واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۳
بازیگر «سفر به چزابه» از انگیزههایش برای اجرای خانوادگی برنامه «عصر خانواده» گفت. به گزارش سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا، علی سلیمانی که در فیلمهایی مانند «سفر به چزابه» ساخته زندهیاد رسول ملاقلیپور، «سگکشی» بهرام بیضایی، «بیپولی» حمید نعمتالله و سریال مناسبتی «سقوط یک فرشته» ایفای نقش کرده است، به تازگی همراه با همسر و دخترش اجرای برنامه عصرگاهی «عصر خانواده» را برعهده گرفته است؛ این خانواده واقعی قرار است مطالبات و دغدغههای خانوادههای ایرانی را در تلویزیون پیگیری کنند. علی سلیمانی در این گفتوگو از انگیزههایش برای اجرای خانوادگی برنامه «عصر خانواده» میگوید؛ برنامهای که شنبه تا سه شنبه هر هفته از ساعت 16:15 روی آنتن شبکه دو میرود. - مردم علی سلیمانی را با نقشهای جدی و بهیادماندنیای مثل «سفر به چزابه» میشناسند، حالا شاید این سؤال مطرح باشد که چه شد ایشان اجرای برنامهای تلویزیونی با محور خانواده را پذیرفتند؟ اول اینکه از طرف تهیهکننده به من پیشنهاد شد تا به اتفاق خانوادهام این برنامه را اجرا کنم و میدانید که این یک خلاقیت بود؛ پیشتر در اجرای برنامههای تلویزیونی مشابه این اتفاق هم نیفتاده است. این خلاقیت برای من مهم بود. دوم اینکه به طور کلی کارهایی که بتوانم در راستای ارزشهای خانوادگی انجام دهم برایم مهم و ارزشمند است؛ یعنی همه کارهایی که من به عنوان یک پدر یا همسر در نسبت با همسرم و دخترم انجام دهم برایم هم جذاب است و هم مهم. از طرف دیگر بخشی در برنامه ما هست که ویژگی نمایشی و دراماتیک دارد ما درباره این بخش به طور مفصل با تهیهکننده بحث کردیم، این بخشی بود که به کار اصلی من مرتبط بود و انگیزه مضاعفی شد تا با همراهی همسر و دخترم در این برنامه حضور داشته باشم. - این اولین تجربه اجرای شما است؟ بله. پیش ازاین در تلویزیون اجرا نداشتم. اما یازده سال است که برنامه «تهران در شب» را در رادیو تهران اجرا میکنم. - برای اجرای تلویزیونی پیشنهادی وجود نداشت یا خودتان نمیپذیرفتید؟ پیشنهادها که زیاد بوده، اما چون من کار اجرا را بهخودیخود دوست ندارم، معمولاً قبول نمیکردم. اما با توجه به اینکه اجرای «عصر خانواده» شکل خاصی داشت و همانطور که گفتم جنبهها و امکانات دراماتیکی در آن وجود دارد، پذیرفتم. این را هم اضافه کنم در نظرم این بود که بههرحال آموزههای مثبت و سازنده ای هست که خودم در ذهن دارم دوست دارم به مردم بگویم، یا آموزههایی را که همسرم و دخترم بهعنوان کسانی که نماینده خانمها و فرزندان ایرانی هستند، به مردم بگویند و در حقیقت همان حرفهای مردم را در رسانه بزنیم. مجموعه این عوامل باعث شد این کار را بپذیرم. بدین ترتیب فکر میکنم بخشی از این پذیرش به نقشی مرتبط میشود که من بهعنوان یک پدردارم. چون عرق خاصی نسبت به خانواده دارم، خانواده خودم برایم بسیار مهم است و مفهوم و ارزشهای خانوادگی هم همینطور. همچنین انگیزه و دغدغههای دینی مرا به پذیرش این کار ترغیب میکرد؛ اینکه عدهای میگویند یک خانواده هنری، نمیتواند خانواده پایدار و اخلاقی باشد یا لااقل کمرنگتر از دیگر خانوادهها هستند، به نظر من تصور درستی نیست. میخواستم با پذیرش این کار بهنوبه خودم این انگاره را اندکی هم که شده تغییر دهم یا کمی کمرنگترش کنم و یک خانواده هنری را خوشرنگ جلوه دهم. چون ما خیلی خانوادههای هنری داریم که به معنای واقعی هنرمند هستند و درعینحال ارزشهای اخلاقی در آنها بهشدت مستحکم است. به همین جهت سعی دارم این تصور بهزعم من غلط، را اصلاح کنم. - خانوادهتان را چطور برای همکاری در اجرای این برنامه متقاعد کردید؟ چون چند بار تجربه کار مشترک با همسرم و دخترم را داشتیم، این اتفاق خیلی سخت نبود و در یک جلسه اتفاق افتاد. من به خانوادهام گفتم که تهیهکننده پیشنهاد داده که برنامهای با این ویژگیها اجرا شود و من هم از شما دعوت میکنم وارد این کار شوید! آنها هم استقبال کردند. ولی بحثهایی در خصوص موضوعات نرمافزاری، فکر، ایده و چگونگی پیش بردن کار داشتیم که خیلی مهم بود. چون از اول قرار بود هرکدام از ما یعنی من بهعنوان پدر و مرد خانه، همسرم بهعنوان مادر و خانم خانه و دخترم بهعنوان فرزند سمبل نقشهای مشابه در جامعه باشیم و در آن جلسه موضوعات و ایدههایی که به ذهنمان آمد را اهم فی الاهم کردیم و قرار بر این شد که در خدمت شبکه دو باشیم و این کار را انجام دهیم. - فکر میکنید مردم و مخاطبان تا چه حد از این برنامه و نوع اجرای آنکه توسط خانواده سلیمانی صورت میگیرد راضی هستند؟ چون این شکل اجرا تا به حال در برنامه ای نبود، که یک خانواده واقعی کار اجرای برنامه را انجام دهند، بازتاب های مثبتی داشت. - خودتان چطور؟ تجربه این اجرا برای شما چطور بوده و آیا از آن رضایت داشتید؟ خوشحالم که این کار را من و خانوادهام انجام میدهیم؛ چون هم بازتاب برنامه خوب بوده و هم خودم توانستهام کمی خلاقیت را در امر اجرا وارد کنم. چون هیچوقت شیوه اجرا با متنهای خشک من را راضی نمیکرد و من تلاش کردم در این برنامه برعلیه آن شیوه خشک حرکت کنم. البته ما تا اینجا بیشتر درگیر متن بودهایم و تمام تلاش من، همسر و دخترم این بوده که بیش از حد درگیر متن نشوند و اجرا را مبتنی بر ادبیات شفاهی پیش ببریم. لازمه این کار آن است که بیشتر درباره مصادیق حرف بزنیم؛ چون کارشناسان ما هم تأکیددارند که این مصادیق باید مطرح شود تا درک و دریافت برای مخاطب بهتر صورت بگیرد. خود این کار، پروسه عجیبی دارد و ما در تلاشیم بتوانیم آن را به انجام برسانیم. - اتفاقات و آیتمهای برنامههای خانواده محور، خیلی شبیه به هم هستند؛ مثلاً همه آنها آیتم آشپزی و آیتم خانهداری و... دارند، اما ظاهراً «عصر خانواده» سعی میکند کلیشههای رایج را بشکند و یک مقدار از این فضا فاصله بگیرد، شاهد این ادعا هم میتواند ورود یک خانواده به اجرا باشد که کمی برنامه را متفاوت کرده است. بله، باید نکتهای درباره «عصر خانواده» عرض کنم، قرار ما این بوده که در این برنامه ۴۰ دقیقه آیتم داشته باشیم و آیتمها طوری طراحی شوند که هم جذاب باشند و هم دارای ریتمی تند، همینطور حرفهایی زده شود که دغدغه خانوادههاست تا آنها پای تلویزیون بنشینند و گوش بدهند؛ آنهم با کمترین هزینه و بیشترین خلاقیت. من و تهیهکننده و همکارانم همه تلاشمان این است که در زمان کمی که در اختیارداریم، بیشترین تأثیرگذاری را داشته باشیم. به همین دلیل همانطور که عرض کردم تلاش کردیم کار را با ویژگی نمایشی و دراماتیک پیش ببریم. درباره خودِ من بارها پیشآمده، فضای «عصر خانواده» طوری پیش میرود که دخترم درباره موضوعی به قول خودش باید یک «سوتی» بدهد تا کارشناس بیاید بگوید که اشتباه کار اینجا است و کار درست را به او بگوید. با این شیوهها ما سعی کردیم داستان را دراماتیک کنیم تا جذابیت ایجاد شود. تمام تلاش ما این است تا موضوعات مبتلابه خانوادههای واقعی را به شیوهای باورپذیر برای مردم مطرح کنیم، مثلاً پیشآمده موضوع برنامه درباره مشکلات بین زن و شوهرهاست، در چنین فضایی من به کارشناس برنامه گفتم مادر من مریض است و همسر من گفته ما خیلی در بیمارستان معطل مادر تو شدیم. این فضا آنقدر خوب به مخاطب القا شد که همه فکر کردند خانمم با مادرم مشکل دارد؛ درحالیکه زمان ازدواج، مادرم به رحمت خدا رفته بودند و سهیلا اصلاً ایشان را ندیده است. معتقدم برای هر کاری هر چند ساده باید یک کارگردان هنری داشته باشیم و به انجام آن کار وجه دراماتیک بدهیم؛ آن موقع میبینیم که همان کار کاملاً دیدنی و جذاب میشود. والا درست کردن قورمهسبزی توسط من با درست کردن آن توسط شخص دیگر که باهم فرق ندارد. «عصر خانواده» در همین راستا حرکت میکند. - وقتی اینطور به کار اجرا نگاه کنیم، وظیفه و کارکرد یک مجری شاید خیلی پیچیدهتر از چیزی باشد که تاکنون تصور میشده، با این اوصاف فکر میکنید ویژگیهای یک مجری خلاق که بتواند در تلویزیون ما برنامه اجرا کند چه چیزهایی میتواند باشد؟ مهمترین ویژگی باید این باشد که اخلاق مدار باشد، چون تلویزیون ما اخلاق مدار است. دوم اینکه خیلی باید واقعی باشد. یعنی مخاطب، خودِ مجری را ببیند نه شخص دیگری را. به نظرم شکل اجراهایمان خیلی باید واقعی باشد. پدرانمان کاملاً شبیه پدران همین جامعه و مادرانمان شبیه مادرها و فرزندانمان هم مانند بچههای دیگر باشند. یعنی این بچهها هم اشتباه کنند و فضای واقعی ساخته شود و بعد تلاش کنیم اصلاحش کنیم. - برخورد شما و دخترتان در برنامه بسیار صمیمی است ، این هم در همان راستای واقعی سازی فضا اتفاق می افتد؟ بله. دقیقاً همینطور است. ببینید، هنگام پخش برنامه در زیرنویس مینویسند «خانواده سلیمانی» و اتفاقاً وقتی مخاطب این را میبیند میگوید «چه جالب پدر، مادر و دختر دارند برنامه اجرا میکنند» آنوقت اگر من بیایم خیلی خشک مثل همه مجریها یک جا بایستم و حرف بزنم که اصلاً جذاب نخواهد بود. ما حتی درباره موضوعاتی که در برنامهها مطرح میشود باید نوآوری و خلاقیت ایجاد کنیم. موضوعات جدید ارائه کنیم. بنابراین به نظرم بهتر است مصداقی عمل کنیم و موضوعات مبتلابه جامعه خودمان را بگوییم چون فقط در این حالت است که ما بازخوردهای مثبت دریافت خواهیم کرد. ما سعی میکنیم که این کار را بکنیم و در این راه هم با تیم برنامه ساز همدل و همسو هستیم. - در پایان اجرایتان را چطور ارزیابی می کنید؟ من و خانوادهام همه تلاشمان را کردیم و خواهیم کرد تا مردم از اجرای ما راضی باشند، من از همراهی و همدلی مدیران شبکه سپاسگزارم و امیدوارم مردم هم اجرای ما را دوست داشته باشند. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]