واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
درویش همچنان سکوت کرده است/ رستاخیز اکران شد و تمام فرهنگ > سینما - اعتماد نوشت: احمدرضا درویش این روزها نایابترین سینماگر سینمای ایران است، بعد از اتفاقاتی که برای فیلم «رستاخیز» افتاد درویش حالا در سکوت کامل رسانهای سر میکند. تلفن که میزنی میگوید درباره هر چیزی حرف میزنم، جز «رستاخیز»!
احمدرضا درويش اين روزها نايابترين سينماگر سينماي ايران است، بعد از اتفاقاتي كه براي فيلم «رستاخيز» افتاد درويش حالا در سكوت كامل رسانهاي سر ميكند. تلفن كه ميزني ميگويد درباره هر چيزي حرف ميزنم، جز «رستاخيز»! رفتاري كه واكنش برخي كارگردانان سينما را نيز در پي داشت. با اينحال كارگردان«رستاخيز» چهارشنبه اول مهرماه در خانه هنرمندان حضور يافت تا اين بار حرف بزند. اما درباره «كيميا». اثري درخشان از سينماي جنگ كه هنوز هم در زمره آثار قابل دفاع اين ژانر به شمار ميرود.
«كيميا» جزو آثاري در حوزه دفاع مقدس است كه عملا به پيامدهاي جنگ و تاثيرات آن بر جامعه و نسلها ميپردازد. اين فيلم چهارمين ساخته احمدرضا درويش از خرمشهر در آستانه اشغال آغاز ميشود. رضا (با بازي خسرو شكيبايي) مردي خرمشهري است كه همسرش باردار است و بايد هرچه سريعتر او را به بيمارستان برساند. زير آتش شديد دشمن همسرش را به بيمارستان ميرساند اما خودش اسير ميشود. همسر رضا زير عمل جراحي جانش را از دست ميدهد و شكوه (با بازي بيتا فرهي) نوزاد را نجات ميدهد و به مشهد ميبرد. سالها بعد رضا از اسارت بازگشته و دنبال پيدا كردن تنها دخترش به مشهد ميرود. دختر او با نام كيميا در مشهد و با شكوه و برادرش (با بازي رضا كيانيان) زندگي ميكند.
درويش كه به همراه هارون يشايايي، تهيهكننده «كيميا» در اين مراسم حاضر شده بود تلويحا با اجتناب از هر اشارهاي به «رستاخيز» سينما و دولت را مورد نقد قرار داد. وي در بخشي از حرفهايش گفت كه سينماي ايراني تجربهگرايانه است و حرفهاي نيست.: «به نظر من سينماي ايران نه حرفهاي بلكه تجربي است، چرا كه كماكان متكي بر فيلمساز است نه بر تهيهكننده و مالك اثر. جوايزي كه در سطح جهاني كسب ميكنيم نيز بر اساس رفتار تجربهگرايانه است». كارگردان دوئل كه براي هارون يشايايي تهيه كننده «كيميا» سنگ تمام گذاشته بود به بررسي ابعادي از سينماي دفاع مقدس پرداخت و تاكيد كرد كه «فيلمسازي در خصوص دفاع مقدس كه مهمترين تجربه تاريخ معاصر ما است، نميتواند اثرات آتي آن در زيست اجتماعي مردم را ناديده بگيرد» وي با اشاره به اينكه سينماي جنگ در جهان اغلب پس از پايان جنگها شكل ميگيرد، گفت بسياري از كارگردانهاي برجسته اين ژانر تجربه مستقيمي در جنگ نداشتهاند و در ادامه پرسشي را مطرح كرد: « امروز در سينماي ايران فيلمسازاني قوي و مجرب داريم كه آرزوي ساخت فيلم در اين زمينه دارند اما آن دوره را به طور مستقيم تجربه نكرده و قادر به انجام اين كار نيستند. بايد به چرايي اين عدم توانايي پرداخت. بايد پرسيد چرا فيلمسازي در زمينه دفاع مقدس صرفا در دو، سه نفر حبس شده و نسلهاي بعد چگونه ميتوانند به اين عرصه ورود كنند؟»
احمدرضا درويش در ادامه حرفهايش نسبت به اقتصاد سينماي ايران هم واكنش نشان داد و با اشاره به اينكه اقتصاد فعلي سينماي ايران در خانهها و خيابانهاي سعادتآباد حبس شده است، گفت: «كسي حاضر نيست سري به چادرهاي عشاير بزند يا روي لنچ فيلم بسازد و اين به هزينههاي فيلمسازي برميگردد. كماكان و با وجود چندين صنف در حوزه تهيهكنندگي، سينماي ايران دولتي مانده است.»
كارگردان كيميا با اشاره به آشفتگي وضع اقتصادي سينماي ايران، اين وضعيت را «شتر گاوپلنگ» خواند و گفت كه سينما براي دولت خوب است پس هزينههايش را هم خود دولت بپردازد: « اگر وجود سينما براي كشور و دولت خوب است، پس هزينههاي آن را هم خود دولت بپردازد. در وضعيت شتر گاو پلنگ فعلي، گرفتاريها و هزينههاي سينما بر دوش بخش خصوصي است اما فوايد و پُزش براي دولت. اگر دولت قصد دارد در تمامي لايههاي سينما تصديگري داشته باشد و حتي تا حد تصديگري مدرسه سينما پيش ميرود، پس خود نيز بايد تمام هزينههاي آن را بپردازد.»
اشاره درويش را ميتوان تلويحا به وضعيت توليد و اكران بسط داد. سينماي دولتي/خصوصي ايران همچنان در مرحله اكران چندان استقلالي ندارد و اصناف سينمايي هم گويا چندان تيغ براني در اين حوزه ندارند. اصنافي كه قرار است پيگير حقوق سينما و سينماگر باشند. « بايد پرسيد فلسفه وجودي اين اصناف چيست و به سمت حل اين تناقض پيش رفت. سينما زماني حرفهاي ميشود كه در ارتباط با نيازهاي مردم، نسبتي تعريف شده با دولت در حد هماهنگي با قوانين داشته باشد. چنين سينمايي كه از درون خود ارتزاق كند، ميتواند به سمت استقلال و هويتمندي حركت كند. تا زماني كه اين اتفاق نيفتاده، اصناف سينمايي مدام بايد از دولت، مطالبهگر مطالباتي باشند كه در سينماي دولتي ٣٠ سال اخير انباشته شده است.»
هارون يشايايي هم پس از حرفهاي درويش از خسرو شكيبايي ياد كرد و گفت، آدمهاي فعال در اين حوزه به كل دگرگون شدهاند: «تعصب كاري هر روز كمتر ميشود. در آن دوره آدمي مثل خسرو شكيبايي را داشتيم كه با دست شكسته حاضر شد به بازي در «كيميا» ادامه دهد چرا كه مردمي را در نظر داشت كه در جنگ كشته و مجروح شده بودند. امروز ديگر خسرو شكيبايي را نداريم كه نسبت به كار دلسوز باشد. جايگزين او كساني شدهاند كه حتي قراردادهاي سفت و سخت هم نميتواند آنها را به كار متعهد كند.»
پس از پايان مراسم بود كه خبرنگاران و اصحاب رسانه كه انگشتشمار هم بودند دور درويش حلقه زدند و از او خواستند تا درباره وضعيت «رستاخيز» اظهارنظر كند. درويش هم طبق سنتي كه در پيش گرفته است سكوت و به گفتن يك جمله اكتفا كرد: «رستاخيز اكران شد و تمام. مگر اينكه اكران دوم داشته باشيم. داريم؟! اكران دوم داريم؟!»
وي در پاسخ به اين حرف كه سكوت شما كمكي به فيلم نميكند، گفت: «وظيفه من ساختن فيلم است. اكران متوليان خودش را دارد» و وقتي از او پرسيديم نقد شما به مديران است؟! افزود: «من نميگويم مدير خاصي يا كسي. چرخه اكران در سينماي ايران مشخص است و در اين چرخه مدت اكران رستاخيز يك روز بود. از نظر من فيلم اكران شده است.»
اين كارگردان كه مدام تاكيد ميكرد گفتوگو نميكند در انتهاي حرفهايش در جمع خبرنگاران چند جمله هم گفت كه بيش از هر چيز لحن حرف زدنش از ناراحتي او حكايت ميكرد: «من فقط يك چيز را نميدانم! چرا در كشور ما، كشور شيعي، كشور مردمي كه عاشق اباعبدالله هستند، براي اولين بار فيلمي درباره حضرت اباعبدالله ساخته ميشود و اكران نميشود اما در كشورهاي ديگر اكران ميشود...»
کلید واژه ها: احمدرضا درویش - سینمای ایران -
شنبه 4 مهر 1394 - 07:37:12
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]