واضح آرشیو وب فارسی:فارس: به بهانه حواشی آراء جشن خانه سینما
غصههای «قصهها» تمامی ندارد/ غوغا سالاران در شوک ناکامیها
«قصهها» برخلاف اظهار نظر کارگردانش، برونداد اجتماعی دوران خودش نبود بلکه حاصل عصبانیت رخشان بنی اعتماد از رفتارهای مدیران سینمایی دولت دهم بود که در قامت چند قصه کوتاه، بهم چسبیده در یک فیلم بلند به مخاطب ارائه میشد.
خبرگزاری فارس- محمدآهوئی، مراسم جشن خانه سینما جمعه شب در عمارت مسعودیه برگزار شد و منتخبان این خانه به مردم معرفی شدند، آرائی که ظاهرا مطلوب بخش خاصی از جامعه «رسانهای – هنری» تهران نشین کشور قرار نگرفته و غوغا سالاران بعد از دو روز از اعلام نتایج، هنوز در شوک ناکامی مطلق فیلم «قصهها» هستند.
«قصهها» از آغاز با حواشی بسیاری روبرو بود، از نحوه ساخت آن با مجوز چند فیلم کوتاه و فرستادن مجوز فیلم توسط شمقدری، رئیس سابق سازمان سینمایی، با پیک موتوری گرفته تا روز اکران در جشنواره فیلم فجر و نشست خبری کارگردانش که با عبارت «از مادر زاییده نشده کسی که نگذارد فیلم بسازم» همواره این حواشی ادامه داشت. با تغییر دولت، تاحدودی راه برای اکران فیلم باز شد ولی سخنان علی جنتی، وزیر ارشاد مبنی بر عدم اجازه اکران به فیلمهای فتنه دوباره «قصهها» را به محاق برد، اما غوغا سالاران آرام ننشستند و با برنامه ریزی و ایجاد کمپینی از کارگردانان و افراد با نفوذ و موجهه و در ادامه آن اکرانهای خصوصی در کمیسیون فرهنگی مجلس بالاخره راه را برای اکران فیلم باز کردند، آنها که از شادی دریافت مجوز برای «قصهها» سر از پا نمیشناخت، در شبکههای اجتماعی با ایجاد صفحههای مختلف و تاریخ روزشمار برای آغاز اکران میرفت که موفقیتی عظیم و پیروزی مثال زدنی را در تاریخ سینمای ایران رقم بزند اما ... آنها همه لوازم موفقیت از جمله: «موافقت مجلس، مجوز اکران، حمایت چهرههای سیاسی دولت، پروپاگاندای رسانهای و ...» را دورهم گردآورده بودند، اما فراموش کرده بودند برای یک اکران با شکوه باید فیلم در خور شأن مخاطب را به سینماها روانه کنند. «قصهها» برخلاف اظهار نظر کارگردانش، برون داد اجتماعی دوران خودش نبود بلکه حاصل عصبانیت بانوی نجیب سینمای ایران، جناب رخشان بنی اعتماد از رفتارهای مدیران سینمایی دولت دهم بود که در قامت چند قصه کوتاه، بهم چسبیده بود و در یک فیلم بلند به مخاطب ارائه میشد.
روزهای اول اکران، فضای رسانهای رسمی و غیررسمی همه توان خود را گذاشتند تا مردم برای دیدن فیلمی که چند سال از تولید آن گذشته به سینماها بیایند اما شرایط آنگونه که باید، پش نرفت و در همان روزهای ابتدایی تب دیدن فیلم خوابید و فیلم های دیگر اکران با آنکه فیلمهای شاخصی هم نبودند گوی سبقت را از «قصهها» ربودند و در نهایت این اثر پرحاشیه با حامیان سینه چاک خود حتی نتوانست در تهران به باشگاه میلیاردیها راه یابد و بی سر و صدا باسینماها خداحافظی کرد، عده ای در توجیه عدم فروش فیلم گفتند، ذائقه مردم خراب شده و فقط فیلمهای کمدی فروش دارند و اگرچه دلیلشان آنقدرها بی راه نبود اما از فشار شکست کم نکرد. فیلم«قصهها» بجز یک سکانس طلایی که در ادامه فیلم «خون بازی» بود و چند سکانس متوسط، دیگر هیچ حرفی برای گفتن نداشت، حتی داستان مربوط به جامعه کارگری نیز علیرغم شانتاژ رسانهای کارگردان در برنامه «هفت» که این روزها مرحوم شده، نتوانست کارگران را باخود همراه کند. فیلم نه آنگونه که سازنده در مجامع عمومی اجتماعی میخواندش، در ژانر اجتماعی بود و نه آنگونه که برایش تبلیغ میکردند سیاسی بود، فیلم بیشتر یک بیانیه «سیاسی – کارگری» بود که نویسنده از عصبانیت بسیار قلم را بیش از حد بر صفحه کاغذ فشرده بود.
جریان شکست خورده در اکران فیلم تنها یک شانس طلایی دیگر داشتند، شانسی که طبق قواعد بازی روی کاغذ بسیار پررنگ بود، آنها میدانستند جوایز جشن خانه سینما میتواند مرحمی باشد بر ناکامیهایشان، لذا تمام امید خود را به روز سینما بسته و چشم بر عمارت مسعودیه داشتند تا اگر نتوانستند نظر مخاطبان را جلب کنند حداقل در جریان خودی مورد تقدیر و اکرام قرار بگیرند، اما هئیت 40 نفره داوران و کارشناسان خانه سینما بیشترین جوایز خود را به «چند متر مکعب عشق» داد تا پایانی باشد بر آرزوهایی جماعتی که خود را آماده یک فضاسازی جدید در رسانه ها میکردند، اما این ناکامی بزرگتر از آن بود که بتوانند با سکوت از کنارش رد شوند و خیلی سریع با خبرسازی در سایتها، از حذف یک فیلم از رای گیری خانه سینما سخن به میان آوردند تا بگویند «قصهها» همان فیلمی بود که امکان حضور در رای گیری را نداشته است. پس از این اقدام علیرضا رئیسیان با موضع گیری نسبت به این شایعه گفت :« این صحبت بیش از اینکه توهین به دست اندرکاران برگزاری این جشن باشد، توهین به مسئولان است». حالا به جرأت و با دلیلهای کافی و متقن میتوان گفت «قصهها» بعنوان اثری که بارها و بارها بر موج رسانهای سوار شد و چندبار پای وزیر را به رسانهها و به نهادهای فرهنگی کشاند طبل توخالی بود که نتوانست نه با مخاطب و نه با جامعه هنری ارتباط برقرار کند. اما انگار این جریان نمیخواهد شکست را قبول کند... انتهای پیام/ج
94/06/24 - 00:14
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]