تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 21 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):شيطان به سپاهيانش مى گويد: ميان مردم حسد و تجاوزگرى بياندازيد چون اين دو، نزد خدا بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814971688




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

با وجود امام سجاد(ع) چرا مختار به خونخواهی برخاست؟


واضح آرشیو وب فارسی:جامعه آنلاین: آنچه در این بین نباید مورد غفلت قرار گیرد، هدف قیام است، هدفی که امام حسین(ع)به خاطر آن به شهادت رسید(حفظ اسلام و زدودن جهالت از دل ها)همان هدف را امام سجاد...سیره اخلاقی امام سجاد(ع) قبل و بعد از امامت بخصوص در واقعه کربلا چگونه بوده است؟ مرکز پاسخگویی به شبهات دینی به مناسبت سالروز شهادت امام سجاد(ع) به سوالاتی در زمینه اینکه فعالیت های سیاسی و سیره امام سجاد(ع) پاسخ داد. چرا مختار به خون خواهی برخاست؟ ∇قیام نکردن امام سجاد(ع) عوامل مختلفی داشته است؛ آنچه بیان نمودید، درباره تقیه می تواند یکی ازدلایل باشد. اما دلایل مهم تر دیگری در بین بوده، مثلاً یکی از علت هایی که ائمه(ع) دست به قیام نمی زده اند، نداشتن اصحاب و یاران واقعی است. ∇در زمان امام سجاد وضع به گونه ای بود که امام از این وضع رنج برده و فرمود: «در تمام مکه و مدینه، بیست نفر نیستند که ما را دوست بدارند». ∇ جملات امام دقیقاً وضع جامعه عصر امام و عدم حمایت مردم از خاندان پیامبر را نشان می دهد. امام سجاد در چنین وضع چگونه می توانست قیام کند؟! ∇مهم ترین علت قیام نکردن امام سجاد(ع) نیز همین مسأله بوده است. در زمان امام حسن(ع) عده زیادی اطراف حضرت بودند، ولی بیش تر آن ها سست عنصر و بی وفا بودند، تا چه رسد به زمان امام زین العابدین. ∇ نیز سایر شرایط در قیام لازم است که فراهم باشد. ∇می توان بین شرایط امام سجاد(ع) و مختار مقایسه انجام داد و چنین نتیجه گرفت: نخست: جایگاهی که امام سجاد در آن قرار داشت، به عنوان امام شیعیان شرایط خاص به خود را می طلبید که بسیاری از این شرائط را سایرین دارا نبودند. بنا بر این شرائط قیام برای امام با شرائط قیام برای مختار متفاوت می باشد. معیار هائی که امام در قیام رعایت می کند، با معیارهای مختار بسیار متفاوت است. دوم: برخی شرایط برای مختار فراهم بوده است. اما برای امام سجاد(ع) فراهم نبوده. ∇فراهم بودن شرایط قیام برای مختار نمی تواند دلیل بر این باشد که برای امام هم شرایط فراهم بوده است. ∇خطر شهادت و از بین رفتن نور امامت را خداوند متعال در کربلا دفع نمود. تقدیر الهی بر این رقم خورده بود که امام سجاد چهارمین پیشوای شیعیان زنده بماند. قیام حضرت قطعاً به کشته شدن وی و فقدان جبران ناپذیر امام منجر می شد. همان گونه که با چنین عاقبتی مختار به شهادت رسید. ∇آنچه در این بین نباید مورد غفلت قرار گیرد، هدف قیام است، هدفی که امام حسین(ع)به خاطر آن به شهادت رسید(حفظ اسلام و زدودن جهالت از دل ها)همان هدف را امام سجاد با نهضتی دیگر که در ادامه نهضت حسینی است، ادامه داده است. دیگر نیازی به ریختن خون نبود. نیازی به انتقام گیری به وسیله امام سجاد نبود. ∇ پس از شهادت امام حسین(ع) حضرت امام سجاد زین العابدین(ع)نقش بسیار مؤثری در بیدار کردن مردم و زنده کردن مظلومیت پدر بزرگوارشان داشتند، چه در قالب خطبه ها و چه در قالب دعا و نیایش که معارف و روشنگری های خویش را به مردم ارائه می نمود. ∇ یکی از کارهای بسیار مؤثر حضرت خطبه هایی بود که در راه اسارت خواند. یکی از خطبه ها در مسجد امویان در شام بود. در خطبه ها جنایات یزید را برملاء کرد. فضائل جدش خاتم الانبیاء «صلی الله علیه و آله» و حضرت علی مرتضی(ع) را برای مردم بیان کرد. نقش دیگری که حضرت ایفا کرد، گریه مستمر و عزاداری حضرت برای پدرش بود. امام در خلال این صحنه ها مظلومیت و شهادت پدر و برادران و یاران پدرش را یادآور می شد. این ها در حرکت هایی که بعد علیه حکومت بنی امیه صورت گرفت که منجر به سقوط خاندان آن ها شد، مؤثر بود. سیره اخلاقی امام سجاد(ع)چگونه بوده است؟ پـیـشـوای چـهـارم، انـسانی کامل و برگزیده حق و در همه جهات اخلاقی، عبادی و علمی به اوج کـمـال رسـیـده و نمونه مجسم و عینی قرآن و رسول خدا(ص) بود. در دوران سیاه حکومت اموی که ارزشهای انسانی و فضائل اخلاقی به فراموشی سپرده شده بود آن امـام هـُمـام، چـون خـورشـیـدی فـروزنـده درخـشـیـد و وجـودش مـجـمـع هـمـه فـضائل و ارزشهای فراموش شده گردید. در این مجال جلوه ها و نمونه هایی از فضائل، سیره و مکارم اخلاقی آن حضرت را که الگویی بی بدیل برای جوامع بشری است به تصویر می کشیم: ۱-  فزونی عبادت و نیایش امام چهارم (ع) در پیشگاه خدا به حدی بود که آن حضرت سرور و زینت بخش عبادت کنندگان (سید العابدین، زین العابدین) و بسیار سجده کننده (سجّاد) لقب یافت. ۲- عفو و گـذشت و پاسخ بدی را به نیکی دادن از دیگر خصلتهای پیشوای چهارم (ع) بود. ۳- بـخـشـش بـه نـیازمندان و رسیدگی به مشکلات آنان، خصلت فراگیر همه امامان معصوم علیهم السّلام و از جمله فضیلت های امام سجاد (ع) بود. ۴- امـام چـهـارم هـمـچـون سـایر امامان علیهم السلام، شجاع، دلیر و ظلم ستیز بود. موضع سخت و سـخـنـان کـوبـنـده آن حـضـرت در بـرابـر ستمگران خودکامه ای همچون (عبیداللّه)، (یزید) و (عبدالملک) بهترین گواه قوّت روحی و شجاعت آن بزرگوار در جریان های بعد از واقعه کربلا و دوران امامت آن امام همام است. نتیجه آنکه سیره اخلاقی و فضایل و کرامات اهل بیت (ع) کاملترین و بی بدیل ترین سیره و فضایل اخلاقی است و منحصر به یک دوره یا مرحله ای از زندگی پربار ایشان نمی شود و در لحظه لحظه زندگی ایشان ساری و جاری است. اما این روحیات و کمالات بسته به شرایط زمانی و مکانی و در برابر افراد و جریان ها متفاوت است. پاسخ تفصیلی: پـیـشـوای چـهـارم، انـسانی کامل و برگزیده حق و در همه جهات اخلاقی، عبادی و علمی به اوج کـمـال رسـیـده و نمونه مجسم و عینی قرآن و رسول خدا(ص) بود. در دوران سیاه حکومت اموی که ارزشهای انسانی و فضائل اخلاقی به فراموشی سپرده شده و مردم به جای مشاهده زهد، ساده زیستی، تواضع، نوع دوستی، نرم خویی و رعیت پروری از زمامداران خود به عنوان خلیفه پـیـامبر(ص)، شاهد دنیا طلبی، اشرافیت، تجمّل گرایی، خود محوری و بزرگ بینی آنان بـودنـد، آن امـام هـُمـام، چـون خـورشـیـدی فـروزنـده درخـشـیـد و وجـودش مـجـمـع هـمـه فـضائل و ارزشهای فراموش شده گشت؛ چندانکه دوست و دشمن را به تحسین واداشت. محمد بن طلحه شافعی می نویسد: او، زینت عبادت کنندگان، پیشوای زاهدان، سرور پرهیزکاران و امام مؤمنان است، سیره اش گواه آن اسـت کـه وی فرزند صالح رسول خدا(ص) و سیمایش بیانگر مقام قرب او نزد پروردگار است. فضائل، سیره و مکارم اخلاقی حضرت: فزونی عبادت و نیایش امام چهارم (ع) در پیشگاه خدا به حدی بود که آن حضرت سرور و زینت بخش عبادت کنندگان (سید العابدین، زین العابدین) و بسیار سجده کننده (سجّاد) لقب یافت. وی در پیشگاه حقّ به قدری پیشانی بر خاک می سایید که همه مواضع سجده اش پینه می بست و هـر سـال دو بـار و هـر بـار پـنـج عـدد از پـینه ها را می برید، از این رو، به آن حضرت (ذُو الثَّفـَنـات) (یـعـنـی صـاحـب پـیـنـه هـا) مـی گـفـتـنـد. امـام سـجـّاد(ع) هـنـگـامـی کـه وضـو مـی گـرفـت رنـگ از چهره مبارکش می پرید. از علّت آن سؤال شد. فرمود: آیا می دانید می خواهم در برابر چه کسی بایستم؟! امام باقر(ع) در مورد علت ملقّب شدن پدر بزرگوارش به لقب (سجاد) می فرماید: او را سـجـّاد نـامیدند، چون: هیچگاه نعمتی را به یاد نمی آورد مگر آن که سجده می کرد؛ هیچ وقت آیـه ای از قـرآن را کـه سجده (واجب یا مستحب) داشت نمی خواند مگر آن که سجده می کرد؛ خداوند هـیـچـگـاه بـدی و ناگواری را از او دفع نکرد مگر آن که سجده کرد، هیچ زمان از نماز واجب فارغ نـشـد مـگـر آنـ کـه سـجده کرد، هیچگاه بین دو نفر را اصلاح نکرد مگر آن که سجده کرد، (بر اثر فـزونـی ایـن سـجـده هـا) آثـار سـجـده در تـمـامـی مـواضـع سـجـود آن حـضـرت نـمـایـان بود. عفو و گـذشت و پاسخ بدی را به نیکی دادن از دیگر خصلتهای پیشوای چهارم (ع) بود. آن امام همام از این خوی برجسته خود چنین یاد می کند: «جـرعـه ای نـنـوشـیـدم کـه نـزد مـن مـحـبوبتر از جرعه خشمی باشد که در مقام تلافی صاحب آن برنیایم. » [فرو بردن خشم برای من، گواراترین نوشیدنیها بود!] روزی مـردی هـاشمی به امام (ع) جسارت کرد. آن حضرت سخنی نگفت. پس از بازگشت آن مرد، امام (ع) به حاضران فرمود: آنـچـه ایـن مـرد گـفـت، شـنـیـدیـد؛ دوست دارم همراه من بیایید تا نزد او برویم و پاسخ مرا نیز بشنوید. امام (ع) به راه افتاد و این آیه را تلاوت می کرد: «پـرهـیـزکاران کسانی هستند که.. . خشم خود را فرو می برند، و از خطای مردم در می گذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست می دارد. » امـام (ع) به در منزل آن مرد رسید. وی ـ که تصور می کرد امام (ع) برای تلافی آمده است ـ در حالی که خود را آماده پاسخ و برخورد کرده بود بیرون آمد. امام (ع) به وی فرمود: ای برادر! تو لحظاتی پیش نزد من آمدی و سخنانی گفتی؛ آنچه گفتی اگر در من هست خداوند مرا بیامرزد، و اگر نیست خدا تو را بیامرزد. آن مرد با دیدن چنین واکنشی از امام (ع) شرمنده شد و بر پیشانی آن حضرت بوسه زد و گفت: آنچه گفتم در شما نبود و خود بدان سزاوارترم!  بـخـشـش بـه نـیازمندان و رسیدگی به مشکلات آنان، خصلت فراگیر همه امامان معصوم علیهم السّلام بود که در زندگی هر یک از آن بزرگواران نمونه های فراوانی به چشم می خورد. امام سجّاد(ع) زندگی تعداد زیادی از خانواده های مستمند را تأمین می کرد. و هر شـب بـا انـبـانـی انباشته از نان و خرما و.. . به طور ناشناس به خانه های آنان می رفت. تا وقـتـی کـه آن حضرت زنده بود کسی نفهمید که نیازهای آنان را چه کسی تأمین می کند. پس از شهادت آن حضرت دریافتند که آن فرد ناشناس علی بن حسین (ع) بوده است. پیشوای چهارم هیچ غذایی نمی خورد مگر آن که همانند آن را صدقه می داد و می فرمود: هـرگـز بـه(حـقـیـقـت)نـیـکـوکـاری نمی رسید مگر آن که از آنچه دوست می دارید(در راه خدا)انفاق کنید. روش امـام زیـن العـابـدیـن (ع) در انـفـاق و صـدقـه دادن ایـن بـود کـه قـبـل از آنـکـه صـدقـه را بـه نـیـازمـنـد بـدهـد آن را مـی بـوسـیـد. وقـتـی از عـلّت آن سـؤال شد، فرمود: من دست سؤال کننده را نمی بوسم، بلکه دست پروردگارم را بوسه می زنم. صدقه پیش از آن که به دست نیازمند برسد به دست پروردگارم می رسد. روش دیـگـر آن گـرامـی در صـدقـه، سـرّی انـجـام دادن آن بـود. آن بزرگوار در این باره می فرمود: صدقه پنهانی، (آتش) خشم پروردگار را خاموش می کند. امـام چـهـارم هـمـچـون سـایر امامان علیهم السلام، شجاع، دلیر و ظلم ستیز بود. موضع سخت و سـخـنـان کـوبـنـده آن حـضـرت در بـرابـر ستمگران خودکامه ای همچون عبیداللّه، یزید و عبدالملک بهترین گواه قوّت روحی و شجاعت آن بزرگوار در جریان های بعد از واقعه کربلا و دوران امامت آن امام همام است. در بـرابـر عـبـیـداللّه کـه آن حـضـرت را تـهـدیـد بـه قتل کرده بود فرمود: آیا مرا به کشتن تهدید می کنی؟ مگر نمی دانی که کشته شدن (در راه خدا) روش ما و شهادت، کرامت ماست؟ در برابر یزید فرمود: ای پـسر معاویه و هند و صخر! تو می دانی که جدّم علی بن ابی طالب (ع) در روز بدر، احد و احزاب پرچمدار اسلام بود؛ ولی پدر و جدّ تو پرچمدار کافران بودند. در برابر عبدالملک که آن حضرت را احضار کرد و گفت: من که قاتل پدر شما نیستم، پس چرا با ما رفت و آمد نمی کنید؟: امام فرمود: قـاتـل پـدرم هـر چند به زندگی دنیوی او خاتمه داد؛ لیکن آخرت خویش را با این جنایت، تباه ساخت؛ اگر تو هم دوست داری مانند او باشی باش! اتـّخـاذ چـنـیـن موضع قاطع و بیان چنین سخنان عتاب آمیز در برابر این حاکمان قلدر و مستبدّ، در کاخ و محلّ حکومت آنان، شجاعتی فوق تصور می طلبد. به علاوه خطبه آتشین آن حضرت در کاخ یزید که به افشاگری جنایت ها و ظلم و فساد دستگاه بنی امیه و خصوصاً یزید انجامید نیز نشان از اوج قدرت روحی و شجاعت آن حضرت دارد. نتیجه آن که سیره اخلاقی و فضایل و کرامات اهل بیت (ع) کامل ترین و بی بدیل ترین سیره و فضایل اخلاقی است و منحصر به یک دوره یا مرحله ای از زندگی پربار ایشان نمی شود و در لحظه لحظه زندگی ایشان ساری و جاری است. اما این روحیات و کمالات بسته به شرایط زمانی و مکانی و در برابر افراد و جریان ها متفاوت است. گاهی در برابر مستضعفان و محرومان و ضعفای جامعه.. . وَالْکاظِمینَ الْغَیظَ، وَ الْعافینَ عَنِ النّاسِ اند و انفاق و محبت و گذشت از سرتاسر وجودشان لبریز می شود، و گاهی نیز در برابر مستکبران و ظالمان و حاکمان جور و ستم، شجاع ترین، دلیرترین و محکم ترین انسان ها برای ستاندن حق مظلوم از ظالم اند. منبع: فردا


سه شنبه ، ۵آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جامعه آنلاین]
[مشاهده در: www.jameehonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن