محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830398638
یادداشت مهمان/ نسلهای جدید و عاشورا
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت مهمان/
نسلهای جدید و عاشورا
متأسفانه ارزشها و عظمتهای عاشورا در پس خرافهها و اسطورهسازیهای دروغین مدفون مانده است. همین امر نسلهای جدید و متأثران از عقلانیت جدید را از اندیشیدن به تاریخ عاشورا باز داشته است.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، متن زیر حاصل ویرایش بحثها و گفتگوهای بیژن عبدالکریمی با جمعی از دانشجویان و جوانان در سهشنبه شب پنجم آبان ماه سال جاری به مناسبت فرا رسیدن ایام محرم و سالروز حوادث عاشورا در فضای مجازی تلگرام و در گروههایی است که برخی از دانشجویان به نام وی تأسیس کردهاند.
وجهه نظرهای گوناگون به حوادث عاشورا:
1. ما از وجه نظرها و چشم اندازهای گوناگون تاریخی، روان شناختی، جامعه شناختی، فرهنگی، هنری، سیاسی، ایدئولوژیک، متافیزیکی و ... می توانیم حوادث و فرهنگ عاشورا را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. لیکن به نظر می رسد تا نتوانیم به لحاظ حِکمی و متافیزیکی موضع خود را نسبت به فرهنگ عاشورا روشن کنیم بحث در خصوص آن از هیچ یک از چشماندازهای دیگر، یعنی چشماندازهای تاریخی، روان شناختی، جامعهشناختی و... در افق و سپهر روشنی حرکت نخواهد کرد.
2. فرهنگ عاشورا و شعائر آن بخشی از زیستجهان سنتی و تاریخی ماست. لذا نحوه نگرش ما به فرهنگ عاشورا تا حدود زیادی مبتنی بر شیوه نگرش ما به سنت تاریخی خودمان به طور خاص و به همه سنن گوناگون تاریخی (همچون سنت تفکر هندی، سنت تفکر خاور دور، سنت حکمت ایرانی و ...) است. لذا سؤال این است: ما به سنن تاریخی ماقبل مدرن چگونه می نگریم؟
3. اکثر افراد در روزگار ما، خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه، تحت تأثیر «اصل پیشرفت و تفسیر خطی از تاریخ» هستند. «اصل پیشرفت» یکی از مؤلفه ها و مبانی نظری مدرنیته و تفکر دوران مدرن است. بر اساس اصل پیشرفت و تفسیر خطی از تاریخ همه سنن تاریخی ماقبل مدرن مراحل کودکی و نابالغی انسان در طول تاریخ بوده است و بشر در دوران های گذشته اسیر خرافات، جهل و اسطوره ها بوده است و این صرفاً در دوران جدید و با ظهور علم و عقلانیت علمی جدید است که بشر به بلوغ، خرد و عقلانیت دست یافته است.
4. لذا نحوه ارزشگذاری ما از فرهنگ عاشورا کاملاً مبتنی بر رویکرد و نحوه تلقی ما از سنن تاریخی پیشین و این دومی کاملاً مبتنی بر تفکر و تلقی ما از عقلانیت جدید و این آخری نیز کاملاً در پیوند وثیق با شیوه نگرش ما به «اصل پیشرفت» است.
5. بنابراین فرد شیفته و دلبسته عقلانیت جدید، همه سنن تاریخی پیشین را از اساس فاقد ارزش تلقی کرده یا به آنها صرفاً به منزله مقدماتی برای نیل به دوره جدید و ظهور عقلانیت جدید می نگرد و به لحاظ متافیزیکی برای سنن تاریخی و بسیاری از مؤلفه های زیستجهانهای سنتی هیچ ارزشی قائل نیست.
6. اما اگر همچون برخی از متفکران بزرگ غربی مثل نیچه، هوسرل و هایدگر «اصل پیشرفت و تفسیر خطی از تاریخ» را یک فریب بزرگ و نوعی مغالطه بدانیم ــ چرا که این اصل به مغالطه جز و کل می پردازد، یعنی از این امر که بشر در جهت ساخت ابزارهای علمی و تکنولوژیک بسیار پیشرفت کرده است نتیجه گرفته می شود که بشر در همه وجوه (مثل زیست اخلاقی، معنوی، هنری، اجتماعی و ...) پیشرفت کرده است ــ لذا می توانیم قائل باشیم که در همه سنن تاریخی ماقبل مدرن، که مدرنیته همه آنها را اسیر جهل و خرافه می دانست، بصیرت های متافیزیکی بسیار بنیادینی وجود دارد که می تواند در زندگی امروز ما و در مواجهه با بسیاری از بحران هایمان به ما یاری دهد.
7. بنابراین، آن دسته از کسانی که نسبت به جهان کنونی خرسند نبوده و این جهان (یعنی جهان مدرن) را بهترین جهان ممکن تلقی نمی کنند می توانند با سنن تاریخی ما قبل مدرن و با برخی از مؤلفه های زندگی سنتی مثل فرهنگ عاشورا ارتباط برقرار کنند، در غیر این صورت از همان آغاز نسبت بدان موضع منفی خواهند داشت.
8. «دلایل اجتماعی و سیاسی» فراوانی وجود دارد که بسیاری از افراد از سنت تاریخی و همه سنت گرایان «بیزار و متنفر» شوند. اما این نفرت و بیزاری که بسیار نیز «قابل فهم» است، نمی تواند «دلیلی فلسفی و متافیزیکی» برای بیزاری و پشت کردن به حقیقت خود سنن تاریخی باشد.
9. در عصر روشنگری روشنفکران به دلیل جهالتها و جنایات کلیسا و ارائه تفسیری ماتریالیستیک و پوزیتویستیک از مسیحیت در دوره قرون وسطی نه فقط با کلیسا بلکه اساساً نسبت به سنت تاریخی مسیحی کینه و نفرت پیدا کردند. این نفرت و کینه کاملاً قابل فهم است اما به لحاظ فلسفی و متافیزیکی به هیچ وجه قابل دفاع و قابل تأیید نیست.
10. اجازه دهید ابتدا فهم فلسفی و متافیزیکی خود را از سنت و حقیقت و باطن عالم سنت در معنا و مفهوم شرقی آن روشن کنم: سنت تاریخی برای اینجانب نه به معنای پاره ای نظام های اعتقادی و مجموعه ای از باورهای نهادینه شده تاریخی (یعنی یک نظام تئولوژیک) مثل تسنن، تشیع، و ... و نه مجموعه ای از ظواهر اجتماعی و نه دفاع از پاره ای از آداب و رسوم مثل آداب و رسوم فقهی و نه خیلی امور سیاسی، اجتماعی، جغرافیایی، نژادی، تاریخی و غیره است. برای بنده سنت تاریخی و روح و حقیقت آن عبارت است از درک حقیقتی متعالی و استعلایی در این جهان به منزله کانون معنابخش جهان و زندگی، و اعتقاد به گشودگی انسان به این حقیقت متعالی و امکان زیستن بر اساس گشودگی آدمی به این حقیقت متعالی و استعلایی.
11. مرادم از متعالی و استعلایی بودن این حقیقت این است که هیچ فرد، شخصیت، قوم، رهبر، خانواده، طایفه، طبقه، ملت، حکومت، دولت،گروه، فرقه، نظام اعتقادی، نظام یا جریان سیاسی، مذهب، آیین، و... را نمی توان تجسد و تجلی تام و تمام آن دانست و اموری تجربی، محدود، غیرمطلق و غیراستعلایی را جانشین این حقیقت استعلایی ساخت. بر اساس این تلقی تنها و تنها و تنها یک حقیقت قدسی وجود دارد و آن خود همین حقیقت متعالی و استعلایی است.
12. به بیان فلسفی، این حقیقت استعلایی (متعالی)ــ که متعالی تر از آن است که به اندیشه، تصور یا مفهوم درآیدــ امری فراحسی، فراتجربی، فرامفهومی، فرازبانی، فرافرهنگی، فراقومی، فراطبقاتی، فرانژادی، فراجغرافیایی، فراتاریخی و ... است و هیچ امر حسی، تجربی، مفهومی، زبانی، فرهنگی، قومی، طبقاتی، نژادی، جغرافیایی، تاریخی و ... نمیتواند جایگزین یا جانشین آن شود.
13. به زبان عادی و تئولوژیک میتوان جانشین شدن هر امر غیر استعلایی به جای این حقیقت استعلایی را به «بت پرستی» تعبیر کرد.
14. در این میان پرسش بسیار اصیلی وجود دارد که نه تودههای عوامِ به ظاهر معتقد به این سنن تاریخی و نه روشنفکران و شبه روشنفکران شیفته عقل مدرن کمتر بدان میاندیشند. پرسش این است: آیا سنن تاریخی واقعیتهایی واحد، یکپارچه و یکدست هستند یا آن که در هر سنت تاریخی جریانات بسیار گوناگون و متنوع و لذا امکانات متکثری نهفته است؟
15. بنده بر این باورم که هیچ یک از سنن تاریخی، از جمله سنن تاریخی دینی و شرقی هیچ گاه یکپارچه و یکدست نبودهاند و هر یک از این سنن امکانات گوناگونی را فراروی بشر مینهند.
16. در هر یک از سنن تاریخی، از جمله در سنت تاریخی دینی و نیز در سنت حکمت ایرانی دو امکان بنیادین وجود دارد:
الف. یک امکان بنیادین تکیه بر روح سنت، یعنی تکیه بر حقیقتی متعالی و استعلایی است که هیچ فرد، شخصیت، قوم، رهبر، خانواده، طایفه، طبقه، ملت، حکومت، دولت،گروه، فرقه، نظام اعتقادی، نظام یا جریان سیاسی، مذهب، آیین، و... را به منزله تجسد و تجلی تام و تمام آن تلقی نمی کند و آن را جانشین این حقیقت استعلایی نمیسازد. بر اساس این امکان تنها و تنها و تنها یک حقیقت قدسی وجود دارد و آن خود همین حقیقت متعالی و استعلایی است.
ب. امکان بنیادین دیگر جریان یا جریاناتی است که می کوشند اموری غیراستعلایی را جانشین این حقیقت استعلایی سازند و روح سنت را به پای قدرت، قومپرستی، نژادپرستی، اشرافیت و ... قربانی سازند.
17. البته واقعیت های تاریخی پیچیدهتر از آنند که هر یک از سنن تاریخی را صرفاً به دو امکان مذکور خلاصه و ساده کرد. لیکن بیان این دو امکان صرفاً به منظور نشان دادن دو جهت گیری عمده در هر یک از سنن تاریخی است.
18. زندگی و شخصیت چهرههایی چون علی بن ابی طالب و حسین بن علی را در یک چنین سیاقی باید فهمید و درک و تفسیر حیات آنان بر اساس امکان دوم، یعنی قرار دادن امور غیر استعلایی به جای آن حقیقت استعلایی، به معنای تحریف تاریخ و عدم درک روح و حقیقت زندگی این شخصیت هاست.
19. گفته شد روح و حقیقت سنت تاریخی ما عبارت است از درک حقیقتی متعالی و استعلایی در این جهان به منزله کانون معنابخش جهان و زندگی، و اعتقاد به گشودگی انسان به این حقیقت متعالی و امکان زیستن بر اساس گشودگی آدمی به این حقیقت متعالی و استعلایی. بر اساس همین روح اصلی سنت تاریخی، آدمی امکان دیگری را نیز در برابر خویش مییابد، امکانی که به پدیدار «مرگ» معنا و مفهوم دیگری میبخشد. بر اساس این امکان «مرگ» میتواند از «حادثهای قهری، تصادفی و بیمعنا» به «کنشی اگزیستانسیل، انتخابی و معنادار» تبدیل شود.
20. میدانم از نگاهی انتقادی، این امکان، یعنی «مرگ برای حقیقت»، همچون مصلوب شدن مسیح، امری است با توجه به تجربیات بسیار زشت و کریهای که از این امکان ظاهراً صورت گرفته استــ برای نمونه عملیات انتحاری در عملیات تروریستیــ بسیار مورد پرسش و استفهامی انکاری است. لیکن، آنچه مقوله «مرگ برای حقیقت» را، همان امری که از نگاه عقل مدرن و بر اساس نگرش لیبرالی بسیار وحشتانگیز مینماید، از دیگر مرگهای سیاسی و غیراخلاقی متمایز میسازد در این امر نهفته است که مؤمن پذیرای «مرگ برای خویشتن» و نه برای دیگری است، آن چنان که در ماجرای نوشیده شدن جام شوکران توسط سقراط یا در حکایت مصلوب شدن مسیح و نیز در آخرین تلاشهای حسین بن علی برای متقاعد کردن یارانش، نه برای پذیرای مرگ شدن بلکه برای «بازگشت از مسیری که به مرگ منتهی میشود»، دیده میشود. مؤلفههای اساسی دیگری که دو پدیده مذکور، یعنی «مرگ برای حقیقت» و امور کریهی چون فراهم کردن یک ایدئولوژی برای توجیه مرگ دیگران تمایز اساسی میبخشد «خودآگاهی و آزادی خودآگاهانه» است. فراموش نکنیم که حسین بن علی در عنفوان جوانی بلکه در کمال و بلوغ سنی و شخصیتی پذیرای مرگ شد.
21. باید توجه داشت همان گونه که «زیستن برای حقیقت» با جزمیت اندیشی، دگماتیسم و خشکمقدسبازی بههیچوجه یکی نیست و «مؤمن»، یعنی انسانی که «زیستنش در پرتو حقیقتی استعلایی» است هیچگونه امر غیراستعلایی همچون کیش، قومیت، نژاد، شخصیت، رهبر، حزب، گروه، ثروت، قدرت، حکومت و حتی مجموعهای باورهای نظری نهادینه شده اعتقادی و تاریخی را جانشین آن حقیقت استعلایی قرار نداده و خود را به هیچ نه مالک حقیقت بلکه مملوک آن برمیشمارد، همواره در جستوجوی بیقرارانه حقیقت و گشوده به دیگری و هر گونه ندایی است که از پدیدارها و حقایق جهان برمیخیزد، به همین ترتیب نیز «مرگ برای حقیقت» را نباید با دیگر شیوههای مرگ را که به ظاهر سخن از حقیقت اما در واقع جانشین ساختن اموری غیراستعلایی به جای حقیقتی استعلایی است، یکی گرفت.
22. جان بشر و تفکر آدمی همواره نه از یکسو بلکه از دو سو در خطر است. جزمیت، دگماتیسم و نظامهای استبدادی حاصل از متافیزیک مبتنی بر باور به وجود حقیقت خطرات و آفتهای بزرگ حیات بشری بوده و هستند. لیکن باید توجه داشت که آنها یگانه تهدیدی نیستند که انسان را تهدید میکنند. نیهیلیسم و بیمعنایی نیز از سوی دیگر بشر و حیات انسانی وی را با خطرهایی سهمگین مواجه میسازند. پذیرش امکان «مرگ برای حقیقت» ممکن است دستاویزی بسیار مهلک برای ظهور نظامهای نظری و اجتماعی استبدادی باشد، لیکن همانگونه که انکار «زیستن برای حقیقت» ما را با مرگ حقیقت، نیهیلیسم و به دنبال امکان فروپاشی تمام مبانی زیست اخلاقی و لذا مرگ انسان می انجامد انکار امکان «مرگ برای حقیقت» و سیطره نگرش لیبرالی به انسان، زندگی و مرگ نیز ما را اسیر ترس و زبونی و سیطره اخلاق بردگی در برابر همه نظامهای غیرانسانی خواهد ساخت. گاه برای دفاع از انسان، آزادی و زیست انسانی باید به امکان «پذیرای مرگ بودن» نیز اگر چه نه به منزله یگانه امکان لیکن به عنوان یکی از امکانها و شاید «آخرین امکان» و در همان حال متعالیترین امکان باید بدان اندیشید. انسان یا جامعهای که به امکان «زیستن/ مرگ (هر دو وجهی از یک امر واحدند) برای حقیقت» نیندیشد، به بدترین زبونیها و بردگیها تن خواهد سپرد. برای نمونه، در برابر توحش و بربریت جریان ضد تمدن و ضد انسانی چون داعش، با نگرش لیبرالی به پدیدار مرگ نمیتوان از تمدن و انسانیت دفاع کرد. تمدن، فرهنگ و آزادی نیازمند ایثار و فداکاری انسانهاست. بدون ایثار و فداکاری نمیتوان مدنیت، فرهنگ حقیقی و آزادی راستین را متحقق ساخت. آماده بودن برای پذیرایی از مرگ خویشتن (و نه دیگری) و برگزیدن حق حیات دیگری به جای خویشتن و خاکساری در برابر حقیقت و تسلیم و رضا بودن به ندایی از ژرفای هستی در پذیرش مرگ متعالیترین امکانی است که تاکنون خود را در برابر جان انسان آشکار ساخته است.
23. گفته شده و میشود ما درباره حوادث عاشورا اطلاعات تاریخی بسیاری نداریم و آن چه میدانیم به لحاظ تاریخی موثق نیست. همچنین میپرسند آن چه درباره عاشورا گفته میشود واقعیت است یا اسطوره؟
این پرسشی است که به فراخور آن باید بدان اندیشید، لیکن مهمترین و بنیادیترین پرسش نیست. آن چه در این میان بنیادین است اندیشیدن به «امکان»ی است که عاشورا در مقابل ما مینهد: «زیستن/ مرگ برای حقیقت». مهم نیست به لحاظ تاریخی آیا ابراهیم در سنین بالا صاحب فرزند میتوانست بشود یا نه؟ آیا نام فرزندش اسماعیل بوده یا اسحاق؟ دقیقاً در کدامین روز و ماه و سال و قرن وی تصمیم گرفت که اسماعیل/ اسحاقش را به پای امری مطلق قربانی ساد، مهم آن است که این حکایت امکانی را در برابر جان آدمی قرار داد] وی را به اندیشیدن به این امکان دعوت میکند: «زیستن در پرتو ندای امر مطلق و تسلیم و رضایی مطلق به این ندا». تبدیل امر اگزیستانسیل به امری تاریخی، نخستین وظیفهای نیست که اهل نظر با حکایات مستتر در سنن تار یخی با آن مواجهاند.
24. با این وصف، اگر چه نه به عنوان اولین وظیفه لیکن، از منظری تاریخی نیز میتوان به عاشورا اندیشید. متأسفانه ارزشها و عظمتهای عاشورا در پس خرافهها و اسطورهسازیهای دروغین مدفون مانده است. همین امر نسلهای جدید و متأثران از عقلانیت جدید را از اندیشیدن به تاریخ عاشورا باز داشته است. نوگرایان بر اساس سیطره عقلانیت جدید و با عینک عقل مدرن از درک واقعیت سنن تاریخی و حکایاتی چون عاشورا با موانع هرمنوتیکی عظیمی روبرویند. از سوی دیگر، اصحاب تئولوژی، به دلیل هراس از قداستزدایی شدن از سنت تاریخی و حکایاتی چون عاشوراــ در روزگاری که همه قداستها زدوده شده است و هیچ امر مقدسی باقی نماده استــ از تاریخ در هراسند. آنها اجازه پژوهشی آزادانه در خصوص تاریخ را نمیدهند و واقعیتهای تاریخی را در پس تاریخسازیهای دروغین و مبتذل خویش مدفون می-نمایند. اصحاب تئولوژی، به دلیل عدم غنای وجودی، فرهنگی و حِکمی خویش از تاریخ و پژوهش آزادانه تاریخ در هراسند. آنان به این امکان نمیاندیشند که شاید در بطن واقعیتهای تاریخی حقایقی انسانیتر اصیلتر از آنچه اسطورهسازیهای تئولوژیک به هم بافتهاند، خود را آشکار نماید.
25. ما به جای اسارت در خرافهها و تاریخسازیهای تئولوژیک و نیز به جای نگریستن به تاریخ و سنت تاریخی خود، از جمله به عاشورا از پس موانع هرمنوتیکی عقل مدرن، که واکنشی در قابل اسطورهسازیهای دروغین است، باید به «نجات تاریخ» از اسارت در چارچوب نظامهای تئولوژیک و ایدئولوژیک بپردازیم. آیا در این میان کسی هست که تاریخ را در رهایی از زندان تاریخسازیها گونهگون سنتی و مدرن یاری دهد؟ انتهای پیام/ک
http://fna.ir/KVBFGJ
94/09/12 - 14:09
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]
صفحات پیشنهادی
یادداشت مهمان/ ضرورت حضور متدینین در شبکههای مجازی
یادداشت مهمان ضرورت حضور متدینین در شبکههای مجازیدر شرایط فعلی به نظر میرسد در شبکهای مثل تلگرام به همان میزان که معاندین میتوانند کار کنند امکان فعالیت برای متدینین نیز فراهم است نمیشود صحنه را در شبکههای پیامرسان پرجمعیت خالی کرد و پاسخگوی هجمه سنگین شبهات نبود به گزیادداشت مهمان؛ رضا پارسا اختلافات قومی؛ بزرگترین تهدید برای نظام سیاسی افغانستان
یادداشت مهمان رضا پارسااختلافات قومی بزرگترین تهدید برای نظام سیاسی افغانستاندر وضعیت کنونی افغانستان نباید شکافها و منازعات قومی و قبیلهای تحریک شوند چرا که این مسأله باعث قدرتمند شدن دشمنان این کشور میشود به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس «رضا پارسا&raیادداشت مهمان؛ مصطفی حسینیپور سرنگونی «سوخو 24»؛ آزمونی سخت برای ترکیه
یادداشت مهمان مصطفی حسینیپورسرنگونی سوخو 24 آزمونی سخت برای ترکیهبا گذشت چند روز از سقوط جنگنده سوخو 24 روسیه توسط ترکیه مقامات آنکارا کماکان بر ادعای درستی این اقدام تاکید دارند به گزارش خبرنگار دفتر منطقهای خبرگزاری فارس «مصطفی حسینی پور» بروز پدیده جدید تاریخی برای صیانت از فرهنگ عاشورایی
استاندار خوزستان خبر داد بروز پدیده جدید تاریخی برای صیانت از فرهنگ عاشورایی استاندار خوزستان گفت کسانی که درموکب ها خدمات می دهند و زایرانی که با پای پیاده می آیند بیانگرعشق خالصانه انان به اباعبدالله الحسین ع است خداوند این نعمت را درکنار ارزش های دفاع مقدس که ریشه درهممقتدایی: با پدیده جدید تاریخی برای صیانت از فرهنگ عاشورا مواجه ایم
دکتر عبدالحسن مقتدایی بااشاره به استقبال گرم مردم برای عزیمت به کربلای معلی و شرکت درآیین گرانقدراربعین حسینی همچنین حضورگرم مسوولان ترازاول کشوردراین ایام درچزابه و شلمچه گفت پدیده جدید تاریخی برای صیانت از فرهنگ عاشورا و کربلا درحال تعریف شدن استبه گزارش گروه وبگردی هورنیوزیادداشت اقتصادی/ هزینههای سنگین کمتوجهی به جمعآوری گازهای همراه نفت در قراردادهای جدید نفتی ایران
یادداشت اقتصادی هزینههای سنگین کمتوجهی به جمعآوری گازهای همراه نفت در قراردادهای جدید نفتی ایرانضروری است وزارت نفت به گونه ای متن قراردادهای جدید نفتی ایران را تدوین کند که شرکت توسعه دهنده میدان ملزم به ارائه برنامه خود برای جمع آوری گازهای همراه نفت تولیدی و سپس اجرای برنامیادداشت مهمان/ رضا پارسا تابوی دیورند زیان فراوانی به دولت افغانستان رسانده است
یادداشت مهمان رضا پارساتابوی دیورند زیان فراوانی به دولت افغانستان رسانده استرضا پارسا سردبیر روزنامه اصلاحات افغانستان نوشت بهتر است دولت افغانستان به جای اینکه برای شهروندان پاکستان خوشخدمتی کند برای خود کاری انجام دهد چرا که نارضایتی شهروندان افزایش یافته است به گزارش خبرنعاشورا، نماد مرگ آگاهانه / یادداشتی از سید محمدرضا بهشتی
عاشورا نماد مرگ آگاهانه یادداشتی از سید محمدرضا بهشتی فرهنگ > دین و اندیشه - آنچه می خوانید یادداشت دکتر سید محمدرضا بهشتی درباره واقعه عاشورا است که در روزنامه ایران منتشر شده است گفتاری در تجربه مرگ و اتصال به هستی مطلق در قیام امام حسین ع واقعه عاشورانیکی کریمی مهمان تلویزیون میشود
نیکی کریمی مهمان تلویزیون میشود برنامه نقد فیلم از سری برنامههای نقد چهار است که هر هفته پنجشنبهها با هدف نقد و بررسی آثار روی پرده سینمای ایران با حضور کارگردان اثر و منتقد سینما روی آنتن میرود خبرگزاری تسنیم برنامه نقد فیلم از سری برنامههای نقد چهار است که هر هفته پنتابش:شاعران با سرودن اشعار در انتقال پیام عاشورا تاثیرگذار باشند
تابش شاعران با سرودن اشعار در انتقال پیام عاشورا تاثیرگذار باشند یزد - ایرنا - نماینده مردم اردکان در مجلس شورای اسلامی گفت شاعران با سرودن اشعاری که از قوت فرهنگی و تاریخی و استواری ادبی برخوردار است در انتقال پیام حیات آفرین و عزت بخش عاشورا به نسل امروز و نسلهای فردای تاریخ-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها