واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۹
مجلهی "اسکرین دیلی" بر نقدی که بر «خواب تلخ» سالها قبل نوشت،اذعان داشت که "این کمدی سیاه را هرگز فراموش نخواهید کرد." به گزارش ایسنا، در سال 1383 و با نمایش فیلم «خواب تلخ» نخستین فیلم بلند محسن امیریوسفی در جشنواره کن، نقدهای بسیاری بر این فیلم در نشریات مختلف منتشر شد. یکی از این نقدها، نقدی بود که پیتر برانته در مجله اسکرین درباره این فیلم نوشت که محسن امیریوسفی با فیلم «سنت شکن» خود خستگی را از تن مخاطب بیرون میآورد. «خواب تلخ» بعد از 12 سال به زودی در گروه سینمائی هنر و تجربه به نمایش در میآید و در آستانهی این اکران، بازخوانی این نقد حائز اهمیت است. در این نقد آمده است: ««خواب تلخ» نخستین فیلم بلند سینمایی محسن امیریوسفی فیلمی درباره مرگ و زندگی ست، فیلمی بسیار تاثیرگذارتر از آنچه که در نگاه اول به نظر می رسد. او که به گواه علائق و البته فضای درونی فیلمش متاثر از «برشت» و سبک کاری اوست، اثری ساخته که به مثابه یک سلسله تصاویر تامل برانگیز ارتباطشان را با موضوعی مثل مرگ بنیان میگذارند. داستان درباره مرده شوری است که بعد از یک عمر همنشینی با مرگ حالا احساس میکند، زمان مرگ خودش فرا رسیده است. اسفندیار شخصیت اصلی «خواب تلخ» محور کلی فیلم است، کسی که در دنیای واقعی نیز یک مرده شور است. شوخ طبعی ویران کننده این کارگردان 32 ساله، هر جایی که فضا به خاطر موضوع و محتوای خود سنگین میشود به داد فیلم میرسد و به روند حرکت فیلم حیاتی دوباره میبخشد. اسفندیار هم مثل بسیاری از مشتریان سابقش حالا حضور فرشته مرگ را احساس میکند اما آن چیزی که باعث میشود با یک اثر متفاوت روبرو باشیم، گفتوگوهای صمیمانه اسفندیار با فرشته مرگ یا همان عزرائیل است. عزرائیلی که از طریق یک تلویزیون سیاه و سفید با اسفندیار سخن میگوید. همین همنشینی و حضور است که او را به فکر میاندازد در پی عذرخواهی و طلب بخشش از کسانی باشد که عمری تحت سلطهاش بودند و در فرمانروایی کوچکش یعنی قبرستان روستا گاهی آنها را آزار داده است. به همین خاطر به سراغ «دلبر» همکار دیگرش در گورستان و کسانی چون قبرکن و جوان مسئول آتش زدن لباسها میرود تا از آنها به خاطر برخوردهای تند خود طلب بخشایش کند. نتیجه این حس مومنانه قبل از مرگ یک سلسله سکانسهای خندهدار هم هست که بازیگران غیرحرفهای فیلم به صورت درخشانی آن را اجرا میکنند. صداگذاری درخشان فیلم دیگر نکتهای است که میتوان به آن اشاره کرد چون توانسته جلوههای تصویری اثر را به خوبی تکمیل کند. از سوی دیگر لانگ شاتهای بیپرده هم به خوبی زمینه عمیقتر فیلم را در خود به دنبال میکشند، مخصوصا این که امیریوسفی استاد این گونه شوخیهای تصویری ست. برای مثال در صحنهای که اسفندیار میخواهد ژست و موقعیتش را هنگام مرگ انتخاب کند ما با برخوردی فوق العاده با موضوع تلخی مثل مرگ روبرو میشویم. این که او نمیداند در حال خواب میخواهد بمیرد یا مثلا هنگام نیایش (نماز خواندن) باعث میشود مخاطب در مواجهه غریب و نامتعارفی با مرگ قرار بگیرد. نمونه دیگری از این شوخیهای بکر و منحصر به فرد زمانی است که اسفندیار در حال آموزش شستشوی مرده به شاگردش است و در میانه این پروژه آموزشی ناگهان جسد از جا بر میخیزد و درخواستی میکند! تا ما را درغافلگیریهای مدام فیلم با لذت غرق کند. در حالی که موضوع بسیاری از فیلمهای ایرانی در سالهای اخیر (۱۳۸۳) کودکان بودهاند دیدن فیلمی با موضوع طنز و در مورد مرگ، تغییر بسیار دلنشینی در سینمای ایران است. امیریوسفی توانسته با شوخ طبعی ویژهاش فیلمی بسازد که قدمهای بزرگی را در جهت هدف درستش برمیدارد. زندگی اسفندیار با مردگان، همه جوهره عجیب «خواب تلخ» را شکل میدهد. در ضبط این فیلم شبه مستند گاهی جزئیات بسیار ریز به صورت افسانهوار و غریب درآمدهاند و گاهی به شدت طنزآمیز شدهاند. به ویژه در یک چهارم آخر «خواب تلخ» شاهد ترکیب بسیار شگفتانگیز و جسورانهای هستیم که به نوعی میتواند برداشتی ادبی و شرقی از یک کمدی ترسناک باشد. البته این اثر بیشتر رو به نقطه پایان و عزیمت نهایی انسانها دارد و آن طنز ملایم که هرگز نگاه کارگردان را ترک نمیکند چاشنی فیلم است. امیریوسفی با شعبدهای سرگرم کننده و طنازانه به ضبط این کار نه چندان ساده میپردازد. این خصوصیات و طنز ظریف فیلم به خواب تلخ اصالت ویژهای میدهد و آن را بینهایت فریبنده و شیطنتآمیز میکند. «خواب تلخ» طنزی دیوانهوار با ریسکی جسورانه است. در این فیلم تکرار قدرتمندانه موضوع مرگ، موفق شده خستگی را از تنمان درآورد و این حس را هرگز فراموش نخواهیم کرد.» به گزارش ایسنا، «خواب تلخ» در سال پائیز ۱۳۸۲ فیلمبرداری شد. محسن امیریوسفی نویسنده، کارگردان، تدوینگر و مجری طرح فیلم بود و بایرام فضلی نیز فیلمبرداری «خواب تلخ» را برعهده داشت. در این فیلم همچنین محمدرضا دلپاک و حسین مهدوی طراحی و ترکیب صدا و حسین قورچیان، صدابرداری آن را برعهده داشتند. بازیگران فیلم هم عبارتند از: عباس اسفندیاری، محسن رحیمی، دلبر قصری، یدالله انوری، اصغر کاظمی و ابراهیم قپاندار. این فیلم در بیش از چهل جشنواره جهانی حضور پیدا کرد و جوایز متعددی چون جایزه ویژه بخش دوربین طلایی در بخش اصلی جشنواره کن، جایزه نگاه جوان از بخش دو هفته کارگردانان جشنواره کن، جایزه اسکندر طلایی و جایزه تماشاگران جشنواره تسالونیکی یونان، جایزه فیپرشی (فدراسیون بینالمللی منتقدین) ژنو سوئیس، جایزه داوران جوان جشنواره توت اکران سوئیس، جایزه جهانی کلیسای کاتولیک (ساینس) جشنواره اوپن داک بلژیک، جایزه منتقدین جشنواره والدیویای شیلی و … را به دست آورد. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]