تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815323917
مهدی فضائلی برای مبارزه ای پیچیده و بلند مدت آماده باشیم
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مهدی فضائلی
برای مبارزه ای پیچیده و بلند مدت آماده باشیم
برنامه امریکایی ها برای "نفوذ" و دستیابی به اهداف "جنگ سرد" مورد نظر خود ضمن پیچیدگی بسیار،برنامه ای بلند مدت است وبرای نیل به اهداف خود هیچ عجله ای ندارند.
نفوذ داستان قدیمی و پرسابقه ای دارد اما آنچه آنرا به "پروژه جدید و نگران کننده" غرب در مقطع کنونی تبدیل کرده است دو موضوع است؛نخست آنچه در غرب و بویژه امریکا رخ داده و دیگر آنچه به داخل کشور خودمان مربوط می شود. امریکایی ها که از دیر باز، ابزار "نفوذ" را برای پیشبرد اهداف خود در حوزه های گوناگون مورد استفاده قرارداده اند و اسناد آن از جمله در آثار منتشر شده از اسناد لانه جاسوسی وجود دارد، این بار تصمیم گرفته اند با سازماندهی گسترده تر و با استفاده از تجربیات گذشته و حداکثر بهره برداری از شرایط داخلی،پیچیده ترین طراحی خود برای پایان دادن به انقلاب اسلامی را به اجرا بگذارند! این طرح پیچیده، بازسازی اقدامات امریکا در دوران "جنگ سرد" و این بار بر علیه جمهوری اسلامی ایران و با هدف استحاله نظام یا آن چیزی است که امریکایی ها آنرا "تغییر رفتار" می خوانند، اما چیزی جز سرنگونی نظام نیست. امریکایی ها که البته به خوبی میدانند ایران با شوروی سابق تفاوت های بنیادین دارد در این پروژه به دنبال این هستند که جمهوری اسلامی ایران اگر می خواهد، کماکان جمهوری اسلامی بماند اما دیگر انقلابی نباشد و آرمانگرایی و مبارزه با استکبار و پیگیری تمدن نوین اسلامی با هدف احیای ارزش های متعالی اسلام را کنار بگذارد. خصومت تمام نشدنی دولتمردان امریکا با ایران انقلابی از این جهت است که آنها اگر چه بر این باورند که به جایگاه قدرت بزرگ دنیا بازگشته اند و هیچ تهدید مرگباری را بر علیه خود نمی بینند اما ایران انقلابی را یک استثنا دانسته و تنها تهدید جدی علیه نظام سیاسی و اقتصادی خود ارزیابی می کنند. دانیل پلتکا و فردریک کاگان دو نفر از تحلیلگران اندیشکده امریکن اینترپرایز به صراحت این مطلب را اینگونه می گویند:"امروز ایالات متحده با هیچ تهدید وجودی روبرو نیست. دیگر هیچ کشوری وجود ندارد که بتواند آسیب مرگباری به امریکا وارد کند یا فعالانه برای تغییر اصول نظام سیاسی-اقتصادی آن تلاش نماید. آمریکا تا حد زیادی، حداقل میان دولت‌ها، به جایگاه قدرت بزرگ جهان بازگشته است. اما ایران یک استثنا است." امریکایی ها همچنین از به نتیجه نرسیدن ترفندهای رنگارنگ و بنیان کن خود علیه نظام و مردم ایران عصبانی هستند، عصبانیتی که سوزان مالونی عضو ارشد اندیشکده بروکینگز آنرا اینگونه برملا می سازد: «در بستری از این تغییرات بسیار شگرف شاید بتوان گفت غافلگیرکننده‌ترین جنبه نظام پس از انقلاب ایران پایداری و سرسختی این نظام باشد. جمهوری اسلامی از حوادثی که با فاجعه فاصله چندانی نداشته‌اند جان سالم به در برده است: تهاجم و جنگی ددمنشانه؛ طغیان‌های داخلی؛ مرگ بنیان‌گذار کاریزماتیک انقلاب؛ فجایع طبیعی و فجایع ساخت دست بشر و اخیراً قطع رابطه کامل این کشور با نظام مالی بین‌الملل به لطف تحریم‌های اقتصادی. با این همه جمهوری اسلامی هم چنان سر جای خود ایستاده است.» امریکایی ها ایران انقلابی را باظرفیت ترین، با ثبات ترین و توانمندترین کشور منطقه میدانند که نه می توانند از آن چشم بپوشند ،نه توان ساقط کردن آنرا به راحتی دارند و نه حاضرند آنرا راحت بگذارند لذا همه تجربیات و توان و تدبیر خود را بکار گرفته تا طرحی نو دراندازند و قدرت روزافزون جمهوری اسلامی را که به هژمونی غیرقابل رقابت او در منطقه منجر شده است مهار و سپس به افول ببرند. سیاستمداران و تحلیلگران خبره امریکا معتقدند از آنجا که قدرت سخت جمهوری اسلامی با قدرت نرم اوبه نحوی درآمیخته که نابودی آن از بیرون میسر نیست لذا طراحی آنها برای شکست این قدرت بر نفوذ درون آن و سست کردن آن از داخل متمرکز شده است و این را در قالب "جنگ سرد" طراحی کرده و به اجرا گذاشته اند. راهبرد کلان مبتنی برجنگ سردی که از نظر الیوت ابرامز نظریه پرداز وتحلیلگر مشهور شورای روابط خارجی امریکا و مشاور ارشد سیاست خاورمیانه در دوران جرج بوش" یک سیاست غیررسمی و یا توصیه آکادمیک نیست بلکه به صورت مکرر در اظهارنظرهای متفکرین، مقامات، سیاسیون و مؤثرین دولت و کنگره امریکا دیده می‌شود." ابرامزهمچنین آشکار می سازد:" بر اساس آنچه از سوی یک نهاد امنیتی امریکا عنوان شده، دولت اوباما به دنبال تعمیم مدل جنگ سرد به ایران است." جنگ سردی که پرخانف سردبیر روزنامه زاوترا و از صاحب نظران شوروی سابق آنرا اینگونه توصیف می کند:" باید توجه کرد غرب برای دستیابی به اهداف خود در شوروی، نیازمند تغییر عقاید و باورهای مردم شوروی بود. لازم نبود که شوروی را با راکت و بمب اتمی به فروپاشی برسانند، بلکه با تحولاتی که توسط رسانه‌های گروهی در عقاید و باورهای مردم به وجود آوردند به این مهم نائل شدند." و برژینسکی سیاستمدار کهنه کار امریکایی هم در باره آن چنین می گوید:" ما نه روی قدرت سیاسی و نه روی قدرت نظامی و اقتصادی تکیه کردیم، ما تنها از طریق فرهنگ و استفاده مؤثر از رسانه‌ها توانستیم به این هدف برسیم. رسانه‌هایی که به صورت هدفمند و متمرکز بر نفوذ به درون شوروی به راه انداخته شدند." از دیگر ترفندهای امریکا برای "نفوذ"، تعامل سازنده با جمهوری اسلامی است!تعاملی که به زعم آنها زمینه ها و زیر ساخت آن با موضوع برجام فراهم شده وبه انحای گوناگون و خصوصا" ادامه مذاکرات مستقیم دوجانبه باید ادامه یابد تا در سایه آن و بتدریج دشمنی امریکا در ذهن مردم و مسئولان ایران رنگ ببازد و شیطان بزرگ بتواند در قامت دوست و یا حداکثر رقیبی مانند بقیه دولت های غربی و شرقی با ایران مراوده داشته باشد! جرمی فریدمن در این باره تصریح می کند:" حرکت جدی به سمت مذاکره دوجانبه امریکا و ایران، اساساً به صورت بالقوه راهی برای پل زدن بر شکاف میان دو طرف بود. در اصل توافق هسته‌ای تلاشی برای تغییر جهت نظام ایران است." دقت کنید!"توافق هسته ای تلاشی برای تغییر جهت نظام ایران است." مایکل بارون تحلیلگر اندیشکده امریکن اینترپرایز نیز می گوید:"سیاست اوباما در قبال ایران که پیش‌تر نیال فرگوسن نام آن را «بازی حدس و گمان» نهاده بود، گویای این است که این توافق به تغییر رژیم در ایران منجر خواهد شد." آیا صریحتر و گستاخانه تر از این می شود صحبت کرد؟! بنابر این اتفاق نو در امریکا، عزم و برنامه ریزی جدید و پیچیده ای است مشابه جنگ سرد که با توافق هسته ای آغاز و با تداوم مذاکرات و مراودات یا همان تعامل سازنده از طریق "کارگزاری" عوامل "وابسته" یا "دلبسته" و با هدف سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران ادامه می یابد. اما سر دیگر ماجرا که به داخل کشور بر می گردد شکل گیری جریانی است بنام "میانه رو" یا "عملگرا"که البته این هم جریان تازه ای نیست وتقریبا" ازهمان اوائل انقلاب ردپای این جریان را می شود دنبال کرد با این تفاوت که این جریان در مقطع کنونی و بدلایل مختلف از جمله رسیدن مجدد به قدرت و تغییر شرایط اجتماعی و رشد طبقه متوسط شهری اثرگذار شده است. رابرت لیتواک سیاستمدار و تحلیلگر موسسه ویلسون،موسسه ای که در بحبوحه جنگ سرد با مصوبه کنگره امریکا تاسیس شد تا سیاستمداران کاخ سفید را در اتخاذ راهبردهای اساسی راهنمایی کند صراحتا" می گوید:" اوباما، عملکردش در توافق را به لحاظ جنبه‌های مثبت معامله با ایران توجیه می‌کند و معتقد است که این توافق موجب تقویت جناح میانه‌روی داخل ایران گشته و ایران را در مسیر اجتماعی مطلوب آمریکا قرار می‌دهد." توماس فریدمن نیز در نیویورک تایمز نوشت:" اوباما این توافق را می‌خواست تا نیروهای عملگرا در ایران را هدف تقویت قرار دهد." البته اینها برنامه ها و مکرهای دشمن است؛ وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ. به این تحلیل توام با افسوس وبگاه امریکایی بیزینس اینسایدر توجه کنید:"پیش فرض این بود که توافق هسته ای منجر به گشاده رویی ایران در استقبال ازغرب شود و این رویه بتواند از نفوذ زیاد منتقدان دولت در ایران بکاهد و امضای توافق هسته ای بتواند دروازه های این کشور را بسوی تجارت خارجی(بخوانید اسب تروا) مخصوصا" با امریکا باز کند؛اما با گذشت چند ماه از امضای توافق،اکنون بنظر می رسد که این تغییرات شدنی نیست و ناظران و کارشناسان نیز همین باور را دارند." نکته پایانی در این یادداشت این است که برنامه امریکایی ها برای "نفوذ" و دستیابی به اهداف "جنگ سرد" مورد نظر خود ضمن پیچیدگی بسیار،برنامه ای بلند مدت است وبرای نیل به اهداف خود هیچ عجله ای ندارند. جرمی فریدمن در این باره می نویسد:" نباید توقع داشته باشیم که ایران فوراً تغییر چهره بدهد. بسیاری از منافع ایران در راستای اهداف ما نیست و نباید توقع داشته باشیم که تغییری در این مسئله در آینده نزدیک ایجاد شود." بنابراین نهادها و نیروهای جبهه انقلاب اسلامی باید خود را برای یک مبارزه طولانی و پیچیده آماده کنند؛و برنامه ای حداقل ده ساله برای دفاع و تهاجم توامان داشته باشند. رویکردهای مقطعی و ساده اندیشانه در این مبارزه نه تنها کمک محسوب نمی شوند بلکه زیان آور نیز هستند. انتهای متن/
94/08/27 - 10:57
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6]
-
گوناگون
پربازدیدترینها