واضح آرشیو وب فارسی:مهر: تاملی بر نامه مقام معظم رهبری
رسانهها و سینمای غرب پیشقراول جنگهای صلیبی جدید
شناسهٔ خبر: 2994475 - سهشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۰
هنر > سینمای ایران
محمد خزاعی در یادداشتی با اشاره به نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپایی آورده است که جنگهای صلیبی جدید این بار با لشگرهای فرهنگی و سینمایی وارد جهان اسلام و منطقه شده اند. به گزارش خبرنگار مهر، محمد خزاعی تهیه کننده سینما و دبیر چهاردهمین جشنواره فیلم مقاومت در یادداشتی به دومین نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپایی و جایگاه و اهمیت آن با توجه به بحران های منطقه اشاره کرده و در آن آورده است که خطاب قرار دادن جمعیت جوان و بالقوه غربی که دارای فطرتی حقیقت جو و آرمان گرا هستند و روزانه در معرض شدیدترین سم پاشی ها و تبلیغات دروغین رسانههای صهیونیستی و غربی برای تنفر و انزجار از اسلام قرار دارند بسیار مهم و دارای آثار شگرف است. متن این یادداشت را در زیر می خوانید: «نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان غربی بدون تردید، حاوی مهم ترین محورهای راهبردی است. بر این باورم به همان میزان که جوانان غربی مخاطب این نامه هستند جامعه روشنفکری ما، اساتید دانشگاه ها و قاطبه هنرمندان و سینماگران ایران و جهان اسلام نیز به نوعی مخاطب این نامه و محورهای مندرج در آن هستند. نکته قابل تامل، زمان انتشار نامه رهبری به جوانان اروپایی است که بسیار حساب شده و دقیق و به هنگام انتخاب شده است. در شرایطی که رسانههای غربی و سیاستمداران مغرض آنها با دمیدن بر طبل هیاهو و جنجال و با بهره گیری و سوء استفاده از فضای ملتهب امروز دنیا بویژه، بعد از حوادث تروریستی پاریس نسبت به تشدید فضای «اسلام هراسی» و «اسلامستیزی» تلاش های گسترده ای را برای ایجاد تنفر و انزجار از دین مبین اسلام و جمعیت مسلمانان در اروپا و آمریکا و خشونتهای صورت گرفته علیه مسلمانان در جوامع اروپایی دامن میزنند و بعضا، با آگراندیسمان مسائل و ایجاد هراس از تبعات تهدیدها و ترورها در بخشهایی از افکار عمومی دنیا موفق شدند فضای روانی و روحی دلخواهشان را رقم بزنند انتشار نامه رهبری، آن هم، بیواسطه و بی پرده خطاب به جوانان اروپایی و آمریکایی بار دیگر توطئه ها و دسیسه های اذناب شیطان را نقش بر آب ساخت و از این رو، ماهیت و کیفیت نگارش نامه از جانب رهبر معظم انقلاب و زمان و نحوه انتشار آن بسیار مهم و قابل تحقیق است. بدون تردید، در طول تاریخ معاصر و در تمامی سالهای گذشته، بخصوص، بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی همواره، شاهد اقدامات و تحرکات پیدا و پنهان غرب و صهیونیسم بین الملل در جهت تخریب و تخطئه دین اسلام و چهره نورانی و ابعاد شخصیتی پیامبر اکرم(ص) بوده ایم. توطئه های گسترده فرهنگی، اقتصادی، نظامی و رسانه ای غرب از یک سو، در کنار فضاسازی های سیاسی و امنیتی بعد از وقایع ۱۱ سپتامبر و بعد از آن پیوسته و متوالی در مقیاس های متفاوت وجود داشته و تداوم یافته است و کار به جایی رسیده تا نظام سلطه در صدد جعل گروهک های افراطی به نام «داعش» در سرزمین های اسلامی شده است که همچون زامبی ها تصاویری پر از وحشت و خشونت و خون ریزی را به نام اسلام و پیامبر در اذهان جهانیان به ثبت رسانده اند و این اواخر، با سناریوهای متعدد به صورت تروریسم کور و مبهم در پاریس و برخی از نقاط جهان این اقدامهای مذبوحانه، شکل وسیعتر، گستردهتر و وقیحانه تری هم به خود گرفته است. در چنین شرایطی است که امام المسلمین برای نخستین بار با دور زدن تمام قواعد بازی رسانههای غربی، صمیمی و بی پرده با جوانان اروپا و آمریکا به گفتگو مینشیند و با ارسال نامه و طرح راهبردی ترین مباحث مربوط به نیازهای بشریت و معرفی چهره زلال دین مهربانی و عدالت، توجه دادن افکار جوانان غربی به حقایق دین اسلام، افق های نویی را پیش روی جوانان و حتی متفکران و اندیشمندان اروپایی و آمریکایی و جهانیان می گشاید. البته نباید غافل شویم این نامهها که مبتنی بر درک جدی ترین ظرفیتها و ضرورتهای اجتنابناپذیر امروز جهان است واقعیتی را گوشزد می کند و آن اینکه متأسفانه با گذشت سه دهه از گفتمان انقلاب اسلامی و برغم ظرفیتهای بالقوه و بالفعل موجود، جریان اندیشه ورز و جامعه هنری و سینمایی جهان اسلام و ایران نتوانسته به تناسب نیاز جامعه جهانی با استفاده از مکانیسم ها و ابزارهای مدرن بویژه سینِما و تصویر به شناسایی چهره واقعی اسلام و معرفی سرچشمه های بیکران اندیشه، عاطفه و احساس این «صراط طیبه» بپردازند. خطاب قرار دادن جمعیت جوان و بالقوه غربی که دارای فطرتی حقیقت جو و آرمان گرا هستند و روزانه در معرض شدیدترین سم پاشی ها و تبلیغات دروغین رسانههای صهیونیستی و غربی برای تنفر و انزجار از اسلام قرار دارند بسیار مهم و دارای آثار شگرف است. اما نکته اینجاست که وقتی رهبری عزیز تا بدین جا پای به میدان میگذارد رسالت و نقش اندیشمندان، هنرمندان و سینماگران ما به عنوان مشعل داران گفتمان انقلاب اسلامی و راویان ادبیات و معنویت جدید برآمده از روح و جوهره دین اسلام چیست؟ نگاهی به سینمای غرب نشان میدهد که آنها در طول تمامی این سالها بیکار ننشسته اند و پیوسته به تولید فیلمها و سریال هایی مشغولند تا جهان اسلام و خاورمیانه را به گستره ای لبریز از خشونت، ترور، انفجار، وحشی گری، تجاوز، غارت و تحجر تصویر نمایند و همه را هم، مزورانه به نام اسلام معرفی نمایند. از «تک تیرانداز آمریکایی» و «ایرانیوم» گرفته تا مجموعه های مهندسی شدهای از نوع سریال «هاملند»، «۲۴» و دهها فیلم و سریال دیگر. واقعاً ما در چه فضایی به سر می بریم؟ مسئولین فرهنگی و سینمایی ما در چه حالی به سر می برند؟ و چه استراتژی را طراحی کرده اند؟ جایگاه تولیدات استراتژیک ما کجاست؟ تا کی قرار است پز درخشش و آمار جوایز فستیوال های غربی را به رخ بکشیم و به آن افتخار کنیم؟ جنگهای صلیبی جدید خیلی وقت است آغاز شده است و این بار، با لشگرهای فرهنگی و سینمایی وارد جهان اسلام و منطقه شده اند. شک نکنیم که پیشقراولان این جنگ باید هنرمندان، سینماگران، اساتید دانشگاه ها و اصحاب فرهنگ و رسانه باشند همچنانکه، آنها هم با این تفکر و استراتژی پا به میدان گذاشته اند.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]