تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى‏آورد كه : واى برمن ، واى بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815457533




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

افغان ها فرصتی برای حرکت دوباره چرخ صنعت


واضح آرشیو وب فارسی:اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران: طراحی صنعتی در ایران موضوعی است که با وجود اهمیت بالای آن از سوی مسئولان مربوطه نادیده گرفته می شود. گاهی حتی مدیران در طراحی یک محصول بدون داشتن تخصص اعمال نظر می کنند و یک محصول را با مشکل روبه رو می کنند. این رخداد در کشورهای پیشرفته رخ نمی دهد، اما در ایران به سبب وابستگی به نفت از آنجایی که هنوز اهمیت ارزش افزوده در قالب تولید و صنعت برای اقتصاد مطرح نیست، تصویر روشنی از اهمیت این تخصص نیز وجود ندارد. مصطفی میرفندرسکی، مدیر سابق برنامه ریزی ملی سازمان توسعه صنعتی ملل متحد (یونیدو) به «شرق» می گوید: «ما اینجا ابرقدرتی هستیم که به دلیل وابستگی به نفت همه این مزیت های خود را فراموش کرده ایم». او که اکنون مشاور پروژه های آژانس های مختلف سازمان ملل متحد نیز هست و از سویی هم اکنون به عنوان استاد دانشگاه، طراحی صنعتی را نیز آموزش می دهد، می افزاید: «در ایران هیچ گاه برای مصرف کننده محصولی را طراحی نکردند». طراحی صنعتی در ایران چه جایگاهی دارد؟ طراحی صنعتی کاری پرمسئولیت است و هر کسی نمی تواند به صرف اینکه به عنوان طراح، مدرک دانشگاهی و حق امضا دارد برای یک کارخانه محصولی موفق طراحی کند. تولید محصول، نیاز به طراحی قالب و ایجاد خط تولید و نیروی کار و... دارد و اگر طرح، مشکل داشته باشد ضرر بزرگی ایجاد می کند. بنابراین رشته حساسی است. در آینده کشور ما که تقریبا پول نفتی در کار نخواهد بود و مجبور هستیم کار کنیم و با تولید، ارزش افزوده پایداری به دست آوریم که اشتغال را تضمین کند، طراحی صنعتی از این وضعیت بیرون می آید و فعال تر می شود. ٢٠ سال قبل، آقای مهندس نعمت زاده، وزیر صنایع، اهمیت طراحی صنعتی را دریافته بود و به این خاطر پیوند بین دانشگاه ها و کارخانجات پدید آمد، اما به خاطر تغییرات دولت، نیمه کاره باقی ماند. از آن پس طراحی صنعتی فقط در دانشگاه ها ادامه پیدا کرد. اما اکنون مجبوریم برای به دست آوردن ارز، محصول صادر کنیم که نمی تواند کارهای کپی شده باشد و باید طراحی خودمان بوده و آن قدر قوی عمل کند که بتواند در بازار جهانی رقابت کند. اشاره کردید باید دست از کپی برداری برداریم. اما اکنون صنعت خودروسازی ما مملو از کپی برداری است. سیستم خودروسازی ما دولتی است و براساس یک سری حساب وکتاب ها و مزیت ها که مشخصا منطق اقتصاد بازار آزاد را ندارد و همین طور با توجه به بازار انحصاری داخلی که مصرف کننده آن است،انتخاب شده و مشکلاتی دارد. این مشکلات به این خاطر است که اقتصاد و صنعت کلان خودرو در ایران، یک محصول سیاسی است و آزاد نیست. تعدادی هم که منفرد کار کرده اند، نه ابعاد بزرگی دارند و نه خیلی موفق بوده اند. تصمیم گیری درباره اینکه چه محصولاتی تولید شود، گاهی مشمول ملاحظاتی است که مشخصا ربطی به این ندارد که طرح شما برتر است یا نه. گاهی دلایل دیگری وجود دارد که پژو یا رنو تولید کنند که به طراحی صنعتی مربوط نیست اما اگر تصمیم گرفته شود که با طراحی و فکر خودمان انجام شود، از آنجا که افرادی داریم که دراین زمینه کار می کنند اما فعلا تصمیم گیرنده نیستند، می توانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم. اشاره کردید که توان داخلی مان در طراحی صنعتی خوب است اما به حد کافی از آن استفاده نمی شود. تمایل به همکاری با کشورهای خارجی در این زمینه وجود دارد؟ چون خودرو یک محصول استراتژیک در کشور به حساب می آید، طبیعتا تصمیمات در سطوح بالا گرفته می شود. اینکه با چه کارخانه ای قرارداد ببندیم متأسفانه دست سرمایه گذار بخش خصوصی نیست، به همین دلیل درباره اینکه محصولی طراحی و تولید شود امکانات هست اما ملاحظات دیگری هم باید در نظر گرفته شود. آیا تا به حال شده سراغ کشوری بروید و به دلایلی همکاری کنسل شود؟ قبل از انقلاب با جنرال موتورز که شرکت آمریکایی بود رابطه نزدیکی داشتیم اما بعد آمریکا کنار رفت اما یکسری توانایی های سخت افزاری و خط تولید که در شرکت های دیگر تقسیم شد باقی ماند. وقتی قرار است بین برندهای انگلیسی، ژاپنی، آلمانی و فرانسوی رقابتی به وجود بیاید تصمیم گیری روی یک محصول آن قدر اهمیت ندارد که طرف از بابت صلاحیت سیاسی و قدرت اقتصادی مورد توافق قرار بگیرد. یکی از مشخصات بزرگ خودرو این است که اشتغال زاست یعنی با وجودی که سال هاست از این خودروی سواری نباید تولید شود، در دنیا هم این اتفاق می افتد چون در غیراین صورت بی کاری عظیمی به وجود می آید. چرا خودرویی جز خودروهای موجود با قیمت پایین تر تولید نمی شود که منجر به اشتغال هم شود؟ اگر بخواهید پلت فرم محصول جدیدی را طراحی کنید، نیاز به سرمایه گذاری دارد. از سویی گاهی طراحان مجبور شدند در طراحی محصول نظرات مدیرانی را که از سوی دولت انتخاب شده اند و از مسئولیت اساسی طراحی صنعتی مطلع نیستند اعمال کنند. این یعنی مدیران خودروسازی ها حتی در طراحی هم دخالت می کنند. آیا تاکنون محصولی برای ایرانی ها به صورت خاص طراحی شده است؟ تاکنون کسی محصولی برای ایرانی ها طراحی نکرده است، درحالی که اغلب کشورهای دیگر چنین کرده اند. در دهه ٥٠ و ٦٠ میلادی، متناسب با نیاز یک خانواده پرجمعیت آمریکایی که حداقل سه فرزند داشته باشد و مسافت های طولانی برای مسافرت خانوادگی را انتخاب کند، ماشین به اصطلاح سواری استیشن طراحی شد. در ایران هیچ گاه برای مصرف کننده، خودرو طراحی نکردند. این فقط محدود به خودرو نیست. ٣٠ سال قبل که رئیس طراحی شرکت ارج بودم هیچ گاه یک یخچال برای خانواده ایرانی طراحی نشد. سیستم غذایی یک خانواده ایرانی در نظر گرفته نمی شد که مثلا وقتی خانم خانه یک دیگ آش درست می کند این دیگ را کجای یخچال جا بدهد. هیچ کالایی برای خانواده ایرانی طراحی نشده است. چون بخش خصوصی کوچک و نحیف ما ریسک نمی کند و محصولی را که در خارج با قیمت مناسب فروش خوبی دارد کپی کرده است. کارخانجاتی هستند که کالایی مانند بخاری و یخچال را که متعلق به طراحی ٢٠ سال قبل است همچنان تولید می کنند. درحال حاضر حدود ٣٠٠ میلیون بازار بالقوه برای محصولات ساخت ایران داریم. به جز ترک ها رقیب دیگری نداریم. بنابراین طراحی صنعتی را باید به سرعت توانمند کنیم که بتواند وارد بازار شود و محصولاتی طراحی کند که حداقل در بازارهای اطراف ایران توان رقابت داشته باشد. این توان به راحتی وجود دارد، فقط نیازمند توجه دولت است. دولت باید بپذیرد که دیگر نمی توان مثل سابق زندگی کرد. یک بشکه نفت اگر صد دلار قیمت داشته باشد بیش از حدود نیمی از قیمتش سود خالص است، اما اگر یک دستگاه مرسدس بنز ١٠ هزار دلار قیمت داشته باشد، حداکثر سودش بیش از پنج، شش درصد نیست. ٩ هزار و خرده ای دلار در واقع پولی است که برای خرید بهترین ربات ها هزینه شده، حقوقی است که بهترین طراح ها و... می گیرند که این محصول تولید شود. به همین دلیل پول به جریان می افتد و اشتغال و ارزش افزوده ایجاد می شود و از سود اندک ایجادشده درصدی به مالیات تعلق می گیرد. در کشورهای نفتی پول نفت، همه چیز را به هم ریخته است؛ یعنی نفت از چاه به لوله و کشتی منتقل و پول وارد بانک می شود و به صورت شغل درنمی آید. به همین دلیل در دوره آقای احمدی نژاد از نظر ایشان ایجاد اشتغال این بود که مثلا ١٠هزار نفر را در نهاد ریاست جمهوری استخدام کند و چندان مهم نبود که این افراد چه کاری انجام می دهند، همین که حقوق دریافت کنند، به نظرش کافی می آمد، اما در واقع این حقوق، سهمی بود که از پول نفت دریافت می کردند، نه از ارزش افزوده ای که ایجاد شده بود. ما از این نظر خیلی عقب هستیم و این قضیه ٤٠، ٥٠ سال است که ادامه دارد و مردم عادت کرده اند پول نفت را بین خودشان تقسیم کنند. هرکس به هر طریقی راحت تر دستش به این پول ها می رسید، سهم بیشتری دریافت می کرد. کار ما این است که ارزش افزوده ایجاد کنیم. چیزی طراحی کنیم و با مقدار مشخصی مواد اولیه و محاسبات دیگر آن را به محصولی تبدیل کنیم که ثروت و اشتغال ایجاد می کند. صادرات نفت، لزوما اشتغال ایجاد نمی کند. بعضی صنایع ممکن است سود کمی داشته باشند؛ اما تولید صنعتی است که اشتغال زیاد و پایدار ایجاد می کند. پایداری اشتغال خیلی مهم است. رکودی که در صنعت خودرو ایجاد شده به همین دلیل است. وقتی در صنعت خودرو تقاضا وجود ندارد و مردم از لحاظ اقتصادی مشکل دارند، چرخش پول متوقف شده است وگرنه قیمت خودرو واقعی نیست و هیچ منطقی برای خرید این خودروها وجود ندارد. مسئله این است که باید یاد بگیریم درست فکر کنیم. اکنون باید یاد بگیریم برای ایجاد ثروت از مردم استفاده کنیم. اگر سرمایه گذاری داخلی یا خارجی صورت بگیرد، خط تولیدی خواهیم داشت که بتواند با انحصار خودروهای داخلی رقابت کند؟ این یک تصمیم حکومتی است. به نظرم هیچ گاه سرمایه گذار خارجی این طور سرمایه گذاری نمی کند؛ چراکه سود وام یا سرمایه ای که در کشورهای پیشرفته است حدود صفر است. وقتی به شما وام تولیدی می دهند، همین که ثروت و اشتغال ایجاد می کنید، برای دولت کافی است. چون درصدی که از طریق مالیات از شما گرفته می شود، برای خودتان خرج می شود که بهتر کار کنید. در کشور ما این طور نیست. مزیت هایی که داریم این است که بازاری ٣٠٠ میلیونی در اختیار داریم، هر محصول غذایی که تولید کنیم حلال است و همین حلال بودنش، بازار دارد. اگر درست کار کنیم و هزینه های اضافه و غیراقتصادی به ما تحمیل نشود، کسی حریف ما نیست؛ چراکه هم نیروی کار خیلی خوبی داریم که سطح کیفیت و تعدادشان بالاست و هم از نظر فرهنگی نفوذ داریم. بعد از جنگ جهانی دوم در آلمان، به خاطر کشته شدن تعداد زیادی از مردان و کمیابی نیروی کار، عده زیادی از ترکیه به این کشور مهاجرت کردند و با استفاده از این نیروی کار ارزان، صنعت آلمان دوباره راه افتاد. همین اتفاق برای ما با نیروی کار افغان افتاده است و ما می توانیم از نیروی کار افغان و بازاری که نسل قبلی شان، که در ایران کارکرده و اکنون برگشته و کسب وکار خود را راه انداخته است، به وجود آورده اند به خوبی استفاده کنیم؛ چراکه از نظر فرهنگی نزدیکیم، هردو مسلمانیم و فارسی هم صحبت می کنیم. ما اینجا ابرقدرتی هستیم که به دلیل وابستگی به نفت، همه این مزیت ها را فراموش کرده ایم. همه منتظرند ببینند بعد از شروع دوره پساتحریم افراد بالاتر چه تصمیمی می گیرند و بعد هم روال گذشته را ادامه دهند. حقیقت این است که هیچ گاه قیمت نفت بالاتر از ٥٠ دلار نخواهد شد، زیرا آمریکا که بزرگ ترین واردکننده نفت بود، اکنون تولیدکننده شده، بنابراین برای ما امکان ندارد بتوانیم مانند سابق روی صادرات نفت و پتروشیمی حساب کنیم. با توجه به مشکلاتی که کشور دارد ما اکنون ١٨ میلیون حاشیه نشین داریم که اغلب شامل روستاییانی هستند که به شهر آمده اند. ٩,٥ میلیون فارغ التحصیل دانشگاهی داریم که بخشی بی کار هستند که برای کسی قابل تصور نیست. چطور ممکن است یک کشور در چنین موقعیت حساس تاریخی چنین مشکلاتی داشته باشد و من منتظر باشم که ببینم مذاکرات با فلان کشور به کجا خواهد رسید؟ الان بهترین چارچوب فعالیت اقتصادی کشور این است که از پایین به بالا حرکت کنیم؛ یعنی با کمترین اتکا به دولت. درحال حاضر دیگر دولت پولی ندارد و درعین حال باید چارچوب های سازمان ملل متحد در قالب سند توسعه پایدار را به عنوان یک سند فرادستی بپذیریم. چنانچه طبق این سند در فعالیت های اقتصادی، اهداف توسعه، استفاده بیشتر از خانم ها در فرصت های شغلی، گسترش آموزش و... را مدنظر قرار دهیم، مشکلاتمان خیلی کمتر خواهد بود. اینکه همان روال گذشته را تکرار کنیم، به این امید که قیمت نفت بالا می رود و مشکلاتمان کم می شود واقع بینانه نیست. هر روز که بگذرد به ضرر ماست. آیا «یونیدو» توصیه ای به ایران داشته است؟ سازمان ملل ١١ آژانس تخصصی دارد که بعضی ها توسعه ای هستند؛ مانند یونیدو که سازمان توسعه صنعتی است یا «UNDP» که برنامه توسعه سازمان ملل است و چند سازمان دیگر. حتی یونیسف و یونسکو با اینکه سازمان اقتصادی نیستند طبق سند توسعه پایدار فعالیت می کنند. تجربیات «یونیدو» به دلیل اینکه بیشتر در صنایع کوچک و متوسط تجربه دارد و در مناطق محروم تر کار کرده، برای مناطق محروم کشور ما خیلی خوب است. یونیدو هیچ گاه به شما توصیه نمی کند که با فلان کمپانی بزرگ کار کنید. کار آنها توانمندسازی نیروی کاری است که می تواند در صنایع کوچک و متوسط فعال شود و این صنایع هستند که مشکل بی کاری و فقر و مهاجرت از روستاها به شهرها را حل می کنند. ما باید جهت حرکتمان را عوض کنیم. ما به خاطر پول نفت از بالا به پایین نگاه می کنیم. دولت دیگر پولی ندارد و باید از پایین به بالا حرکت کند. همین الان تجربه های خوبی به دست آمده و کسب وکار های پایدار ایجاد شده. مثلاً اگر اشتباه نکنم وزارت صنایع محاسبه کرده بود برای ایجاد هر شغل پایدار بیش از ٣٠ میلیون سرمایه گذاری نیاز است، درحالی که از طریق صنایع کوچک و متوسط و مزیت های نسبی که در هر منطقه وجود دارد با ٣٠٠ تا ٤٠٠ هزار تومان توانسته ایم شغل ایجاد کنیم. مثلاً همان روستایی که گلیم می بافت الان محصولات دیگری درست می کند. خانمی که در منزل گلیم به صورت سنتی بافته این بار متناسب با بازار، مثلا کیف لپ تاپ بافته که استقبال خوبی هم از آن شده است. به این ترتیب ارزش افزوده بیشتری تولید می شود و این پایدار است و می تواند توسعه یابد و این پتانسیل آن قدر بالاست که به سرعت می توانید آن را توسعه دهید. ولی از پایین به بالا و مشارکتی. مردم تشخیص می دهند برای داشتن یک زندگی شایسته چه کار کنند و این در قالب سند توسعه پایدار قابل درک است. هم زمان که محصول تولید و فقرزدایی می شود، آموزش بالا می رود و اهالی روستا برای یافتن شغل پایدار و مولد به شهرها کوچ نمی کنند و خود محیط زیست را حفظ می کنند. دیدِ از بالا به پایین را دیگر باید فراموش کرد. فکر می کنید کسانی که در زمان تحریم ها پول نفت را برده اند، حاضرند این پول ها را به بخش تولید بازگردانند؟ اکنون دولت امید بسته به اینکه کسانی که در دوره ١٠ساله تحریم، از منافع کلان منتفع شده اند، پولشان را وارد بخش تولید کنند، ولی هیچ دزدی دیوانه نیست که این کار را انجام دهد. این پول ها برای کسانی که درباره شان صحبت می کنیم پولی نیست. شما درحال حاضر با ٥٠ میلیارد تومان به بازار ارز می روید و خرید می کنید، اگر قیمت دلار ٥٠٠ تومان بالا برود، به راحتی می توانید همه چیز را به هم بریزید. آنها کسانی نیستند که بگویند این همه پول که برده ایم کافی است. اینها کسانی نیستند که پول مفت به دست آمده را به اقتصاد کشور وارد کنند که اشتغال ایجاد شود. شاید با کمک فتوای مراجع عظام بتوان این مشکل را حل کرد. دو حالت دارد یا در حالت انتظار باقی می ماند که قطعا وضع مردم بدتر خواهد شد، یا باید فتوا داد کسانی که پول ها را برداشته اند حداقل نیمی را در راه ایجاد کارخانه و صنعت و اشتغال سرمایه گذاری کنند منبع: شرق


جمعه ، ۶آذر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران]
[مشاهده در: www.tccim.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن