واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
دیگر صفی برای دیدن تئاتر و فیلم وجود ندارد/ خاطرات فرحناز منافیظاهر از وضعیت تئاتر در سال ۵۸ فرهنگ > سینما - فرحناز منافیظاهر میگوید ماهواره و وضعیت بد مالی باعث شده تا دیگر کسی برای دیدن سینما یا تئاتر در صف نایستند.
مینا صفار: نمایش «اژدها» نوشته یوگنی شوارتس و با کارگردانی صدرالدین زاهد، سال 1358 در تالار چهارسو اجرا شده بود. تالاری که سوسن تسلیمی ، آربی آوانسیان ، فردوس کاویانی و صدراالدین زاهدی، موسسین آن بودند. این نمایش با استقبال بسیار خوبی روبهرو شد اما پس از آن، زاهد از ایران رفت و در فرانسه به ادامه فعالیتهای تئاتری خود پرداخت. درمورد این نمایش، شیوه کارگردانی زاهد و وضعیت امروز تئاتر ایران با فرحناز منافیظاهر گفتوگو کردهایم. خانم منافیظاهر نمایش «اژدها» آخرین فعالیت صدرالدین زاهد در ایران در مقام کارگردان است. کمی درمورد پروسه تمرین این نمایش توضیح میدهید؟ صدرالدین زاهد، کارگردان بسیار کاربلدی بود. در طول کار به بچههای گروه آگاهی میداد. ما حدود دو ماه، هر روز تمرین کردیم. این تمرینها هم تمرین صدا، بدن و بیان و ریتم را شامل میشد و هم روخوانی متن. متاسفانه این روزها شاهد تمرین جدی در اکثر گروههای تئاتری نیستیم. آن تمرینات هم به اجرای ما کمک میکرد و هم به آینده شغلمان بهعنوان بازیگر. یادم میآید که زاهد چوبهایی از جنس نی را به مکان تمرین میآورد و از آنها برای تمرین ریتم استفاده میکرد. تمرینها نیز دقیقا سر یک ساعت مشخص انجام میشد و ما باید در آن زمان همگی حضور داشته باشیم. من در آن زمان دبیر بودم، ساعتم را تنظیم میکردم که دقیقا بهموقع سر تمرینات حاضر باشم. همه چیز بسیار دقیق و حساب شده انجام میشد. تجربه فعالیت در کنار صدرالدین زاهد بسیار خوب بود. فکر میکنم ایشان الان در فرانسه حضور داشته باشند و امیدوارم در هر نقطهای از جهان که زندگی میکنند، موفق باشند. همانطور که اشاره کردید، این شیوه تمرین دیگر بهندرت در تئاتر ایران انجام میشود. به چه دلیل تمرین گروههای تئاتر از حالت جدی خود خارج شده است؟ در آن زمان شرایط اقتصادی مناسبتر بود و دوستان تئاتری ناچار نبودند در چند اثر بازی کنند. بچههای گروه، تنها در یک اثر بازی میکردند و تمام انرژی، ذهن و زمان خود را بر روی یک تئاتر میگذاشتند اما امروزه چنین نیست. به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی، بازیگران ناچارند برای امرار معاش در چندین کار بهصورت همزمان حضور داشته باشند. این اتفاق به تئاتر لطمه میزند. خود من بهدلیل همین مسائل، 12 سال از تئاتر دور بودم و پس از این مدت طولانی، امسال در نمایش «یک از 175» به کارگردانی حامد هوشیاری بازی کردم. از این اجرا بسیار لذت بردم چراکه در هیچ اثر دیگری درگیر نبودم و تمام تمرکزم را بر روی این نمایش گذاشته بودم. از همینرو تنها به نقشم فکر میکردم اما نمیشود همواره اینگونه رفتار کرد. پس از دید شما شرایط اقتصادی تئاتر در سال 1358 نسبت به این دوره بهتر بوده است؟ در آن دوره بسیار شرایط بهتری داشتیم. در آن زمان صحبتی از فروش تئاتر نبود، بلکه اداره تئاتر هزینههای نمایشها را پرداخت میکرد اما الان اهالی تئاتر باید از طریق فروش بلیت هزینههای خود را تامین کنند. قروش گیشه، فایدهای ندارد چون این حساب و کتابها با فرض ر بودن سالن در تمام اجراهاست اما اگر مخاطب به سالن نیاید تکلیف گروه چیست؟ آنوقت پولی به دست کارگردان نمیرسد که بتواند هزینههای تولید تئاتر و بازیگران و عوامل را پرداخت کند. به قول سعدی«گر توانی که بجویی دلم امروز بجوی ور نه بسیار بجویی و نیابی بازم» اما ما مرده پرستیم. حتی همان موقع هم زود فراموش میکنیم. وقتی یک هنرمند میمیرد، تازه به یادش میافتیم. مراسم ختم میگیریم و سخنرانی میکنیم، شاید مراسم سالگرد هم برای او برگزار کنیم اما بع از آن، فراموشش میکنیم. بهعنوان مثال پس از مرگ مرتضی پاشایی، بسیار شلوغ شد و همه به یاد وی افتادند اما چه مراسم سالگردی گرفتند؟ تا زنده هستیم باید دست یکدیگر را بگیریم یعنی شما معتقدید میزان حمایت از تئاتر در این دوره نسبت به آن سالها کمتر شده است؟ خیلی کمتر شده است و همواره کمتر و کمتر هم میشود. قبلتر طرحی وجود داشت که بر مبنای آن، هنرمندان سابقهدار و قدیمی تئاتر مبلغی بین پنج الی هفت میلیون که با میزان سابقه آنها ارتباط داشت، از دولت دریافت میکردند. بهمرور شرایطی به وجود آمد که پرداخت این مبالغ دو سال طول میکشید اما بالاخره پرداخت میشد. در نهایت آن مبالغ را حذف کردند و بهجای آن تئاترها را به گیشه سپردند که اتفاق بسیار نامبارکی است. مگر گیشه تئاتر چقدر میتواند موفق باشد؟ کلا تماشاگر کم شده است. چه سینما و چه تئاتر از کمبود مخاطب رنج میبرند. سلهاست که شاهد صف کشیدن مخاطبان برای دیدن فیلم یا سینما نیستیم. ماهواره بحران مخاطب به وجود آورده است. البته کم مخاطب بودن تئاتر و سینما، دلایل دیگری نیز دارد. شرایط اقتصادی مردم بسیار نامناسب است و خانوادهها پول کافی برای رفتن به تئاتر یا سینما ندارند باید بسیار عاشق باشی تا از بسیاری مسائل و ضروریات زندگیات بزنی و برای دیدن تئاتر خرج کنی. مرکز هنرهای نمایشی و اداره تئاتر باید برنامهریزی کنند. هنرمندان تئاتر را طبقه بندی کنند و بر اساس سابقه کار، برای آنها مبلغی را در نظر بگیرند. الان همه بچهها عشقی تئاتر کار میکنند حسین محباهری در مصاحبهای گفته است «نمایش «اژدها» به شدت مورد توجه قرار گرفت. در تالار چهارسو، 400 نفر تماشاگر جا میدادیم. 45 اجرا کردیم و هر شب پر میرفتیم» شما بهعنوان یکی دیگر از بازیگران این نمایش، تایید میکنید؟ بله، کاملا شرایط به همین صورت بود. از سویی «اژدها» نمایش موزیکال بود و نمایش موزیکال برای مخاطبان جذایت دارد و از سویی دیگر بازیگران بسیار خوبی در این نمایش حضور داشتند. رضا رویگری، آتیلا پسـیانی، فاطمه نقوی، حسین ایری، حسین محباهری گه همسرم بود، شاهرخ غیاثی که خدا رحمتش کند، فردوس کاویانی و ... در این نمایش بازی میکردند. فکر میکنم به همین دلایل بود که تا آخرین اجرا، سالن چهارسو پر بود. معمولا آثار نمایشی که با استقبال مواجه میشوند، توسط همان گروه و یا گروه دیگری دوباره روی صحنه میروند، چرا این اتفاق برای «اژدها» رخ نداد؟ نمایشنامه «اژدها» نوشته یوگنی شوارتس، هم موزیکال است و هم مقداری از نظر سیاسی مسائلی دارد. البته با پارهای از تغییرات میشود نمایش را اجرا کرد اما از آنجا که کمی پس از اجرای این نمایش موسیقی ممنوع شد و جو تغییر کرد، اجرای نمایش موزیکال «اژدها» با مشکل مواجه شد. آیا خاطرهای از تمرین یا اجرای نمایش «اژدها» دارید؟ در پروسه تولید و اجرای نمایش «اژدها»، من هشت ماهه باردار بودم. در زمان یکی از اجراها، بسیار خسته بودم چون تازه از مدرسه بازگشته بودم. از همینرو پشتصحنه خوابم برد! مسئول سالن تمام وسایل را بهروی صحنه برده بود اما من بیدار نشدم. بچههای گروه وقتی مرا دیدند نگران شدند و تصور کردند برای من اتفاقی افتاده است و بسیار ترسیدند. دور من حلقه زده بودند و من از صدای آنها بیدار شدم. در نهایت بچهها فهمیدند که اتفاقی برای من رخ نداده است و بعد از این بسیار خندیدیم و به خاطرهای دوست داشتنی برای ما تبدیل شد. آیا تصمیم دارید در تئاتر بمانید یا دوباره از این حوزه دور میشوید؟ بازی در نمایش «یک از 175» فتح بابی بود و تصمیم دارم در تئاتر بمانم. کارگردان این نمایش به من گفته است که دوباره اجرا میشود، از سویی پیشنهادهای زیادی دریافت کردهام. اما تئاتر وقتگیر است و باید طوری برنامهریزی کنم که به شیوه خودم در تئاتر باقی بمانم یعنی سر فیلم یا کار دیگری نروم و تمام تمرکزم را بر روی تئاتر بگذارم. از روی عشق و علاقه در نمایش «یک از 175» بازی کردم. این نمایش در مورد شهدای غواص بود که واقعا بهسختی شهید شدند و اینکه من در نقش همسر یک شهید بازی میکردم. همچنین نمایشنامه بسیار روان، گویا و صادق بود. اصلا بهخاطر مسائل مالی به این نمایش وارد نشدم. کلا عشق اهالی تئاتر را به سمت فعالیت در این حوزه میبرد. ۵۸۵۸
کلید واژه ها: بازیگران سینما و تلویزیون ایران - تئاتر -
سه شنبه 10 آذر 1394 - 11:39:09
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]