واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: سینما در سیما
نمایش شتابزده از آنهایی که معراجی شدند
تاریخ انتشار : سه شنبه 7 مهر 1394 ساعت 03:30 | شماره خبر : 2111117998056684218 تعداد بازدید: 1
پ پ
فیلمهای مسعود دهنمکی از حیث تبلیغات در حین اکران و پخش تلویزیونی پس از اکران از اقبال خوبی برخوردارند و در مناسبتهای مختلف جزو گزینههای اصلی تلویزیون برای پخش هستند. این بار «معراجیها» به مناسبت هفته دفاع مقدس روی آنتن شبکه سه سیما رفت.
این فیلم سینمایی سال 92 ساخته شده و در زمان دفاع مقدس میگذرد و درباره محمد (پندار اکبری) است که بهتازگی با رتبه برتر در کنکور پذیرفته شده است. او مشتاق رفتن به جبهه و شهادت است و در این راه با مخالفت پدر و مادرش رو به رو میشود. پس تصمیم میگیرد بدون اطلاع خانواده راهی خط مقدم شود و... .
معراجیها در ادامه روند فیلمسازی مسعود دهنمکی و با همان حال و هواست. در جای جای فیلم میتوان دهنمکی را دید. فارغ از کیفیت، شیوه و زبان کارگردان، این به خودی خود ویژگی مثبتی است که نویسنده و فیلمساز، لحن مختص خود را داشته باشد. فیلم مانند اخراجیها شوخیهای کلامی پررنگی دارد و همین تلاش برای خنداندن بیننده در نیمه نخست فیلم، بزرگترین ضربه را به آن زده است. شوخیهای کودکانه هیچ بویی از تلخی و شیرینی توامان طنز ندارند و نمایشی تصنعی از تلاش عوامل برای جذاب کردن صحنههاست. تمام این لحظات را میتوان در سکانسهای گفتوگو میان پدر و مادر محمد (شخصیت محوری فیلم) و همچنین سکانس خواستگاری دید. جا ماندن محمد از کاروان رهسپار جبهه هم از آن اتفاقهای بیهودهای است که نه سبب تعلیق و گرهافکنی میشود و نه چیزی به ماجرا میافزاید و این پرسش را در ذهن ایجاد میکند که اگر محمد در همان اقدام اولیه موفق میشد به جبهه عزیمت کند و پس از آن پدرش به دنبال نشانی از او میرفت، چه تغییری در کلیت کار ایجاد میشد؟ با ورود به نیمه دوم فیلم و حضور پسر جوان در خط مقدم، فضا دچار تغییر اساسی میشود و با کمک جلوههای ویژه خوب، حس و حال یک جنگ واقعی میگیرد؛ بهویژه صحنههای مربوط به شهادت رزمندگان، اما هنوز شاهد طنازی برخی بازیگران هستیم. در این سکانسها بار طنز بیشتر بر دوش اکبر عبدی، یکی از بازیگران ثابت فیلمهای مسعود دهنمکی است که با ورودش به فیلم این وظیفه را قابل قبول اجرا میکند. اتفاقها در نیمه دوم و پس از خروج پدر محمد از جبهه قابل پیشبینی و شتابزده است. فیلم برگهای برندهاش را برای جذابتر کردن ماجرا یکی یکی میبازد و هرگز بیننده را که شاهد قصهای یک خطی است، غافلگیر نمیکند. محمد شخصیت محوری است، اما بیننده پدر او و دیگر آدمهای حاضر در جنگ را بیشتر میشناسد. او تا آخر فیلم برای مخاطب غریبه میماند. ما لحظهای از تنهاییاش را نمیبینیم و نمیدانیم چگونه فکر میکند. تنها چیزی که تماشاچی میداند، این است که او عاشق خاک جبهه و شهادت است. برای مادر محمد هم هیچ کنش و واکنش خاصی تعریف نشده است. گویی او حتی نیمی از دلواپسیهای پدر را ندارد و صرفا اوضاع را نظاره میکند و تنها نقشش این است که در برخی سکانسها با شوهرش بگو مگو کند. کاراکترهایی که مخاطب همذات پنداری با آنها را تجربه نمیکند در سراسر فیلم زیاد به چشم میخورد. فیلم معراجیها یک نسخه سریال هم دارد که از شبکه اول سیما پخش شد. ماجراهای سریال معراجیها در ادامه فیلم است، ولی در زمان حال و در فضایی کاملا متفاوت رقم میخورد. در مقایسه این دو اثر میتوان گفت نسخه سینمایی تا حد زیادی فاقد شعارزدگی و اغراق سریال است. نوشین مجلسی جامجم
تاریخ انتشار :
سه شنبه 7 مهر 1394
ساعت 03:30
|
شماره خبر :
2111117998056684218
تعداد بازدید:
1
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]