محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829955601
«نمیخواستم به هر قیمتی فیلم بسازم»
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۶
وحید جلیلوند کارگردان فیلم "چهارشنبه 19 اردیبهشت" میگوید که بعد از 20 و اندی سال کار در حوزهی تئاتر، تلویزیون، رادیو و سینما هنوز هیچ شغلی ندارد و امیدوار است که هرگز هم نداشته باشد چون معتقد است پاشنهی آشیل هرحرفهای، "شغلی شدن" آن است. او بعد از سالها فعالیت در رادیو، تلویزیون و تئاتر، سرانجام سال گذشته اولین فیلمش "چهارشنبه 19 اردیبهشت" را ساخت که در داخل و خارج مورد توجه قرار گرفت. این فیلم در حال حاضر روی پردهی سینماهاست و خبرنگاران سینمایی ایسنا همزمان با نمایش عمومی فیلم با وحید جلیلوند (یکی از نویسندگان، بازیگر نقش علی و کارگردان کار)، علی جلیلوند (تهیهکننده) و علی زرنگار (دیگر نویسندهی فیلمنامه) گفتگویی داشتند که در ادامه میخوانیم. در آغاز این گفتگو وحید جلیلوند دربارهی شروع دیرهنگامِ فیلمسازیاش و اینکه این موضوع چقدر برآمده از دغدغههای او بوده است، گفت: طبیعتاً از دورهی دانشجویی سودای ساختِ فیلم بلندِ سینمایی را داشتم و از حدود هفده هجده سال پیش به همین انگیزه و به عنوان تدوینگر واردِ سازمانِ صدا و سیما شدم و با کارگردانیِ تلویزیونی و مستند سازی ادامه دادم، ولی نکته این است که در کشور ما همه چیز دیر اتفاق میافتد. یعنی فرد تمام سالهای شور و هیجان و جوانی و توان مندیاش را درگیرِ ثابت کردن خویش است. این وضعیت سبب میشود تا خلق اثر اصلی او، مدام به تعویق بیفتد. نمیخواستم به هر قیمتی فیلم بسازم او در عین حال ادامه داد: البته چند سالی میشد که امکانِ ساختِ اولین فیلمِ بلند برایم فراهم بود اما ترجیح دادم این شروع با وسواس بیشتری اتفاق بیفتد. یعنی تمام شرایط برای ساخت اولین اثرم فراهم باشد تا نخواهم به هر قیمتی فیلم بسازم. دغدغه اجتماعی دارم این کارگردان در پاسخ به این پرسش که اگر چند سال پیش شرایط برای ساختِ فیلم فراهم میشد، بازهم به همین موضوع میپرداختید یا آن زمان اولویتهای دیگری داشتید، توضیح داد: دست کم تمام سوابقم درمستندسازی نشان میدهد همواره دغدغهی مسایل اجتماعی را داشتهام. بنابراین اگر مثلا 10 سال پیش هم میخواستم فیلم بسازم، قطعا در حوزهی سینمای اجتماعی کار میکردم اما نمیدانم آن زمان هم حتما همین فیلم "چهارشنبه 19 اردیبهشت" را میساختم یا نه. ولی میدانم به طور قطع در حوزهی اجتماعی کار میکردم. همچنانکه در رادیو هم برنامههای اجتماعی داشتم و در تلویزیون هم بیش از 30 مستند ساختهام که بیشتر آنها مستندهای اجتماعی بوده است. از هیچ نوع ممیزی دفاع نمیکنم وحید جلیلوند دربارهی مشکلات سینمای اجتماعی و در پاسخ به این پرسش که چقدر میتواند با مشکلات کنار بیاید و در مسیر دغدغهاش پیش برود، گفت: برای این فیلم هیچ مشکلی بابت پروانه ساخت و نمایش نداشتیم اما ممکن است در فیلمهای بعدی مان این اتفاق بیافتد. با این حال سینماگران ما دیگر به این شیوه عادت کردهاند و میدانند چگونه راه خود را باز کنند. این وضعیت بخشی از پروسهی تولید کار شده است. دست کم من فکر میکنم مسالهی خیلی بزرگی نیست. راهش شلوغبازی نیست وی با تاکید بر اینکه اصلا و به هیچ وجه از هیچ نوع ممیزی در هیچ کجای دنیا دفاع نمیکنم، خاطرنشان کرد: این تصور یا توهم که همه جا هرچه دوست دارند میتوانند بسازند، شوخی است. در دیگر کشورها هم اگر دستگاههای نظارتی وجود نداشته باشند، تهیهکنندگان و کمپانیهای عجیب و غریبی هستند که اجازه نمیدهند شما هر آن چیزی که میخواهید بسازید. که این هم نوع دیگری از نظارت است. مثلا در کشورهایی مانند چین قبل از تحولاتِ اخیرش کارگردانان بسیاری داشتهایم که با بدبختی فیلم ساختهاند. جالب است بدانید آنجا اصلاً وزارتی به نام سانسور وجود داشته است! اگر سرنوشت کارگردان درخشانی مانند ژانگ ییمو را بدانیم که با چه مشقتی فیلم ساخته، دیگر از غر زدن دست بر میداریم. اینها تایید شرایط موجود نیست، حتما سیستم نظارتی ما تا شرایط ایده آل خیلی فاصله دارد ولی راهش هم فرافکنی و شلوغ بازی نیست و راه فرهنگیتری نیاز دارد. شاید در بسیاری مواقع اگر فیلمنامه را دقیق بنویسم و بسازیم، اشکال و ایراد زیادی به وجود نمیآید. شناسنامهای از گروه وحید جلیلوند که با همراهی علی زرنگار و حسین مهکام فیلمنامه "چهارشنبه ..." را نوشته است، درباره دشواریهای نگارش فیلمنامه توسط سه نویسنده به ایسنا گفت: شاید بهتر باشد در آغاز شناسنامهای از گروهمان بدهم. از سال 88 با علی زرنگار آشنا شدم. یک کار نمایش با یکدیگر داشتیم و در این سالها جسته و گریخته با هم کار میکردیم تا سه سال پیش که به اتفاق حسین مهکام و علی زرنگار گروهی تشکیل دادیم و پیش از "چهارشنبه ..." فیلمنامه دیگری به نام "چند سال و یک شب" نوشتیم که ثبت شده و مجوز هم گرفته -اما هنوز زمان مناسبی برای ساختش نیست چون نیازمند بودجهی سنگینی است- پس از آن "چهارشنبه..." را نوشتیم وحالا هم روی سومین فیلمنامهمان کار میکنیم اما حسین مهکام به دلیل مشغلههایش در کارگردانی سینما، در نگارش این فیلمنامه ما را همراهی نمیکند. دشواریهای کار گروهی علی زرنگار نیز درباره دشواریهای نگارش فیلمنامه مشترک توضیح داد: تجربهی کار گروهی تجربهای سخت و سنگین است. چه این محصول مشترک در نهایت به فیلمی موفق بدل شود و یا اثری دور از انتظار و ناامیدکننده از آب درآید. که در حالت دوم خستگی کار همواره بر دوشت خواهد ماند و هرگز خاطرهی تلخ آن از خاطرت نخواهد رفت. اما آنچه به بقای یک گروه فیلمنامهنویسی کمک میکند نخست خاستگاه و علایق و تا حدودی سلیقهی مشترک افراد گروه است. نکتهی مهم دیگر آگاهی از این نکته که حرف آخر را منطق مضمونی فیلمنامه و قصه میزند، نه منیّت و پافشاریهای غیر منطقی که فکر میکنم بارزترین ویژگی این گروه در دانستن همین نکته بود: داوری نهایی در باب هر پیشنهاد و نظری بر عهدهی منطق جمعی است و سنگ محک دیگری وجود ندارد جز منطق و عقلانیت. وی با بیان اینکه نگارش فیلمنامه 9 ماه زمان برده است، یادآور شد: نسخه اولیه بعد از شش ماه آماده بود ولی خیلی با وسواس کار کردیم و بارها جزییترین امور را دوباره و دوباره بررسی کردیم تا نسخهی نهایی تا حد امکان بدون نقص باشد. منیت را پشت در گذاشتند علی جلیلوند نیز در تایید این سخنان افزود: همهی افراد گروه بواسطهی خاستگاه مشترکشان یک حرف و دغدغه داشتند و دیگر اینکه "منیّت خود را پشت در گذاشتند" و با تمرکز بر مضمون اثر به شکل اجرایی درست آن اندیشیدند و این شاید اصلیترین شاخصههای یک کار گروهی موفق است. زرنگار همچنین درباره انتخاب شیوه اپیزودیک برای نگارش فیلمنامه توضیح داد: این شیوه از روایت را به واسطهی همخوانیاش با قصه و مضمونِ کار انتخاب کردیم. چرا که بستر مناسبتری بود برای پرداخت جزییتر به سه شخصیت اصلی. چرا که این امکان را میداد که در عین نزدیک شدن به شخصیتها و دستیابی به همذات پنداری بیشتر، قصه در بستر سه زندگی و فضای پیرامونی آنها، بسط و گسترش پیدا کند. او اضافه کرد: این فیلم در حقیقت سه روایت اول شخص است با سه مَفصَل تلاقی که جهانِ هر قصه را به قصهی دیگر پیوند میدهد. روایت اول شخص اگرچه دست و پای فیلمنامهنویس را به طرز چشمگیری میبندد اما به همذات پنداری مخاطب و درگیری او با شخصیتِ اصلی کمک بسیاری میکند. سوژه را از آگهی روزنامه نگرفتیم در ادامه وحید جلیلوند با رد این نکته که سوژهی فیلم از یک آگهی واقعی در روزنامه گرفته شده است، درباره انتخاب این موضوع گفت: مشغول نگارش فیلمنامه "چند سال و یک شب" بودیم که شبی یکی از دوستان ما به نام حسین اسکندری که فرد بسیار متمول و خَیری است، حوالی ساعت دو بعد از نیمه شب تماسی گرفت و ماجرایی را تعریف کرد. ماجرا بر سر شک و یقین شخصیاش در باب دستگیری و مفهوم بخشش بود. همان زمان با علی(زرنگار) و حسین (مهکام) تصمیم گرفتیم به محض تمام شدن آن فیلمنامه، حتما روی همین سوژه کار کنیم و بی هیچ افقی برای تولید، فیلنامه را نوشتیم. نامی که مجوز نگرفت او درباره انتخاب نام فیلم توضیح داد: در ابتدا اسمی که پیشنهاد داده بودیم، "اخلال در نظم عمومی" بود که موافقت نشد و بعد از مشورتهای مختلف، به دلایلی همین اسم را انتخاب کردیم. شاید خیلی چشمگیر نباشد ولی خیلی خاص است. امیدواریم "چهارشنبه 19 اردیبهشت" یادآور همیشگی مفهوم و اندیشهی مستتر در فیلم باشد. این کارگردان همچنین درباره انتخاب بازیگران فیلمش توضیح داد: بیشتر بازیگران این فیلم دوستان قدیمی ما بودند که با یکدیگر سابقه همکاریهای بسیاری داشتیم. به جز بازیگران جدیدی که با تست آمدند، سه بازیگر داشتیم که اولین همکاریمان را با هم تجربه میکردیم؛ آفرین عبیسی، شاهرخ فروتنیان و نیکی کریمی. بازیگر با هوش چه میکند؟ او ادامه داد: جالب است بدانید همین فیلمنامه را برای بازیگری فرستادیم که وقتی متوجه شد پیشنهاد از سوی یک کارگردان فیلم اولی است، فیلمنامه را نخوانده، رد کرد اما بازیگری باهوش مانند نیکی کریمی فیلمنامه را میخواند و براساس آن تصمیم گیری میکند. یعنی بازیگر باهوش بعد از خواندن فیلمنامه، با گروه سازنده به گفتگو مینشیند و سپس در باب حضور و یا عدم حضور خود تصمیم میگیرد. وی اضافه کرد: چندی پیش فیلمنامهای از جوان بیست و سه چهار سالهای به دستم رسیده که فقط یک فیلم کوتاه از او دیدهام اما فیلمنامهاش به قدری خوب است که خود من به او پیشنهاد همکاری دادم. بازیگری که این هوشمندی را نداشته باشد، احتمالاً باید شغلش را عوض کند. علی را دوست داشتم جلیلوند که در این فیلم نقش "علی" را بازی می کند، درباره بازی خودش در این نقش و دشواریهای بازی و کارگردانی به طور همزمان نیز گفت: از زمان نگارش فیلمنامه در دورخوانیهای فیلمنامهنویسان، هر کدام نقشی را میگفتیم و از همان زمان قرار شد"علی" را من بازی کنم. مهمترین دلیلش این بود که هیچ کاراکتری در فیلم این اندازه برایم جذاب نبود. بی معرفتیهایی که میبینیم وی در عین حال ابراز تاسف کرد: در ایران عادت کردهایم نقاط قوت افراد را به نقاط ضعفشان تبدیل کنیم. مثلا در مورد زندهیاد خسرو شکیبایی، به جای اینکه آن صدای بینظیر را اکرام و تشویق کنیم، مدام در همین نشریات و روزنامهها میگفتند شکیبایی بار بازیاش را بر شانهی صدایش میاندازد! و بی معرفتیهایی از این دست که در سینمای ایران زیاد اتفاق میافتد. در مورد من هم سر چند کار مثل "نردبام"،"زمهریر"،"یادآوری" این اتفاق افتاده بود اما کاراکتر "علی" بی صدا بود. میخواستم ببینم باز هم چنین نظراتی مطرح میشود؟! گاهی از دست خودت هم حرص میخوری جلیلوند بازی و کارگردانی همزمان را بسیار دشوار خواند و افزود: زمان فیلمبرداری خیلی سخت بود چون با همان وسواس که نسبت به بازیگران دیگر برخورد میکنی، باید با خودت هم روبه رو شوی و گاهی همان طور که از دست بازیگران حرص میخوری، از دست خودت هم حرص میخوری! ولی در سکانسهایی که من بازی کردم، علی برادرم و علی زرنگار چشمِ کارگردانیِ کار بودند. علی زرنگار نیز در ادامه این سخنان یادآور شد: به نظر من وحید برای ایفای این نقش، راه سخت و پر خطری را انتخاب کرد. میتوانست بر تصور عمومی از فردی مریض که حالا موقعیت بغرنجی نیز دارد سوار شود و سواری کند اما با انتخاب مسیر دشوارتر، به نقش جان دیگری داد که به زعم من موفق بود. علی جلیلوند هم در تکمیل این سخنان گفت: در مورد چنین کاراکترهایی سادهترین کاری که به نظر میرسد، غلو کردن در یکسری از حرکات است. به همین دلیل علی میگوید راه سختی بوده که ناتوانی را بازی نکنی. وی سپس با لبخند، خاطرهای از اولین برخورد آفرین عبیسی بعد از خواندن فیلم نامه "چهارشنبه ..." بیان کرد و یادآور شد: خانم عبیسی آمده بود که به ما فحش بدهد! و میگفت" شما در من چه دیدهاید که این فیلمنامه را فرستادهاید؟! وقتی که این کاراکتر این اندازه تند و تیز و بداخلاق است؟!" انتخابی برای باورپذیری در بخش دیگری از نشست ایسنا، وحید جلیلوند درباره سکانس آغازین فیلم "چهارشنبه..." که به نوعی مستند گونه است، توضیح داد: این انتخاب برای باور پذیری فیلم بود. میخواستیم از فضایی مستند و واقعی، وارد فضای داستانی شویم. وی با اشاره به دشواریهای سکانس آغازین فیلمش افزود: در این سکانس نزدیک 500 سیاهی لشکر و حدود ده دوازده بازیگر تک جملهای داشتیم که با آنها حدود 10 تا 15 جلسه تمرین شده بود. حتی آنها که فقط یک جمله در فیلم دارند، بعد از دادن تست، انتخاب شده بودند. چگونه پلانهای شکاری گرفتیم این بازیگر تئاتر خاطرنشان کرد: لحظاتی در فیلمبرداری به آنها آف میدادیم تا استراحت کنند اما در حقیقت دوربین ما آف نبود و پلان شکاری میگرفتیم یا مثلا در ظاهر برای صحنهی دیگری آکسسوار و وسایل جابه جا میکردیم، و بدون اینکه حتی بخشی از گروه بدانند، پلانهای شکاری را ضبط می کردیم. به گفته او، فیلمبرداری مجموعه سکانسهای خیل جمعیت که در فیلم 10 دقیقه است، حدود 5 روز زمان برد. چرا پورصمدی انتخاب شد؟ جلیلوند در ادامه مرتضی پور صمدی مدیر فیلمبرداری این فیلم را بهترین گزینه دانست و اضافه کرد: با احترام به همه فیلمبرداران پیشکسوت و شناخته شده، پیش از شروع فیلمبرداری تمام فیلمهای چند فیلمبردار از بزرگان سینما را به طور کامل دیدم. آقای پورصمدی پیشنهاد علی زرنگار بود چون سالها پیش از ایشان مستندی دیده بود و پیشنهاد کرد آن را ببینیم که دیدیم و علاوه بر آن تمام آثار مستند و سینمایی ایشان را به دقت بررسی کردیم. انعطاف پذیری ایشان در تجربیات گوناگون مثل کارهای تصویر محور امید بنکدار و کیوان علیمحمدی یا تجربهی متفاوتی مثل"دایره زنگی" پریسا بخت آور، ما را بر آن داشت تا ایشان را انتخاب کنیم چون این انعطاف در بسیاری از فیلمبرداران ما نیست. ضمن اینکه سابقه مستند سازی ایشان که خودشان پشت دوربین مستند بوده اند و چشمشان به تصویر مستند عادت کرده- نکتهی مهمی دیگری بود برای این انتخاب. قابی برای لبخند جلال زرنگار سپس در پاسخ به پرسشی درباره تلخی نفسگیر این فیلم توضیح داد: قطعا لحظات شیرینی در زندگی هر انسانِ حتی دردمندی وجود دارد اما در این فیلم عدم نمایش این لحظات به این خاطر است که تمام فیلم در راستای قاب کردن آن لبخندی است که در پایان فیلم بر لب جلال میآید. اگر جای دیگری شادمانی نشان میدادیم، اثر آن لبخند را از میان می بردیم. علی جلیلوند نیز در تکمیل این توضیحات گفت: در هر صورت چه بخواهیم و چه نخواهیم در جامعهی تلخی زندگی میکنیم. من نسبت به دنیا شناخت کوچکی دارم. اما دنیای سیاه و تلخ و ناراحت کنندهای است. به همین دلیل است که معتقدم "چهارشنبه 19 اردیبهشت" حرف مردم را میزند. چون اگر چیزی غیر از این به آنان بدهی، دروغ تو را میفهمند. همچنانکه اگر جامعه را تلخ تر از آنچه هست به آنان نشان دهی، باز هم آن را باور نمیکنند. هنوز امیدی هست این تهیه کننده اضافه کرد: شاید تفاوت این کار با یکسری کارهایی که خیلی راحت انگ سیاه نمایی به آن میچسبد، این است که در این فیلم امیدی هست. معتقدیم در این دنیای سیاه و غم انگیز نباید تماشاگر را با این تلخی تنها بگذاریم بلکه باید به او نشان دهیم هنوز میتوان امیدوارانه نگاه کرد. فیلم برشی از جامعه است؛ از آدمهایی که با آنان زندگی میکنیم و همه این فیلم قابی است برای لبخند جلال در آخرین سکانس که نشان میدهد میان این همه تاریکی، هنوز نوری باقی مانده. علی جلیلوند در ادامه با اشاره به واکنش مردم در اکرانهای مردمی جشنواره فیلم فجر یادآور شد: فارغ از هر شعاری، سینماگر دوست دارد مردم کارش را ببینند. به همین دلیل نظرشان خیلی مهم است. در جشنواره 24 اکران مردمی داشتیم. جامعه شناس نیستم، اما به هر حال سالهاست کار رسانه میکنم و در هر حال این کار، برداشتهایی به آدم میدهد. تصمیم ما بود که بدون فضا سازی رسانهای کار را به جشنواره برسانیم. در اکرانهای اولیه شاید 40 درصد سینما پر میشد. اما جالب است در آخرین اکرانهای مردمی تماشاگران روی زمین مینشستند. این اتفاق ما را به تبلیغات دهان به دهان تماشاگران در اکران عمومی امیدوار کرد. چون سینمای ما هنوز به همین نوع تبلیغ وابسته است و با بازیگر یا تبلیغات و جنجال رسانهای و ... نمیتوان کاری از پیش برد. در بخش پایانی این گفتگو مباحثی درباره برنامههای آینده این گروه مطرح شد و برادارن جلیلوند درباره فیلم بعدیشان مطالبی را مطرح کردند. بدقولی کردهایم وحید جلیلوند که این روزها با همراهی علی زرنگار مشغول نگارش فیلمنامهی تازهی خود است، در پاسخ به این پرسش که شروع موفق "چهارشنبه..." چقدر کار را برای ساخت فیلم بعدیاش سخت میکند، تاکید کرد: خیلی! اجازه دهید به همین پاسخ کوتاه بسنده کنم! او درباره وضعیت ساخت دومین فیلمش گفت: در حال نوشتن هستیم و از فروردین تا به حال مینویسیم . بدقولی هم کردهایم چون قرار بود تیرماه فیلمنامه را به آقای جلیلوند تحویل بدهیم! اما تاکنون دو نسخه خوب را کنار گذاشتهایم چون دنبال نسخهی بهتر هستیم! نمیدانم بعدا چه خواهد شد! این کارگردان در پاسخ به این پرسش که آیا میتوانید این روند وسواسگونه را حفظ کنید یا مثل بعضی هنرمندان، کارگردانی به شغل شما تبدیل میشود، گفت: واقعا نمیدانم در آینده چه خواهد شد! اما الان بعد از 20 و اندی سال کار در حوزه تئاتر، تلویزیون، رادیو و سینما هنوز هیچ شغلی ندارم! امیدوارم که هرگز هم نداشته باشم چون معتقدم پاشنه آشیل هرحرفهای "شغلی شدن" آن است با این حال نمیدانم بعدا چه پیش خواهد آمد. علی جلیلوند درباره استمرارش در حوزه تهیهکنندگی و اینکه حاضر است به جز برادر خودش برای کارگردان دیگری هم این اندازه شکیبا باشد، توضیح داد: طبیعتا آدم بابت کار درخشان صبر میکند و انرژی میگذارد. در هرصورت نزدیک 20 سال است با وحید همکاری میکنم. به جز سینما در حوزه مستندسازی هم با هم کار کردهایم. تا به امروز روالمان بر این بوده و طبیعتا همیشه اولویتم همکاری با وحید است. ممنوعیت تا اطلاع ثانوی در بخش پایان این گفتگو از وحید جلیلوند درباره همکاریاش با رادیو پرسیدیم و او توضیح داد: سال 82 در رادیو ممنوع الکار شدم. پیش از آن هم در مقاطع کوتاه ممنوع الکار شده بودم اما سال 82 این دوره خیلی طولانی شد و عملا تا اطلاع ثانوی بود! بنابراین از رادیو بیرون آمدم. در این سالها به عنوان میهمان، کارشناس و ... به رادیو میروم ولی امروزه هر صدایی که از من از رادیو پخش میشود، متعلق به قبل از سال 82 است. احتمالا حضور فیزیکیام در رادیو مساله داشته است! گفتگو را تلخ نکنیم! او در پاسخ به اینکه چرا در رادیو ممنوعالکار شده است، تاکید کرد: هرگز از هیچکدام از ممنوعیتهایم در رادیو و تلویزیون پشیمان نیستم چون سخن بیهوده نگفتم. حرفهایی بوده شبیه حرفهای «چهارشنبه ...» که طبیعتا رادیو و تلویزیون برنمیتابند. مواردش هم بسیار زیاد است اما بهتر است نگویم چون گفتگو تلخ میشود و فکر میکنم، نبش قبر 12 سال پیش، چندان خوشایند نباشد. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]
صفحات پیشنهادی
پرفروشترین فیلم جهان معرفی شد
پرفروشترین فیلم جهان معرفی شد شبح جدیدترین فیلم از مجموعه جیمز باند توانست در اولین هفته نمایش خود با رکوردشکنی به فروش جهانی بیش از 80 میلیون دست یابد خبرگزایر ایسنا شبح جدیدترین فیلم از مجموعه جیمز باند توانست در اولین هفته نمایش خود با رکوردشکنی به فروش جهانی بیش ازنمایش فیلم پر حاشیه سینمای ایران در ژاپن
نمایش فیلم پر حاشیه سینمای ایران در ژاپنتاریخ انتشار يکشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۱۵ ۳۸ "خانه دختر" فیلم پرحاشیه سینمای ایران در سال ۱۳۹۳ و ۹۴ در حالی که در داخل کشورمان از اقبال کمی برای اکران عمومی برخوردار است در بخش مسابقه جشنواره فیلم توکیو پذیرفته شد و در چندفیلم مستند قصه یک مرد به جشنواره بین المللی فیلم البا در نیویورک راه یافت
فیلم مستند قصه یک مرد به جشنواره بین المللی فیلم البا در نیویورک راه یافت قزوین- ایرنا- مدیرعامل کانون توانا گفت فیلم مستند قصه یک مرد که در سال 93 به همت شبکه افق صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تهیه و پخش شد به جشنواره بین المللی فیلم آلبا در نیوریورک راه یافته و از 26 تا 28 ابرترین آهنگساز فیلم سال 2015 معرفی شد
یکشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶ ۰۱ مایکل جاکینو موفق به کسب جایزه بهترین آهنگساز فیلم در سال 2015 از سوی جوایز جهانی ساوندترک شد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا پانزدهمین دوره جوایز جهانی ساوندترک که در حاشیه چهلودومین جشنواره فیلم گنت در بلژیک برگزار شد جایزه بهترعکس: هنرمندان در افتتاحیه یک فیلم
عکس هنرمندان در افتتاحیه یک فیلم تصاویری از بازیگران در افتتاحیه فیلم سینمایی ماهی سیاه کوچولو را مشاهده می کنید campec ir تصاویری از بازیگران در افتتاحیه فیلم سینمایی ماهی سیاه کوچولو را مشاهده می کنید تاریخ انتشار ۱۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶ ۰۱مرور آثار رهبر قنبری و كاوه بهرامی مقدم در جشنواره فیلم كوتاه
مرور آثار رهبر قنبری و كاوه بهرامی مقدم در جشنواره فیلم كوتاه در بخش جنبی سی و دومین جشنواره بینالمللی فیلم كوتاه آثار رهبر قنبری و كاوه بهرامی مقدم مرور میشود ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۰ آبان ساعت 15 33 به گزارش سرویس فرهنگی پانا بخش جنبی این جشنواره بخشی غیررقابتی بوده و فرصتی برایتقدیر از فیلمسازی نوجوانان
تقدیر از فیلمسازی نوجوانان برگزیدگان نخستین المپیاد فیلمسازی در سی و دومین جشنواره بینالمللی فیلم كوتاه تهران تقدیر میشوند ۱۳۹۴ يکشنبه ۱۰ آبان ساعت 15 34 به گزارش سرویس فرهنگی پانا این المپیاد توسط سازمان سینمایی بنیاد سینمای فارابی و انجمن سینمای جوانان ایران در 10 تیر ساوحشت را با این فیلم ها تجربه کنید
وحشت را با این فیلم ها تجربه کنید به مناسبت روز هالووین بیست فیلم برتر ترسناک هزاره جدید را بشناسید کافهسینما - سیدآریا قریشی به مناسبت روز هالووین بیست فیلم برتر ترسناک هزاره جدید را بشناسید 20 مه 2007 The Mist – فرانک دارابونتاین فیلم که بر اساس رمانی از استاد ودر سی و دومین جشنواره فیلم کوتاه صورت میگیرد مرور آثار رهبر قنبری و کاوه بهرامی مقدم
در سی و دومین جشنواره فیلم کوتاه صورت میگیردمرور آثار رهبر قنبری و کاوه بهرامی مقدمدر بخش جنبی سی و دومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه آثار رهبر قنبری و کاوه بهرامی مقدم مرور میشود به گزارش خبرگزاری فارس بخش جنبی این جشنواره بخشی غیر رقابتی بوده و فرصتی برای تبادل اندیشه و تزنان شاه در فیلم «معمای شاه» +تصاویر
به کارگردانی محمدرضا ورزی زنان شاه در فیلم معمای شاه تصاویر مجموعه تلویزیونی معمای شاه از روز جمعه 15 آبان ماه روی آنتن شبکه یک سیما می رود به گزارش سرویس فرهنگی جام نیـوز پخش سریال تلویزیونی «معمای شاه» جدیدترین محصول سیمای جمهوری اسلامی ایران با موضوع-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها