پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1848441415
آزادی بیان و مبانی و گستره آن از دیدگاه فقه و حقوق - بخش اول مبانی فقهی آزادی بیان
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: آزادی بیان و مبانی و گستره آن از دیدگاه فقه و حقوق - بخش اول
مبانی فقهی آزادی بیان
در قوانین داخلی، موازین و احکام اسلامی، منافع و مصالح عمومی، به عنوان مبانی آزادی بیان مورد تأکید قرار گرفته و اهانت به مقدسات ممنوع شده است. در اسناد بینالمللی، مبانی و حدود آزادی بیان، بیشتر مادی است.
چکیده یکی از آزادیهای اجتماعی، «آزادی بیان» است. در این نوشتار، مبانی و گستره آزادی بیان از دیدگاه فقه اسلامی و حقوق داخلی و بینالمللی با رویکردی توصیفی و تحلیلی بررسی میشود. براساس یافتههای این تحقیق، آزادی بیان از دیدگاه فقه، مبتنی بر امور متعددی همچون امر به معروف، نهی از منکر، نصیحت و خیرخواهی، مشورت، وجوب بیان حق و حرمت کتمان آن و مانند آنهاست. همچنین از دیدگاه اسلام، آزادی بیان مطلق نیست و محدود به حدود دینی متعددی همچون ارتداد، کفر و انکار ضروری دین، افترا به خداوند، تکذیب آیات الهی، استهزا و تمسخر و مانند آنهاست. در قوانین داخلی، موازین و احکام اسلامی، منافع و مصالح عمومی، به عنوان مبانی آزادی بیان مورد تأکید قرار گرفته و اهانت به مقدسات ممنوع شده است. در اسناد بینالمللی، مبانی و حدود آزادی بیان، بیشتر مادی است. کلیدواژهها: آزادی، بیان، مبانی، فقه، حقوق، امر به معروف، نهی از منکر، نصیحت، تبلیغ. مقدمه آزادی در تمامی ادیان، اعصار و امصار و در علوم انسانی محل بحث و نظر بوده و دارای اقسام متفاوت فردی و اجتماعی است. یکی از انواع اجتماعی آن، آزادی بیان است. آزادی بیان در زندگی فردی و اجتماعی انسان، در زمینه های گوناگون فرهنگی، علمی، اقتصادی و مانند آن تأثیر بسزا دارد. مبانی و حدود آزادی بیان در ادیان و مکاتب گوناگون یکسان نیست. در این مقاله، مبانی و گستره فقهی و حقوقی آزادی بیان در سه قسمت بررسی می شود: در قسمت نخست، مبانی متعدد فقهی آزادی بیان بررسی می گردد. در قسمت دوم، گستره فقهی آزادی بیان با ذکر برخی از مهم ترین حدود فقهی آزادی بیان توضیح داده می شود. در قسمت سوم و پایانی نیز مبانی و گستره حقوقی آزادی بیان از دیدگاه حقوق داخلی و حقوق بین الملل بررسی می گردد. پیش از بررسی این سه قسمت، آزادی و آزادی بیان به طور خلاصه تعریف می شود. تبیین کارواژ ه های محل بحث تعریف واحد و قابل قبول تمام ادیان و مکاتب از برخی مفاهیم همچون آزادی به دلایل متعدد، مشکل و ناممکن است. بنابراین، بهترین و کارآمدترین راهکار برای برون رفت از این مشکل، بررسی مبانی، مصادیق، حدود و آثار آزادی است؛ زیرا تعریف با توجه به این مؤلفه ها، متفاوت می شود و حتی در یک دین نیز در علوم گوناگون، تعاریف متمایزی از آزادی وجود دارد. شاید مناسب ترین تعریف آزادی، فارغ از عقاید و یا گرایش های علمی متفاوت، تعریف علّامه شهید مرتضی مطهری باشد: بشر مختار و آزاد است؛ به این معناست که عمل او از خواست و رضایت کامل او و تصویب قوه تمیز او سرچشمه مىگیرد و هیچ عاملى او را برخلاف میل و رغبت و رضا و تشخیص او وادار نمىکند؛ نه قضا و قدر و نه عامل دیگر (مطهری، مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، ج 1، ص 395). بیان از نظر لغوی، از ماده بین و به معنای کشف از چیزی بوده و اعم از نطق است (راغب اصفهانى، 1411ق، ص 157). درباره آزادی بیان تعاریف متفاوتی ارائه شده است: آیت الله جوادی آملی در تعریف آزادی بیان می گوید: آزادی بیان حق طبیعی است که همه افراد آدمی به مقتضای انسان بودن خود، به طور یکسانی از آن برخوردار و به موجب آن، در بیان اندیشه و فکر خود، تا جایی که موجب نقض حقوق دیگران و اصول ارزشی مورد احترام جامعه نشود، مجازند. براساس این تعریف، اولاً، آزادی بیان یک حق طبیعی برای همه افراد انسان است، و ثانیاً، همه افراد به طور یکسان از آن برخوردارند که می توانند اندیشه و فکر خود را ابراز کنند، و ثالثاً، محدود به دو چیز است: اول. موجب نقض حقوق دیگران نشود؛ دوم. موجب نقض اصول ارزشی مورد احترام جامعه نشود (جوادی آملی، 1384). آیت الله جعفر سبحانی می گوید: آزادی بیان عبارت است از: ارائه هر نوع فکر و اندیشه، که به صورتهای گوناگون عرضه میگردد؛ مانند گفتار و سخن، قلم و نگارش، تصویر و فیلم، تئاتر و تعزیه و هر چیزی که میتواند اندیشه انسان را در اذهان مخاطبان مجسّم سازد. البته ابزار بیان افکار و عقیده، به آنچه که اشاره شد، منحصر نیست، ولی راههای مهم آن همان است که مطرح گردید (سبحانی، 1384، ص 94). صرف نظر از مبانی، ابزار، حدود و حق یا تکلیف بودن آزادی بیان ـ که در بسیاری از تعاریف ذکر می شود ـ تعریف آزادی بیان عبارت است از: فقدان مانع برای اظهار اندیشه و عقیده، اعم از اندیشه و عقیده مذهبی و سیاسی و مانند آن و به تعبیر دیگر، توانایی اظهار اندیشه و عقیده، اعم از اندیشه و عقیده مذهبی و سیاسی و مانند آن. مبحث نخست: مبانی فقهی آزادی بیان آزادی از دیدگاه اسلام، مبانی متعددی دارد؛ همچون اختیار تکوینی انسان، و می توان آنها را مبانی عام انواع آزادی به شمار آورد؛ ولی هریک از انواع آزادی مبانی خاصی نیز دارد که به دیگر انواع آزادی ارتباطی ندارد. یکی از انواع آزادی، آزادی بیان است که از دیدگاه اسلام، مبانی ویژه ای دارد. از دیدگاه اسلام، آزادی بیان نه تنها جایز، بلکه در بسیاری از موارد، همچون امر به معروف، نهی از منکر، و برائت از مشرکان واجب است؛ زیرا تحقق برخی از واجبات، بلکه اصول و فروع دین منوط به آزادی بیان است. در این مبحث، مبانی آزادی بیان با استفاده از آیات قرآن کریم و سیره نظری و عملی معصومان ( علیهم السلام ) بررسی می شود. معصومان ( علیهم السلام ) از بعد نظری، به روش های گوناگونی همچون امر به معروف و نهی از منکر، نصیحت، مشورت و تضارب آراء، مباحث علمی، و شنیدن سخن منتقدان، به آزادی بیان توصیه کرده اند. افزون بر سیره نظری، در سیره عملی معصومان ( علیهم السلام ) موارد متعددی از آزادی بیان، همچون شنیدن شبهات و سؤالات و پاسخ به شبهات فکری و عقیدتی و مناظره با علمای سایر ادیان وجود دارد. در این قسمت، برخی از مهم ترین مبانی خاص آزادی بیان، به اختصار ذکر می شود: 1. تحقق رسالت و اهداف انبیا برخی انبیا دارای کتاب و شریعت، و برخی مبلّغ و بیانگر شرایع سابق بوده اند و در هر دو صورت، پیام و شریعت الهی باید به مردم ابلاغ شود. شریعت الهی، مکتوب دریافت نمی شد و از سنخ کلام و بیان شفاهی بود. برای رساندن این پیام، به مخاطبان حاضر و غایب بیان شفاهی و کتبی لازم بود. بنابراین، آزادی بیان شرط لازم برای تحقق رسالت و اهداف انبیا بوده است. آیات متفاوتی از قرآن کریم با عناوین گوناگون، بیانگر این واقعیت است. در اینجا، چند مطلب در این زمینه مطرح می شود: الف. قرآن کریم که کتاب دینی اسلام است، بیان نامیده شده: ـ هذا بَیانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَه لِلْمُتَّقینَ (آلعمران: 138)؛ این بیانى است براى عموم مردم و هدایت و اندرزى است براى پرهیزگاران. ـ وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ (نحل: 89)؛ و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز است. در بسیاری از تفاسیر، تبیان به بیان تفسیر شده است: تبیاناً یعنی: این کتاب (قرآن) را بیانى روشن و رسا، براى تمام امور دینى فرستادیم. هیچ مطلبى مربوط به امور دینى نیست، مگر آنکه قرآن پرده از آن برمىدارد (طبرسى، 1377، ج 3، ص 412). وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً بیاناً بلیغاً (فیض کاشانى، 1415، ج 3، ص 150) تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ ای: بیاناً لکل امر مشکل. و التبیان و البیان واحد (طوسى، بی تا، ج 6، ص 418). وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ القرآن تِبْیاناً بیانا (شبر، 1412ق، ص 275). ـ الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ وَ قُرْآنٍ مُبینٍ (حجر: 1): الر، این آیات کتاب و قرآن مبین است. براساس تفاسیر قرآن، مبین بیان کننده و جدا کننده حق از باطل است: این آیات بلند مرتبه و رفیع الدرجهاى که ما به تو نازل کردیم، آیات کتاب الهى است؛ آیات قرآن عظیم الشأن است که جدا کننده حق از باطل است (طباطبائى، 1374، ج 12، ص 139). تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ وَ قُرْآنٍ مُبِینٍ: این است آیات کتاب آسمانى و قرآنى که میان حق و باطل، تمیز مىدهد (طبرسى، 1360، ج 13، ص 163). ذکر "قرآن" بعد از "کتاب"، در حقیقت به عنوان تأکید است، و توصیف آن به "مبین" براى این است که بیان کننده حقایق و روشنگر حق از باطل مىباشد (مکارم شیرازی، 1374، ج 11، ص 6). ب. ابلاغ ولایت و امامت مستلزم آزادی بیان است: یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ (مائده: 67): اى پیامبر، آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملًا (به مردم) برسان! و اگر نکنى رسالت او را انجام ندادهاى! ج. تربیت و آموزش تمام معارف و علوم مورد نیاز انسان، به ویژه معارف دینی نیازمند فراهم نمودن شرایط مناسب، از جمله آزادی بیان است و اساساً رشد و شکوفایی علمی با آزادی بیان محقق می شود. تزکیه و تعلیم از اهداف مهم بعثت انبیاست که تنها با آزادی بیان امکان پذیر است: هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ (جمعه: 2)؛ او کسى است که در میان جمعیت درس نخوانده پیامبرى از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها بخواند و آنها را تزکیه مىکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت بیاموزد؛ هرچند پیش از آن در گم راهى آشکارى بودند. د. بشارت و انذار دو وظیفه مهم انبیاست که بدون آزادی بیان محقق نمی شوند: إِنَّا أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشیراً وَ نَذیراً (بقره: 119)؛ ما تو را به حق، براى بشارت و بیم دادن (مردم جهان) فرستادیم. فَقَدْ جاءَکُمْ بَشیرٌ وَ نَذیرٌ (مائده: 19) (اکنون پیامبر) بشارتدهنده و بیمدهنده، به سوى شما آمد. 2. تبیین و تفسیر وحی و دین دین و کتاب آسمانی نیازمند تبیین و تفسیر است. اولین مفسّر قرآن دریافت کننده آن، یعنی پیامبر اکرم ( صلّی الله علیّه و آله ) است. خداوند متعال در این زمینه می فرماید: وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ (نحل: 44)؛ و ما این ذکر [قرآن] را بر تو نازل کردیم، تا آنچه را به سوى مردم نازل شده است براى آنها روشن سازى. علّامه طباطبائی در تفسیر این آیه می نویسند: مقصود از فرو فرستادن کتاب، براى همه بشر بود و در این کار تو و همه افراد بشر یکسان هستید، و اگر شخص تو را مورد خطاب قرار دادیم براى این نبود که قدرت غیبى و اراده تکوینى الهى را بر تو تحمیل نموده و تو را بر آنان و بر هر چیز مسلّط کنیم، بلکه براى دو چیز بود: یکى اینکه آنچه که تدریجاً براى مردم نازل مىشود براى ایشان بیان کن؛ چون معارف الهى بدون واسطه به مردم نمىرسد، و ناگزیر باید کسى از میان ایشان به این منظور منصوب گردد و این همان غرض از رسالت است که عبارت است از: تحمّل وحى و سپس مأموریت بر ابلاغ و تعلیم و بیان آن. دوم اینکه مردم درباره تو تفکر نموده، بینا شوند و بفهمند آنچه را که آوردهاى حق بوده و از ناحیه خداى تعالى است (طباطبائى، 1374، ج 12، ص 378). وَ ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فیهِ (نحل: 64)؛ ما قرآن را بر تو نازل نکردیم، مگر براى اینکه آنچه را در آن اختلاف دارند، براى آنها روشن کنى. علّامه طباطبائی در تفسیر آیه مذکور می گویند: ضمیر لهم به مشرکین برمىگردد، و مراد از آنچه در آن اختلاف کردند همان اعتقاد حق و عمل حق است. پس مراد از تبیّن، ایضاح و کشف به منظور اتمام حجت است ... معناى آیه این است که این وضع و حال مردم در اختلافى که درباره معارف حق و احکام الهى دارند و آنچه بر تو نازل کردهایم جز براى کشف حقیقت براى اختلاف کنندگان نبود؛ تنها منظور این بود که حجت بر ایشان تمام شود (طباطبائى، 1374، ج 12، ص 410). پس از پیامبر اکرم ( صلّی الله علیّه و آله ) جانشینان معصوم ایشان، یعنی ائمه اطهار ( علیهم السلام ) مفسّران این دین و کتاب الهی هستند و تفسیر و بیان دین با آزادی بیان محقق می شود. در زمانی که آزادی بیان وجود نداشت، یعنی زمان ممنوعیت نقل حدیث، کمترین آموزش دین صورت گرفت و در زمان امام صادق و امام باقر ( علیهِما السَّلام )، که تا حدی شرایط تبیین و تفسیر دین فراهم شده بود، معارف دینی نسبت به سایر زمان ها بیشتر آموزش و توسعه داده شد. 3. تفقّه در دین، تبلیغ و نشر آن در زمان غیبت امام معصوم ( علیه السلام ) فقیهان جامع الشرائط به عنوان متخصص دین و اسلام شناس، مرجعیت دینی و وظیفه مهم تبیین و تفسیر و تبلیغ دین را بر عهده دارند. خداوند متعال در این زمینه می فرماید: وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّه فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَه مِنْهُمْ طائِفَه لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ (توبه: 122)؛ شایسته نیست مؤمنان همگى (به سوى میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهى از آنان طایفهاى کوچ نمىکند تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهى یابد و به هنگام بازگشت به سوى قوم خود، آنها را بیم دهد؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خوددارى کنند! یادگیری و تخصص در دین و نیز تبلیغ آن تنها در سایه آزادی بیان محقق می شود. پیش از انقلاب اسلامی ایران، تبلیغ دین بسیار محدود بود و تعداد زیادی از دین شناسان ممنوع المنبر شدند. به همین سبب، آشنایی با دین کم بود. ولی پس از پیروزی انقلاب و فراهم آمدن زمینه تبلیغ دین، هم در داخل آشنایی با دین مبین اسلام بیشتر شده و هم در خارج از کشور، معارف دینی بیشتر معرفی و بیان شده است. 4. ابتنای دین بر برهان و استدلال اسلام دین منطق و برهان و استدلال است. پذیرش اصول دین مبتنی بر برهان و استدلال عقلی است؛ زیرا اعتقاد و ایمان امری درونی است که با اکراه و اجبار حاصل نمی شود. بدین روی، در اصول دین تقلید جایز نیست و هر کسی باید خود، آزادانه با تحقیق و استدلال و بدون اکراه دین را بپذیرد: لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَه الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ (بقره: 256)؛ در قبول دین، اکراهى نیست؛ (زیرا) راه درست از راه انحرافى روشن شده است. بنابراین، کسى که به طاغوت [بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد به دستگیره محکمى چنگ زده است که گسستنی براى آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست. افزون بر این، اسلام با دادن آزادی بیان به دیگران، آنها را به استدلال دعوت می کند و از آنها برهان می خواهد: وَ قالُوا لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّه إِلاَّ مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصارى تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ (بقره: 111)؛ آنها گفتند: هیچ کس، جز یهود یا نصارا، هرگز داخل بهشت نخواهد شد. این آرزوى آنهاست. بگو: اگر راست مىگویید دلیل خود را (بر این موضوع) بیاورید! 5. امر به معروف و نهی از منکر معروف هر کاری است که حسن و نیکو بودن آن توسط عقل یا شرع شناخته می شود و منکر چیزی است که به وسیله عقل و شرع حسن آن انکار شود (شناخته نشود) (راغب اصفهانى، 1412ق، ص 561). به تعبیر برخی از مفسّران، منظور از معروف چیزهایى است که خداوند فعل آن را واجب کرده یا از نظر عقلى یا شرعى مردم را بدان واداشته است. و منکر آن چیزهایى است که خداوند انجام آن را قدغن کرده و از نظر عقل و یا شرع، به کنارهگیرى از آنها دستور داده است (طبرسى، 1360، ج 11، ص 152). امر به معروف و نهى از منکر از فروع دین و به تعبیر دیگر، از اصول عملی دین و از واجباتی است که در ردیف نماز و حج و جهاد است. امر به معروف و نهى از منکر برای ترویج خوبی ها و مقابله با زشتی ها و اصلاح فرد و جامعه تشریع شده و دارای مراتبی از جمله مرحله قلبی، مرحله گفتاری و در نهایت، مرحله عملی و برخورد شدید است که مرحله اخیر مختص افراد خاص و نوعی عمل حکومتی است. مهم ترین مرحله تحقق و عملی شدن این فریضه الهی مرحله گفتار و بیان است. بنابراین، یکی از مبانی دینی آزادی بیان، امر به معروف و نهی از منکر است. براساس دستور قرآن کریم، امر به معروف و نهی از منکر واجب است: وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّه یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آلعمران: 104)؛ باید از میان شما، جمعى دعوت به نیکى، و امر به معروف و نهى از منکر کنند. و آنها همان رستگارانند. در قرآن کریم، در آیات متعددی به این فریضه مهم تصریح شده است. در برخی آیات، بهترین امت کسانی معرفی شده اند که امر به معروف و نهی از منکر می کنند (آلعمران: 110). در بعضی آیات، یکی از اوصاف مؤمنان امر به معروف و نهی از منکر بیان شده است (توبه: 71). در مقابل، در برخی دیگر از آیات، از جمله صفات منافقان امر به منکر و نهی از معروف ذکر شده است (توبه: 67). 6. نصیحت و خیرخواهی از دیگر مبانی دینی و قرآنی آزادی بیان، نصیحت و خیرخواهی است. نصیحت و خیرخواهى، که در منابع دینی تحت عنوان بَابُ مَا أَمَرَ النَّبِیُّ ( صلّی الله علیّه و آله ) بِالنَّصِیحَه لِأَئِمَّه الْمُسْلِمِینَ نیز از آن یاد شده، از واجباتی است که تحقق آن بدون آزادی بیان امکان پذیر نیست. نصیحت از نصح گرفته شده و در لغت، به معنای اخلاص ورزیدن، خیر و صلاح کسی را خواستن، پند و اندرز خالصانه، نصیحت و تذکر دوستانه است (آذرنوش، 1383، ص 693). بنابر تصریح برخی لغت شناسان، نصیحت همراه با خیرخواهی است: نُصح (بضمّ- ن) بمعنى اخلاص می باشد ... پند دادن را از آن [جهت] نُصح و نصیحت گویند که از روى خلوص نیّت و خیرخواهى محض است (قرشى، 1371، ج 7، ص 71). در قرآن کریم، ابلاغ رسالت الهی پیامبر ( صلّی الله علیّه و آله ) همراه با نصیحت بیان شده است: أُبَلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبِّی وَ أَنْصَحُ لَکُمْ (اعراف: 62)؛ رسالت هاى پروردگارم را به شما ابلاغ مىکنم و خیرخواه شما هستم. امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام ) درباره نصیحت و خیرخواهی می فرمایند: اى مردم، مرا بر شما و شما را بر من حقى واجب شده است؛ حق شما بر من آن که از خیر خواهى شما دریغ نورزم ... و اما حق من بر شما این است که ... در آشکار و نهان برایم خیر خواهى کنید (نهج البلاغه، 1379، خ 34، ص 87). 7. مشورت مشورت که در لغت، به معنای استخراج نظر و رأی با مراجعه بعضی به بعض دیگر است (راغب اصفهانى، 1412، ص 470)، یکی دیگر از مبانی آزادی بیان است. اصل مشورت در امور فردی و اجتماعی لازم و تحقق آن تنها با آزادی بیان ممکن است؛ زیرا تنها در صورت آزادی بیان و گفتار است که افراد نظر مشورتی خود را بدون هیچ گونه نگرانی ابراز می کنند. خداوند حکیم با سفارش به مشورت می فرماید: وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ (شورى: 38)؛ کارشان را با مشورت یکدیگر انجام می دهند. در آیه دیگری می فرماید: وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ (آل عمران: 159)؛ در کارها با آنان مشورت کن، اما هنگامی که تصمیم گرفتی (قاطع باش و) بر خدا توکّل کن؛ زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد. 8. وجوب بیان حق و حرمت کتمان آن وجوب حق گویی و بیان حق و حقیقت و در مقابل، حرمت کتمام حق در جایی که انسان نسبت به حقیقتی شناخت و آگاهی دارد، یکی از دستورات خداوند متعال است. تحقق این دستور الهی مستلزم آزادی بیان است و در آیات متفاوتی ذکر شده است: ـ لا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ (نساء: 171)؛ درباره خدا، غیر از حق نگویید! ـ حَقیقٌ عَلى أَنْ لا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ (اعراف: 105)؛ سزاوار است که بر خدا جز حق نگویم. آمیختن حق و باطل و کتمان حق ممنوع است: وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (بقره: 42)؛ حق را با باطل نیامیزید، و حقیقت را با اینکه مىدانید کتمان نکنید. کتمان آنچه از طرف خداوند نازل شده است موجب لعن خداوند و تمام لعن کنندگان می شود: إِنَّ الَّذینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ (بقره: 159)؛ کسانى که دلایل روشن و وسیله هدایتى را که نازل کردهایم، پس از آنکه در کتاب براى مردم بیان نمودیم، کتمان کنند خدا آنها را لعنت مىکند و همه لعنکنندگان نیز آنها را لعن مىکنند. آیت الله مصباح یزدی در تفسیر این آیه شریفه می گویند: آن عالمانی که حقایق دینی را که ما بیان کرده ایم برای مردم بازگو نمی کنند و با بدعت ها مبارزه نمی کنند و به جهت مصالح شخصی خودشان سکوت اختیار می کنند، آنان مورد لعن خدا و لعن ملائکه و همه لعنت کنندگان هستند. در چنین مواردی، به نصّ قرآن کریم، بیان از واجب ترین واجبات است و ترک آن مستوجب لعن همه لعنت کنندگان می گردد. مقصود از این بیان نیز فقط گفتار نیست، بلکه اعم از نوشتار، رادیو، تلویزیون و هر رسانه ای است که ممکن است برای آن بتوان در جهت نشر حقایق و نجات انسان ها از گمراهی و جهالت و بی دینی استفاده کرد (مصباح یزدی، 1388، ج 1، ص350). 9. برائت از مشرکان یکی از واجبات شرعی که مستلزم بیان است، اعلام برائت از مشرکان است که در آیات متعددی ذکر شده: وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَریءٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ وَ رَسُولُهُ (توبه: 3)؛ و این اعلامى است از ناحیه خدا و پیامبرش به (عموم) مردم در روز حج اکبر [روز عید قربان] که: خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند! بنابر تصریح قرآن کریم، انبیا ( علیهم السلام ) مأمور به اعلان برائت از مشرکان بودند: قُلْ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنَّنی بَریءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ (انعام: 19)؛ بگو: اوست تنها معبود یگانه، و من از آنچه براى او شریک قرار مىدهید، بیزارم. 10. ظلم ستیزی یکی از واجبات عدم سکوت و بیان مخالفت با ظالمان است. خداوند متعال، که بیان سخن بد را دوست ندارد، اما در مقابل ظلم آن را جایز شمرده است: لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ (نساء: 148)؛ خداوند دوست ندارد کسى با سخنان خود، بدی ها (ى دیگران) را اظهار کند، مگر آن کس که بدو ستم شده باشد. مجادله احسن از دستورات خداوند متعال است، اما در مقابل ظالمان، عدول از این شیوه جایز است: وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکِتابِ إِلاَّ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِلاَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ (عنکبوت: 46)؛ با اهل کتاب جز به روشى که از همه نیکوتر است مجادله نکنید، مگر کسانى از آنان که ستم کرده اند. 11. شنیدن دیدگاه مخالفان فکری و پاسخ گویی به آن اسلام به دلایلی همچون غنای علمی و معرفتی، به مخالفان آزادی بیان داده است. در صدر اسلام، کفّار و مشرکان آزادانه نظرات و شبهات خود را مطرح می کردند و پاسخ آنان نیز داده می شد. بسیاری آیات سوره سبأ مربوط به نقل قول مخالفان فکری همچون کفار و پاسخ آنهاست. در قرآن کریم، در موارد متعددی دیدگاه ناصواب کفار و مشرکان نقل، به آن پاسخ داده شده است: سَیَقُولُ الَّذینَ أَشْرَکُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَکْنا وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ شَیْءٍ کَذلِکَ کَذَّبَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّى ذاقُوا بَأْسَنا قُلْ هَلْ عِنْدَکُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنا إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ تَخْرُصُونَ (انعام: 148)؛ به زودى، مشرکان (براى تبرئه خویش) مىگویند: اگر خدا مىخواست، نه ما مشرک مىشدیم و نه پدران ما و نه چیزى را تحریم مىکردیم! کسانى که پیش از آنها بودند نیز همین گونه دروغ مىگفتند و سرانجام (طعم) کیفر ما را چشیدند. بگو: آیا دلیل روشنى (بر این موضوع) دارید؟ پس آن را به ما نشان دهید. شما فقط از پندارهاى بىاساس پیروى مىکنید، و تخمین هاى نابجا مىزنید. در طول تاریخ، همواره نسبت به دین شبهه و تردیدهایی ایجاد شده و با توجه به اتقان و استحکام معارف و منشأ وحیانی آن، هیچ شبهه ای بدون پاسخ نمانده است. در زمان حضور معصومان ( علیهم السلام ) شبهات مختلفی از ناحیه مسلمانان و غیرمسلمانان مطرح شد، ولی با برگزاری مجالس و مناظره های علمی به شبهات و سؤالات پاسخ داده شد. در زمان غیبت نیز این شبهات متناسب با شرایط زمانی و مکانی و با ظهور اندیشه های بشری همچون لیبرالیسم و سکولاریسم متنوع تر شده است. در این زمان نیز عالمان و اسلام شناسان همواره با شیوه های مناسب شفاهی و کتبی با استفاده از آموخته ها و معارف عمیق دینی و برهان های دقیق فلسفی، پاسخ های عالمانه به شبهات می دهند. بنابر نظر فقها، خرید و فروش کتب ضالّه حرام و از مکاسب محرّمه است، ولی خرید آنها برای اسلام شناسان جایز، بلکه واجب دانسته شده است، تا با شناخت و آگاهی کامل، نقد و بررسی شده، پاسخ مناسب به آنها داده شود. علّامه شهید مرتضی مطهری، از اسلام شناسان معاصر، که همواره به شبهه ها و انحراف های فکری پاسخ داده است، در زمینه آزادی بیان و تشکیک مخالفان می گوید: من هرگز از پیدایش افراد شکّاک در اجتماع، که علیه اسلام سخنرانى کنند و مقاله بنویسند، نه تنها متأثّر نمىشوم، از یک نظر خوشحال هم مىشوم؛ چون مىدانم پیدایش اینها سبب مىشود که چهره اسلام بیشتر نمایان شود. وجود افراد شکّاک و افرادى که علیه دین سخنرانى مىکنند وقتى خطرناک است که حامیان دین آن قدر مرده و بى روح باشند که در مقام جواب برنیایند و عکسالعمل نشان ندهند. اما اگر همین مقدار حیات و زندگى در ملت اسلام وجود داشته باشد که در مقابل ضربت دشمن، عکسالعمل نشان بدهد مطمئن باشید که در نهایت امر، به نفع اسلام است (مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج 24، ص 400). اساساً دینى که منطقش براساس فکر و عقل و حساب و فلسفه و براساس یک سلسله مصالح است، در این جهت نگرانى ندارد. روى همین حساب، از صدر اسلام تا کنون آن آزادى تفکرى که اسلام به مسلمین و به ملل دیگر درباره اسلام داده، هیچ دین دیگرى نداده است، و این از افتخارات اسلام است (همان، ص 401). 12. شنیدن دیدگاه ها و انتخاب دیدگاه برتر در علوم گوناگون، نظرات متفاوتی وجود دارد. انسان باید با شنیدن دیدگاه های متفاوت، بهترین نظر و دیدگاه را انتخاب کند و این انتخاب تنها در صورت آزادی بیان محقق می شود. خداوند علیم پی روی از بهترین نظر را ویژگی هدایت یافتگان الهی و خردمندان معرفی کرده و به آنها بشارت داده است: فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ (زمر: 17ـ18)؛ پس بندگان مرا بشارت ده؛ همان کسانى که سخنان را مىشنوند و از نیکوترین آنها پی روى مىکنند. آنان کسانى هستند که خداوند هدایتشان کرده و آنها خردمندانند. افزون بر انتخاب بهترین دیدگاه، انسان موظف به گفتن بهترین سخن است: وَ قُلْ لِعِبادی یَقُولُوا الَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطانَ کانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوًّا مُبیناً (اسراء: 53)؛ به بندگانم بگو: سخنى بگویند که بهترین باشد؛ چراکه (شیطان به وسیله سخنان ناموزون)، میان آنها فتنه و فساد مىکند. همیشه شیطان دشمن آشکارى براى انسان بوده است. تضارب آراء و نقد و بررسی دیدگاه ها برای تولید علم صحیح، که از دستورات دینی است، در سایه آزادی بیان محقق می شود. امیر مؤمنان علی ( علیه السلام ) در این زمینه می فرمایند: اضْرِبُوا بَعْضَ الرَّأْیِ بِبَعْضٍ یَتَوَلَّدُ مِنْهُ الصَّوَابُ (لیثى واسطى، 1376، ص 91؛ آمدی، 1410ق، ص 158)؛ برخی از نظرات را به برخی دیگر بزنید (برخی دیدگاه ها را نقد و بررسی کنید) تا دیدگاه درست حاصل شود. 13. شنیدن دیدگاه مردم توسط مسئولان امیر مؤمنان علی ( علیه السلام ) به مالک اشتر دستور می دهند قسمتی از وقتش را به مردم اختصاص دهد تا سخنگوی آنان با آزادی و بدون مانع، نظراتش را بیان کند: بخشى از وقت خود را به کسانى اختصاص ده که به تو نیاز دارند، تا شخصاً به امور آنان رسیدگى کنى، و در مجلس عمومى با آنان بنشین و در برابر خدایى که تو را آفریده فروتن باش، و سربازان و یاران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور کن تا سخنگوى آنان بدون اضطراب در سخن گفتن با تو گفت وگو کند. من از رسول خدا ( صلّی الله علیّه و آله ) بارها شنیدم که مىفرمود: ملّتى که حق ناتوانان را از زورمندان، بى اضطراب و بهانهاى باز نستاند، رستگار نخواهد شد. پس درشتى و سخنان ناهموار آنان را بر خود هموار کن، و تنگ خویى و خودبزرگ بینى را از خود دور ساز، تا خدا درهاى رحمت خود را به روى تو بگشاید، و تو را پاداش اطاعت ببخشاید (نهج البلاغه، 1379، ن 53، ص 583). 14. لزوم پاسخگویی به بدعت ها یکی از انحراف های فکری و عقیدتی ایجاد بدعت در دین است. در این صورت، سکوت جایز نیست و عالمان و اسلام شناسان موظف به مقابله علمی با بدعت ها هستند و پاسخ به بدعت ها تنها در صورت آزادی بیان امکان پذیر است. پیامبر اکرم ( صلّی الله علیّه و آله ) فرمودند: وقتی بدعت در میان امت من ظاهر شد، عالم باید علم خود را آشکار کند (با علم خود به بدعت ها پاسخ بگوید). اگر این کار را نکند لعنت خدا بر او باد (کلینى، 1429ق، ج 1، ص 135). 15. تذکر و ارشاد تذکر به معنای یادآوری، در مقابل بی توجهی و فراموش کاری است (مصطفوى، 1360، ج 3، ص 318 ). انسان موجودی فراموش کار و نیازمند تذکر و یادآوری است. گاهی انسان در اثر غفلت و بی توجهی، محتاج غفلت زدایی و توجه و بیدارسازی است، و گاهی از روی ناآگاهی کاری را انجام می دهد که در این صورت، نیازمند ارشاد و راهنمایی و هدایت است. تذکر و ارشاد نیز نوعی بیان است و در صورت آزادی بیان محقق می شود. خداوند متعال تذکر به مؤمنان را سودمند دانسته و فرموده است: وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ (ذاریات: 55)؛ و پیوسته تذکر ده؛ زیرا تذکر به مؤمنان سود مىبخشد. 16. شیوه صحیح دعوت به اسلام به تصریح قرآن کریم، شیوه دعوت به اسلام، با حکمت و موعظه حسنه و مجادله احسن صورت می گیرد و این نیز تنها با آزادی بیان محقق می شود: ادْعُ إِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَه وَ الْمَوْعِظَه الْحَسَنَه وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ (نحل: 125)؛ (اى رسول ما، خلق را) به حکمت (و برهان) و موعظه نیکو به راه خدایت دعوت کن و با بهترین طریق، با اهل جدل مناظره کن. (وظیفه تو بیش از این نیست) که البته خداى تو (عاقبت حال) کسانى را که از راه او گمراه شده و آنان را که هدایت یافتهاند بهتر مىداند. علّامه طباطبائی در تفسیر این آیه می نویسند: مراد از حکمت (و خدا داناتر است) حجتى است که حق را نتیجه دهد؛ آن هم طورى نتیجه دهد که هیچ شک و وهن و ابهامى در آن نماند. و موعظه عبارت از بیانى است که نفس شنونده را نرم، و قلبش را به رقّت در آورد، و آن بیانى خواهد بود که آنچه مایه صلاح حال شنونده است از مطالب عبرتآورـ که آثار پسندیده و ثناى جمیل دیگر آن را در پى دارد ـ دارا باشد. و جدال عبارت است از: دلیلى که صرفاً براى منصرف نمودن خصم از آنچه که بر سر آن نزاع مىکند به کار برود، بدون اینکه خاصیت روشنگرى حق را داشته باشد، بلکه عبارت است از اینکه آنچه را که خصم خودش به تنهایى و یا او و همه مردم قبول دارند بگیریم و با همان ادعایش را رد کنیم. بنابراین، این سه طریقى که خداى تعالى براى دعوت بیان کرده با همان سه طریق منطقى، یعنى برهان و خطابه و جدل منطبق مىشود. چیزى که هست، خداى تعالى موعظه را به قید حسنه مقیّد ساخته و جدال را هم به قید بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ مقیّد نموده است، و این خود دلالت دارد بر اینکه بعضى از موعظهها حسنه نیستند، و بعضى از جدال ها حسن (نیکو) و بعضى دیگر احسن (نیکوتر) و بعضى دیگر اصلاً حسن ندارند، و گرنه خداوند موعظه را مقیّد به حسن و جدال را مقیّد به احسن نمىکرد (طباطبائى، 1374، ج 12، ص 534). منابع نهج البلاغه (1379)، ترجمه محمد دشتی، قم، مشهور. ابن بابویه قمی (شیخ صدوق)، محمد بن على (1376)، الامالی (للصدوق)، چ ششم، تهران، کتابچى. ـــــ (1378ق)، عیون اخبار الرضا ( علیه السلام )، تهران، جهان. ـــــ (1413ق)، من لا یحضره الفقیه، چ دوم، قم، انتشارات اسلامى. ابوحسین (1371)، آزادی ابراز عقیده یا اهانت به توده ها، ترجمه احمد بهپور، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی. آذر نوش، آذرتاش (1383)، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، چ چهارم، تهران، نی. آمدى، عبدالواحدبن محمد (1410ق)، غرر الحکم و درر الکلم، چ دوم، قم، دار الکتاب الاسلامی، قم. جوادی آملی، عبدالله، آزادی بیان 1384، مجله پاسدار اسلام، ش 283. دانش پژوه، مصطفی و قدرت الله خسروشاهی (1385)، فلسفه حقوق، چ دهم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ( ره ). راغب اصفهانى، حسین بن محمد (1412ق)، المفردات فی غریب القرآن، دمشق بیروت، دارالعلم الدار الشامیه. سبحانی تبریزی، جعفر (1384)، آزادی و دین سالاری، قم، موسسه امام صادق ( علیه السلام )، قم. شبر، سیدعبد الله (1412)، تفسیر القرآن الکریم، بیروت، دار البلاغه للطباعه و النشر. طباطبایى، سیدمحمدحسین (1374)، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوى همدانى، چ پنجم، قم، انتشارات اسلامى. طبرسى، احمد بن على (1403ق)، الاحتجاج على اهل اللجاج، مشهد نشر مرتضی. طبرسى، فضل بن حسن (1360)، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ترجمه مترجمان، تحقیقِ رضا ستوده، تهران، فراهانی. ـــــ (1377)، تفسیر جوامع الجامع، ترجمه مترجمان، تحقیق با مقدمه آیت الله واعظ زاده خراسانى، چ دوم، مشهد، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى. طوسى، محمد بن حسن (بی تا)، التبیان فى تفسیر القرآن، تحقیق با مقدمه شیخ آغابزرگ تهرانى و تحقیق احمد قصیرعاملى، بیروت، دار احیاء التراث العربى. علامه حلى، حسن بن یوسف (1982م)، نهج الحقّ و کشف الصدق، دار الکتاب اللبنانی. ف ی ض ک اش ان ی ، م ح م دب ن ش اه م رت ض ی (1415ق)، تفسیر الصافى، تحقیقِ حسین اعلمى، چ دوم، تهران، الصدر. قانون مطبوعات، مصوب 22/12/1364 مجلس شورای اسلامی و اصلاحات مصوب 21/5/1377 و 30/1/1379. ـــــ 22/12/1364 مجلس شورای اسلامی. قرشى، سیدعلى اکبر (1371)، قاموس قرآن، چ ششم، تهران، دار الکتب الاسلامیه. کلینی، محمد بن یعقوب (1365)، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه. ـــــ (1429ق)، الکافی، قم، دار الحدیث. لیثى واسطى، على بن محمد (1376)، عیون الحکم و المواعظ، قم، دار الحدیث. مجلسى، محمدباقر (1403ق)، بحار الانوار، چ دوم، بیروت، دار احیاء التراث العربی. مصباح، محمدتقی (1388)، نظریه حقوقی اسلام، (مشکات، ج 1)، چ سوم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ( ره ). مصطفوى، حسن (1360)، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب. مطهری، مرتضی، نرم افزار مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج 1، انسان و سرنوشت؛ ج 24، آینده انقلاب اسلامی ایران. مکارم شیرازى، ناصر (1374)، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، تهران. میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، مصوب 16 دسامبر 1966 (مطابق 25/9/1345 هجری شمسی)، مجمع عمومی سازمان ملل متحد. سیداحمد مرتضایی: دانش آموخته حوزه و کارشناس ارشد حقوق عمومی. سیدابراهیم حسینی: استادیار موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره). فصلنامه معرفت حقوقی - سال دوم، شماره دوم، پیاپی 4، ادامه دارد...
http://fna.ir/5HPTTP
94/10/02 - 04:55
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
ارث زن و مبانی تفاوت حقوق مالی او با مرد - بخش اول اشتراکات تکوینی و تشریعی مرد و زن
ارث زن و مبانی تفاوت حقوق مالی او با مرد - بخش اولاشتراکات تکوینی و تشریعی مرد و زنباورهای نادرست و نظریات افراطی در مقوله زن شبهه ای در اذهان ایجاد کرده است که اسلام برای زنان حقوق کمتری نسبت مردان قایل است چکیده برای تبیین مبانی تفاوتهای زن و مرد در حق مالی ارثارث زن و مبانی تفاوت حقوق مالی او با مرد - بخش دوم و پایانی شرایطی که ارث زن بیشتر از ارث مرد است
ارث زن و مبانی تفاوت حقوق مالی او با مرد - بخش دوم و پایانیشرایطی که ارث زن بیشتر از ارث مرد استباورهای نادرست و نظریات افراطی در مقوله زن شبهه ای در اذهان ایجاد کرده است که اسلام برای زنان حقوق کمتری نسبت مردان قایل است دوم مبانی عقلی ـ تحلیلی تفاوت ارث زن و مرد سیر منمناسبات فقه و سیاست از منظر سه دیدگاه وکالت، نظارت و ولایت فقیه با تأکید بر دورة معاصر - بخش اول گرایشهای فقه
مناسبات فقه و سیاست از منظر سه دیدگاه وکالت نظارت و ولایت فقیه با تأکید بر دورة معاصر - بخش اولگرایشهای فقهی دربارة اختیارات فقیهمکتب قم با دوره زعامت دینی آیات عظام حائری یزدی بروجردی و امام خمینی شناخته میشود چکیده &nbsتوسط معاوناول رئیسجمهور انجام شد ابلاغ مصوبه دولت درباره وظایف دستگاهها در بخش حملونقل عمومی و کاهش آل
توسط معاوناول رئیسجمهور انجام شدابلاغ مصوبه دولت درباره وظایف دستگاهها در بخش حملونقل عمومی و کاهش آلودگی هوابا تصمیم هیئت وزیران برخی از دستگاههای اجرایی موظف به اجرای اقدامات مربوط به حمل و نقل عمومی و کاهش آلودگی هوا شدند به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگافارس گزارش می دهد بخشنامه وام ۶۰ میلیونی مسکن فردا به شعب ابلاغ می شود/توزیع نماد آذر ماه از اول دی
فارس گزارش می دهدبخشنامه وام ۶۰ میلیونی مسکن فردا به شعب ابلاغ می شود توزیع نماد آذر ماه از اول دیبخشنامه وام ۶۰ میلیونی خرید مسکن اوراق حق تقدم آماده شد و فردا از سوی بانک مسکن به شعب این بانک در سراسر کشور ابلاغ می شود به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس با موافقت شورای پوبراساس بخشنامه بانک مرکزی دریافت کارمزد تراکنشهای خرید از بانکها/ اجرا از اول دیماه
براساس بخشنامه بانک مرکزیدریافت کارمزد تراکنشهای خرید از بانکها اجرا از اول دیماهبراساس بخشنامه بانک مرکزی طرح دریافت کارمزد از تراکنش کارتخوانها از اول دیماه اجرایی خواهد شد با این تفاوت که کارمزد۵۰ تا ۲۵۰ تومان در نظر گرفته شده از بانک پذیرنده اخذ میشود به گزارش خبرنگامناسبات فقه و سیاست از منظر سه دیدگاه وکالت، نظارت و ولایت فقیه با تأکید بر دورة معاصر - بخش دوم و پایانی فقه
مناسبات فقه و سیاست از منظر سه دیدگاه وکالت نظارت و ولایت فقیه با تأکید بر دورة معاصر - بخش دوم و پایانیفقه و سیاست در گرایش ولایتی فقهمکتب قم به دلیل ظهور تاریخی متأخرش میتواند حاصل و برآیند همه مکاتب فقهی پیش از خود باشد و لذا میتوان ظرفیت سیاسی و مدیریتی فعال شده در آن را ببخش دوم گفتوگوی مدیرعامل سابق ایران LNG: چراغ سبز وزیر نفت برای واگذاری تنها پروژه LNG به خارجیها/ صادرات
بخش دوم گفتوگوی مدیرعامل سابق ایران LNG چراغ سبز وزیر نفت برای واگذاری تنها پروژه LNG به خارجیها صادرات اولین محموله LNG ایران پس از دو سالمدیرعامل سابق ایران LNG وضعیت فعلی این پروژه را تشریح کرد و با بیان اینکه ظرف دو سال امکان بارگیری اولین محموله LNGایران وجود دارد گتکرار/براساس بخشنامه بانک مرکزی صورت میگیرد دریافت کارمزد تراکنش خرید از کارتخوان بانکها/ اجرا از اول دیم
تکرار براساس بخشنامه بانک مرکزی صورت میگیرددریافت کارمزد تراکنش خرید از کارتخوان بانکها اجرا از اول دیماهبراساس بخشنامه بانک مرکزی طرح دریافت کارمزد از تراکنش کارتخوانها از اول دیماه اجرا خواهد شد با این تفاوت که کارمزد۵۰ تا ۲۵۰ تومان در نظر گرفته شده از بانک پذیرنده گرفتاصل «حاکمیت قانون» در نظام قضایی ایران - بخش اول حاکمیت قانون بر اساس قانون اساسی
اصل حاکمیت قانون در نظام قضایی ایران - بخش اولحاکمیت قانون بر اساس قانون اساسیحاکمیت قانون از جمله مفاهیم مهم حقوق عمومی است که ریشه تاریخی در اعصار گذشته دارد و در دهههای اخیر در محافل حقوقی سیاسی و حتی اجتماعی مورد اقبال بیشتری واقع شده است چکیده &nb-