واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: دل شدگان در ونكوور
كنسرت - اركستر- مهدي عزيزي:
استقبالايرانيهاي مقيم كانادا از كنسرت محمدرضا شجريان و گروه آوا در آمريكاي شمالي بي نظير بود.
در شهر همهمهاي بود. اولينبار بود كه ميشد اين همه ايراني را در يكجا جمع ديد و حرف و سخني از سياست، گراني، تورم، انتخابات، چپ، راست و... نشنيد. از هفتهها پيش، كلي آدمهاي جورواجور در نشريههاي فارسيزبان و انگليسيزبان درباره آمدنش وعدهها داده بودند و كلي هم ذوق كرده بودند كه نامزد جايزه «گرمي» (Grammy Awards) به شهرشان ميآيد. ساكنان ايراني و غيرايراني ونكوور كانادا بيصبرانه انتظار ميكشيدند كه صداي استاد آواز ايران در شهرشان طنينانداز شود.
***
استاد محمدرضا شجريان كه از چندي پيش وعده كرده بود كه همراه پسرش همايون شجريان و گروه آوا براي اجراي چند كنسرت در آمريكاي شمالي به كانادا و آمريكا سفر خواهد كرد، يكشنبهشب چهارم ماه مي، برابر با دوشنبه شانزدهم ارديبهشت 1387، در سالن اورفيوم (Orpheum Theatre) ونكوور كانادا، اولين كنسرت تور بهارهاش را اجرا كرد.
ممكن است پيش خودمان بگوييم نغمههاي آسماني استاد ما را پاواروتي (Pavarotti) هم نداشت؛ بنابراين روزنامههاي كانادا و آمريكا وظيفهشان را انجام دادهاند اگر درباره اين تكستاره عالم موسيقي نوشتهاند. با اين حال واكنش رسانهها به كنسرت استاد خوشحالكننده بود. روزنامه اول كانادا «گلوب اند ميل» (Globe and Mail) از برگزاري كنسرت نوشت و استاد را افسانه موسيقي شرق ناميد.
روزنامه اول شهر يعني «ونكوور سان» (Vancouver Sun) هم در چند نوبت با تيترهاي ستايشي ضمن خوشامدگويي، از صداي استاد تعريف و تمجيد اساسي كرد. تلويزيون سيبيسي (CBC) و سيتيوي (CTV) هم در چند نوبت درباره كنسرت شجريان گفتند و خبرش را پخش كردند و كلي هم به ايرانيها بعد از ساليان سال حال دادند. اما نوشته هفتهنامه جورجيا استريت (The Georgia Straight) كه به نوعي حامي برنامه هم به حساب ميآمد، از همه جالبتر بود كه در يك ستون بلند با چاپ عكسي از استاد تيتر زده بود: «صداي شجريان فراتر از زبان» و در يك مطلب بلند و مفصل از شجريان و تواناييهايش نوشته بود.
و يكشنبه فرا رسيد
بالاخره با تبليغات عظيم، اطلاعرساني دقيق و برنامهريزي مفصلي كه حسين بهروزينيا- نوازنده بربط گروه آوا- انجام داده بود، روز موعود فرا ميرسد. عصر يكشنبه است و راهي محل برگزاري كنسرت يعني اورفيوم تئاتر ميشويم.
اين تالار كه مخصوص اجراي كنسرت و تئاتر و از اين دست برنامههاست، از قديميترين سالنهاي شهر بهحساب ميآيد. درواقع امسال هشتاد و يكمين سالي است كه اورفيوم تئاتر از اهالي موسيقي، تئاتر و سينما استقبال ميكند. اين تالار در ژانويه سال 1927 افتتاح شد و تابهحال هم چندينبار مرمت شده اما هنوز همان حال و هواي قديم خودش را دارد. وقتي ميرسيم به محل كنسرت، خيابانهاي اطراف اورفيوم تئاتر جايي براي پارككردن ندارند.
بههرحال اينجا هم ايرانيان عزيز دست از چشم و همچشمي برنميدارند و سنتهاي ديرينه را حفظ ميكنند و ميخواهند ماشينهايشان را بهرخ هم بكشند. وارد تالار ميشويم. آن را يك چيزي شبيه تخت جمشيد خودمان درست كردهاند. روي در و ديوار هم عكس اهل قبور است كه يك روزگاري براي خودشان برو بيايي در عالم هنر داشتهاند.
وارد سالن ميشويم و در ميان انبوه جمعيت مينشينيم. اما برخلاف انتظارمان و با خاطرهاي كه از ايران داريم، تمام سالن پر نشده است. انصافا هم تالار وحدت خودمان يك چيز ديگر است.
شهريار وارد ميشود
چراغهاي تالار را خاموشميكنند. مدير گروه كانادايي «كاراوان» كه برگزاري كنسرت را برعهده دارد، ميآيد و همان اول كار به زبان فارسي به مردم خوشامد ميگويد و از زحمات «كلوپ ايراني دانشگاه بريتيش كلمبيا» تشكر ميكند و بعد يك جوان رشيد ايراني كه نماينده همين كلوپ است ميآيد و درباره برگزاري اين كنسرت و نمايشهاي فيلمهاي ايراني در شهر ونكوور حرف ميزند.
پس از پايان صحبتها، گروه آوا و شهريار آواز ايران پا به صحنه ميگذارند و سوت و كف و جيغي كر كننده سالن را پر ميكند. استاد و گروهش روي تختهايي كه برايشان طراحي شده مستقر ميشوند. همايون مثل هميشه كنار پدر مينشيند و تنبكش را بغل ميكند. مجيد درخشاني (تار)، حسين رضايينيا (دف)، سعيد فرجپوري (كمانچه) و حسين بهروزينيا كه جايگزين محمد فيروزي شده (بربط)، نوازندگان گروه موسيقي آوا را تشكيل ميدهند. كنسرت شجريان همانند كنسرت اين گروه در تهران از 2 بخش تشكيل شده است: ماهور در بخش اول و شور و افشاري در بخش دوم.
بخش اول با اجراي قطعه «انتظار» اثر مجيد درخشاني و سپس ساز و آوازي در گوشههاي گشايش، حصار و شكسته كه غزلي از مولانا هم چاشنياش است آغاز ميشود. بعد تصنيف «سروچمان» كه از ساختههاي دهه 70شجريان است اجرا ميشود. «چهار مضراب دلكش» اثر ديگري از درخشاني است كه قبل از ساز و آواز، در گوشههاي دلكش و قرچه اجرا ميشود. چيزي كه قابل پيشبيني بود و از روزهاي پيش از كنسرت هم دهان به دهان در ميان مردم ميچرخيد، همراهي بيشتر همايون شجريان با پدر بود. به هر حال قابل درك است كه شجريان پس از عمل جراحي ريه و به علت مصرف دارو، قطعا به ياري فرزندش گامهاي بلند را اجرا ميكند. به هر ترتيب، بخش اول كنسرت با اجراي تصنيف «سخن عشق» اثر خود شجريان كه ريتم 6تايي نسبتا تندي هم دارد، به پايان ميرسد.
بخش دوم در دستگاه شور و آواز افشاري آغاز ميشود و با بداههخواني همايون شجريان در دستگاه شور ادامه مييابد. قطعه «ديدار» و آواز طراحي شده روي قطعه ريتميك آن- اثر فرجپوري- و تصنيف «در فراق» از ساختههاي شجريان كه در آلبوم «غوغاي عشقبازان» هم آمده نيز پس از آن اجرا ميشوند. سپس چهار مضراب «رقص پروانه» اثر فرجپوري در آواز افشاري به اجرا در ميآيد. تصنيف «باده عشق» كه از ساختههاي استاد است، پاياني بر اجراي گروه آوا و محمدرضا شجريان به حساب ميآيد.
اين كنسرت كلي ما را بهخاطر شهريار آواز ايران نگران ميكند؛ براي اينكه استاد سر يكي دو تا از آوازها صدايش ميگيرد و خشدار ميشود. او با اينكه مرتب ليوان آبي را كه دم دستش است برميدارد و جرعهاي مينوشد اما گويا فايدهاي ندارد. البته همايون و گروه آوا، جور همه چيز را ميكشند و اجرايي هماهنگ و كم حاشيه رقم ميزنند و بيشك از كنسرت تابستان گذشتهشان در تالار وزارت كشور تهران هماهنگتر هم هستند.
مرغ سحر ناله سر كرد
وقتي بخش دوم هم به پايان ميرسد، هيجان و شور و غوغا به حد اعلا ميرسد. فريادهاي مكرر «استاد دوستت داريم» و كف و سوت تماشاگران كه بيشتر ايراني هستند، استاد و گروه را براي دقايقي به ابراز احساسات متقابل واميدارد و سپس استاد همراه گروه از صحنه خارج ميشود.
كل كشيدن و سوت و كف تماشاگران كه حالا ديگر يكپارچه «شجريان» را فرياد ميزنند تمامي ندارد. دقايقي بعد و در حركتي قابل پيشبيني، استاد و گروهش به صحنه بازميگردند و تماشاگران ايراني را به وجد ميآورند. در گوشه و كنار هم چند كانادايي متحير به تماشاگران ايراني نگاه ميكنند و آنها هم جو گير شدهاند و كف ميزنند.
بالاخره استاد و گروه در جايگاهشان مستقر ميشوند و حالا در حالي كه «سعيد فرجپوري» مشغول كوك كردن كمانچه است، صدايي از گوشه و كنار، به گوش ميرسد. صداي «استاد دوستت داريم»، «استاد خوش اومدي»، «استاد بازم بيا»، «مرغ سحر»، «اشك مهتاب»، «استاد... بخون» و... كه بعضا لبخندي را هم بر لبان شجريان و گروهش مينشاند، سالن را پر كرده كه يكدفعه استاد ميگويد: «چشم، اگر قدري سكوت در سالن حاكم شود تا ساز را كوك كنيم...» و بالاخره حاضران ساكت ميشوند و استاد تصنيف نوستالژيكاش را سر ميدهد؛ «مرغ سحر ناله سر كن» و اين بار هم با همراهي همايون. مردمي كه به وجد آمدهاند در جاهايي استاد را همراهي ميكنند.
از اجرا شدن «مرغ سحر» همه خوشحالاند اما شايد ديگر پيش نيايد كه پدر و پسر بتوانند دوباره «مرغ سحري» را كه سال 82 در كنسرت «همنوا با بم» به همراه اجراي سحرآميز حسين عليزاده و كمانچه كيهان كلهر در گام بالا اجرا كردند، تكرار كنند.
تور آمريكاي شمالي ادامه دارد
اين نخستين كنسرت استاد محمدرضا شجريان و گروه آوا در تور آمريكاي شمالي آنها بود. شجريان همراه گروهش براي برپايي چند كنسرت ديگر عازم شهرهاي ديگري در 2 كشور كانادا و آمريكا شدند و از قرار معلوم پس از ونكوور، كنسرت استاد در روزهاي 10 مي (21 ارديبهشت) در مركز كاپرتينو سانفرانسيسكو، 11 مي (22 ارديبهشت) در لسآنجلس، 16 مي (27 ارديبهشت) در ساكرامنتو، 17 مي (28 ارديبهشت) در سياتل، 23 و 24 مي (3 و 4 خرداد) در اورلاندو و شيكاگو، 30 مي (10 خرداد) در واشنگتن، 31 مي (11 خرداد) در آتلانتا، 5 ژوئن (16 خرداد) در نيويورك و بالاخره 6 ژوئن در تورنتو اجرا خواهد شد. مديريت اجرايي اين تور 40 روزه گروه موسيقي آوا در كانادا و آمريكا، به عهده حسين بهروزينيا- بربط نواز گروه- است. اميدواريم استاد در شهرهاي ديگر نيز بتواند كنسرتهاي موفقي داشته باشد.
تاريخ درج: 1 خرداد 1387 ساعت 16:11 تاريخ تاييد: 13 خرداد 1387 ساعت 09:18 تاريخ به روز رساني: 13 خرداد 1387 ساعت 09:10
دوشنبه 13 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 259]