تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835741633
مهدی شکیبایی/ بخش دوم و پایانی ابعاد انسانی، دینی و ملی حمایت ایران از قضیه فلسطین
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مهدی شکیبایی/ بخش دوم و پایانی
ابعاد انسانی، دینی و ملی حمایت ایران از قضیه فلسطین
به قضیه فلسطین به عنوان مسئله مبتلابه جهان اسلام و بشریت از سه وجه انسانی، دینی و ملی میتوان پرداخت و نسبت ما به عنوان جمهوری اسلامی ایران با آن در هر یک از این وجوه سهگانه مشخص است.
گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس؛ مهدی شکیبایی: برای دریافت بخش اول این مقاله اینجا کلیک کنید به قضیه فلسطین از چند وجه می توان پرداخت و ما باید نسبت خود را با آن در هر یک از این وجوه مشخص کنیم. یک وجه حمایت از قضیه فلسطین انسانی است: مردم فلسطین در سال 1948 میلادی بخشی از سرزمین خود را با حملات خشونت بار صهیونیست ها از دست دادند و مابقی این سرزمین که شامل باریکه غزه و کرانه باختری رود اردن است و البته بخشی از جولان سوریه در سال 1967 به اشغال صهیونیست ها درآمد. مردم فلسطین هم که سرزمین خود را ازدست داده اند از آن زمان تاکنون در آوارگی و درکشورهای دیگر و نیمی نیز در آوارگی در داخل فلسطین اشغالی و تحت اشغال به سر می برند. از دست دادن سرزمین و خانه و کاشانه و آواره شدن یک ملت پدیده ای تلخ است و همه جوامع تاکید دارند که می بایست به ملت اشغال شده و آواره کمک کرد. البته قوانین بین المللی نیز بر آن تصریح دارد و این را یک تکلیف برای جامعه بین المللی می داند. بر همین اساس هم سازمان آنروا که وظیفه اش رسیدگی به آوارگان فلسطینی است در سازمان ملل متحد به وجود آمد. حتی چند قطعنامه سازمان ملل متحد به این نکته توجه داشته است. خصوصا قعطنامه 194 سازمان ملل که بر بازگشت آوارگان به سرزمین خود و پرداخت غرامت به آنها تاکید دارد. تردیدی نیست آنچه در فلسطین رخ داده است از سال 1948 تاکنون از منظر قوانین پذیرفته شده بین المللی و حقوق بشر، جنایت علیه بشریت و بر اساس حقوق بشر دوستانه جنایت جنگی است. زیرا سرزمینی اشغال شده و ملت آن به طور سازمان یافته و با اهداف نژاد پرستانه مورد تعدی قرار گرفته و آواره شده اند و این موضوع بر اساس اعلامیه حقوق بشر و اعلامیه حقوق بشر دوستانه ژنو جنایت محسوب می شود و همان اعلامیه ها و کنوانسیون های بین المللی تاکید دارند که جامعه جهانی نباید نسبت به این مساله سکوت کند و باید اقدام کند و حتی استفاده از زور را در مواردی شورای امنیت جایز می شمارد. بر این اساس از منظر حقوق و قوانین بین المللی ما یعنی مردم و دولت ایران نمی توانیم و نباید در برابر این جنایت تاریخی و مستمر ساکت باشیم و باید به تکلیف خود که همانا حمایت از ملت تحت ستم فلسطین است از منظر حقوق بشری عمل کنیم. پس از انقلاب اسلامی جامعه ایرانی بی وفقه در این تکلیف کوشیده است .پس انتقاد از ایران و طرح چرایی حمایت ایران از آرمان آزادی فلسطین و ملت مقاوم آن از این منظر، انتقاد و سوالی است که اساسا نباید مطرح شود. حتی آموزه های دینی ما مسلمانان نیز تاکید دارد که انسان می بایست به همنوع خود توجه داشته باشد و ستم بر همنوع را شدیدا تقبیح کرده است. امام علی(ع) می فرماید: «الناس صنفان اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق». انسان ها دو دسته اند یا برادر دینی هم هستند و یا برادر هم در خلقت ( یعنی همنوع) هستند. براین اساس انسان ها می بایست نسبت به همنوع خود احساس تکلیف کنند و به آنچه که تکلیف اوست عمل کنند. همچنین قرآن می فرماید: « مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا». کسی که یک نفر را بکشد و یا در روی زمین فساد کند مانند آن است که همه انسان ها را کشته است و برعکس کسی که یک نفر را از مرگ نجات دهد مانند آن است که همه انسان ها را نجات داده است. این موضوع نشان می دهد که در اسلام حتی کشتن یک نفر و ستم در حق حتی یک نفر مانند غصب خانه و کاشانه حتی یک نفر و آواره سازی وی در واقع جنایت علیه کل بشریت است تا چه رسد قتل عام سازمان یافته و نسل کشی مدیریت شده و آواره سازی یک ملت و البته همین آموزه تصریح دارد که احیاء یک نفر یعنی کمک به این ملت مانند نجات همه انسان ها است و یک تکلیف انسانی هم هست. در عین حال که یک تکلیف دینی نیز است. وجه دوم حمایت از قضیه فلسطین در ایران دینی است: سرزمین فلسطین یک سرزمین اسلامی است و مردم آن نیز مسلمان هستند. اسلام مسلمانان را برادر دینی هم معرفی می کند «انَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ» و تاکید دارد که مسلمانان مانند برادر با هم رفتار کنند و نسبت با هم، همان عِرق و حمّیّتی را که برادران خونی با هم دارند، داشته باشند. پس از این منظر که ملت فلسطین، ملتی مسلمان و برادر دینی ما هستند ما نمی توانیم نسبت به سرنوشت آنان بی تفاوت باشیم و باید به یاری برادران دینی خود بشتابیم. سرزمین فلسطین نیز یک سرزمین اسلامی است. صیانت از سرزمین اسلامی نیز یک تکلیف دینی است قرآن می فرماید: "ولن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا". یعنی خدا هرگز راهی را برای سلطه مشرکین بر مسلمانان قرار نداده است. به عبارت دیگر خدا حاکمیت کفار بر بلاد اسلامی و امورات امت اسلام را نهی کرده است . اکنون فلسطین اسلامی در اشغال غیر مسلمان است و ملت مسلمان آن نیز یا آواره اند و یا تحت اشغال در سخت ترین شرایط ممکن قرار دارند. این دستور صریح خدا تکلیف را روشن ساخته است، یعنی ادامه اشغال فلسطین و استمرار حاکمیت غیر مسلمان بر فلسطین حرام است و البته سکوت و انفعال در باره آن نیز حرام است. در فلسطین قدس شریف قرار دارد که خدا در سوره اسراء از آن با عنوان مسجد الاقصی یاد کرده است. «سبحن الذی أسری بعبده لیلا من المسجدالحرام الی المسجد الاقصا الذی برکنا حوله لنریه من آیاتنا انه هو السمیع البصیر» در این آیه مسجد الاقصی (الاقصی به معنای دورتر) به عنوان مقصد این سفر شبانه حضرت رسول ذکر شده است. این آیه بنا بر نظر تمام مفسرین با استناد به روایات به معراج حضرت رسول اشاره دارد و مسجد الاقصی منزلگاهی در مسیر این سفر روحانی بوده است. حرم شریف قدس، قبله نخست اسلام است و جایی است که پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد مصطفی(ع) از این حرم قدسی به معراج رفته اند و در واقع حرم شریف قدس اعم از مسجد الاقصی و قبه الصخره و غیره، برجسته ترین و مقدس ترین مکان سرزمین فلسطین و به تعبیر دیگر نماد هویت اسلامی آن است. خدا در سوره اسراء کل فلسطین را منطقه پیرامونی مسجد الاقصی معرفی کرده است. این سرزمین قدسی در اشغال کفار است و تکلیفف آزادی آن از اشغال و باز گرداندن آن به جامعه اسلامی است. احادیث زیادی بر تکلیف مسلمانان درباره مسلمانان دیگر و ستمدیدگان تاکید دارند. از جمله: حدیث «من اصبح و لم یتهم بامور المسلمین فلیس بمسلم». این حدیث شریف که از پیامبر(ص) روایت شده است، اشاره دارد که اگر کسی روزی بر او بگذرد و وی در آن روز به امور مسلمین توجه نداشته باشد اصلا مسلمان نیست. یا امام صادق(ع) می فرماید: « قضاء حاجه المؤمن افضل من حج و عمره مقبوله». ثواب برآوردن نیاز مومن از ثواب حج و عمره ای که مورد قبول خدا قرار گیرد بیشتر و برتر است. یا «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادى یا لِلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» کسی که بشنود فریاد کسی را ( نفرمود فریاد مسلمانی را) که می گوید ای مسلمانان به فریادم برسید و اگر وی جواب وی را ندهد و در رفع نیاز وی نکوشد، مسلمان نیست. این سخن رسول گرامی اسلام(ص) است. که خدای عزّ و جلّ در باره اش فرمود« مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَىوَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىإِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى». یعنی محمد(ص) که دوستار شماست هرگز از راه راست و انصاف خارج نشده و بر اساس هوای نفس سخن نمی گوید بلکه او هر چه می گوید بر وی وحی می شود. پس این حدیث که فرمان رسول اعظم(ص) است ، در واقع فرمان خدای مهربان نیز است. بر اساس این احادیث معتبر و همه احادیث دیگری که مضامینی این چنین دارند، سکوت در مساله فلسطین جایز نیست و مسئولیت دارد و در پیشگاه خدا بازخواست دارد و تردیدی نیست که نافرمانی از فرمان خدا و رسول (ص) و ائمه اطهار(ع) حرمت دارد و عقوبت الهی را به دنبال خواهد داشت. اسلام در یک کلام عزت مسلمانان را خواستار است و نه ذلت و از این حیث تاکید دارد که همه در حفظ عزت جامعه اسلامی و مسلمانان تکلیفی شرعی و غیر قابل اغماض دارند. به عبارت دیگر این تکلیف همگانی است و قصور در آن گناه و نابخشودنی است. وجه دیگر حمایت از قضیه فلسطین از منظر منافع و امنیت ملی است: یعنی آیا حمایت از ملت فلسطین در راستای منافع و امنیت ملی ما است یا نه؟ زیرا حفظ وطن از هر خطری واجب است. حتی حدیث اشاره دارد که حب وطن از ایمان است. پس اگر اقدامی امنیت وطن را به مخاطره بیندازد، اقدامی در راستای دین نیست. در فلسطین دو طرف قرار دارد. یک طرف جامعه فلسطینی است که مسلمان هستند و اشغال شده اند و آواره شده اند و البته تکلیف انسانی و دینی ما تاکید دارد که باید در کنار آن ها باشیم. در طرف دیگر مدعیان دین موسی(ع) یعنی صهیونیست ها قرار دارند که از اقصی نقاط دنیا آمده اند و فلسطین را اشغال کرده و ملتش را آواره کرده اند و اکنون نزدیک هفتاد سال است که در این سرزمین زندگی می کنند و حکومت و حاکمیتی را برای خود ایجاد کرده اند. بر اساس تکلیف انسانی و تکلیف دینی، وظیفه و تکلیف ما یعنی ایرانیان مخالفت با صهیونیست های اشغالگر است. اما آیا این مخالفت و آن حمایت در راستای منافع و امنیت کشور و جامعه ایرانی است؟ تردیدی نیست هر اقدامی که امنیت کشور و منافع حیاتی آن را تهدید کند، اقدامی است که در انجامش نمیتوان تردید داشت. برای درک این نکته که آیا حمایت از فلسطین در راستای منافع و امنیت ملی ایران قرار دارد یا نه؟ می بایست به اهداف تاسیسی اسرائیل در منطقه توجه داشت. امام خمینی(ره) در باره اسرائیل سخنی دارد مبنی بر این که « اسرائیل غده سرطانی است و باید از بین برود». در جایی دیگر می فرماید: «اسرائیل باید از صفحه روزگار حذف شود.» این نگاه به اسرائیل در واقع ناظر به اهداف تاسیسی و کارکردی اسرائیل است. غده سرطانی خطری است که اگر با آن برخورد نشود و به حال خود رها شود کل پیکره را فرا می گیرد و مرگ را ارمغان میزبان خویش می کند. با این تعبیر جهان اسلام و کل منطقه، پیکره ای است که اسرائیل به مثابه یک غده سرطانی که ناهمگون با این پیکره است و در آن قرار گرفته است، کارکرد این موجود و هدف غایی اش نابودی جوامع منطقه و سلطه بر کل آن است، هر چند در حال حاضر قدرت لازم را ندارد و با بعضی از اعضای این پیکره از در مسامحه و مصالحه وارد شده است، اما هدف غایی وی آن ها نیز هستند. بنابر این ساکت نشستن در برابر آن و اینکه فعلا کاری با من ندارد، پس من نیز با آن کاری نداشته باشم در واقع خرد مندانه نیست. زیرا روزی دیر یا زود سراغ تو خواهد آمد. هر چند امام با تاکید بر اینکه "اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود" در واقع اعلام می کند که اسرائیل خطری نه تنها برای کشورهای منطقه بلکه خطری برای کل جامعه بشری است و اینکه آرزو می کند که روز قدس به گونه ای پیش رود که مستضعفین جهان گرد هم آیند و برای حل مشکلات جامعه بشری هم اندیشی کنند، توجه دادن به خطر اسرائیل و اهداف جریان صهیونیسم از تاسیس این رژیم در منطقه، است. اسرائیل خطری بالفعل برای برخی کشورهای اسلامی و خطری بالقوه برای بقیه کشورهای منطقه و جهان است. از گذشته دور قدرت های سلطه طلب و به تعبیر امام انقلاب، استکبار جهانی، برای بسط سلطه خود در منطقه، یهود را ابزاری مناسب تشخیص داده اند. ناپلئون بناپارت فرانسوی پس از فتح مصر به فلسطین وارد شد و در پشت دروازه عکا در شمال فلسطین بود که طی نامه ای، از یهود اروپا خواست که بیایند تا وی کمک کند و آن ها حکومتی یهودی را در فلسطین ایجاد کنند! ناپلئون البته در عکا شکست خورد. اما هدف وی از دعوت یهود به فلسطین دلسوزی وی نسبت به یهود نبود بلکه هدفش حفظ مصر و کانال آماده حفر سوئز با هزینه کردن از یهود بود تا هزینه نگهداری مصر برای دولت فرانسه در برابر حملات نظامی امپراطوری عثمانی برای باز پس گیری آن کاهش یابد. حتی داریوش پادشاه هخامنشی ایران نیز نگاه ابزاری به یهود داشت. زیرا وی نیز کمک کرد تا یهود به فلسطین برود البته همانطور که "دیوید. ا. هیوم"در کتاب ادیان زنده جهان با اشاره به این اقدام داریوش تاکید می کند که این اقدام در واقع لطف شاهانه داریوش به یهود نبود بلکه وی می خواست با تشکیل یک حکومت یهودی و در واقع یک پادگان یهودی مرزهای غربی حکومت آن روز خود را بدون هزینه کردن از سربازان ایرانی در برابر حملات امپراطوری روم آن زمان حفظ کند. دیوید لوید جورج نخست وزیر وقت انگلستان از اواخر جنگ جهانی اول یعنی سال 1916 لغایت سال 1922، پس از صدور اعلامیه بالفور می گوید که تاسیس یک پادگان مستعمره یهودی نشین در سرزمین فلسطین برای حفظ مصر و منافع بریتانیا حیاتی است. همچنین لرد آرتور جیمز بالفور وزیر خارجه وقت بریتانیا دو ماه پس از صدور اعلامیه بالفور می نویسد: صهیونیسم، خوب یا بد، زشت یا زیبا ریشه در آرزوها و امید های ما دارد. بنابر این تاسیس یک وطن یهودی در سرزمین کهن فلسطین برای منافع بریتانیا بسیار مهم تر از 700 هزار عرب متعصبی است که در این سرزمین باستانی زندگی می کنند. از این دست نقل قول ها بسیار زیاد است و نشان از اهدافی دارد که قدرت های استعماری در منطقه دنبال کرده و می کنند. البته اینکه چرا قدرت های سلطه طلب در هر عصری تاکید دارند که از یهود به عنوان ابزاری برای نیل به اهداف خود استفاده کنند. موضوعی که باید در خود جامعه یهود جستجو کرد که فرصت پرداختن مبسوط به آن در این مجال نیست. مانند پراکنندگی قرن های متمادی یهود در سطح جهان، وجود مضامین دینی که از اشتیاق یهود به بازگشت به سرزمین موعود خبر می دهد، سرشت تاریخی بخشی از جامعه یهود که برای نیل به اهداف، خود را به عنوان ابزاری در دست صاحبان قدرت قرار می دادند. در این ارتباط می توان به نامه تئودور هرتزل که به بنیانگذار صهیونیسم و به نگاه بعضی از کارشناسان، بنیانگذار صهیونیسم سیاسی معروف است، اشاره داشت که به سیسیل رودز فرمانده ارتش استعماری بریتانیا نوشت، (رودزیا در افریقا از نام وی اخذ شده است.) هرتزل در این نامه به رودز می نویسد: من شما را دعوت به ساختن آینده تاریخ می کنم. این موضوع ربطی به اروپا ندارد بلکه به آسیا ربط دارد آن هم نه همه آسیا بلکه به بخشی از آسیا صغیر مربوط است. پس چرا با آن که این موضوع به اروپا ربط ندارد من از انگلیس می خواهم که در ساختن آینده تاریخ مشارکت کند؟ زیرا دولت بریتانیا یک دولت استعماری است و اندیشه صهیونیسم نیز یک اندیشه استعماری است. بنابر این ما ( جامعه یهود وبه تعبیری صهیونیست ها) می توانیم سدی در برابر بربریت آسیا برای اروپا باشیم. این نوشته هرتزل نشان می دهد که خود صهیونیست ها در طول تاریخ آگاهانه خود را به عنوان ابزاری در خدمت قدرت های استکباری تعریف کرده اند از این روی همواره قدرت های استعماری خواسته اند تا با گردآوری یهود در فلسطین از آنان به عنوان ابزاری در رسیدن به اهداف خود استفاده کنند. بنابر این اسرائیل با یک هدف استعماری در منطقه تاسیس شده است و آن هدف، تسلط بر منطقه است و البته هر دوطرف یعنی قدرت های استعماری و صهیونیست ها دراین حرکت منافعی را دنبال می کنند که بعضا مشترک است و بعضا نه. این هدف را باید در شرایط خاص منطقه و به تعبیر دانش آموختگان سیاسی در ژئوپلتیک منطقه دید. ژئوپلتیک به اختصار معنا در واقع به مولفه های مختلف جفرافیایی، تاریخی، اقتصادی و دینی و فرهنگی و اجتماعی و... گویند که در یک گستره ی جغرافیایی قرار دارد و موجب مزیت و قدرت می شود. اما همیشه مولفه های ژئوپلتیک موجد قدرت نیستند بلکه موجب طمع دیگران و وارد شدن آسیب های جدی نیز می شوند. مانند آنچه که اکنون در منطقه ما یا جنوب غرب آسیا و یا همان خاورمیانه به تعبیر غرب، شاهد هستیم. البته مولفه های ژئوپلتیک اینگونه نیست که همه ، همواره در یک گستره جمع شوند، بلکه ممکن است در گستره هایی برخی از این مولفه ها وجود نداشته باشند. حتی بعضی مواقع نبود این مولفه های ذکر شده خود یک مزیت و یک مولفه ژئوپلتیک محسوب می شود.چرا که چشم طمع به آن از سوی دیگران وجود نخواهد داشت و این امر یعنی نبود تهدیدی برای آن گستره، خود یک مزیت است. جنوب غرب آسیا یا همان خاورمیانه، چندین ویژگی یا مزیت دارد که به اختصار اشاره می شود: 1- این منطقه خاستگاه تمدن بشری است. یافته های باستان شناسی نشان می دهد که خاور میانه پیشینه ترین تمدن ها را داشته و تمدن بشری از این نطقه در جهان گسترش یافته است. این عقبه تاریخی و تمدنی در روند حرکت جوامع بسیار نقش دارند کما اینکه در ایجاد نسل های باهوش نیز بسیار موثرند. 2- خاورمیانه خاستگاه ادیان آسمانی است که ما از آن با عنوان ادیان ابراهیمی نیز یاد می کنیم. آئین موسی(ع)، دین مسیحیت ، دین اسلام و دین زرتشتی خاستگاه شان این منطقه است و از این منطقه به اقصی نقاط دنیا گسترش یافته اند. بر این اساس پیروان این ادیان را نسبت به منطقه علقه های شدیدی است. این مساله می تواند ثروت هنگفتی را به منطقه سرازیر کند که می توان به آن توریسم معنوی نام داد. با توجه به علقه های پیروان ادیان مختلف به این منطقه در صورت وجود امنیت بسیاری از مردم جهان که خسته از زندگی مسلط ماشین بر خود هستند می توانند با حضور خود در منطقه به باز سازی معنوی روحیه ازدست رفته خود بپردازند و حضور این افراد خود مولد ثروت زیادی برای منطقه خواهد شد. 3- جنوب غرب آسیا شاهراه ارتباطی بین سه قاره آسیا و اروپا و افریقا است و به تعبیر استاد شمس الدین رحمانی " لولای سه قاره" است که کتابی را نیز با این نام تالیف کرده است. 4- وجود آبراهه های مهم جهان در این منطقه از دیگر ویژگی های آن است. مهمترین این آبراهه ها کانال سوئز، تنگه هرمز، تنگه باب المندب، تنگه بسفر و داردانل هستند که بالاترین حجم مبادلات تجاری و اقتصادی از این آبراهه ها انجام می شود. 5- وجود ذخایر عظیم انرژی اعم از نفت و گاز در این منطقه از دیگر ویژگی های آن است. امروزه بیش از 60 درصد انرژی جهان از این منطقه تولید می شود و پیش بینی می شود که ذخایر نفت و گاز ایران و عراق، خصوصا عراق، بیش از یک قرن پس از اتمام منابع دیگر نقاط جهان، همچنان دوام داشته باشند. با توجه به این ویژگی های اشاره شده، این منطقه را مهمترین منطقه جهان می دانند و جریان سلطه که ما با تاسی به امام خمینی(ره) از آن با عنوان صهیونیسم جهانی یاد می کنیم، بر این باور است که اگر بر این منطقه سلطه یابد، در واقع به کل جهان مسلط خواهد بود و یک حکومت جهانی را در این منطقه ایجاد خواهد کرد و دیگران چاره ای جز پذیرش سلطه وی نخواهند داشت. این آن حکومت جهانی است که صهیونیسم دنبال آن است و از آن با عنوان اسرائیل بزرگ، از نیل تا فرات، یاد می کند. بر همین اساس است که آریل شارون نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی می گفت به زودی سربازان اسرائیلی به خلیج فارس مسلط خواهند شد و مدیریت نفت منطقه را دردست خواهند گرفت. اسرائیل پدیده ای است که برای مدیریت نا امنی در منقطه ایجاد شده و مجری سیاست های جریان سلطه در منطقه است. با ناامن سازی منطقه با محوریت اسرائیل، جریان سلطه چند هدف را دنبال می کند: 1- استمرار تولید و صادرات نفت منطقه به غرب که نیاز ضروری و حیاتی برای اقتصاد غرب است. 2- استمرار خام و ارزان فروشی انرژی منطقه. زیرا ناامنی اجازه سرمایه گذاری در منطقه را نمی دهد تا کشورهای تولید کننده صنایعی را ایجاد کنند تا از نفت خام محصولاتی را تولید کنند و از ارزش افزوده آن بهره مند شوند. 3- وابسته نگه داشتن کشورهای منطقه به خود به عنوان بازار محصولات خود. زیرا این منطقه هم جمعیت بزرگی دارد و هم درآمد حاصل از فروش انرژی را. پس بازار بزرگ مناسبی برای رونق اقتصاد غرب به شمار می آید. 4- رجعت پترو دلار ها به غرب . جریان سلطه هرچند نفت را بسیار ارزان از منطقه می خرد اما دوست ندارد پول های حاصل از فروش انرژی در منطقه متراکم شود. زیرا با توجه به خاستگاه تمدنی و خاستگاه ادیان الهی در منطقه و این که این موضوع هم جهش نسلی ایجاد می کند و انسان های هوشمندی را در خود جای داده است، موجب یک مطالبه نسلی نیز می گردد که می تواند اقتدار جریان سلطه را به چالش بکشد. بر این اساس ناامن سازی منطقه، فرصت متراکم شدن ثروت در منطقه را از بین می برد و بخشی از این پول ها در موارد مصرفی و امنیتی هزینه می شود و مابقی هم به صورت سپرده گذاری و یا سرمایه گذاری کشورهای نفت خیز منطقه در غرب، مجددا به غرب باز می گردد. طبق بررسی های انجام شده سرمایه های کشورهای عربی نفت خیز منطقه در غرب حدود 5 هزار میلیارد دلار است. سود حاصله از این پول ها چیزی حدود بیش از 200 میلیارد دلار در سال است که غرب حدود نیمی از آن را به بهانه نگهداری این ثروت برداشت می کند و از آن هزینه جنگ افروزی در منطقه و جهان را نیز تامین می کند و سالانه حدود 6/3 میلیارد دلار به اسرائیل کمک بلاعوض می کند. از این روی است که اسرائیل و لابی های صهیونیستی در امریکا و اروپا با زبان زور با دولت امریکا و دولت های غربی صحبت می کنند و خواستار افزایش کمک ها به این رژیم هستند زیرا این اسرائیل است که با کارکرد خود موجب گرد آمدن این ثروت عظیم در غرب شده است. 5- ناامنی گسترده و مستمر همانگونه که موجب خروج ثروت از منطقه می شود، موجب خروج دانش آموختگان با هوش این منطقه به غرب نیز می شود. انباشت ثروت منطقه در غرب فرصت های شغلی و رفاه را برای جوامع غربی به دنبال داشته است همچنین فرصت های پژوهشی زیادی را موجب می گردد. جوانان تحصیلکرده که با سختی در کشور خود مدارج علمی را پیموده اند و اکنون می بایست از آموخته خود در توسعه کشورشان استفاده شود به دلیل نبود فرصت های شغلی و پژوهشی در منطقه، به ناچار به غرب سرازیر می شوند و این یعنی چپاول ثروتی دیگر و ارزان که نه، بلکه رایگان از منطقه از سوی جریان سلطه که موجبات توسعه و آبادانی و رفاه هرچه بیشتر جوامع غربی را فراهم می کند. 6- همانگونه که اشاره شد این منطقه خاستگاه ادیان آسمانی است و وجود علقه های دینی می تواند گردشگران زیادی را هر ساله به منطقه بکشاند که هم از فضای معنوی منطقه برخوردار شوند و هم درآمد هنگفت را به منطقه سرازیر کنند که بسیاری از تحلیگران و کارشناسان صنعت توریسم بر این باورند که اگر منطقه روی ارامش ببیند، تنها درآمد حاصل از گردشگران همه کشورهای منطقه را از درآمد های حاصل از انرژی بی نیاز می کند. اما ناامنی این ثروت بزرگ و این فرصت ارزشمند را هم از مردم منطقه و هم از مردم جهان ستانده است. در پایان باید گفت حمایت از فلسطین و نهضت رهای بخش قدس و مبارزات ضد صهیونیستی ضرورت است هم از بعد انسانی و هم از بعد دینی ویا ایدئولوژی و هم از منظر منافع و امنیت ملی . این ها نه تنها نسبت به هم تنافری ندارند بلکه مکمل و موید یکدیگر نیز هستند . همچنین با توجه به اولویت و اهمیتی که این مساله دارد نوع مواجهه ما با آن می بایست هوشمندانه ، قدرتمندانه و با خلاقیت وابتکارات نو به نو همراه باشد و ابزار و امکانات متناسب با آن را نیز بی هیچ خسّتی و بی هیچ تعللی می بایست تمهید کرد. زیرا دشمن زیرک و با برنامه و هدفمند و با تعریف ابزار و امکانات متناسب در میدان حضور دارد ما نیز باید متناسب با آن آماده باشیم و عمل کنیم. انتهای پیام/
94/07/19 - 16:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]
صفحات پیشنهادی
مهدی شکیبایی/ بخش اول ابعاد انسانی، دینی و ملی حمایت ایران از قضیه فلسطین
مهدی شکیبایی بخش اولابعاد انسانی دینی و ملی حمایت ایران از قضیه فلسطینبنابر سند راهبردی اخیر ارتش رژیم صهیونیستی تلآویو از راهبرد بازدارندگی بر اساس اتکاء به برتری نظامی به راهبرد بازدارندگی با مدیریت گسترش ناامنی در محیط پیرامونی فلسطین روی آورده است و کشورهایی نظیر عربستانابعاد انسانی، دینی و ملی حمایت ایران از قضیه فلسطین
بنا بر سند اخیر ارتش رژیم صهیونیستی تل آویو از راهبرد بازدارندگی با اتکاء به برتری نظامی به راهبرد بازدارندگی با مدیریت گسترش ناامنی در محیط پیرامونی فلسطین روی آورده است و کشورهایی مانند عربستان به عنوان پیمانکار این راهبردند به گزارش سپاس به نقل از خبرگزاری فارس - سرویس اجبررسی پدیده «چند شغلی» از منظر فقه و قانون ایران - بخش دوم و پایانی منع پدیده چند شغلی در قانون اساس
بررسی پدیده چند شغلی از منظر فقه و قانون ایران - بخش دوم و پایانیمنع پدیده چند شغلی در قانون اساسی ایرانگرایش به پدیده چند شغلی به سبب تبعاتی مثل حرص و طمع انحصارگری و کسب درآمد بیشتر موجب تضییع حقوق دیگران است و گرایش به این صفات و ویژگی ها در دین اسلام از سوی شارع نهی شده اسسازوکارهای فقه اسلامی در احیا و تثبیت کرامت انسانی - بخش دوم و پایانی در کرامت انسانی، محروم و غنی، هر دو به ی
سازوکارهای فقه اسلامی در احیا و تثبیت کرامت انسانی - بخش دوم و پایانیدر کرامت انسانی محروم و غنی هر دو به یک اندازه صاحب حق هستندفقه اسلامی سرشار از احکامی است که بر کرامت انسانی تأکید دارد به گونه ای که می توان ادعا کرد که حکمی در فقه اسلامی یافت نمی شود که نقشی در پیشبرد انستکلیف الهی و عناصر تصمیم گیری سیاسی - بخش دوم و پایانی احدی الحسنیین و نتیجهگیری در هر صورت
تکلیف الهی و عناصر تصمیم گیری سیاسی - بخش دوم و پایانیاحدی الحسنیین و نتیجهگیری در هر صورتعنصر دیگر در نظریه تکلف بویژه با توجه به خلوص انگیزه و اغراض مکلف که به عنوان یکی از اجزای سه گانه تکلیف نام برده شد عنصر اعتقاد به امدادهای غیبی و تأییدات پنهان و آشکار خداوند مکلفین استدکترین مهدویت و کارکرد آن از منظر انسانشناسى و جامعه شناسى - بخش دوم و پایانی کارکرد دکترین مهدویت از جنبه جام
دکترین مهدویت و کارکرد آن از منظر انسانشناسى و جامعه شناسى - بخش دوم و پایانیکارکرد دکترین مهدویت از جنبه جامعه شناسیبنا بر دکترین مهدویت با آمدن امام مهدی عج آنچنان عدالت و آزادی گسترده میشود که انسانها ابتدا از هواهای نفسانی و قید و بندهای درونی خود رها میشوند و سپس این آزاشرکت ملی صنایع پتروشیمی آماده حمایت از بخش خصوصی توانمند است
تهران خبرگزاری صدا و سیما اقتصادی 1394 07 12 معاون وزیر نفت در امور پتروشیمی با بیان این که استفاده از دانش روز جهان همگام با بهره مندی از توان داخلی می تواند منجر به تحول در صنعت پتروشیمی ایران شود گفت شرکت ملی صنایع پتروشیمی آماده حمایت از بخش خصوصی توانمند است به گزارش شاتیم ملی بسکتبال ایران، دوم آسیا و هفدهم جهان
ورزشی توپ و تور - رده بندی جدید تیمهای بسکتبال در پایان رقابتهای سال 2015 از سوی فدراسیون جهانی اعلام شد و تیم ایران در رده دوم آسیا و هفدهم جهان قرار گرفت به گزارش سایت خبری تحلیلی 9 صبح به نقل از باشگاه خبرنگاران فدراسیون جهانی بسکتبال فیبا تازه ترین رنکینگ خود را چند روزرئیس دانشکده هنر دانشگاه بیرجند خبر داد ارسال 720 مقاله به دبیرخانه دومین همایش ملی باستانشناسی ایران
رئیس دانشکده هنر دانشگاه بیرجند خبر دادارسال 720 مقاله به دبیرخانه دومین همایش ملی باستانشناسی ایرانرئیس دانشکده هنر دانشگاه بیرجند از برگزاری دومین همایش ملی باستانشناسی ایران در آبانماه سال جاری در این دانشگاه خبر داد و گفت از 720 مقاله ارسالی به دبیرخانه همایش تعداد 150 مقگفتوگوی تفصیلی فارس با عوامل فیلم سینمایی «دلتنگیهای عاشقانه»/ بخش پایانی اعظمیان: جباری از فیلم &
گفتوگوی تفصیلی فارس با عوامل فیلم سینمایی دلتنگیهای عاشقانه بخش پایانیاعظمیان جباری از فیلم دلتنگیهای عاشقانه حمایت نکرد شرف الدین طبق خواسته اعظمیان پیش رفتیماعظمیان گفت جواد جباری مدیرعامل بنیاد فرهنگی روایت اعلام داشت که نامی از انجمن سینمای انقلاب دفاع مقدس و همچنین رو-
گوناگون
پربازدیدترینها