محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846117163
گفتوگو با برادران جلیلوند درباره «چهارشنبه 19 اردیبهشت» معیار فیلمساز «مردم» است/لنز سینما درون فیلمساز را بروز میدهد/ کاراکترهای فیلمم را دوست دارم
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفتوگو با برادران جلیلوند درباره «چهارشنبه 19 اردیبهشت»
معیار فیلمساز «مردم» است/لنز سینما درون فیلمساز را بروز میدهد/ کاراکترهای فیلمم را دوست دارم
وحید جلیلوند کارگردان فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» با اشاره به این نکته که مهمترین معیار فیلمساز «مردم» است گفت:ما تصمیم نگرفتیم که از تلخیها بگوییم این تلخیها ناگریز مشاهدات ما هستند و وجود دارند.
خبرگزاری فارس_ زهرا قزیلی:«چهارشنبه 19 اردیبهشت» نقدی جدی به جامعه دارد فیلم فضایی دارد که برای فیلمساز پرسه زدن در زاغهها و بیغوله های فقر زده و سرک کشیدن مداوم در سفره های بی رونق طبقات محروم فراهم بوده است اما فیلمساز از آن پرهیز کرده و تلاش داشته است به اندازه ای که نیاز فیلمش است از ماجرا پرده برداری کند و به اندازه نیاز اثر به سراغ درونیات و تلاطم روحی شخصیتهای فیلمش می رود. فیلم اثری انسانی و دغدغهمند است که به دور از هرگونه درشت نمایی و شعاری شدن فیلمی مطلوب و مثال زدنی است. فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» علاوه بر دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی از جشنواره فیلم فجر توانست نظر جشنواره های خارجی را به خود جلب کند و در جشنواره ونیز موفق به دریافت جایزه منتقدان شد که از اهمیت خاصی برخوردار است. نگاه انسانی و درست فیلم باعث شد فیلم با مخاطب خارجی به درستی ارتباط برقرار کند و تاکنون 6 کشور اروپایی فیلم را برای نمایش در سینماهای اروپا خریداری کردند. به عقیده بسیاری از کارشناسان ایرانی و خارجی فیلم روایتی بدون عیب و نقص دارد که با توجه به اهمیت فیلمنامه در اولین بخش از میزگرد فیلم با وحید جلیلوند درباره جزئیات فیلمنامه و نوع نگاهش به جامعه توجه داشتیم .در میزگرد خبرگزاری فارس علی جلیلوند به عنوان تهیه کننده درباره پتانسیل فیلم در برقرای ارتباط با مخاطب خارجی و تولید فیلم، سعید داخ درباره ایفای نقش سرگرد نیز به گفت و گو نشستیم که در بخش های دیگر منتشر خواهد شد. *مهمترین معیار فیلمساز «مردم» است یک فیلم انسانی با موضوعی اجتماعی ساختید این فیلم نگاهی منتقدانه به جامعه در بر دارد،مشکلات را می بیند اما هیچ گاه درشت نمایی نمی کند . در شرایطی که بستر مناسب برای سر کشیدن به بیغوله ها و ... فراهم بود توانستید از درشت نمایی دوری کنید و به عقیده شما چقدر مخاطب امروز ما نیاز به چنین فیلمی دارد؟ باید این توضیح را قبل از پاسخگویی به سوال شما بدهم، من قائل به سیاه نمایی در فیلم های سینمایی (فیلم خودم یا دیگران) نیستم و این واژه را نمی فهمم. اگر شاخص هر فیلمساز بیان «واقعیت» باشد نه آگراندیسمان کردن واقعیت، فیلم دچار درشت نمایی و سانسور نخواهد شد. اگر متر و معیاری به نام واقعیت در کار داشته باشیم هیچ گاه دچار مشکل نخواهیم شد مهمترین معیار هم «مردم» هستند. مردم سینمایی که بیش از اندازه مساله ای را بزرگنمایی کند دوست ندارند. ممکن است در لحظه به آن بزرگنمایی توجه کنند یا با تشویق، ابراز احساسات کنند اما دوست ندارندو نهایتا فیلم محبوب شان نیست . *هنرمندی که بین مردم زندگی می کند حرف مردم را منتقل می کند ممکن است در اذهان هم باقی نماند بله . اما فیلمی که با زندگی واقعی مردم قرابت دارد، در ذهن ماندنی خواهد شد. آدمهای فیلم اگر دردی راتحمل می کنند و یا می خندند اگر دچار تلخی یا آغشته به شیرینی هستند از جنس واقعیت اند و این برای مخاطب لذت بخش است و احساس درشت نمایی هم نمی کنند. اجازه دهید بخش دوم سوال را این طور پاسخ دهم .معتقدم هر هنرمندی در هر رشتهای براساس آنچه که در جامعه اش اتفاق می افتد متن اش را می نویسد وبه تبع آن زیرمتن و فرامتن اش را می نویسد. نمی توانید جامعه را خوب رصد کنید اما از آن فاصله بگیرید و چیز دیگری بنویسید. این امر شدنی نیست. هنرمندی که بین مردم زندگی می کند ناخودآگاه حرف مردم را منتقل میکند . بعد از بیش از دو دهه ساخت مستند اجتماعی، رفتن در کوره پزکوره ها و ... ناخودآگاه از چیزهایی درد می کشی و از چیزهایی شاد می شوی و از آن لذت می بری و این شادی ها و غم ها دائم روی فرد تاثیرگذار است حتی اگر فیلم نسازد . ممکن است در هنگام خوردن غذا هم بخشی از واقعه ای که دیدی و آزار دهنده بوده را به دیگران منتقل کنی. اگر واقعاً در دل جامعه زندگی کنی مسایل جامعه ناخودآگاه وارد اثرت می شوند. ساز هم می زنی ناخودآگاه تلخ می زنی . شعر می گویی اما تلخ می گویی . فیلمنامه می نویسی اما حس می کنی که تلخ می شود. ما تصمیم نگرفتیم که از تلخی ها بگوییم این تلخی ها ناگریز مشاهدات ما هستند و وجود دارند. *زندگی با مردم پتانسیل عجیبی در من ایجاد می کند چقدر در جامعه هستید؟ براساس فعالیت در حوزه مستنداین قدر در جامعه حضور دارید؟ یک بخشی از آن مربوط به حرفه ام است و بخش دیگر کاملاً شخصی است .مطالعه مردم با درون مردم بودن دو امر جدای از یکدیگر است. یک بخشی مربوط به این مهم است که برای تولید بیش از 30 مستند ناگزیر به مطالعه جامعه شدم. بخش دیگر این است که من هم مانند دیگر افرادجامعه هستم و زندگی می کنم. وقتی وجه آرتیستیک خود را فراموش کنیم به راحتی می توانیم زندگی کنیم. این نوع زندگی پتانسیل عجیبی در من ایجاد میکند.
*لنز سینما درون فیلمساز را بروز می دهد/ همه کاراکترهای فیلم ام را دوست دارم و در جایگاهشان به آن ها حق می دهم «چهارشنبه 19 اردیبهشت » در سه روایت به زندگی لیلا، جلال و ستاره می پردازد که به خاطر انتخاب های گذشته و احیانا آینده در موقعیت های مختلف این افراد قرار می گیرند و هر سه تلاش می کنند به مشکلات (منطقی یا غیر منطقی) فائق آیند. فیلمساز هیچ قضاوتی درباره هیچ یک از این افراد نمی کند و پرهیز از «قضاوت » نقطه عطف فیلم است. چگونه از قضاوت کاراکترها در فیلم پرهیز کردید کار سختی که کمتر ما در آثارمان شاهد آن هستیم. بخشی از این قضاوت نکردن ریشه در خانواده های ما (من ،علی زرنگار و حسین مهکام) دارد، پیرامتنی است. احتمالا خانواده های ما از قضاوت کردن پرهیز کردند. در مورد خودم اینگونه می توانم شرح دهم که مادرم فردی مذهبی است اما درب خانه ما به روی همه افراد با هر نوع نگاه و عقیده و سلیقهای باز بود، مادرم هیچ گاه قضاوت نمی کرد و هیچ تغییری در نگاهش به افراد مذهبی با دیگران وجود نداشت. من معتقدم مادرم «پروردگار خودش بودن است» به این معنی که مادرم در برخورد با متمول ترین فرد در میان اقوام - که دارایی اش از حساب و کتاب خارج بود- با همان قدرت و قوتی صحبت می کند که در کنار فقیرترین افراد اقوام قرار می گیرد و صحبت می کند. ناخودآگاهِ افراد در بروز و ظهور رفتارشان بسیار تاثیرگذار است. سر کلاس هایم هم تاکید دارم بیشتر از آن که به دانش نظری مان اضافه کنیم بهتر است بدانیم؛ هستیم و چه هستیم؟ با احترام به رفقا، همه بزرگترها و اساتید در عرصه سینما به نظرم لنز سینما بقدری بی حیا است که حد و مرزی ندارد . درون فیلمساز را زودتر از آدم های جلوی دوربین به نمایش می گذارد. اگر «قضاوت نکردن» درون فیلمساز باشد در فیلم بروز می کند. نمی توان در واقعیت اطرافیان را قضاوت کرد اما در فیلم از این کار برحذر بود. کاراکترهای فیلمم را دوست دارم درباره آنها قضاوت تلخ یا منفی نمی کنم نکته دوم این که من تمام کاراکترهای فیلم ام را دوست دارم و به هریک از آن ها در جایگاه خودشان حق می دهم. تمام نیروهای مقابلی که در فیلم می بینیم را دوست دارم . من به همان اندازه که به اسماعیل (بروز ارجمند) برای تعصب، غیرت و شرافت طبقه اجتماعی اش حق می دهم به مرتضی هم حق می دهم که بی عقلی ، شیطنت و جوانی کند. به همان اندازه که به لیلا (نیکی کریمی) حق می دهم به علی هم حق می دهم. به همان اندازه که به جلال (امیر آقایی) حق می دهم به میترا هم حق می دهم زیرا نماینده فرد پا روی زمینی است که کاملاً در جایگاه و با استدلال های خودش درست می گوید . جلال هم نماینده فردی است که دردی کشیده و این زخم جایی سر باز کرده است. به پلیس قصه حق می دهم که شدت و حدت کند و تند شود. بعد از فیلم افرادی گفتند که پلیس فیلم تند است. اگر منش پلیس اینقدر شدت و قدرت و توان نداشته باشد بهتر است این شغل را کنار بگذارد. پلیسی که نتواند محله عریض و طویلی که در فیلم شاهد آن هستیم را کنترل کند باید این لباس را درآورد. اگر قرار است با قربون صدقه این کار را انجام دهد دروغ است و واقعی نیست. سعید داخ: در فیلم یک نکته حایز اهمیت وجود دارد و وحید جلیلوند نسبت به آن تعمد داشت. برای اولین بار پلیس کلانتری را در فیلم «چهارشنبه...» شاهد هستید. تا به حال هر قدر نقش پلیس بازی شده یا مربوط به آگاهی بوده یا ادای پلیس فرنگی را درآورده است و ژست گرفتند. درحالی که ما پلیس کلانتری را می بینیم و نه پلیس آگاهی یا پلیسی که در فرهنگ ما نیست. نکته ظریفی در فیلم بود که کمتر به آن توجه شد. جلیلوند: اگر 5 نفر در کوچه دعوا کنند مامور کلانتری برای اینکه به قائله خاتمه بدهد،داد می زند و باید این کار را انجام دهد. پلیس قصه ام را دوست دارم زیرا پلیس قصه من آدم بدی نیست ، شریف است و لحظه ای که منطقی را می شنود بر اساس آن منطق عمل می کند. پلیس قصه من ضجه های افراد اطراف ماشینش را می شنود.به همان اندازه به جلال که روبروی پلیس قرار می گیرد و می گوید: «شما همه آگهی روزنامه ها را چک می کنید؟» حق می دهم. زیرا ماموران مختلف از ارگان های مختلف وجود دارند که به جای اینکه کنار مردم باشند روبروی آن ها قرار می گیرند. در دنیای شخصی خودم وقتی افراد مختلف را دوست دارم با تمام نقاط ضعف و قوت شان آن ها را می پذیرم . خودم را هم با همه بدی ها و خوبی ها یم دوست دارم زیرا انسان هستم و ممکن است جایی اشتباه و خطا کنم. چون مجموعه کاراکترهایم را دوست دارم درباره آن ها قضاوت منفی ، برنده یا تلخ ندارم. اپیزودیک بودن داستان کار فیلمنامه نویس ها - که خودتان یکی از آن ها هستید- را بسیار سخت می کند و ما هیچ کجا انفصال در ارایه روایت نمی بینیم که کار سختی است تجربه ای از این دست را کمتر در سینمای ایران می بینم . به عقیده من بیش از این که فیلم سه اپیزود باشد یک قصه در سه روایت است. ساختار سینمای اپیزودیک متفاوت از قصه ما است. قائل به اپیزودیک بودن فیلم نیستید؟ با تعاریف کلاسیکی که از سینمای اپیزودیک ارایه می شود نه. «چهارشنبه...» یک فیلم است با سه روایت یا سه زاویه دید. روایت ما اول شخص است از ابتدا به این نوع شیوه در روایت توجه داشتید دقیقا. اما نه به این صورت که برای ساختار، فیلمنامه بنویسیم. بلکه فیلمنامه و مفهومی که قصد داشتیم به مخاطب منتقل کنیم این ساختار را می طلبید . البته این بدین مفهوم نیست که نمی توانستیم در یک ساختار خطی قصه را روایت کنیم . این نوع روایت گویاتر و مفهوم تر بود. علی الخصوص تعمد داشتیم به خاطر همذات پنداری با کاراکترهای اصلی فیلم، روایت مان اول شخص باشد و با یک کاراکتر تا یک نقطه جلو برویم .تاکید ما در هر روایت، اول شخص بودن روای بود طبیعتاً سه روایت شدن یا به تعبیری سه قطع یا اپیزود شدن به این دلیل بود. ادامه دارد... انتهای پیام/
94/08/06 - 07:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]
صفحات پیشنهادی
غلامرضا فرجی در گفتوگو با فارس قرارداد اکران «ناهید» و «چهارشنبه خون به پا میشود» ثبت شد
غلامرضا فرجی در گفتوگو با فارسقرارداد اکران ناهید و چهارشنبه خون به پا میشود ثبت شدسخنگوی شورای صنفی نمایش گفت قرارداد ۲ فیلم ناهید و چهارشنبه خون به پا میشود در جلسه شورای صنفی نمایش به ثبت رسید غلامرضا فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش در گفتوگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارپوستر «چهارشنبه 19 اردیبهشت» رونمایی شد
پوستر چهارشنبه 19 اردیبهشت رونمایی شددر آستانه اکران فیلم چهارشنبه 19 اردیبهشت به کارگردانی وحید جلیلوند از پوستر این فیلم رونمایی شد به گزارش خبرگزاری فارس این فیلم اولین تجربه کارگردانی جلیلوند است که توانست در سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر دو جایزه بهترین فیلم و بهترین کارنیکی کریمی سهشنبه با «چهارشنبه 19 اردیبهشت» به سینما خواهد آمد
نیکی کریمی سهشنبه با چهارشنبه 19 اردیبهشت به سینما خواهد آمد فرهنگ > سینما - تسنیم نوشت فیلم سینمایی چهارشنبه 19 اردیبهشت به کارگردانی وحید جلیلوند در گروه آزاد و از سه شنبه پنج آبان در سینماهای کشور اکران میشود چهارشنبه 19 اردیبهشت امیر آقایی وحید جلیلونحرفهای وزیر درباره «رستاخیز» و «اپرای عاشورا»
حرفهای وزیر درباره رستاخیز و اپرای عاشورا فرهنگ > موسیقی - ایسنا نوشت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن رد تکخوانی زن در اپرای عاشورا از این اپرا دفاع کرد او همچنین درباره اکران فیلم رستاخیز اظهارنظر کرد علی جنتی در حاشیه آیین رونمایی از طرح حمایت از ترجمهنیوشا ضیغمی در گفتوگو با فارس «مغز نارنجی» یک تجربه جدید در سینمای ایران است/به عنوان سفیر کودکان ک
نیوشا ضیغمی در گفتوگو با فارسمغز نارنجی یک تجربه جدید در سینمای ایران است به عنوان سفیر کودکان کار مشغول فعالیت هستمنیوشا ضیغمی گفت فیلم سینمایی مغز نارنجی فضای خاصی دارد و در دو فاز رئال و اسپشیال افکت فیلمبرداری میشود که یک تجربه جدید در سینمای ایران است و همچنان به عنوان سسینمای مصر/ مصریها «دعدوش» را درباره داعش میسازند
سینمای مصر مصریها دعدوش را درباره داعش میسازنداین روزها سینما و تلویزیون در جهان عرب به دنبال تمسخر داعش است و مصریها نیز در این زمینه فیلم دعدوش را در حال ساخت دارند به گزارش خبرنگار فرهنگی فارس این روزها سینما و تلویزیون در جهان عرب به دنبال تمسخر داعش است و این بار سینمحدادعادل در گفتوگو با فارس: عدهای شوخی من را در «خندوانه» جدی گرفتند
حدادعادل در گفتوگو با فارس عدهای شوخی من را در خندوانه جدی گرفتندرئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت عدهای شوخی من راجع به شوخی با کلمات کشلقمه و دراز لقمه را جدی گرفتند و جوی درست کردند آنها که این سر و صدا را درست کردند یا شوخی را نمیشناسند یا اینکه غرضی در دل دارند غلیادداشت مدیرعامل موسسه اوج درباره انیمیشن «بازگشت» یک اتفاق خوب برای سینمای انیمیشن کشور/قصهای دربا
یادداشت مدیرعامل موسسه اوج درباره انیمیشن بازگشتیک اتفاق خوب برای سینمای انیمیشن کشور قصهای درباره اولین هولوکاست تاریخ بشراحسان محمدحسنی رییس سازمان هنری رسانهای اوج با انتشار تصاویری از سوّمین پروژه سنگین سینمایی این سازمان انیمیشن سینمایی بازگشت را قصهای درباره اولین هولوکانیوشا ضیغمی در گفتوگو با فارس: «مغز نارنجی» یک تجربه جدید در سینمای ایران است/ به عنوان سفیر کودکان
نیوشا ضیغمی در گفتوگو با فارس مغز نارنجی یک تجربه جدید در سینمای ایران است به عنوان سفیر کودکان کار مشغول فعالیتمنیوشا ضیغمی گفت فیلم سینمایی مغز نارنجی فضای خاصی دارد و در دو فاز رئال و اسپیشیال افکت فیلمبرداری میشود که یک تجربه جدید در سینمای ایران است نیوشا ضیغمی در گفتوگفتوگوی فارس با بهرنگ توفیقی کارگردان سریال «آمین» تعجیل در قصه ها مخاطب «آمین» را سردرگم
گفتوگوی فارس با بهرنگ توفیقی کارگردان سریال آمینتعجیل در قصه ها مخاطب آمین را سردرگم کرده است حذفیات کمی داشتیمتوفیقی گفت زمانی که برای پرداختن به این قصه در نظر گرفته شده بود از ابتدا باید بیشتر در نظر گرفته میشد و الان که دیدم متوجه شدم که تعجیل در قصهها و پرداخت به کاراکتر-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها