفروشه تا با پولش بره خارج. پیرزن زیر بار نمی رفت اما دختره عاصی اش کرده بود، دو ماه پیش اومد، گفت می خواد خونه رو بفروشه. ما هم براش مشتری می بردیم. دخترش ناراحتی اعصاب داشت.» مردها شروع می کنند به بحث و جدل کردن و داستان را برای چندمین بار تعریف کردن. صاحب سوپرمارکت سرخیابان از مریم همان روایت بقیه را دارد. می گوید: وقتی ماشینش را پارک می کرد کسی جرات نداشت کنارش پارک کند. فریاد می زد و همه را به جان هم می انداخت. پلیس در خانه پیرزن را پلمب کرده و قفلی بزرگ بر کرکره آهنی اش زده است. عرض باریک راه پله و فاصله زیاد هر پله با پله بعدی برای یک آدم با وزن متوسط هم سخت است. صدای باز شدن در آپارتمان می آید و به دنبالش پیرزنی وارد می شود. دست به دیوار گذاشته و نفس نفس زنان پله ها را بالا می آید: شما این پیرزنی روکه دیروز تو این ساختمون کشتن می شناسید؟ با چشم های درشت مات و مبهم نگاه می کند: چی می خوای بدونی؟ داستان زندگی همسایتون رو… این خانومی که… نمی گذارد جمله ام تمام شود. کلید را در قفل می چرخاند و درمانده می گوید: بدبختی داستان داره؟بیچارگی داستان داره؟ هیچ کی نمی تونه این داستانارو تعریف کنه، اونی که باید داستان نو بگه الان رفته زیر خاک… لینک منبع – اهوراوب
جمعه ، ۴دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اهوراوب]
[مشاهده در: www.ahooraweb.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]
صفحات پیشنهادی
شهرفرنگ/سینمای ایران بیگانه با زندگی مردم!
شهرفرنگ سینمای ایران بیگانه با زندگی مردم کارشناسان معتقدند فیلمهای تولید ما برخواسته از دل مردم نیست و همین امر باعث شده تا مردم دغدغه هایشان را در سینما نبینند و با آن احساس بیگانگی کنند همین است که مردم سینما را رها کرده اند به گزارش ایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر برنامه این&nقتل یک مادر و دختر بخاطر هیچ/ پرستار سنگدل حین قتل مادر بیمارش دستگیر شد + تصاویر
قتل یک مادر و دختر بخاطر هیچ پرستار سنگدل حین قتل مادر بیمارش دستگیر شد تصاویر به گزارش خبرنگار حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان اخبار حوادث و انتظامی امروز در این بسته خبری گردآوری شده است پرستار سنگدل حین قتل مادر بیمارش دستگیر شد نجات پیرزن 81 سالهقتل یک مادر و دختر بخاطر هیچ/ جسد دختر بچه بیگناه پس از 5 سال کشف شد + عکس
قتل یک مادر و دختر بخاطر هیچ جسد دختر بچه بیگناه پس از 5 سال کشف شد عکس یک مرد اهل استرالیا به اتهام قتل یک مادر و دختر بازداشت شد به گزارش خبرنگار حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان آقای دنیل هولدوم 41 ساله اهل شمال استرالیا به قتل خانم ییروایت پیچیده دختر جوان از لحظه قتل شوهر صیغه ای مادرش
دختر جوانی که متهم است مرد میانسالی را به قتل رسانده است در اظهاراتش ادعاهای مبهمی را از لحظه وقوع قتل روایت کرد عصر بانک ساعت 21 10 یازدهم آذر ماه امسال مأموران اورژانس خبر خود کشی مرد میانسالی در خیابان 178 تهرانپارس را به کلانتری 126 تهرانپارس اعلام کردند با حضور مأموران درپسر 4 ساله سه روز با جسد مادرش زندگی کرد + عکس
ظاهراً پسربچه سه روز را فقط با شربت و شیر سرپا مانده بود زندگی چند روزه پسر با جسداوایل ماه جاری لختهای خون باعث شد تا شلینا همیلتون اهل بوفالوی نیویورک از پلهها بیفتد و گردنش بشکند پسر 4 ساله همسایگان صدای برایان 4 ساله فرزند همیلتون را میشنیدند که فریاد میزد مامان بیدروايت دخترجوان از قتل شوهر صيغهاي مادرش
روايت دخترجوان از قتل شوهر صيغهاي مادرش کد خبر ۵۵۵۰۰۷ تاریخ انتشار ۲۸ آذر ۱۳۹۴ - ۱۰ ۴۲ - 19 December 2015 دختر جواني كه متهم است مرد ميانسالي را به قتل رسانده است در اظهاراتش ادعاهاي مبهمي را از لحظه وقوع قتل روايت كرد به گزارش آرمان ساعت 21 و 10 دقيقه يازدهم آذر ماه امسالقتل یک مادر و دختر بخاطر هیچ/ جسد دختر بچه بی گناه پس از 5 سال کشف شد + عکس
جوان آقای "دنیل هولدوم " 41 ساله اهل " شمال استرالیا " به قتل خانم " یی ارز استونسون " اهل " آلیس اسیرینگ " 20 ساله در سال 2010 متهم شد براساس گزارش پلیس قربانی خانم " استونسون " به همراه دختر 2 ساله خود " کاندالیس " دناپدید شدن مرموز دختر بعد از قتل مادر
ناپدید شدن دختر جوان همزمان با قتل مادر سالخوردهاش در شرق تهران معمای این جنایت را پیچیده تر کرد به گزارش جام جم ساعت 11 سهشنبه زنی با مرکز فوریتهای پلیسی 110 تهران تماس گرفت و از قتل زن 73 سالهای به نام سکینه خبر داد در پی این خبر ماموران به محل حادرقابتهای کشتی فرنگی جام باشگاههای جهان - خرمشهر حضور مادر یکی از کشتی گیران در سالن برای تماشای مسابقه فرزند
رقابتهای کشتی فرنگی جام باشگاههای جهان - خرمشهرحضور مادر یکی از کشتی گیران در سالن برای تماشای مسابقه فرزندش عکسمادر امیر قاسمی منجزی کشتی گیر سنگین وزن تیم سینا صنعت ایذه با حضور در سالن مسابقه دیدار فرزندش را از نزدیک مشاهده کرد به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس حضور مقتل عام خانواده همسر برای گرفتن انتقام طلاق/ پرستار سنگدل حین قتل مادر بیمارش دستگیر شد + تصاویر
قتل عام خانواده همسر برای گرفتن انتقام طلاق پرستار سنگدل حین قتل مادر بیمارش دستگیر شد تصاویر به گزارش خبرنگار حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان اخبار حوادث و انتظامی امروز در این بسته خبری گردآوری شده است قتل عام خانواده همسر برای گرفتن انتقام طلاق قا-
گوناگون
پربازدیدترینها