واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: روحانی، هاشمی ثانی است؟
راهي که حسن روحاني ميرود، نزديک به تصوير هاشميرفسنجاني در اذهان است. اما پيشبيني اينکه از روحاني چه تصويري در ذهن مردم باقي خواهد ماند، هنوز بهروشني ممکن نيست. ا
« روحاني، هاشمي ثاني » عنوان يادداشت روز روزنامه شرق به قلم احمد غلامي (سردبير) است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
دولت روحاني با اينکه ظهور کرده، هنوز به وجهظهور نرسيده است. اما تحليلگران درباره سياست داخلي ايران پس از انتخابات ٩٢ بسيار سخن گفتهاند و تحليل ميکنند. حرفها و تحليلهايي از اين دست که بعد از حل مسئله هستهاي، فضاي سياسي ايران بايد تا حدي بازتر شود. برخي از اين تحليلها گويا بيشتر براي تهييج حسن روحاني است تا وادارش کنند به مطالبات مردم و گروههاي سياسي که او را به رياستجمهوري برگزيدهاند، پاسخ مثبت دهد. گروهي ديگر نيز نگرانند که رئيسجمهور با بياعتنايي به مطالبات اجتماعي و سياسي محبوبيتاش را از دست دهد و اولين کسي باشد که فقط چهار سال بر مسند دولت تکيه ميزند. اين پيشبيني آنقدر بعيد است که در تجربه سياست داخلي ايران کمي
مضحک بهنظر ميرسد. اما در عرصه سياست، احتمالات ضعيف هم براي عقلا قابلاعتنا و درخور تأمل است. بديهي است که عقلانيت جهان سياست را ميسازد.
گروههاي بيشماري هم هستند که نگرانند حسن روحاني در باقيمانده دوره چهار سال اول کارش، در گردنهاي که ديد ندارد آنها را جا بگذارد و به سمت اصلاحطلبان گردش جدي کند. اين عدم اعتماد گروههاي اصولگرا باعث شده تا دستوپاي دولت روحاني را در عرصههاي مختلف ببندند و با کوچکترين تحرکي مقابله کنند. دولت نيز تاکنون با يک گام پيش، دو گام پس، توانسته وضعيت را کنترل کند تا فضا هيستريک نشود و اين عقبنشيني بيش از هر جا در حوزه فرهنگ ديده ميشود.
در وزارت ارشاد تغييري جدي در سازوکار کتاب روي نداده است و در موسيقي نيز لغو کنسرتها همچنان ادامه دارد و در سينما نيز در بر همان پاشنه ميچرخد. رئيسجمهور فعلا نميخواهد از طريق مسائل فرهنگي وارد کارزار شود که اگر نگوييم قطعا در اين جبهه ناکام است بيترديد براي بهدستآوردن پيروزي اندک بايد هزينه زيادي بپردازد. البته ديدگاه روحاني اشتباه نيست؛ تنها جايي را که ميشود فعلا به حال خود رها کرد، همين حوزه فرهنگ و هنر است، چون در دوره احمدينژاد چنان به توپ بسته شده که امروز هيچگونه اجماع روشنفکرانهاي براي انتقاد و ايستادگي در آن وجود ندارد.
اگر هم در پارهاي موارد اجماعي حاصل آمده باشد، منتقدان، صبوري را عاقلانهتر ميدانند. از اينرو بيشترين درگيريها در حوزه اقتصاد است و شايد افشاي پيدرپي اختلاسها، و پيگيري آنها براي احياي عدالت، بهترين مصداق آن است. در رويکردهاي اجتماعي اما، دولت روحاني تنها سعي دارد که عقبنشيني نکند و اگر گامي جدي به جلو برنميدارد، عقب هم نرود. ميداند در اينجا يک گام به عقب، بهسرعت واکنشهاي منفي را نسبت به دولت برميانگيزد. پس مثلث دولت روحاني اينگونه شد: محافظهکاري و مماشات، يک گام به جلو و دو گام به عقب در فرهنگ. پيشروي در اقتصاد. حفظ وضعيت موجود در مسائل اجتماعي. با ترسيم اين مثلث بهراحتي ميتوان فرض کرد که دولت روحاني از همه دولتها با دولت سازندگي قرابت بيشتري دارد. بههميندليل رابطه دولت حسن روحاني با اصلاحطلبان، رابطهاي نيابتي است و به فراخور وضعيت سياست داخلي به آنها دور و نزديک ميشود. البته خارج از اين مثلث است که سياست داخلي ايران شکل ميگيرد؛ يعني طيفهاي سياسي از اصولگرا گرفته تا اصلاحطلب همگي به اين مثلث نگاهي کاربردي و فايدهگرايانه دارند و نگاهي جامعهشناسانه يا اقتصادگرايانه يا فرهنگمدارانه دولت آنها را شکل نميدهد.
بزرگترين اشکال سياست ايران نيز همين است که تحليلناپذير شده و هرگونه تفسيري را پس ميزند. اخلاق فايدهگرايانه گاه موجب تصميمگيريهاي عاجل و شتابزده ميشود و دولت را واميدارد تا ضلع يا اضلاعي از اين مثلث را فدا کند؛ زيرا سياست ايران خارج از اين اضلاع شکل ميگيرد.
در موقعيتهاي بسياري، جابهجايي آدمها و مسئوليتها با سليقههاي فردي متفاوت در عرصهاي مشترک روي ميدهد. از اينرو دولت روحاني هنوز در مرحله ظهور است و به مرحله وجهظهور نرسيده است. پس حرفزدن از گفتمان دولت يا پيشنهاددادن به دولتي که هنوز در پديدارشناسي سياسي به اين مرحله نرسيده، فقط پرتاب ايدههايي است در خلأ و چندان کاربردي ندارد. مسئله اينجاست که دولتي ميتواند گفتمان ايجاد کند که مفهومساز باشد و مفهومسازي هم در مرحله وجهظهور شکل ميگيرد. اما اينک دولت تنها ميکوشد مفاهيمي را خلق و نهادينه کند. اما اين کار با کندي و دشواري صورت ميگيرد و آنچه همگان به تحقق آن اذعان دارند، فقط تغيير شکل رفتار دولت است. البته اين تغيير رفتار صوري است و نميتواند بهمعناي وجهظهور تعبير شود.
از سوي ديگر اخلاق فايدهگرايانه به اضلاع سهگانه جامعه، فرهنگ و اقتصاد باعث شده تا معمولا از رؤساي دولت ايران تصوير روشني در ذهن مردم ساخته نشود. در اين مورد رئيس دولت اصلاحات مستثني است. همگان بيترديد تصوير روشني از او در ذهن دارند و ميدانند علايق و نقاط قوت و ضعف او چيست. اما در تعريف ديگر روساي دولت، مردم گاه راه افراط را پيمودهاند. مثلا تصوير هاشميرفسنجاني آنقدر ناروشن است که گاه در مورد اقتدار او اغراق ميکنند و گاه با شايعهسازيهاي نادرست و عجيبوغريب در حقش جفا ميکنند.
احمدينژاد نيز از اين قاعده مستثني است. او هم تصوير روشني از خود در ذهن مردم بهجا گذاشت، تصوير مردي با لباس ساده که سوداي ثروت و قدرت داشت و گمان ميکرد که با فريب و تخطئه، براي هميشه ماندگار است.
راهي که حسن روحاني ميرود، نزديک به تصوير هاشميرفسنجاني در اذهان است. اما پيشبيني اينکه از روحاني چه تصويري در ذهن مردم باقي خواهد ماند، هنوز بهروشني ممکن نيست. اگرچه شواهد و قرائن سايه کمرنگي از فرجام کار را بر ديوار سياست نقش زده است.
یکشنبه, 22 شهریور 1394 ساعت 11:10
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]